چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
شعر نو
بحث دربارهی شعر نو گفتگوئیست که در فارسی کم کم کهنه شده است؛ بیش از پنچاه سالست که نویسندگان ما هریک به طریقی لزوم تجددی را در شعر فارسی بیان کرده و شاعرانی به شیوه های مختلف؛ در این راه قدمهائی برداشتهاند؛ با اینهمه ؛ امروز اگر بخواهیم نمونهای از شعر جدید فارسی که راستی نو باشد و نزد عموم یا خواص صورت قبول یافته باشد نشان بدهیم به زحمت دچار خواهیم شد. این دشواری شاید بیشتر نتیجهی آنست که تعریف « شعر نو» هنوز در ذهن ما روشن و صریح نیست.
همهی کسانی که با شعر و شاعری سر و کار دارند در این نکته متفقند که تقلید و استقبال از قدما و تکرار مضامینی که هر یک در فارسی هزاران بار مکرر شده ارزشی ندارد و باید در شاعری راههای تازه ای جست؛ اما اختلاف در فهم معنی« تازگی» است؛ چه چیزست که باید در شعر فارسی تغییر کند و نو شود ؟ وزن؟ قافیه ؟ قالب شعری؟ یا موضوع ؟
بیشتر کسانی که طبعی روان ندارند و نمی توانند معانی خود را (اگر از این نوع چیزی داشته باشند) در قالب وزنی زیبا و روان بریزند طرفدار جدی تغییر اوزانند؛ اگر به کسی برنخورد باید بگوئیم که این شاعران انقلابی اغلب از ماهیت وزن خبری ندارند و چون بنای کارشان بر جهل است یا جملههائی ناموزون میبافند و آنها را تابع وزن جدید میخوانند؛ و یا از بن لزوم وزن را در شعر انکار می کنند.
بازار این سخنوران سرکش و توسن رونقی ندارد زیرا عوام که بنده ی عادتند از این توسنیها میرمند و ادیبان که خود را حافظ شرایع و سنن ادبی میدانند ایشان را تکفیر میکنند و صاحبدلانی که جوهر شعر را خریدارند در این پراکنده گوئیها جز رکاکت و ابتذال چیزی نمییابند.
گروه دیگر؛ بیمایه تر از دستهی اول و کم دلتر از ایشان؛ وسیلهی خودنمائی را در کم و بیش و پس و پیش کردن قافیهها میجویند و قالبهای تازه ای از قبیل تلاثی و خماسی و غیره اختراع میکنند؛ این قالب ها همچون میان تهی است مشتری ندارد.
اما مضمون تازه؛ قرنهاست که شاعران این سرزمین در پی یافتن مضمون تازه هستند؛ در دیوان پیروان شیوهی معروف به هندی نمونههای بسیار از این کوشش دشوار اما کم بها دیده میشود؛ چندین سال پیش در یک روزنامهی ادبی هفتگی خواندم که شاعری خود را پهلوان این میدان دانسته و از قدر شناسی جامعه شکایت کرده بود. این شاعر نمونهای از اشعار نو خود را به روزنامه فرستاده بود که به خاطر دارم از آن جمله چند بیتی« درصف گوش معشوق» سروده وخود بخواننده یادآوری کرده بود که « این مضمون را تاکنون کسی نگفته است».
من همان وقت فکر کردم اگر این شاعر کالبدشناسی میدانست؛ چه مضمونهای تازه ای پیدا میکرد و چه شعرهای نوی میسرود! مثلا در وصف استخوان ترقوه و عظم قص و قوزک پای معشوق و حجاب حاجز و از این قبیل اعضای داخلی و خارجی.
جستن موضوع تازه هم ما را به مقصود نمی رساند؛ زیرا در زندگانی امروز نسبت به گذشته موضوع تازه اگر هم متعدد باشد بسیار نیست. فرض کنیم که چندین قطعه و قصیده و مسمط و رباعی دربارهی راه آهن و هواپیما و چراغ برق و آسمانخراش و بادزن و یخچال برقی و بمبهای خودرو جدید به صورت وصف و لغز و معما ساختیم و در مجموعهای فراهم آوردیم؛ آیا چنین دیوانی احتیاجات شعری جامعهی امروز را کفایت میکند؟
می پرسید که پس آنچه نوشیدنی است چیست؟ برای بیان این معنی نخست باید بدانیم که از شاعر چه میخواهیم؛ اگر در این نکته با من همراه باشید زودتر میتوانیم از گفتگوی خود نتیجه بگیریم؛ آنچه من از هنرمند توقع دارم آنست که مرا در ادراک مفهوم زندگی؛ با همهی وسعت و عمق آن؛ یاری کند؛ همه زندگی میکنند اما از هزاران یکیست که می تواند مفهوم زندگی را دریابد و میان این دسته نیز کمیابند کسانی که بتوانند این معنی را بیان کنند. دیگران چنان سرگرم مشغلهی معاشند که خود را هم نمیشناشند؛ این ماه پرشکوه باران جلال و جمال بر سر همه کس نثار نمی کند. برای آنکس که شبانگاه دکان خود را بسته به خانه می شتابد و در راه سیاههی دخل و خرج روزانه را در ذهن می نویسد؛ و آن کس که نیمه شب مست و فرسوده از مجلس رقص و قمار برمی گردد؛ ماه پیه سوزی بر سر راهی است. فقط در چشم آنکه میتواند دمی ذهن خود را از این مشغلههای عادی روزانه بزداید و طبیعت را درعین پهناوری و بزرگی تماشا کند ماه ما هست.
هزاران هزار از مردمان با همهی پستیها و بزرگواریهای بشری در امواج پر غوغای زندگی دست و پا میزنند. زندگی را نمیبینند و نمیشناسند زیرا در آن مستغرقند؛ از این میان آن کس عظمت و وسعت حیات را در می یابد که میتواند در لحظات بسیار نادر؛ خود را از این غوغا برکنار بگیرد و از بیرون بر آن نظر کند؛ چنین کسی هنرمند است. هنرمند مأمور است که به ما مردم سرگشتهی گرفتار زندگی را که خود جزئی از آن هستیم بشناساند. مانند نقاشی که چهرهی شما را تصویر میکند و شما خود را در پرده ای که ساختهی اوست میبینید و میشناسید. آنجا خطوطی در چهرهی خود مییابید که هرگز تا آنگاه ندیده بودید.
هنرمند این معنی را که دریافته باید به طریقی به ذهن ما منتقل کند؛ وسیلهی این انتقال بیان است. نقاش با خط و رنگ؛ موسیقیدان با اصوات و شاعر و نویسنده با الفاظ. یعنی صوتهای معنیدار؛ مقصود خود را بیان میکنند.
هنرمند رهبر ما به دنیای معانی است؛ دنیائی که او خود یافته و ما از آن بیخبر بوده ایم. اما رهبر باید خود را از رموز راه آگاه نشان بدهد تا بتواند پیروان را دنبال خود بکشاند؛ باید پیروان به او ایمان داشته باشند و برای آنکه چنین ایمانی در ایشان ایجاد شود باید او را در کار خود زبردست و استاد بشناسند وگرنه از نیمه راه برمیگردند؛ زبردستی وره شناسی هنرمند را از بیان او میتوان شناخت.
ازاینروست که بیان همیشه تابع قیودی است. هنرمند باید بتواند با این قیود روبرو شود و از این نبرد پیروز بیرون بیاید. هر شکستی در اینجا شکست قطعی است. راست است که معنی جوهر هنر است اما هنر صورتی است که معنی در آن جلوه میکند. این صورت اگر زشت و یا ناقص باشد جوهر زیبای معنی را چگونه جلوه خواهد داد.
از این گفتگو آشکار شد که؛ در هنر؛ معنی و صورت هر یک بجای خود مهم است. اکنون به مبحث شعر نو برمی گردیم؛ شاعر کیست؟ کسی که مفهومی تازه و خاص از زندگی دریافته و آنرا در قالب بیان میریزد و به ذهن دیگران انتقال می دهد. مفهومی تازه و خاص؛ زیرا اگر دیگری آن را یافته و بیان کرده باشد کوشش شاعر در اینکه دوباره آن را بیان کند باطل و بیهوده خواهد بود. راهی که همه میشناسند به رهبر محتاج نیست و چنین رهبری اجری نخواهد داشت.
پس شعر اگر دارای معنی تازهی خاصی نیست علت وجود خود را در برندارد و به قول نظامی عروضی پیش ازخداوند خود میمیرد؛ اما این معنی تازه را از کجا باید جست؟ برای کسی که شاعر است این جستجو دشوار نیست. زندگی؛ که سرچشمهی معانی است؛ به شمارهی افراد انسان گوناگون و رنگارنگ است. چشم هر هنرمندی روزنی است که از عالم درون او بسوی طبیعت گشوده است. پس در یک منظره هر چشم بینائی جلوهی دیگر می بیند زیرا از نظرگاهی دیگر بدان مینگرد. کسانی که هنرمند نیستند ناچارند که از روزن چشم هنرمندان زندگی را تماشا کنند.
شما اگر جهان را چنان میبینید و در مییابید که شاعری دیگر بیان کرده است همان بهتر که وقت خود و ما را ضایع نکنید؛ زیرا از همین جا پیداست که شاعر نیستید.
پس از نظر معنی آنچه نو نیست شعر نیست. اما در صورت که شامل وزن وقافیه و ساختمان شعری است؛ تازگی شرط نیست بلکه تناسب آن با معنی شرط است. شعر خوب شعری است که حاوی معنی تازهی زیبائی باشد و این معنی در مناسب ترین و زیباترین قالب بیان ریخته شده باشد. همینکه معنی به قالب در آمد طبعا تابع قیودی است. شرط اصلی در این قیود آنست که قواعد و حدود آنها برای شنونده قابل ادراک باشد. اگر کسی شعری بیوزن بگوید و معنی و مقصود را آنچنانکه باید زیبا و دلکش و تمام جلوه بدهد به گمان من بر کار او ایرادی نمیتوان کرد. اما اگر دعوی کند که وزنی خاص در اشعار خود رعایت کرده که دیگران درنمییابند به او جز نادانی نسبتی نمیتوان داد. چرا قافیه همیشه در جای معینی از شعر میآید؟ زیرا ذهن شنونده عادت دارد که همیشه در آنجا هماهنگی خاصی را دریابد. اگر شاعری گاهی در اول و گاه در وسط شعر الفاظ هماهنگی بیاورد نمی تواند دعوی کند که شعرش دارای قافیه است.
از این گفتگو میتوان چنین نتیجه گرفت که آزادی بیان؛ در شعر؛ آزادی در انتخاب قیودست نه در ترک قید. هر شاعری میتواند قیود بیان را به طریقی اختیار کند که برای بیان معنی خاصی که اندیشیده و یافته است متناسبتر باشد.
به این طریق؛ شعر در قالب وصورت نیز گوناگون و رنگارنگ خواهد شد؛ و شعر خوب از معنی گذشته؛ آنست که این نکته در آن به کمال مرعی شده باشد.
با منظور داشتن این نکات میتوان به شعر فارسی در صورت و معنی تنوع و تجددی بخشید؛ اما نکتهای که باید بیاد داشت اینست که قالبهای شعری بتدریج و بر اثر کوشش افراد و نسلها صیقل می یابند و درست و کامل میشوند. پس در قالبهای نو از ناپختگی و ناهمواریهائی که گاهگاه ممکن است ظاهر شود هراسان نباید شد و لغزشهای کوچک را بزرگ نباید شمرد. برای هر کسی که به راه تازهای می رود خطر گمراهی هست؛ فقط آنانکه به جای خود ایستاده اند هرگز گمراه نمیشوند...
منبع : گفتمان ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست