دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا
قصه کودکانه/درخت آرزو
آقا جغده به خانه جدیدش نقل و مکان کرده بود و مشغول باز کردن جعبه های اسبابش بود.
آقا جغده فکر می کرد که کلاهک آباژورش را کجا گذاشته است؟ آقا جغده اسبابش را از جعبه بیرون می آورد تا آنها را سر جایشان بچیند.
همان روز خانم جوجه تیغی از زیر درخت می گذشت، او خیلی گرمش بود. او پیش خودش گفت: ایکاش چیزی داشتم که مرا از این گرما نجات می داد. ناگهان صدای افتادن چیزی را شنید وقتی برگشت، خیلی خوشحال شد و گفت: وای، یک کلاه آفتابی.
او فکر کرد که خیلی خوش شانس است که درخت آرزوها را پیدا کرده است. باید بروم و به روباه این خبر را بدهم.
خانم جوجه تیغی همراه با روباه برگشت.
روباه گفت: به نظر نمی رسد که این درخت آرزوها باشد.
جوجه تیغی گفت: ولی اون درخت آرزو است، زود باش یک چیزی آرزو کن. روباه گفت: اوووم، اما من چه چیزی آرزو کنم؟
روباه فکر کرد که چه چیزی آرزو کند؟
یک لیوان بزرگ شیر شکلات، یا یک کفش جدید رقص، یا یک ماشین قرمز بزرگ؟
روباه گفت: فهمیدم یک کفش نوی رقص می خواهم.
چند دقیقه ای گذشت اما هیچ اتفاقی نیافتاد.
روباه گفت: دیدی، این درخت آرزو نیست.
یکدفعه یک جفت کفش بدقواره و زمخت کنارش افتاد.
جوجه تیغی با خوشحالی گفت: دیدی، این درخت آرزو است.
روباه گفت: اما این دیگه چه جور کفش رقصی است؟
جوجه تیغی گفت: شاید برای یک نوع رقص جدید است.
آقا روباه با کفش جدیدش شروع به رقصیدن کرد.
اما بالای درخت آقای جغد از سر و صدای و رقص روباه ناراحت بود.
ناگهان ماهی تابه و قابلمه های جغد از بالای درخت کنار جوجه تیغی افتاد.
او با خوشحالی گفت: آخ جان موزیک و شروع به زدن کرد.
اما بالای درخت، آقای جغد از این موسیقی هیج لذتی نمی برد
جغد غرغر کرد و گفت: امیدوارم هرچه زودتر این صداها تمام شود.
در همین موقع آقای جغد از بالا به پایین افتاد.
جوجه تیغی گفت:وای، این درخت، درخت آرزو نیست.
روباه گفت: آقای جغد، شما اینجا هستید؟
جغد گفت: اینجا، خانه ی جدید من است و کلی هم دچار دردسر شده ام.
جوجه تیغی و روباه همه چیز را سر جایشان گذاشتند.
جغد گفت: خیلی محشر است، همه چیز مرتب است. من آرزو کردم که کمک داشته باشم.
روباه گفت: و حالا ما اینجا هستیم.
جوجه تیغی گفت: و شاید واقعا این درخت آرزوهاست!
همه خندیدند و خوشحال بودند.
آقا جغده فکر می کرد که کلاهک آباژورش را کجا گذاشته است؟ آقا جغده اسبابش را از جعبه بیرون می آورد تا آنها را سر جایشان بچیند.
همان روز خانم جوجه تیغی از زیر درخت می گذشت، او خیلی گرمش بود. او پیش خودش گفت: ایکاش چیزی داشتم که مرا از این گرما نجات می داد. ناگهان صدای افتادن چیزی را شنید وقتی برگشت، خیلی خوشحال شد و گفت: وای، یک کلاه آفتابی.
او فکر کرد که خیلی خوش شانس است که درخت آرزوها را پیدا کرده است. باید بروم و به روباه این خبر را بدهم.
خانم جوجه تیغی همراه با روباه برگشت.
روباه گفت: به نظر نمی رسد که این درخت آرزوها باشد.
جوجه تیغی گفت: ولی اون درخت آرزو است، زود باش یک چیزی آرزو کن. روباه گفت: اوووم، اما من چه چیزی آرزو کنم؟
روباه فکر کرد که چه چیزی آرزو کند؟
یک لیوان بزرگ شیر شکلات، یا یک کفش جدید رقص، یا یک ماشین قرمز بزرگ؟
روباه گفت: فهمیدم یک کفش نوی رقص می خواهم.
چند دقیقه ای گذشت اما هیچ اتفاقی نیافتاد.
روباه گفت: دیدی، این درخت آرزو نیست.
یکدفعه یک جفت کفش بدقواره و زمخت کنارش افتاد.
جوجه تیغی با خوشحالی گفت: دیدی، این درخت آرزو است.
روباه گفت: اما این دیگه چه جور کفش رقصی است؟
جوجه تیغی گفت: شاید برای یک نوع رقص جدید است.
آقا روباه با کفش جدیدش شروع به رقصیدن کرد.
اما بالای درخت آقای جغد از سر و صدای و رقص روباه ناراحت بود.
ناگهان ماهی تابه و قابلمه های جغد از بالای درخت کنار جوجه تیغی افتاد.
او با خوشحالی گفت: آخ جان موزیک و شروع به زدن کرد.
اما بالای درخت، آقای جغد از این موسیقی هیج لذتی نمی برد
جغد غرغر کرد و گفت: امیدوارم هرچه زودتر این صداها تمام شود.
در همین موقع آقای جغد از بالا به پایین افتاد.
جوجه تیغی گفت:وای، این درخت، درخت آرزو نیست.
روباه گفت: آقای جغد، شما اینجا هستید؟
جغد گفت: اینجا، خانه ی جدید من است و کلی هم دچار دردسر شده ام.
جوجه تیغی و روباه همه چیز را سر جایشان گذاشتند.
جغد گفت: خیلی محشر است، همه چیز مرتب است. من آرزو کردم که کمک داشته باشم.
روباه گفت: و حالا ما اینجا هستیم.
جوجه تیغی گفت: و شاید واقعا این درخت آرزوهاست!
همه خندیدند و خوشحال بودند.
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی دولت رهبر انقلاب مجلس محمدجواد ظریف رئیس جمهور انتخابات مجلس دوازدهم
تهران قوه قضاییه قتل هواشناسی شهرداری تهران سازمان هواشناسی اربعین تب دنگی شورای شهر تهران پشه آئدس پلیس وزارت بهداشت
قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دولت سیزدهم ایران خودرو یارانه واردات خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان برق قیمت طلا مالیات
سعید راد سینمای ایران دفاع مقدس فضای مجازی سینما درگذشت تلویزیون بازیگر کربلا عاشورا محرم تئاتر
دانشگاه فناوری نخبگان دانش بنیان شرکت دانش بنیان حوزه علمیه دانشگاه تهران سازمان امور دانشجویان
جو بایدن رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ کامالا هریس اسرائیل آمریکا یمن فلسطین روسیه غزه ترامپ جنگ غزه
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس المپیک 2024 پاریس نقل و انتقالات لیگ برتر سپاهان لیگ برتر ایران باشگاه استقلال المپیک
سامسونگ ایلان ماسک همستر کامبت اینترنت سرعت اینترنت تلگرام ویندوز مایکروسافت گوگل تلفن همراه
فشار خون خواب رژیم غذایی آلزایمر دیابت مغز بارداری ویتامین افسردگی استرس