سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

ذهن زنان و مردان به راستی متفاوت است


ذهن زنان و مردان به راستی متفاوت است
زنان دارای استعداد کشف احساسات و افکار دیگران هستند، آنها تمایلات افراد را تفسیر و سرنخهای وابسته به قراین را جذب کرده و با شیوههای مناسب احساسی واکنش نشان می دهند.
خانم سیمون دوبوار(Beauvoir be Simone) فیلسوف، نویسنده و یکی از مهمترین پایه گذاران جنبش فمینیسم، جمله مشهوری دارد: "هیچ کس زن زاده نمی شود بلکه به یک زن تبدیل می شود"، اما با یافته های علمی امروز بهتر است این جمله را فراموش کنیم.
دانش امروز منظر کاملا متفاوتی از آنچه هستیم در مقابل ما قرار داده است. ما زن و مرد هستیم و از همان لحظه بسته شدن نطفه با یکدیگر تفاوت داریم و این تفاوت خود را در هر دستگاه فیزیکی و ذهنی ما نشان می دهد.
گفت وگو درباره تفاوتهای جنسی، بحث تازه ای نیست اما همواره در آن نکات جدیدی کشف می شود که بازگشت به این موضوع را ضروری می نماید. امروزه پیشرفت های پزشکی برای مقابله با بیماری هایی چون نارسایی قلب، افسردگی و معلولیت ها، مدیون شکسته شدن کدهای زیست شناسی و درک تفاوتهای جسمی زن و مرد است. اکنون پزشکان می دانند که علاوه بر اندامهای به کلی متفاوت زنان و مردان، با اندامهای مشابه آنها نیز نباید به یک شکل برخورد نمود. نیازی به طرح این قضیه وجود ندارد که این تفاوتها، هیچ یک از دو جنس را برتر یا پست تر از دیگری نمی کند. اینها، فقط تفاوت هستند نه چیز دیگر.
● تاثیر ژنها
مشخص شده است که جنس مونث، ژنهایی دارد که کارشان پشتیبانی و حمایت از مغز در هنگام بروز مشکلات بزرگ است.طبیعت برای تعادل بخشیدن به ژنهای زن و مرد، از هر کروموزومX بدن زن، یکی را مسدود می کند. اما حدود ۱۹ درصد ژنها، از این انسداد فرار می کنند و سلولها از بعضی ژنهایX سهمیه دوبرابر دریافت می کنند. همین مسئله موجب می شود که زنان بسیار کمتر از مردان در معرض ابتلا به اختلالات روانی چون وهم گرایی یا اوتیسم و شیزوفرنی قرار بگیرند.
به علاوه، این موضوع که از یک جفت ژنX کدام یک فعال شود هم در نحوه واکنش مردان و زنان به مسائل مختلف نقش تعیین کننده ای دارد. در بعضی موارد، ژنX دریافتی از پدر بی اثر می شود و گاهی ژنX مادری. برای بسیاری از اعمال، اینکه ژن جنسی شما چیست یا آن را از کدام والد گرفته اید مهم نیست. اما کروموزومY به تنهایی مغز را به ساختن نورونهای دوپامینbopamine بیشتر ترغیب می کند. نورونهای دوپامین مهارتهای حرکتی را نیز تحت تاثیر قرار می دهند و در زمان وقوع بیماری پارکینسون قابلیت خود را از دست می دهند. این بیماری مردان را دوبرابر بیشتر از زنان مورد حمله قرار می دهد.
● جنسیت در مغز
دکتر روبن گور(Gur Ruden) کشف کرده است که درصد ماده خاکستری مغز زنان، بیشتر از مردان است. این مطلب توضیح خوبی برای این مسئله است که با توجه به اینکه مغز مردان از زنان بزرگتر است، اما هردو جنس، در تستهای هوش به یک اندازه خوب عمل می کنند.
ماده خاکستری که از سلولهای عصبی و شاخه های آنها به نام دندریت (benbrite) تشکیل شده است، جایی است که بارهای سنگین فکری در آن جا به جا می شود. نورونها و دندریتهای مغز زنان تراکم بیشتری دارند و قدرت تمرکز و تواناییهای فکری بیشتری برای زنان ایجاد می کنند.
به گفته دکتر گور، مغز بزرگتر مردان، بیشتر با ماده سفید و مایع نخاعی پر شده است. این مایع مغز را از ضربه های شدید حفظ می کند و از آنجایی که سر مردان بیشتر در معرض ضربه های ناگهانی است، می تواند مفید واقع شود. ماده سفید که از بازوهای بلند نورونها که در یک ماده محافظ قرار گرفته اند، تشکیل شده است، به پخش شدن عملیات پردازشی مغز کمک می کند. این ماده مردان را در تجسم فضایی بسیار قدرتمند می کند و مانع پخش شدن اطلاعات در کورتکس (قشر مخ) می شود. این حالت قابلیت تمرکز بر یک موضوع واحد را به وجود می آورد که برای داشتن تجسم فضایی، به خصوص انواع پیچیده آن بسیار ضروری است. ماده سفید راه ورود هر فعالیتی که در هنگام انجام دادن کاری، موجب از بین رفتن تمرکز مردان شود را مسدود می کند. به همین دلیل مردان نمی توانند در آن واحد چند کار را با هم انجام دهند. اما آنها می توانند کارهای مهندسی، پارک کردن اتومبیل و طراحی صنعتی را بهتر انجام دهند. ماده سفید در مغز زنان در جسم پینه ای - رابط بین دو نیم کره مغز - جمع شده است و نیمکره راست را به شدت وارد عملیات کلامی می کند. هرچه این کار کلامی پیچیده تر باشد، نورونهای بیشتری در هر دو نیمکره به کار می افتند و این واکنشی است که در زنان قویتر است. به همین دلیل زنان می توانند در آن واحد صحبت کنند و کارهای دیگری را هم انجام دهند. زنان یک مزیت دیگر هم دارند، جریان خون در مغز زنان بسیار سریع تر است که تاثیرات سالخوردگی در مغز را کاهش می دهد. مردان در زمان سالخوردگی بافت مغزی بیشتری از دست می دهند که بیشتر در سمت چپ ناحیه جلویی غشای مخ پیش می آید. این بخش از مغز مسئول نتیجه گیریهای منطقی و خویشتن داری است.
● افکار متفاوت
تفاوت بین دو جنس می تواند به اینجا برسد، تقسیم بندی وظایف از روی تواناییها. ذهن مردان و زنان ذاتا به سمت جنبه های متفاوتی از جهان اطرافشان کشیده می شود.
تواناییهای ادراکی زنان به سمت تفسیر سریع یا به قولی شهودی از درونیات افراد تمایل دارد. زنان دارای استعداد کشف احساسات و افکار دیگران هستند، آنها تمایلات افراد را تفسیر و سرنخهای وابسته به قراین را جذب کرده و با شیوه های مناسب احساسی واکنش نشان می دهند. آنها توانایی همدلی دارند، با دیگران وفق می یابند و می توانند جنبه های دیگر یک استدلال را دریابند. این همدلی منجر به برقراری ارتباط و تمایل زنان به وابستگی می شود. مردان در ابتدا بر روی جزئیات آنی متمرکز می شوند و با بررسی یک قسمت کوچک از هر چیز، راحت تر کنار می آیند. آنها قوانینی را بر اساس تجزیه و تحلیل طبیعت، اشیای بیجان و حوادث مختلف به وجود می آورند. در یک جمله، متخصص طبقه بندی هستند.
برتری مردان در تجسم فضایی و استعداد زنان در مهارتهای کلامی، درواقع زیرمجموعه توانایی های متفاوت آنها در طبقه بندی کردن در مقابل همدلی کردن است. این دو روش مختلف ذهنی در انتخاب اسباب بازی (عروسکها و اسبابهای زندگی روزمره در مقابل تراکتورها و آدم آهنی)، ناشکیبایی کلامی در مردان (ترجیح می دهند دستور بدهند تا گفت وگو کنند) و جهت یابی (زنان محل را با علایم مشخص جاده و راهنما پیدا می کنند اما مردان تصویری هندسی از فضا دارند و از طریق در ذهن داشتن چیدمان فضایی راه را پیدا می کنند.) کاملا مشهود است.
بارون کوهن(Cohen-Baron)، سرپرست گروه تحقیقات اوتیسم در دانشگاه کمبریج می گوید: تقریبا تمام افراد سالم دارای ترکیبی از هر دو نوع مهارتها هستند اما زنان و مردان در مقدار تسلط هر جنبه به دیگری تفاوت دارند. او متوجه شده است که کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم و گونه نه چندان حاد آن به نام سندرم اسپرگر(Asperger)، قادر به تشخیص احساسات دیگران نیستند و به طور غریبی مستعد طبقه بندی کردن بوده و تمرکزی وسواس گونه بر اشیایی چون کلید برق و شیر آب دارند.
اوتیسم به شدت مردان را مبتلا می کند. بارون کوهن در کتاب خود به نامDifference Essential The اوتیسم را آینه بزرگ نمای صفات مردانه خوانده است.
مبنای همدلی کردن و طبقه بندی کردن در مغز به خوبی شناخته نشده است، هرچند به نظر می رسد جایی به نام مغز عمومی وجود داشته باشد، جایی که مدار عصبی به مشاهدات شخصی فرد اختصاص یافته است. اجزای اصلی سازنده این بخش در نیمکره چپ مغز قرار دارند. مراکز کلامی زنان نیز در همین ناحیه قرار دارد و بسیار پیشرفته تر است. به گفته بارون کوهن، در ابتدای شکل گیری مغز، هورمون مردانه تستوسترون، رشد نیمکره چپ را کند می کند و بر سرعت رشد نیمکره راست می افزاید.
او می افزاید که در نتیجه تحقیق بر روی کودکان یک ساله، با توجه به شرایط دوران بارداری و زایمان به این نتیجه رسیده ایم که با افزایش میزان تستوسترون، ارتباط چشمی کودک با مادر خود کمتر می شود، ارتباط چشمی یا نگاه چشم در چشم، یکی از معمول ترین روشهای برقراری ارتباط است و بسیار جالب است که بدانیم این کار نیز، تحت تاثیر عوامل هورمونی است. از طرفی فقدان تستوسترون موجب می شود که دختران زودتر از پسران کلمات را بیاموزند و اصطلاحا "زبان باز کنند" .
نداشتن ارتباط چشمی و محدود بودن ارتباط کلامی، از اولین نشانه های بیماری اوتیسم است. به گفته کوهن: "مجذوبیت بیش از حد به ماشین آلات و دستگاه ها، همراه با فقدان همدلی، از جمله اساسی ترین نشانه های اوتیسم است".
منبع : روزنامه مردم سالاری