یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
افسردگی بعد از زایمان، سلامت کودک را تهدید میکند
شهرزاد: درست مثل جوجه اردكهايي كه تازه از تخم بيرون آمده اند و به مادر خود نگاه ميكنند، نوزاد انسان هم از همان ابتداي تولد كه چشمش به دنيا باز شد شروع به ياد گرفتن و تاثير پذيرفتن ميكند.به همين دليل هم هست كه پزشكان به مادران توصيه ميكنند از همان نخستين نگاه به كودك لبخند بزنند و او را در آغوش بگيرند. اما اين ميان، ابرهاي تيره اي هم وجود دارند. افسردگي پس از زايمان بيماري شايعي است كه علاوه بر تحت تاثير قرار دادن سالمت مادر ميتواند سلامت كودك را هم تهديد كند. افسردگي مادر در سالهاي بعد هم تا حد زيادي تحت تأثير افسردگي پس از زايمان است. همين موضوع رشد و تكامل فيزيكي و روحي- رواني نوزاد را تحت تأثير قرار ميدهد. تحقيقات نشان داده است مادران مبتلا به افسردگي پس از زايمان بيشتر در معرض افسردگيهاي بعدي هستند و انگيزه كمتري براي تربيت و رسيدگي به كودك خود دارند. گاهي اوقات حتي اين بيماري شدت بيشتري پيدا ميكند و به جنون بعد از زايمان ميرسد كه در اين حالت نه تنها سلامت نوزاد كه گاهي جانش را هم در خطر قرار ميدهد.ابتلاي مادر به اين بيماري روحي ميتواند كودك را در هر سني در خطر بي توجهي هم قرار دهد كه اين مسئله گاه باعث افسردگي خود كودك ميشود.
هواي مادر را داشته باشيد
بعضي از عواملي كه باعث تشديد اثر افسردگي مادر بر سلامت كودك ميشوند شامل استرس، شدت افسردگي، حمايت نشدن مادر و كودك از سوي خانواده و وضعيت اقتصادي و فرهنگي نامناسب مادر هستند. اثرات اين بيماري بر رشد و تكامل فيزيكي و روحي كودك را ميتوان از همان دوران جنيني مشاهده كرد. در يك تحقيق مشاهده شد نوزادان مادراني كه در دوران حاملگي هم افسرده بودند، هنگام تولد وزن كمتري داشتند و نقايصي كه مرتبط با سو ءتغذيه بود را نشان ميدادند. در بررسي ديگري ديده شد نوزادان مادران افسرده، بيشتر احتمال دارد به بيماري آسم مبتلا شوند. افسردگي در زمان بارداري همچنين ميتواند زمينه به وجود آمدن پرهاكلامپسي (بالا رفتن فشار خون مادر) را فراهم كند. در سنين مختلف و در گرو ههاي سني متفاوت، بيماري مادر اثرات متفاوتي بر فرزند خواهد داشت كه اين اثرات به طور خلاصه در 4 گروه تعريف ميشوند.
سنين نوزادي
نوزادان داراي مادران افسرده از نظر عملكرد شناختي كه بخشي از تكامل مغزي محسوب مي شود، دچار ضعف هستند. اين نوزادان از مادران خود جدا به نظر مي رسند و توانايي برقراري ارتباط صحيح با مادر را ندارند و در نهايت در برقراري تعامل با محيط اطراف و واكنش اجتماعي مناسب مشكل دارند. نوزادان اين مادران بيشتر گريه ميكنند و به حرفها و واكنشهاي مادر هم كمتر پاسخ ميدهند، اضطراب جدايي دارند و از نظر تست هاي تكامل نوزادي ضعيف هستند.
سنين نو پا (يك تا 3 سالگي)
كودكان مادران افسرده در اين سن بيشتر از بقيه همسالان خود عصبي و مضطرب هستند و در برقراري ارتباط صحيح و مطمئن با ديگران مشكل دارند، به راحتي مي ترسند و منفعل عمل ميكنند يعني در فعاليت هاي اجتماعي مهدكودك و بازي با بقيه بچه ها شركت نميكنند، خواب آلوده و بي انگيزه هستند و گاهي اوقات مشكلاتي مانند پرخاشگري و زود عصباني شدن را هم نشان ميدهند.
كودكان سنين مدرسه
اين بچه ها به خاطر حضور طولاني مدت در كنار مادران افسرده و همچنين درك بيشترشان نسبت به بچه هاي كوچك تر علائم شان بيشتر شبيه افسردگي در بزرگسالي خواهد بود. آ نها در محيط مدرسه رابطه دوستانه طبيعي و محكمي را كه معمولا در اين سنين بين همسالان ديده مي شود، نخواهند داشت. مهارت هاي بين فردي در آ نها شكل نميگيرد؛ مشكلات رفتاري دارند، ممكن است كمي از نظر تكاملي عقب افتاده به نظر برسند يا در مهار تها و فعاليت هاي اجتماعي اين عقب افتادگي را نشان دهند، نداشتن اعتماد به نفس و بي انگيزگي از ديگر مشكلات اين بچه هاست. آن ها به اندازه كودكان ديگر ميل به رقابت و تلاش ندارند.
سنين نوجواني
بزرگ شدن بچه ها اثرات تهديد كننده آنها را هم جدي تر ميكند. در اين سن ديگر افسردگي مادر تنها مشكلاتي مثل غذا نخوردن يا بازي نكردن را موجب نمي شوند بلكه نوجوان ممكن است خود دچار افسردگي شود يا اختلالات خلقي در او به وجود بيايد. مشكلات عاطفي، به وجود آمدن اختلال هراس (حمله هاي وحشت) يا افزايش تمايل به رفتارهاي پرخطر مانند دوستي هاي خياباني، اعتياد و... همه از اثرات زندگي دركنار مادر افسرده است. افت تحصيلي، انزوا و اختلالات ارتباطي هم از ديگر مشكلاتي هستند كه اين نوجوانان را تهديد ميكنند. در سنين ابتداي نوجواني هم ممكن است افسردگي مادر باعث شود فرزند دچار بيماري اختلال تمركز و بيش فعالي شود.
مادر! نياز به درمان داري
علت كلي به وجود آمدن همه اين مشكلات را ميتوان اين مسئله عنوان كرد كه مادران افسرده به نيازهاي طبيعي فرزندشان كمتر توجه نشان ميدهند يا در موارد حاد اصلا توجهي نشان نميدهند و از آنجايي كه در زمان افسردگي خود آ نها افكار منفي و ناراحت كننده زيادي دارند ممكن است در پاسخ به اين نيازها تنها عصبانيت نشان دهند كه همين، مشكل را دوچندان ميكند. اين رفتار نه تنها ارتباط مادر و فرزند را مختل ميكند بلكه تكامل عاطفي كودك را هم تحت تأثير قرار ميدهد و مشكلاتي در اين زمينه به وجود ميآورد. اگرچه ممكن است بعضي از كودكان با اين مسئله تاحدي كنار بيايند اما دچار انفعال ميشوند و فقط آسيب ميبينند. نكته اميدواركننده درباره اين بيماري و اثرات ناخوشايند آن اين است كه رو شهاي درماني زيادي براي مادران مبتلا به افسردگي وجود دارد. رو شهايي كه نه تنها به مادر براي خارج شدن از افسردگي كمك ميكند، بلكه او را قادر مسازد با دقت و توجه بيشتري بر وظايف مادرانه خود در قبال فرزندان تمركز كند. بهترين راه براي مقابله با اين مشكل و جلوگيري از اثرات آن شناخت علائم افسردگي و اقدام به موقع براي درمان آن است كه بايد حتما تحت نظر روانپزشك و مشاور روانشناس انجام بگيرد. مادران افسرده تحت درمان ميتوانند رو شهاي برخورد مناسب با فرزند خود را از متخصصان تربيتي ياد بگيرند و در خانها جرا كنند.
هواي مادر را داشته باشيد
بعضي از عواملي كه باعث تشديد اثر افسردگي مادر بر سلامت كودك ميشوند شامل استرس، شدت افسردگي، حمايت نشدن مادر و كودك از سوي خانواده و وضعيت اقتصادي و فرهنگي نامناسب مادر هستند. اثرات اين بيماري بر رشد و تكامل فيزيكي و روحي كودك را ميتوان از همان دوران جنيني مشاهده كرد. در يك تحقيق مشاهده شد نوزادان مادراني كه در دوران حاملگي هم افسرده بودند، هنگام تولد وزن كمتري داشتند و نقايصي كه مرتبط با سو ءتغذيه بود را نشان ميدادند. در بررسي ديگري ديده شد نوزادان مادران افسرده، بيشتر احتمال دارد به بيماري آسم مبتلا شوند. افسردگي در زمان بارداري همچنين ميتواند زمينه به وجود آمدن پرهاكلامپسي (بالا رفتن فشار خون مادر) را فراهم كند. در سنين مختلف و در گرو ههاي سني متفاوت، بيماري مادر اثرات متفاوتي بر فرزند خواهد داشت كه اين اثرات به طور خلاصه در 4 گروه تعريف ميشوند.
سنين نوزادي
نوزادان داراي مادران افسرده از نظر عملكرد شناختي كه بخشي از تكامل مغزي محسوب مي شود، دچار ضعف هستند. اين نوزادان از مادران خود جدا به نظر مي رسند و توانايي برقراري ارتباط صحيح با مادر را ندارند و در نهايت در برقراري تعامل با محيط اطراف و واكنش اجتماعي مناسب مشكل دارند. نوزادان اين مادران بيشتر گريه ميكنند و به حرفها و واكنشهاي مادر هم كمتر پاسخ ميدهند، اضطراب جدايي دارند و از نظر تست هاي تكامل نوزادي ضعيف هستند.
سنين نو پا (يك تا 3 سالگي)
كودكان مادران افسرده در اين سن بيشتر از بقيه همسالان خود عصبي و مضطرب هستند و در برقراري ارتباط صحيح و مطمئن با ديگران مشكل دارند، به راحتي مي ترسند و منفعل عمل ميكنند يعني در فعاليت هاي اجتماعي مهدكودك و بازي با بقيه بچه ها شركت نميكنند، خواب آلوده و بي انگيزه هستند و گاهي اوقات مشكلاتي مانند پرخاشگري و زود عصباني شدن را هم نشان ميدهند.
كودكان سنين مدرسه
اين بچه ها به خاطر حضور طولاني مدت در كنار مادران افسرده و همچنين درك بيشترشان نسبت به بچه هاي كوچك تر علائم شان بيشتر شبيه افسردگي در بزرگسالي خواهد بود. آ نها در محيط مدرسه رابطه دوستانه طبيعي و محكمي را كه معمولا در اين سنين بين همسالان ديده مي شود، نخواهند داشت. مهارت هاي بين فردي در آ نها شكل نميگيرد؛ مشكلات رفتاري دارند، ممكن است كمي از نظر تكاملي عقب افتاده به نظر برسند يا در مهار تها و فعاليت هاي اجتماعي اين عقب افتادگي را نشان دهند، نداشتن اعتماد به نفس و بي انگيزگي از ديگر مشكلات اين بچه هاست. آن ها به اندازه كودكان ديگر ميل به رقابت و تلاش ندارند.
سنين نوجواني
بزرگ شدن بچه ها اثرات تهديد كننده آنها را هم جدي تر ميكند. در اين سن ديگر افسردگي مادر تنها مشكلاتي مثل غذا نخوردن يا بازي نكردن را موجب نمي شوند بلكه نوجوان ممكن است خود دچار افسردگي شود يا اختلالات خلقي در او به وجود بيايد. مشكلات عاطفي، به وجود آمدن اختلال هراس (حمله هاي وحشت) يا افزايش تمايل به رفتارهاي پرخطر مانند دوستي هاي خياباني، اعتياد و... همه از اثرات زندگي دركنار مادر افسرده است. افت تحصيلي، انزوا و اختلالات ارتباطي هم از ديگر مشكلاتي هستند كه اين نوجوانان را تهديد ميكنند. در سنين ابتداي نوجواني هم ممكن است افسردگي مادر باعث شود فرزند دچار بيماري اختلال تمركز و بيش فعالي شود.
مادر! نياز به درمان داري
علت كلي به وجود آمدن همه اين مشكلات را ميتوان اين مسئله عنوان كرد كه مادران افسرده به نيازهاي طبيعي فرزندشان كمتر توجه نشان ميدهند يا در موارد حاد اصلا توجهي نشان نميدهند و از آنجايي كه در زمان افسردگي خود آ نها افكار منفي و ناراحت كننده زيادي دارند ممكن است در پاسخ به اين نيازها تنها عصبانيت نشان دهند كه همين، مشكل را دوچندان ميكند. اين رفتار نه تنها ارتباط مادر و فرزند را مختل ميكند بلكه تكامل عاطفي كودك را هم تحت تأثير قرار ميدهد و مشكلاتي در اين زمينه به وجود ميآورد. اگرچه ممكن است بعضي از كودكان با اين مسئله تاحدي كنار بيايند اما دچار انفعال ميشوند و فقط آسيب ميبينند. نكته اميدواركننده درباره اين بيماري و اثرات ناخوشايند آن اين است كه رو شهاي درماني زيادي براي مادران مبتلا به افسردگي وجود دارد. رو شهايي كه نه تنها به مادر براي خارج شدن از افسردگي كمك ميكند، بلكه او را قادر مسازد با دقت و توجه بيشتري بر وظايف مادرانه خود در قبال فرزندان تمركز كند. بهترين راه براي مقابله با اين مشكل و جلوگيري از اثرات آن شناخت علائم افسردگي و اقدام به موقع براي درمان آن است كه بايد حتما تحت نظر روانپزشك و مشاور روانشناس انجام بگيرد. مادران افسرده تحت درمان ميتوانند رو شهاي برخورد مناسب با فرزند خود را از متخصصان تربيتي ياد بگيرند و در خانها جرا كنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست