شنبه, ۱۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 8 June, 2024
مجله ویستا

حافظه نوزادان و آنچه در ذهنشان می‌ماند


سالها پيش كارشناسان براين باور بودند نوزادان چيز زيادي نميدانند و آنچه ميفهمند، مدت زيادي دوام نميآورد؛ اما اين روزها كارشناسان حرف هاي مسائل كودك، همان چيزي را اظهار مي كنند كه والدين، مدتها در مورد آن ترديد داشتند: «نوزادان مي توانند مسائل را درك كرده، اطلاعات قابل توجهي را حفظ كنند و ظرفيت حافظه آنها با افزايش سن و بلوغ افزايش مييابد.         

فراتر از حافظه مادرزادي
با وجود اينكه درك چيزهايي كه نوزاد ميداند و به خاطر ميسپارد دشوار است (چون او نميتواند به شما بگويد به چه فكر ميكند)؛ اما علائم مشخصي هستند كه به پدرومادر كمك ميكنند، بدانند نوزاد درحال جمع آوري اطلاعات است. مدت زمان زيادي طول نميكشد تا نوزاد با پرستاران اوليه خود و چهره هاي آشنا ارتباط برقرار كند و اين ثابت ميكند كه نوزاد، توانايي به خاطر سپردن را دارد. حتي قبل از اينكه نوزاد شما، خوردن غذاي جامد را شروع كند(حدودا در 6 ماهگي)، وقتي ميبيند شما براي او شيرگرم ميكنيد، هيجان زده ميشود يا وقتي پيش مادر است، خوب ميفهمد كه قرار است چه اتفاقي بيفتد. اين انتظار كودك، به وضوح، توانايي حافظه او را نشان ميدهد. بعضي از نوزادان در 6 ماهگي، پدرومادر خود را ميشناسند، وقتي اسم آنها را صدا ميزنند به سمت آنها برميگردند و البته بعيد نيست كه همان كلمه را تكرار كنند. اين واقعيت كه نوزاد حافظه رو به رشدي دارد، گاهي ميتواند براي پدرومادر مشكل ساز شود. اولين ملاقاتهاي نوزاد با دكتر، هيچ مشكلي براي نوزاد ايجاد نميكند تا وقتي كه نوزاد اولين سوزش واكسن را احساس كند؛ اما وقتي نوزاد كمي بزرگتر شد، ممكن است به محض ورود به مطب كج خلقي كند و احساس ناخوشايند خود را از ديدن دكتر نشان دهد. اين، پيشرفت قابل ملاحظ ه اي در رشد ادراكي نوزاد است؛ اما اگر نوزاد از نوع بداخلاق باشد، معمولا خيلي به پدرومادر خوش نميگذرد!

حافظه نوزادان و آنچه در ذهنشان می‌ماند


نوزاد نورسيده
زماني كه نوزاد قدم به اين دنيا ميگذارد، عملكرد او فقط براساس غريزه است. او از نظر غريزي به واكنشهاي اوليه لازم براي بقا مانند جست وجو كردن و مكيدن مجهز است. اگر شما گونه نوزادتان را نوازش كنيد، او به همان سمت برميگردد و براي شيرخوردن به دنبال سينه مادر يا شيشه شير ميگردد و دراين حالت، به طور خودكار شروع به مكيدن ميكند.

حفظ خاطرات
از آنجا كه تقريبا تمام پدرها و مادرها اذعان دارند كه نوزاد آنها حافظه كوتا همدت فوق العاده اي دارد، تخمين توانايي حفظ اطلاعات به مدت طولاني كار دشواري است. اگر نوزاد نزد پدربزرگ و مادربزرگ خود باشد و مرتبا آنها را ملاقات كند، احتمالا با لبخند خود فورا به آنها واكنش نشان ميدهد؛ اما ديدارهايي كه هر از گاهي اتفاق ميافتند، كمتر مورد استقبال نوزاد قرار ميگيرند. اين نشان ميدهد كه نوزاد، نميتواند اطلاعات را در درازمدت به ذهن بسپارد. اگرچه برخي از محققان با اين مسئله مخالف هستند. نتيجه يك مطالعه درسال 1999 نشان داد نوزادان يكساله، نه تنها ميتوانند اطلاعات را فورا پردازش كنند، بلكه به مدت حداقل يك ماه آن را به خاطر ميسپارند. آنها به گروهي از نوزادان 5 نوع اسباب بازي مختلف و طريقه بازي با آنها را نشان دادند. البته مراقب بودند والدين آن را ياد نگيرند تا بعدا دوباره آن را براي كودك تكرار كنند. بزرگترها هريك فقط به مدت 20 ثانيه اسباببازي را به كودك خود نشان دادند. نتيجه؟ 3 دقيقه بعد ، 0 7درصد از نوزادان روشي كه به آنها نشان داده شده بود را به خاطر داشتند! اين درصد در عرض يك هفته به 50 درصد كاهش يافت و 4 هفته پس از اولين ملاقات، حدود 50 درصد از نوزادان همچنان با همان اسباب بازي، بازي ميكردند كه از اول به آنها نشان داده شده بود. نتيجه فوق العاده بود، مخصوصا اگر بدانيد كه اسباب بازيها را فقط به مدت 20 ثانيه به نوزادان نشان داده بودند! بديهي است كه نوزادان توانايي حفظ و يادآوري خاطرات را دارند.

يادآوري گذشته
با اينكه معلوم نيست نوزادان تا چه مدت ميتوانند خاطرات را در ذهن خود حفظ كنند، اما قطعا حافظه كوتاه مدت آنها خوب كار ميكند. اولين خاطرات ما معمولا به دوران نوزادي باز نميگردند بلكه احتمالا به سالهاي اول مدرسه مربوط ميشوند. تلاش براي به خاطر آوردن تصوير واضحي از دوران كودكي ميتواند كمي مشكل باشد، زيرا تمييزدادن بين آنچه ما واقعا به خاطر داريم، از آنچه داستان موردعلاقه ما درباره خودمان است و مانند يك خاطره به نظر ميرسد كار دشواري است. معروف است كه پدرها و مادرها قصه هاي زيادي درباره زيبايي فرزندان خود در دوران كودكي تعريف ميكنند و كودكان نيز روزي همان را تكرار و احساس ميكنند واقعا همان اتفاقات را به ياد ميآورند!