جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

علت منع روابط آزاد میان زن و مرد چیست


علت منع روابط آزاد میان زن و مرد چیست

صورتی که روابط مردان و زنان آزاد باشد, به دلیل آسیب پذیری انسانها در این رابطه و حاکمیت غریزه, ابعاد متعالی آدمی تحت الشعاع قرار گرفته و عقربهٔ ذهنی و رفتاری افراد به سمت مسایل جنسی و حواشی آن رفته و هر یک از آنها از ابعاد متعالی خود و دیگری غفلت می ورزند

این منع می‌تواند بر چند اصل مبتنی باشد:اولاً بین زن و مرد نامحرم جذب و انجذابی وجود دارد که مبنای آن کشش‌های مختلف روانی و زیستی در هر یک از زن و مرد و بین آن دو است.غریزه‌های نفسانی که در صورت تعدیل، نیازهای طبیعی بشر را تأمین کرده و در صورت افسار گسیختگی حیات سالم او را مورد مخاطره قرار می‌دهند، نقش مهمی در این میان بازی می‌کنند. مهمترین این غریزه‌ها، غریزه جنسی و میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن است.

ثانیاً آدمی در مقابل غریزه جنسی و کنترل آن ناتوانتر است تا درمقابل باقی غرایز. علت امر هم روشن می‌باشد زیرا که احساس لذتی که تأمین این غریزه به دنبال دارد کم نظیر بلکه غیرقابل مقایسه با سایر لذات است. در روایات هم امر به بیان‌های متفاوت تاکید شده است از جمله آنها روایت ذیل است: راوی می‌گوید: امام صادق از ما پرسیدند چه امری از هر چیز دنیا خوشایند‌تر است؟ عرضه داشتیم خیلی چیزها خوشایند و لذیذند. حضرت فرمود لذت آور‌ترین آن ارضای غریزه جنسی است.(۱)

بر همین اساس است که لازم به نظر می‌رسد این غریزه باید با عقل تدبیر و اداره شود.

ثالثاً بسیاری از انسان‌ها در اکثر موارد فقط به اتکای عقل، غرایز را کنترل نمی‌کنند و به ندای عقل توجه نمی‌کنند. لذا در این میان شریعت به خصوص با دستورات الزامی‌اش، به کمک عقل آمده و به او در مهار غرایز کمک می‌کند.

ویژگی‌های شریعت در این باره چند چیز است. یکی از آنها که غفلت از آن دینداری مردم را پاره پاره کرده است، دستورات اخلاقی و حریم‌هایی است که رعایت آنها، بهترین ضمانت ـ اجرای برای سایر قوانین بخصوص حلال و حرام‌های فقهی‌اند. دومین ویژگی شریعت نیز در ایجاد انگیزهٔ قوی، هراس از مجازات‌های اخروی است.

رابعاً رابطه طبیعی از پیش گفته، واقعی و گریزناپذیر است. تداوم نسل بشر فقط از طریق ارتباط زناشویی مرد و زن ممکن است. به فرمایش علامه طباطبایی(ره) مرد و زن از جهات مختلف برای یکدیگر تجهیز شده‌اند.(۲)

لکن وجود رابطهٔ افسارگسیختهٔ مردان و زنان در جامعه گزینه مناسبی برای ارتباط مرد و زن نیست (دلایل مسئله را در عبارت‌های بعد خواهیم آورد) بنابراین می‌بایست سراغ راه دیگری رفت. آن راه نمی‌تواند منع مطلق ارتباط مرد و زن باشد که این راه نه علمی است و نه درست.

حال باید دانست که چرا از دیدگاه دین ارتباط آزاد مردان و زنان صحیح نمی‌باشد.

این دلایل را در موارد ذیل فهرست می‌کنیم:

۱. لزوم توجه به ابعاد متعالی انسان اعم از مرد و زن.

زنان و مردان به عنوان جماعت انسانی ابعادی دارند که برخی از آنها بسیار متعالی و برخی دیگر هم با بخش حیوانی مرتبط هستند. انسان فعالیت‌های متفاوتی انجام می‌دهد و توانایی‌های متعددی دارد که با توجه به توانایی‌ها و نوع فعالیت‌ها می‌تواند اهداف مختلفی برای خود انتخاب نماید.

حال در صورتی که روابط مردان و زنان آزاد باشد، به دلیل آسیب‌پذیری انسانها در این رابطه و حاکمیت غریزه، ابعاد متعالی آدمی تحت الشعاع قرار گرفته و عقربهٔ ذهنی و رفتاری افراد به سمت مسایل جنسی و حواشی آن رفته و هر یک از آنها از ابعاد متعالی خود و دیگری غفلت می‌ورزند.

روشن است که سرکشی شهوت عقل را ناکارآمد می‌کند. امام علی بن ابی‌طالب فرموده‌اند که بر اثر هوس و شهوت عقل و خرد از بین می‌رود.(۳)

۲. حراست از کرامت انسانی زنان

در صورت رواج بی‌بند و باری جنسی این زنان هستند که بیشتر متضرر می‌شوند، چرا که در این صورت زنان در ارزیابی مردان، به آبژه‌های جنسی تبدیل می‌شوند و تنزل زنان تا به این حد، بدترین شکل ممکن از سقوط شخصیت آدمی است. اگر زنان به خاطر جاذبیت‌هایشان مورد علاقه واقع شوند و بر این اساس با کسی پیوندی مقدس به نام ازدواج ببندند در حالی که دیگر امتیازات شخصیت آنها هم دیده شده و در مجموع یک همراه و شریک در زندگی‌ای متکامل به حساب آیند، ابداً مذموم نیست. لکن وقتی فقط از لحاظ مسایل شهوانی مورد نظر آیند، بسی خسران نموده و حقیرانه زندگی خواهند کرد. در ادله و روایات موارد قابل توجهی وجود دارد که به مردانی که درصدد ازدواج هستند توصیه می‌کنند که زنان را فقط بابت جمال ظاهری‌شان نخواهند و به ابعاد دیگر و شخصیت باطنی‌شان توجه کنند.

در واقع شیوع نگاه ظاهربین و غلط باعث می‌شود از توان بالقوه و بالفعل زنان در جهات مختلفی که با پیشرفت جامعه مرتبط است غفلت شده و خود فراموشی مفرطی را نیز در زنان باعث گردد.

۳. تاثیرات مخرب فرهنگی روابط آزاد بر زنان و مردان

مسئله فوق متاسفانه در حد مطرح شده باقی نمی‌ماند بلکه به تغییر فرهنگ به تمام معنا و در تمام ابعادش می‌انجامد. تبدیل شدن زنان به آبژه‌های جنسی، تمام ظواهر زنان از جمله پوشش، نوع سخن گفتن، کیفیت و کمیت ایجاد روابط اجتماعی، آمال و آرزوها ... را تغییر می‌دهد. تشدید این مسئله در زندگی مردان نیز اثر گذارده و به جای مردان غیرتمند طالب زندگی پایدار، از آنان مردان هوسران و متقاضیان کالاهای جنسی می‌سازد.

۴. تزلزل بنیان خانواده

بدیهی است که انحصار تلذذات جنسی در خانواده زمانی ممکن است که در صحنه علنی جامعه مردان و زنان از این حیث در اختیار یکدیگر نباشند. دسترسی آسان به تأمین غرایز از طرق نامشروع علاوه بر آنکه مردان و زنان (بخصوص گروه اول) متاهلی را که از نظر ایمان و تقوی سست بنیاد هستند در معرض آسیب قرار می‌دهد، با بالابردن آستانهٔ لذت و کامیابی و توقعات روبه تزاید مردان و زنان از یکدیگر بر فروپاشی خانواده اثر بیشتر می‌گذارد.

مردان و زنان در مراودات آزاد خود با غیر همسر مداوم در فکر مقایسه همسر خود با نمونه‌های جدیدند و با این کار احساس رضایت خود را نسبت به خانواده و همسر خود از دست می‌دهند.

علاوه بر امر فوق وجود این روابط انگیزه‌های اولیه تشکیل خانواده را از بین می‌برد یعنی در پایین کشیدن آمار ازدواج موثر است. در شرایطی که تشکیل خانواده مؤونه و زحمت زیادی در بردارد و بر دوش هر یک از طرفین مسئولیت‌هایی می‌نهد، وجود روابط آزاد باعث می‌شود که متاسفانه افراد از نامطلوب‌ترین راه ممکن غرایز خود را تأمین کنند و فارغ از مسئولیت‌های خانوادگی در لذت‌جویی افراط نمایند.(۴)

اباحیگری در رفتارهای جنسی و انتخاب دوست و رفیق (به جای همسر و شریک زندگی) مهمترین عاملی است که در کشورهای توسعه یافته باعث پیدایش انواع خانوده‌ها (تک والدی، زوج‌های آزاد، مادران مجرد و...) شده است.

۵. غریزه محوری به جای بالندگی و سازندگی فکری (استهلاک قوا)

در حالت روابط افسار گسیخته و آزاد، صفحه فکر و مغز آدمی تحت تصرف غریزه درمی‌آید و قوای مختلف انسان مستهلک در آن می‌شود. دقیقاً مانند انسانی که البته ناخواسته به بیماری عطش مبتلاست، این انسان تمام همتش نوشیدن آب است و نوشیدن و نمی‌تواند به مسئله دیگری بیندیشد. به دنبال آنهم تمام افعالش منحصر در همان نوشیدن است.

زمانی که وقت زنده و پویای یک جوان به حواشی مسایل جنسی مصروف می‌شود دیگر جایی برای فعالیت‌های سازنده باقی نمی‌ماند. بر همین اساس است که در قرآن کریم در تمام آیات مربوط به کنترل روابط زن و مرد و ایمن سازی آن می‌فرمایند که رفتارهای مختلف کنترل کننده «ازکی» هستند یعنی رشد دهنده ترند.(۵) زیرا تمام قوا در سایهٔ فضای ایمن شده رشد می‌کنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.