سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
کارآفرینی در هونولولو
ایران امروز، بیشتر از هر زمانی به كارآفرینان (ارزش آفرینان) نیاز دارد، كسانی كه سرمایه و نیروی كار خود را در راستای تولید محصول یا ارائه خدمتی نو به مردم بهكار گیرند و در این مسیر سطح خدمترسانی به جامعه را ارتقا بخشند و از راكدماندن ثروتها و سرمایههای مردم جلوگیری كنند، چرخ اقتصاد را به چرخش درآورند و در نهایت، رفاه عمومی را افزایش دهند.
اما متاسفانه صاحبان سرمایه در ایران میلی به كارآفرینی (ارزش آفرینی) ندارند؛ آنها به جای سرمایهگذاری در جهت تولید محصولات جدید و ارائه خدمات مورد نیاز جامعه كه به افزایش رفاه مردم میانجامد، به موضوعاتی مانند معاملات زمین و املاك و ... روی میآورند كه سودهای تضمینشده كلان برای آنها به ارمغان میآورد، آن هم بدون صرف انرژی برای تولید یا خدمترسانی! به این ترتیب سرمایه از چرخش در چرخه اقتصاد كشور بیرون كشیده میشود و نهتنها بر ركود بازار و تورم افزوده میگردد كه مشكل بیكاری و ... نیز تشدید میشود. نیروی كار ماهر نیز به دلیل عدم تعادل اقتصادی، حاضر به خروج از بهشت كارمندی نیست و نیروی كار غیرماهر نیز برای گذران زندگی خود اگر بتوانند به كارهای كاذب و غیرارزش آفرین و تكراری روی میآورند.در كشور ما برای آنكه صاحبان سرمایه، صاحبان مهارت و انبوه عظیم بیكاران، به كارآفرینی (ارزش آفرینی) روی آورند و زمینههای كارآفرینی برای دورههای بعدی نیز فراهم شود باید تلاشهایی كرد ازجمله نخست:باید رسانههای خبری ـ فرهنگی از یك طرف مردم را با ارزش كار كارآفرینان برای رشد یك جامعه آشنا سازد و با برخی ذهنیتهای كوتهبینانه كه زمینه را برای پیدایش كارآفرینان بزرگ در جامعه تنگ میكند، مقابله نمایند و از طرف دیگر با این باور كه كالاها و خدمات بهتر گرانتر و غیراقتصادی تمام میشوند به مقابله برخیزند و سطح توقع مردم را درباره كالاها و خدمات بالا برند تا زمینه برای سایر اقدامات لازم برای رشد كارآفرینی در ایران فراهم شود.
● یك مورد كارآفرینی در هونولولو
«مهرجی» در ۳۴ سالگی یك مرد كامل است. او خوشبرخورد و اجتماعی است و برنامهریزی دقیق و ساعات كار طولانی دارد. شادابی و برخورد ادبی او كمك كرد تا مشتریان همیشگی بیابد. بهخاطر كافی نبودن درآمد پدرش برای حمایت از خانواده، در كودكی با كسب درآمد آشنا شد. به عنوان یك مرد جوان كه با مدرك بازرگانی فارغالتحصیل شده بود، موقعیتهای زیادی برای استخدام داشت.در ابتدا به عنوان مدیر در موسسه عمویش مشغول به كار شد. با داشتن این تجربه میتوانست شغل بهتری در جایی دیگر پیدا كند. مهرجی از این شغل با وجود درآمد خوبش استعفا داد. پیشنهاد كار در بانك را نیز رد كرد زیرا او میخواست خودش رئیس خودش باشد. او میخواست موسسه خودش را تاسیس كند.
● حال موسسه HVM
موسسه خانه شاهكارهای مهرجی در زمینی به مساحت ۲۵۰۰ مترمربع در حوالی مانیل قرار دارد. ساختمان دلانگیز اداری و كارخانه، ارزشی حدود ۵ میلیون پزو داشت. بنا به گفته خودش، او میتوانست برای سرمایه و ساختمان حدود ۳/۲ میلیون پزو از بانك وام بگیرد. او در طول اولین سال عملیات از دفتر كوچكی كه با یكی از دوستان خود شریك بود، استفاده میكرد و از اینجا برای مشتریان بالقوه خود نامه میفرستاد.او به تنهایی كار میكرد و كارمندی نداشت. البته حمایت دوستان كارآفرین (ارزش آفرین) كه مشوق او بودند، بسیار موثر بود.
● گذشته موسسه HVM
HVM در سال ۱۳۵۳ خورشیدی به عنوان یك موسسه صادرات صنایع دستی تاسیس شد.سرمایه اولیه شركت كمتر از ۱۰۰ پزو بود. اولین مبادله شركت یك سفارش ۲۰ هزار پزویی صنایع دستی بود .با میزان كم سرمایه شركت، مهرجی دریافت كه این سفارش اولین موقعیتی است كه از او یك كارآفرین میسازد. با وجودی كه ممكن بود نتواند سفارش را تامین كند با اتكا به دوستان تولیدكننده خود، سفارش را قبول كرد.برای سرمایهگذاری در خرید محصولات خواسته شده، درخواست ۵۰ درصد پیشپرداخت از خریدار كرد. این سفارش شامل سبد و بادبزن بود كه از طریق دوستان تولیدكننده تامین گردید. مهرجی خوشحال از موفقیت در اولین معامله كارآفرینی (ارزش آفرینی)، تشویق به گرفتن سفارشهای بزرگتر شد. بهزودی مهرجی از دفتری كه با دوست خود شریك بود به دفتری یك اتاقه نقل مكان كرد. این اتاق به عنوان جای زندگی و محل بستهبندی محصولات بود. با اینكه اولین معامله او موفقیتآمیز بود و پول زیادی نصیب او كرد اما طریقه زندگیاش را عوض نكرد.در آذر ماه ۱۳۵۴ مهرجی اولین صادرات خود به «هونولولو» را انجام داد. مانند گذشته محصولات را از دوستان فروشنده خریداری كرد. در هر گونه فعالیت كارآفرینی (ارزش آفرینی) رفتار دوستانه و اجتماعی مهرجی به نفع او تمام میشد. او به خوبی میدانست كه پول و دانش به تنهایی یك موسسه موفق نمیسازد. اولین معامله موفق او تنها از طریق حمایت دوستان میسر شده بود. برقراری ارتباط دوستانه با كارگران كار بسیار سادهای بود. در ضمن او به سرعت بر مشتریان جدید اضافه میكرد و قدیمیها را نیز نگه میداشت. در فروردین ۱۳۵۴ مهرجی آگاه شد كه بازار خوبی برای صادرات چراغهای برقی و صنایعدستی با گوشماهی وجود دارد. از آنجا كه به تحقیق در مورد موقعیتهای ممكن عادت داشت، آمار و ارقام بازار صادراتی را مطالعه كرد و پس از متقاعدشدن در مورد سودآوری محصول، سریعا با چندین تولیدكننده وارد مذاكره شد. در این زمان او ۲ قرارداد یكساله با واردكنندگانی در
ایالات متحده امضا كرده بود. در قرارداد ذكر شده بود كه او ملزم است كه حجم مشخص از حبابهای چراغهای برقی را ماهانه برای واردكنندگان ارسال كند.
در اولین تبادل، مهرجی تعهدات خود را انجام داده و سفارش خود را از طریق تولیدكنندگان تامین كرد. در عرض چند ماه مهرجی تمام چیزهایی را كه باید در رابطه با نیازها، سلیقهها و حالات بازار بداند، آموخت. خیلی زود شروع به آزمایش در طرحهای شخصی خودش كرد و تدریجاً این طرحها به وسیله تولیدكنندگان بهكار گرفته شدند. طرحهای او از طرف مشتریان برونمرزی مورد استقبال قرار گرفت.با افزایش صادرات، او تصمیم به تاسیس كارخانه چراغهای برقی گرفت. موسسه HVM هم گام با معروفیت حبابهای چراغهای برقی در بازار بینالمللی رشد میكرد. بازار محصولات او اروپا و ژاپن و استرالیا را نیز دربرگرفت.او هرگز برای محصولات خود در بازار داخلی تبلیغ نكرده است. او معتقد است كه بازار داخلی برای فروش محصولاتش مناسب نیست. گرچه از سیرصعودی فعالیتهای صادرات خود خوشحال است اما نظارت دقیقی بر تولید و بازاردانی خود دارد. برای مثال او بخشی از برنامهروزانه خود را به مطالعه مقدماتی درباره بهبود طراحی و شكل ظاهری محصولات اختصاص میدهد. علاوه بر آن رابطه نزدیك با مشتریان را فراموش نمیكند.او به تنهایی كارهای بازاردانی HVM را انجام میدهد. ۳ یا ۴ بار در سال سفرهای تجاری دارد كه او را با مشتریان دائمی در سایر كشورها نزدیك میكند. در طول این سفرها بر كاتالوگ محصولاتش نظارت دارد. از آنجایی كه حبابهای چراغ برقی باید با شیوه و شرایط زندگی كشورهای مختلف تطبیق داشته باشد، طراحی آنها باید به دقت انجام شود. یكی از عواملی كه از نظر مهرجی حیاتی میباشد، زمان است او همیشه تاكید دارد كه زمان بین دریافت سفارش، تولید و تحویل بسیار مهم است. چون بازار بیثبات بوده و طرحها به سرعت تغییر میكنند، كاتالوگها نیز همیشه باید بهنگام باشند.
از نظر تولید، HVM به خوبی اداره میشود اما مهرجی، مشكل را در تولید میداند. زیرا با وجود ۴۰۰ كارگر و ۲۵۰۰ پیمانكار جزء باز هم تولید همیشه برای رفع نیازها و سفارشها با مشكل روبهروست. با وجود این، تولید موثر بوده و كیفیت كالا نیز در نظر گرفته میشود. مانند هر كارآفرین دیگر، مهرجی نیاز به پول برای توسعه موسسه را درك كرده و میداند كه وجوه اعتباری میتوانند عملیات را بگردانند در حالی كه سرمایه جاری دست نخورده باقیمانده و چون HVM یك سرمایهگذاری كمخطر محسوب میشود، همیشه از نظر مالی تامین است. به گفته او، كارآفرین (ارزش آفرین) عاقل باید همیشه ارزش اعتباری خود را ثابت كند.
● مدال برجستهترین كارآفرین (ارزشآفرین)
در سال ۱۳۶۰ مهرجی به عنوان برجستهترین كارآفرین در صنایع دستی انتخاب شد. او به خاطر مهارت در مدیریت و سابقه رشد موسسه HVM این جایزه را دریافت كرد. سختكوشی دائم، توانایی دیدن موقعیتهای تجاری، روابط خوب كاری و مدیریت كارآفرینی، HVM را از موسسه كوچك پیمانكاری جزئی كه صادرات صنایع دستی را به عهده داشته است، تبدیل به بزرگترین صادركننده چراغهای برقی در كشور كرده است.
▪ سوالاتی برای بحث
۱) زمانی كه مهرجی تصمیم گرفت با یك سرمایه جزئی قدم به عرصه كارآفرینی گذارد آیا فكر میكنید شانس موفقیت یا شكست خود را تخمین زده بود؟ توضیح دهید.
۲) او چگونه بازار را زیر نظر دارد؟
۳) آیا فكر میكنید اگر HVM یك پیمانكار جزء باقیمانده بود، هنوز هم صاحب یك موسسه چند میلیونی بود؟ چرا؟
۴) در چه مقطعی از كارآفرینی (ارزش آفرینی) او متوجه شد كه موسسه خود را در جهت صحیح هدایت میكند؟
۵) كدام ارزش فرهنگی برای مهرجی در برخورد با كاركنان و مشتریان دارای اهمیت است؟
۳هدف از گفتن این داستان
هدف از شرح داستان فوق را میتوان در ۳ مورد خلاصه كرد: مهمترین هدف، راهنمایی ما برای شروع كارآفرینی است. افراد بسیاری علاقه دارند كه كسب و كاری برای خود و دیگران به راه اندازند ولی به این كار اقدام نمیكنند زیرا موانع غلبهناپذیر به نظر میرسند.
دومین هدف، راهنمایی شما برای ادامه كار است. آغاز كسب و كار جدید میتواند تجربهای دردناك باشد. هر چه هدف بزرگتر باشد، درد و رنج شدیدتر خواهد بود. پس ما باید از طریق تجارب شخصی و تحقیق در مورد كارآفرینان بزرگ گذشته به روشی برای موفقیت و كسب ارزش برسیم (تمام غولهای كارآفرین نیز اینگونه بودهاند.)
سومین هدف، آموختن اداره یك كسب و كار است. اگر ما از همان روزهای آغازین اصول صحیح مدیریت را بیاموزیم، بعدها با مشكلات كمتری روبهرو خواهیم شد، زیرا مثلی رایج است كه كارآفرینان میتوانند كسب و كاری را راهاندازی كنند، ولی نمیتوانند آن را اداره كنند.
● توصیه صاحبنظران در هونولولو
۳ صاحبنظر استرالیایی ـ سوئیسی و آمریكایی كتابی نوشتهاند با نام «كارآفرین» كه از انتشارات سازمان بینالمللی كار است، این كتاب به بیان نكات خوبی درباره كارآفرینی (ارزشآفرینی) پرداخته، در بخش نخست آن میخوانیم:
كارآفرین (ارزش آفرین) بودن یعنی توانابودن در كشف و ارزیابی فرصتها، جمعآوری منابع لازم و عمل كردن به گونهای از فرصتها بهرهبرداری شود.
كارآفرین (ارزش آفرین) هدایتكننده است و باید در اجرای كارهای خود از صفات رهبری برخوردار باشد.حساب شده ریسك میكند و دست زدن به كارهای بزرگ و كمخطر برای او دلپذیر است.كارآفرین (ارزشآفرین) به هنگام تصمیمگیری، خود و تواناییهای خویش را خیلی زیاد باور دارد و همین قدرت تصمیمگیری است كه كارآفرین را از دیگران متمایز میسازد.
●كارآفرین (ارزش آفرین) بودن
كارآفرین (ارزشآفرین) كسی است كه توانایی آن را دارد تا فرصتها را ببیند و آنها را ارزیابی كند، منابع لازم را جمعآوری و از آنها بهرهبرداری كند و عملیات مناسبی را برای رسیدن به پیروزی پیریزی نماید.كارآفرین (ارزش آفرین) شخصی است اهل عمل و با انگیزه قوی كه برای
دست یافتن به هدف بسیار اندیشه میكند.
فهرست ویژگیهای زیر در سال ۱۹۷۷ در گردهمایی كاربردی كارآفرینی (ارزش آفرینی) در هونولولو انتشار یافته است.
مثلا كسانی كه خودباور باشند احتمالا مسوولیت تصمیمات خود را نیز خواهند پذیرفت.
اگر میخواهید كارآفرین (ارزشآفرین) باشید بایستی دارای ویژگیهایی باشید كه در این فهرست آمده است.با آنكه توان پرورش آنها را داشته باشید.شاید همه این ویژگیها به كارتان نیاید اما هرچه بیشتر این صفات را در خود تقویت كنید، احتمال موفقیت شما در كارآفرین (ارزشآفرین) شدن زیادتر خواهد بود.البته باید تاكید كنیم كه بسیاری از این ویژگیها به یكدیگر وابستهاند:مثلا كسانی كه خودباور باشند، احتمالا مسوولیت تصمیمات خود را نیز خواهند پذیرفت.مایل به قبول ریسكهای كم و منطقی هستند و سرمشق دیگران خواهند شد.
البته این را هم باید اضافه كرد كه بسیاری از این ویژگیها در افراد ممكن است با شدت و ضعف كم یا زیاد وجود داشته باشد و یا اصلاً نباشد كه جای نگرانی نیست.بههرحال همه كارآفرینان (ارزش آفرینان) در این ۱۷ ویژگی یكسان نیستند و اغلب با یكدیگر تفاوتهای آشكاری دارند.برخی خودگیر و مغرورند و برخی خونگرم و صمیمی و برخی دیگر گوشهگیر و خجول.اما بههرحال اگر روی هم رفته صفات شخصی و مهارتهای آنان را بسنجیم، روشن میشود كه كارآفرینان (ارزشآفرینان) بهعنوان یك گروه با غیر كارآفرینان تفاوتهای اساسی دارند.امكان ندارد كارآفرینی (ارزشآفرینی) را ببینید كه در همه صفات گفتهشده بالا نمره بالا بگیرد.اما بسیار احتمال دارد كارآفرینی (ارزشآفرینی) كه شما به او برمیخورید، در بیشتر آنها بهویژه در اعتمادبهنفس، توانایی ریسكپذیری، نرمخویی، نیاز شدید به كامیابی و استقلالطلبی مفرط، نمره بالا بیاورد.
● یك داستان واقعی دیگر
ورود من به دنیای داد و ستد نه مبتنی بر تحقیقات قبلی بود و نه از روی احتیاط، بلكه تنها تمایل من غلبه بر ترس و ورود به دنیایی نو بود كه گاه پول، پاداشی نبود كه فورا با ورود به این دنیا بتوان بهدست آورد اما تجربههای بهدست آمده از این دنیا برای من از مثقالهای طلا نیز ارزشمندتر بود.
چگونه زمینه كاری ورود به دنیایی جدید را بیاموزیم
من برای ورود به دنیای جدید كسب و كار، برای خود اهدافی را مشخص كردم كه بر پایه یك فكر تازه بود. راه رسیدن به چنین هدفی، تمركز برای حل یك مشكل یا برآورده كردن نیازی در جامعه بود كه تابهحال به آن توجهی نشده بود. برای پیشرفت در دنیای جدید پیشرویم یك شكاف در بازار را یافتم و آن شكاف هدف داد و ستد و دنیای مرا ساخت.میدانستم كه تقلید از تلاشهای سایر رقبا برای پركردن شكافهای موجود در بازار، كاری بیهوده است و نیز میدانستم كه با ورود به دنیای كسب و كار، نهتنها این هدف بلكه به اهدا ف بزرگتری نیز خواهم پرداخت پس بهتر بود تا اولین هدف خود را به بهترین شكل پایهریزی كنم.پس یكی از اولین كارهایی كه در آغاز ورودم به كسب و كار میبایست انجام میدادم، جمعآوری اطلاعات در مورد سایر رقبا، قیمتگذاری، فروش، توزیع و... بود. فهمیده بودم آن كسی كه هیچگاه رقبای من دربارهاش فكر نمیكردند و او را نمیشناختند، خواهد نشست و كل جریان را كنترل میكند و آن شخص مشتری ما خواهد بود. همیشه گفتهام تمام سود و زیانی كه در دفاتر یك تولیدكننده كالا یا ارائهدهنده خدمت میگذرد، حاصل رضایت یا نارضایتی مصرفكنندگان است. پس مشتری را سرلوحه اهدافم قرار دادم و با آگاهی یافتن از تمایلات و نیازهای او، اهداف داد و ستد خود را تعیین كردم.
چگونه كارمند بگیریم و روابط خود را تنظیم كنیم؟
پس از مدتی دریافتم وقتی كسب و كاری را راهاندازی كردم، باید آن را توسعه دهم. با توسعهدادن كسب و كار دیگر قادر نبودم بهتنهایی یا با كاركنان اندك خود بر كسب و كارم مدیریت كنم و به اهداف تعیینشدهام برسم زیرا حال اهدافم نیز بزرگتر شده و دامنه چشمانداز وسیعتری را شامل میشد.پس بخشی از مشغله فكری من، استخدام، تعلیم و نظارت بر كاركنان جدید كه حال بخشی از دنیای جدید مرا میساختند، میشد.پس من باید با سیاست خاصی بهترین افراد را برای كسب و كار انتخاب میكردم تا من و كسب و كار من را به اهداف پیشرویم برسانند.
● چگونه با تكیه بر ۲ اصل راه خود را هموار كنیم؟
من دریافته بودم كه با داشتن كسب و كاری مشخص و با اهداف روشن و تعریفشده و دارابودن كارمندانی مستعد و توانمند، بهتنهایی نمیتوان به اهداف بلندمدت كسب و كار رسید و از سایر رقبا پیشی گرفت، بلكه ۲ اصل غیرقابل انكار نیز وجود دارد كه باید برای رضایت مشتریان كه همان اهداف ما را تشكیل میدهند، به كار بست.
▪ اصل نخست را صداقت و درستكاری
من معتقد بودم نهتنها آدمی میتواند درستكار باشد و ثروتمند شود، بلكه تقریبا ناممكن است ثروتمند شد، مگر آنكه درستكار باشد. این امانتداری، درستكاری و تعهد است كه موجب میشود مردم به ما اطمینان كنند و كسب و كار ما را رونق بخشند و روابط كاری را فعال كنند.یك كاسبكار موفق آن نیست كه در یكی ۲ سال رونق بازار، پول زیادی درآورد یا از خوش اقبالی، از نخستین پیشگامان آن كار تجاری باشد؛ بلكه كسی است كه در كاری پر رقابت، بدون داشتن هیچ برتری نسبت به رقبا، صادقانه و قانونی از دیگران پیشی بگیرد و حرمت خود و اجتماع را حفظ كند.
▪ اصل دوم، سهیم كردن كارمندان در سود
راز بزرگ موفقیت در انواع كسب و كار، آن است كه هر پسانداز كوچك در هر فرآیند، خود ثروتی محسوب میشود، تقسیم عادلانه سود هرچه گستردهتر باشد، بهتر است.
در افراد آماده به خدمت دور و بر ما، نیروهایی فوق تصور خفته است كه تنها به درك و استفاده از آن نیاز است تا نتایج تعجببرانگیزی تولید شود. با این حال پاداشهای نقدی همیشه ضامن این امر نیست، چرا كه برای طبعهای حساس و جاهطلب باید قدری عاطفه، قدردانی و دوستی در كار باشد. ما باید قلب افراد كوشا فوقالعاده كارآمد را به دست آوریم تا مغز آنان بتواند به نحواحسن به كار بیفتد. این قانون حقیقتاً بدون محدودیت است.
● ۳۱ قرص نیروزا در ارزش آفرینی
۱) راه درستی برای انجام دادن كار غلط وجود ندارد.
۲) فكر كردن كار آسانی نیست.
۳) بیشتر مشكلات را باید در نبود تدبیر و اندیشه جستوجو كرد.
۴) از راه گوش دادن یاد بگیرید و با اندیشیدن درك كنید.
۵) در تنظیم اولویتها شهامت داشته باشید.
۶) عذر و بهانه به هیچ كس به اندازه خود شما آسیب نمیرساند.
۷) سخن شخص دروغگو حتی زمانی كه راست هم میگوید، باوركردنی نیست.
۸) فكر كنید، تصمیم بگیرید و سپس به آنچه فكر كردید، عمل كنید.
۹) هر سنگ یا به ظاهر مانعی میتواند وسیله پیشرفت باشد.
۱۰) تكبر، باتلاق شنی موفقیت است.
۱۱) یاد بگیرید كه بگویید (نه)
۱۲) پیشنیاز موفقیت، ناكامی و شكست است.
۱۳) من زمان را از بین بردم، اكنون زمان مرا از بین میبرد.
۱۴) تجربه چیزی است كه آن را به سادگی و رایگان به شما نمیدهند.
۱۵) تمرین و پشتكار، انسان را استاد میكند.
۱۶) مطالعه بدون تفكر مانند خوردن بدون هضم شدن است.
۱۷) ایدهها مانند زمان برای كسی نمیایستد.
۱۸) مشكل ما جهل نیست بلكه تنبلی است.
۱۹) زمانی كه از درست بودن كارتان مطمئن هستید، در هرچه بهتر اجرا كردن آن كوشا باشید.
۲۰) اگر شما در حال یادگیری هستید، پس درست حركت میكنید.
۲۱) آنها كه گذشته را بهخاطر نمیآورند، محكوم به تكرار آن هستند.
۲۲) شما به جایی نمیرسید اگر بخواهید همهكاره باشید.
۲۳) اگر در ابتدای كار به موفقیت دست یافتید، سعی كنید تعجب و حیرت خود را پنهان كنید.
۲۴) هیچگاه كاری را كه قدرت كنترل و توقف آن را ندارید، آغاز نكنید.
۲۵) اگر شما قصد جمعآوری عسل دارید، آسیبی به كندو نرسانید.
۲۶ـ گاهی اوقات مبارزه برای اصول، راحتتر از بر وفق مراد زندگی كردن است.
۲۷) یكی از این روزها، فایدهای ندارد، همین امروز روز شروع كار بزرگ است.
۲۸) قبول كردن اشتباه، نشاندهنده حركت شما در جاده عقل است.
۲۹) مهمترین چیز برای یك جوان ایجاد شخصیت خوب و اعتبار است، برخی افراد با توجه افراطی به اعتبار از شخصیت غافل میشوند.
۳۰) اگر پیش از مشخص شدن گناه به آن اعتراف كنیم، كوچكتر بهنظر میآید.
۳۱) وقتی عاقل عصبانی میشود، عقل خود را از دست میدهد.
منابع:
* پیش به سوی كارآفرینی - برگردان - میترا تیموری - نشر آموزه
* مقدمهای بر كارآفرینی - مركز بهرهوری فیلیپین - برگردان سیامك نطاق سازمان بهرهوری ملی ایران
* كارآفرینی - از انتشارات سازمان بینالمللی كار-ناشر وزارت كار و امور اجتماعی
* اندیشههای مدیریت- برگردان سیدعباس مجتهدی - نشر پیك سحر
* پیش به سوی كارآفرینی - برگردان - میترا تیموری - نشر آموزه
* مقدمهای بر كارآفرینی - مركز بهرهوری فیلیپین - برگردان سیامك نطاق سازمان بهرهوری ملی ایران
* كارآفرینی - از انتشارات سازمان بینالمللی كار-ناشر وزارت كار و امور اجتماعی
* اندیشههای مدیریت- برگردان سیدعباس مجتهدی - نشر پیك سحر
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست