دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

چطور سر صحبت با همسرم را باز کنم؟


طوري با هم حرف مي‌زنند كه انگار معذبند. مرد يكي دو سال است كه وقتي تلفن اداره را قطع مي‌كند، به ثانيه‌شمار تلفن كه لحظه قطع كردن زمان گفت‌وگويشان را گوشزد مي‌كند، نگاهي مي‌اندازد. تقريباً هيچ يك از گفت‌وگوهايشان به يك دقيقه هم نمي‌رسد. اگر گلايه زنش نباشد كه تو در طول روز هيچ تماسي با من نمي‌گيري، شايد حتي اين تماس‌هاي زير يك دقيقه هم در كار نباشد. بعضي وقت‌ها زن به اين فكر مي‌كند كه مي‌توانند به جاي اين گفت‌وگوهاي تكراري كه هيچ هيجان و حرف تازه‌اي در آن نيست و شبيه مسير تاكسي‌هاي خطي است، هر دو صدايشان را در جايي ضبط كنند و هر وقت بخواهند با هم حرف بزنند، دكمه را بزنند تا گفت‌وگويشان آغاز شود. زن به اين فكر مي‌كند كه مسير حرف زدن‌هايشان دقيقاً شكل فشار دادن دكمه play يك ضبط صوت يا به قول امروزي‌ها ركوردر است، همه چيز مكانيكي و خشك و يكنواخت به نظر مي‌رسد.
كلماتي كه بين يك زوج رد و بدل مي‌شود، در واقع جهان و عيار رابطه آنها را روشن مي‌سازد. كلمات مثل آدم‌ها هستند. كلمات خونسرد، كلمات خونگرم، كلمات هيجاني، كلمات آتشين، كلمات شيطنت‌آميز، كلمات شوخ، كلمات جدي، كلمات ملال‌آور، از طرف ديگر همين كلمات وقتي به هم پيوند مي‌خورند مي‌توانند حالات پيچيده و تو در توي ذهن و روان آدمي را نشان دهند. اما وقتي كلماتي كه بين يك زوج رد و بدل مي‌شود، در يك محدوده خاصي مي‌ماند و درست مثل گرداب كوچك آب در سينك ظرفشويي نمي‌تواند پيش‌تر برود رابطه زوج همان چند ده يا چند صد كلمه‌اي مي‌شود كه هر روز در مكالمه آنها به تكرار مي‌رسد.
‌ منظومه‌هايي كه آب مي‌روند
امروزه يكي از هشدارهايي كه گاه از زبان كارشناسان مي‌شنويم درباره همين ماجرا است. چند وقت پيش بود كه يك روانشناس مي‌گفت تعداد كلمات رد و بدل شده از سوي زوج‌ها در طول روز به مرز هشدار رسيده است. مثل اين است كه بگوييم ميزان آب ذخيره پشت سد به مرز خطر نزديك شده باشد. اگرچه تعداد كلماتي كه بين زوج‌ها در طول روز رد و بدل مي‌شود، مي‌تواند نشانه مهمي در كيفيت يك رابطه باشد اما نبايد صرفاً روي تعداد كلمات به عنوان نشانه گرم يا سرد، همگرا يا واگرا بودن يك رابطه زناشويي اتكا كنيم، چراكه در اين زمينه خرده‌فرهنگ‌ها، خصوصيات روانشناسي زن و مرد و بسياري از عوامل پيدا و نهان ديگر نقش بازي مي‌كنند. ممكن است زن و مردي رابطه گرم و همگرايي با هم داشته باشند اما به واسطه خصوصيات فردي‌شان يا مثلاً چند شيفته كار كردن مرد يا زن نتوانند در طول روز با هم سخن بگويند ضمن اينكه هر زن و مردي هم كه تعداد كلمات رد و بدل شده‌شان با هم زياد است، نمي‌تواند به تنهايي نشانه گرم بودن رابطه‌شان باشد.
اما نكته‌اي كه مي‌توان در اين باره روي آن انگشت گذاشت، دايره واژگاني و منظومه‌هاي گفت‌وگو ميان زن و مرد است. دايره واژگاني در واقع سطح تماس ذهني و رواني زن و مرد را تعيين مي‌كنند. مهم است كه چه كلماتي، كليدواژه‌هاي پربسامد اين دايره واژگاني هستند.
شايد اين توصيف، موضوع را تقريب به ذهن كند كه رابطه زن و مرد به واقع روي دايره واژگاني آنها شكل مي‌گيرد. هر اندازه كه اين دايره واژگاني توسعه كيفي پيدا مي‌كند، سرزمين گفت‌وگوي آن‌ها پربارتر و كارسازتر مي‌شود اما متأسفانه در خيلي از ازدواج‌ها با آغاز زندگي مشترك و گذر از دوران نامزدي، منظومه‌هاي گفت‌وگو و كشش‌هاي عاطفي موجود در آنكه به مثابه سيارات اين منظومه‌اند، هر روز بين زن و مرد لاغرتر و لاغرتر مي‌شود، تا به جايي مي‌رسيم كه عملاً زير پاي رابطه زن و مرد خالي مي‌شود چون بخش قابل توجهي از آن واژه‌هايي كه بار عاطفي يك رابطه بر دوش آنها بود ذوب شده و از زير پاي رابطه بيرون آمده‌اند.
‌ چرا آدم‌هاي غريبه از آب و هوا آغاز مي‌كنند؟
آدم‌هاي غريبه را ديده‌ايد چطور با همديگر حرف مي‌زنند؟ آدم‌هاي غريبه حتي اگر بخواهند با همديگر آشنا شوند، از جاهايي شروع مي‌كنند كه كاملاً قابل حدس است. مثلاً از آب و هوا. اينكه هوا چقدر گرم يا چقدر سرد است. اينكه امروز چه باران خوبي آمده است. چرا غريبه‌ها از آب و هوا يا باريدن باران براي مكالمه با هم شروع مي‌كنند؟ چون هنوز بين همديگر دايره واژگاني نساخته‌اند كه بتوانند روي آن بايستند و با هم حرف بزنند، چون تجربه زيستي مشترك و خاطره‌اي از هم ندارند. پس از پديده‌هاي بيروني براي شكل دادن به يك رابطه استفاده مي‌كنند. حال اگر سطح رابطه يك زوج به اين جا برسد كه كلمات رد و بدل شده آنها با هم آن قدر آب برود كه صرفاً پديده‌هاي بيروني روزمره مثل غذا، دعوت براي مهماني، مدرسه فرزندان و نظاير آن به گفت‌وگو شكل بدهد در آن صورت بايد زنگ‌هاي هشدار را براي چنين رابطه‌اي به صدا درآورد.
برخي از زوج‌ها گمان مي‌كنند وجود رخوت در رابطه زناشويي و ايستا بودن آن بعد از مدتي يك اتفاق معمول و به‌هنجار است. گمان مي‌كنند همه زوج‌ها بعد از مدتي به همين نقطه مي‌رسند يا بايد به همين نقطه برسند اما واقعيت آن است كه اين يك خطاي شناختي است.
دايره واژگاني بين يك زوج سرمايه معنوي و فكري آنها در زندگي است. بعضي‌ها مي‌توانند به اين سرمايه از اول زندگي بيفزايند و منظومه جديدي از گفت‌وگو را به روي خود بگشايند. مثلاً زني كه علاقه‌مند به قصه و داستان است و مرد تجربه‌اي در اين زمينه ندارد يا تجربه او به شدت لاغر است، پنجره‌اي را به سمت مرد زندگي‌اش بگشايد يا مثلاً مرد كه به صورت حرفه‌اي ورزش كرده، جهان تازه‌اي از كلمات و رفتارها را در بها دادن به سلامتي تن به روي زن باز كند.
‌ تحولي كه نيم ساعت «بارش فكري» مي‌تواند ايجاد كند
يك بار يكي از مراجعانِ خانم كه 6 سال تجربه زندگي مشترك را از سر گذرانده بود، در اين رابطه به من مي‌گفت يكي از اتفاقات خيلي خوب زندگي من و همسرم روزي بود كه تصميم گرفتيم هر شب يا دست‌كم يك روز در ميان به مدت نيم ساعت با هم اتاق فكر تشكيل دهيم. اوايل وقتي من اين پيشنهاد را با همسرم مطرح كردم او گمان كرد پيشنهاد من بيش از حد فانتزي است و اين نشست‌ها بيشتر به تيپ و قيافه سازمان‌ها و ادارات مي‌خورد نه تيپ و قيافه يك خانه، با اين همه من پا پس نكشيدم و عقب‌نشيني نكردم و اصرار كه اين پيشنهاد را اجرا كنيم. راستش آن روز من مقاله جالبي درباره بارش يا توفان فكري خوانده بودم. بارش يا توفان فكري از اين قرار است كه چند نفر دور هم جمع مي‌شوند و در رابطه با يك موضوع، هر ايده‌اي كه به ذهن‌شان مي‌رسد، مطرح مي‌كنند. آن‌ها ذهن‌شان را در آن نيم ساعت يا بيشتر آزاد مي‌گذارند. حتي اگر ايده‌هاي مسخره‌اي هم به ذهن‌شان مي‌رسد، حق ندارند ايده‌هايشان را سانسور كنند و نگويند. اعضا هم نبايد به گونه‌اي رفتار كنند كه بقيه حالت تدافعي به خود بگيرند و ايده‌هايشان را بر زبان نياورند. آن مراجع به من مي‌گفت ما از همين نقطه شروع كرديم. البته اوايل بهانه‌ها زياد است. از اينكه خسته‌ايم يا اين چيزها خيلي فانتزي است اما به مرور مثل يك بازي مي‌تواند ذهن آدم را قلقلك بدهد و به بازي بگيرد. آن وقت گاهي در همين اتاق فكر دو نفره چيزهايي به ذهن من و همسرم مي‌رسيد كه طرف مقابل را شگفت‌زده مي‌كرد و به درك تازه‌اي از خود و نفر مقابل مي‌رسيديم.
‌ اگر زوج‌ها تفكر تيمي داشته باشند...
در واقع زندگي اين مُراجع كه از معدود مراجعاني است كه نه در بحران رابطه بلكه براي مشورت گرفتن درباره بهبود و بهتر كردن يك رابطه به يك مشاور مراجعه مي‌كند با تصميمي كه در آغاز ممكن است غيرجدي و فانتزي به نظر برسد مسير مثبت و پيش‌رونده‌اي را در پيش گرفته بود. امروز بسياري از زوج‌هاي ما فاقد پروژه‌هاي فكري هستند. آنها اگرچه ممكن است دور سفره‌هاي غذا جمع شوند اما سفره‌اي فكري براي دور هم جمع شدن و دنبال كردن پروژه مشترك را ندارند، حتي گاهي يك نشست چند دقيقه‌اي به نام «اتاق فكر» كه مي‌تواند خيلي راحت برگزار شود اين قابليت را دارد كه زوج‌ها را جدي‌تر به همديگر متصل كند. فراموش نكنيم بازي‌ها هم قدرت عجيبي در ايجاد همگرايي دارند. اگر زوج‌ها تفكر تيمي داشته باشند و خانواده را يك تيم بدانند در آن صورت به اقتضائات يك تيم هم توجه خواهند كرد و سعي خواهند كرد در رودخانه زندگي با هم و هم‌نوا پارو بزنند.
نی‌نی‌بان جدیدترین و بهترین مطالب خود را در تلگرام و از طریق سه کانال «راهنمای بارداری»، «کودک‌یاری» و «سلامت جنسی» در اختیار شما قرار می‌دهد.