جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

دروغ گويی در كودكان،لیست علت ها و راه های پیشگیری


روزنامه خراسان: زل زده است توی چشم هایت و دارد راست راست، دروغ می گوید. در تعجبی كه این بچه چطور می تواند مثل آب خوردن دروغ بگوید. مانده ای كه این كار را از كجا این قدر ماهرانه آموخته است كه بدون ذره ای انكار یا ترس، دروغ هایش را راست می انگارد و به تو می گوید. شاید بازهم به قول مادربزرگ ها بچه های این زمانه عالم و آگاه به دنیا آمده اند و... وقتی كه كوچك تر است، یعنی آن سال هایی كه مهدكودك می رود و ٢ یا ٣ ساله است، زیاد نگران دروغ گویی هایش نیستی، گاهی هم با خنده ای حرف هایش را تایید می كنی. اما بزرگ تر كه می شود و به مدرسه كه می رود، تو دیگر نمی توانی تحمل كنی، گاهی هم برای آن كه از دروغ گفتن دورش كنی، كتكش می زنی و از چیزهایی محرومش می كنی، اما آیا راه حل واقعی این است! آیا باید او را بترسانی!

 


دروغ گويی در كودكان،لیست علت ها و راه های پیشگیری


یكی از نكات مهم تربیتی كه والدین به آن باید توجه داشته باشند، جلوگیری از دروغ گویی كودكان است، این مسئله در اغلب خانواده ها مطرح است. پایه گذاری این لغزش و خوی ناپسند از همان دوران كودكی است. والدینی كه با موضع تشویق و خنده از دروغ گویی های كودكشان استقبال می كنند، غافل اند از این كه همین امر موجب رشد و پرورش این حالت نابه هنجار می شود.

 

 

دروغ چیست؟


دكتر علی نژاد، روان شناس در گفت و گو با ما می گوید: دروغ بیان سخن و مطلبی است كه مطابق با واقع وحقیقت نیست. معمولا كسی كه دروغ می گوید آگاهانه به تعریف حقیقت می پردازد و امری را تایید می كند كه وجود خارجی ندارد. البته این امر همیشه برای كودكان صادق نیست. چرا كه بسیاری از كودكان خردسال و آن هایی كه در مرز سن تشخیص هستند، گاهی بین تخیل و واقعیت فرقی نمی گذارند و سخنی می گویند كه به نظر ما دروغ است. كودكانی كه آگاهانه دروغ می گویند، معمولا با زمینه سازی ها و تدابیری از پیش تعیین شده این كار را انجام می دهند. در این دروغ گویی ها، نقشه كشی و حساب مطرح است و كودك آن را به خاطر وصول به هدف و مقصد مورد استفاده قرار می دهد.

 

 

چرا دروغ!


به گفته مرتضی نادری، كارشناس ارشد مشاوره و عضو هیئت علمی دانشگاه، معمولا هدف از دروغ گمراه كردن طرف مقابل یا قبولاندن امری به دیگری است تا در سایه آن به هدف و مقصدی كه موردنظر است، برسد. كسی كه دروغ می گوید معمولا قصد دارد بر اثر آن به اغفال و فریب دیگران بپردازد و آن ها را گول بزند.آن چنان كه واقعیت ها را در نیابند و دست او را تا رسیدن به مقصد بازبگذارند.این هدف یا اهداف ممكن است متعدد و گوناگون باشد. ازجمله نجات از مجازات، كسب منافع موردنظر، جلب نظر و عنایت دیگران كه به نحوی در زندگی و سعادت او نقشی دارند. آدمی از طریق دروغ گویی موفق می شود فردی را به گونه ای كه می تواند برایش خیر و سعادت بیافریند، خام كند و او را به خود مومن بسازد و به پیش رود.

 

این را گفتم كه یادآوری كنم اگر داریم همه چیز را به كودك ربط می دهیم، باید ریشه های اصلی را در خودمان بیابیم چرا كه كودك از خانواده و اجتماع و از كسانی كه در اطرافش هستند، دروغ را می آموزد. اصل فطرت آفرینش، صدق است و او دروغ را از دیگران یاد می گیرد. به یاد داشته باشید كه تحرك ذهن و فرزانگی طبیعی كودك، خیلی زود او را با دروغی كه می بیند یا می شنود، مانوس خواهد ساخت. تماس های اجتماعی و دیدن صور و اشكال دروغ از دیگران یكی از دیگر عواملی است كه باعث ورزیدگی و كسب مهارت او در این زمینه می شود. والدین باید هوشیار باشند درجهت كنترل گفتار و رفتار خود و برحذر داشتن كودك از دوستان دروغ گو و اجتماع های آلوده وفاسد.

 

 

شناسایی دروغ


منصوره وثوقی، كارشناس ارشد روان شناسی بالینی به خراسان می گوید: دروغ چه در كودك و چه در بزرگسال حاكی از وجود ناامنی و اغتشاش در درون فرد است و نشان می دهد كه فرد در وضعیتی نامطمئن و ناامن قرار دارد. این فرد چون شخصیت و موقعیتش در خطر است، تنها از راه دروغ می خواهد برای خود ایمنی ایجاد كند و از موقعیت ها رهایی بخشد.پریدگی رنگ، ضربان شدید قلب، خشك شدن دهان به گونه ای كه زبان به زحمت در دهان حركت كند، گرفتار شدن به لكنت، آن چنان كه قادر به ادای سخن نیست، بیهوده گویی بدین معنی كه حرف های بی سر و ته می زند و پریشان می گوید، قدرت نداشتن بر كنترل اعضا، نگاه های حیرت انگیز و پیدایش آثار شرم در چهره از علایم افرادی است كه دروغ می گویند.

 

البته این علایم در افرادی كه به تازگی دروغ گویی را شروع كرده اند نمایان تر است و به تدریج كه فرد به دروغ عادت می كند، این آثار در او از میان می رود. آن چنان كه در مواردی قادر می شود، مظلوم نمایی كند و در حال دروغ گویی بگرید و چند سوگند دروغ هم بخورد.كسانی كه ضعیف و عصبی و یا هیجانی هستند یا آن هایی كه رشادت و شجاعت لازم و كافی را ندارند و ترسو هستند یا آنان كه قدرت نیاز در درونشان نیرومند است و دستیابی به هدف برایشان دشوار است، بیشتر دروغ می گویند. البته در بین كسانی كه تكلیف سخت بر آن ها تحمیل شده و قدرت تحمل آن را ندارند، ایمانشان ضعیف است واعمال فشار و قدرت زیاد و محبت كافی ندیده اند و از تربیت كافی و لازم برخوردار نیستند هم دروغ رواج دارد.

 

 

دروغ و درمان ها


چوپان دروغ گویت را دوباره نگاه می كنی؛ او قرار است پدر یا مادر فردا باشد. تمام وجودت را ترس و نگرانی فرا گرفته است، دلت نمی خواهد كه بیش از این او با این رفتارش باعث سرخوردگی تو باشد و البته ایجاد نبود اطمینان برای خودش. می خواهی چوپان دروغ گو را درمان كنی. برای این درمان، دوازده گرگ می توانند به گله بزنند تا او اصلاح شود. دكتر منبتی، جامعه شناس در این زمینه دوازده راه كار برایمان بر می شمرد .

 

١ - شناخت علل:
باید بدانیم كه چرا كودك دروغ  می گوید و چه انگیزه ها و موجباتی او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از این دروغ چیست!

 

٢ - دادن آگاهی:
پس از شناخت علت یا علل، زمان دادن آگاهی و اطلاعات لازم است. برای مثال كودكی كه در اثر اشتباه در بیان تخیل و واقعیت دروغی گفته است، باید بفهمد كه واقعیت چیست و خواب و خیال چیست و به او بفهمانید كه در بیان آن مسئله دچار اشتباه شده  است. به فردی كه در سن تشخیص است باید تفهیم شود كه سخنی را كه گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذیرش پدر و مادر و دیگران نیست و ممكن است روزی این گونه سخنان زیان و خطر پدید آورند و باعث آبروریزی هایی شوند.

 

٣- ایجاد محیط سالم:
محیط خانه و تربیت كودك را از ریا و نیرنگ دور سازید و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتی آن هایی كه گاهی به شوخی دروغ می گویند دور كنید. چرا كه كودك است و جنبه نقش پذیری و تقلید دارد.

 

٤- رعایت انصاف:
كودك شاهد بی انصافی های والدین است. او می بیند كه پدر یا مادر در اثر اشتباه ظرفی از دستشان می افتد و می شكند و كسی نیست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولی همین كه نمونه این لغزش توسط كودك انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوایی می كنند. در این حالت چون كودك انصافی از پدر و مادر نمی بیند و از سوی دیگر مایل به شكست و تحقیر شخصیت خود نیست، تن به دروغ می دهد.

 

٥- عفو و بخشش:
در خانه و خانواده و تربیت فرزندان رعایت انضباط و ضوابط اخلاقی ضروری است ولی زیاده روی در این امر درست نیست. برای واداشتن طفل به راست گویی ضروری است در مواردی از بعضی لغزش ها كه گاهی خودمان هم مرتكب آن می شویم، چشم پوشی كنیم و او را ببخشیم. حتی رعایت انصاف ایجاب می كند كه او در مواردی كارهای جزئی خود را كه علنی كردن آن موجب شرم و حیاست، از شما پنهان دارد. البته به شرطی كه مخالف با شرع و اخلاق نباشد.

 

٦- محدود كردن توقعات:
از او انتظار نداشته باشید كه همه خواسته های شما را برآورده كند و كاری كه شما در انجامش ناتوان هستید و یا تنبلی تان می آید، آن را انجام دهید، او برایتان انجام دهد.

 

٧ -ایمن كردن از مجازات:
فرزندان ما باید در خانه احساس آرامش و اطمینان كنند و مطمئن باشند كه خطاهای بی اختیار بخشوده می شود. تنبیه و سرزنش برای مواردی است كه تعمدی در كار باشد و تازه اگر در همان كار عمدی هم سخن راست گفته شود موجب تخفیف در عقوبت باید باشد.

 

٨ -پند و اندرز
این امر در كودكان بسیار موثر است چرا كه هنوز با فطرت خود فاصله چندانی نگرفته اند و هنوز درون و ضمیرشان پاك و صاف است. بیان این كه خدا از این كار راضی نیست و آدم به جهنم می رود، برای بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است.

 

٩ -محبت كردن:
به فرزندان باید محبت كرد به گونه ای كه او گرمی و لذت آن را بچشد و احساس كند، وجود محبت سبب می شود كه كودك نیازی به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فریب رو نیاورد. البته لازمه این محبت آن است كه در مواردی لغزش او را نادیده بگیرند و اگر هم خطایی مستحق تنبیه انجام داد، او را ببخشند.

 

١٠- هشدار به كودك:
ما معمولا سعی داریم به كودك تفهیم كنیم كه راه او راهی درست و به صواب نیست كه این سخنان برای همه كودكان قابل فهم نیست اگر چه كودك باید از قبل بداند كه دوست داشتن والدین چه منافعی برای او دارد و دوست نداشتن چه زیان هایی. بعدها در سنین بالاتر می توان به او گفت كه این كار را خدا دوست ندارد و چیزی كه خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنیا و آخرت محروم می شود.

 

١١ -مچ گیری:
در موارد حادتر می توان موضع شدیدتری گرفت و پس از بیان دروغ هایش، آن را به رخش كشید و به او تفهیم كرد كه ما می دانیم تو دروغ می گویی. البته لازم است این مرحله پس از همه تذكرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد كه در حضور جمعی صورت گیرد و او در این زمینه احساس حقارت كند، چون هنگامی كه كودك خود را رسوا ببیند سر از كارهای خطرناكی در می آورد و دروغ گویی حرفه ای می شود.

 

١٢- تنبیه و تهدید:
در مواردی كه هیچ یك از مواضع بالا سودی نبخشد و فایده ای ندهد، بهتر است از راه تهدید و یا تنبیه او را از دروغ گویی دور داریم كه البته این راه، چندان عملی نیست و تنبیه  ما نشان می دهد كه دیگر در تربیت، كار از كار گذشته است.