جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

راه دشوار احمدی نژاد


راه دشوار احمدی نژاد

ستاره اقبال محمود احمدی نژاد گویا سه سال پس از سوم تیر هنوز نمی خواهد در آسمان اصولگرایی پرفروغ تر از روزهایی باشد که او تنها یک کاندیدای ریاست جمهوری بود آن روزها که شهردار تهران در اندیشه تکیه بر اریکه ریاست جمهوری بود و قصد داشت از بهشت به پاستور برود, احمدی نژاد تلاش های فراوانی برای احیای جریان اصولگرایی و بازگشت آنها به کرسی های قدرت داشت اما اصولگرایان او را تنها گذاشتند و رو به جانب رئیس فلسفه خوانده پیشین رادیو و تلویزیون و فرمانده خوش پوش نیروی انتظامی کردند

ستاره اقبال محمود احمدی‌نژاد گویا سه سال پس از سوم تیر هنوز نمی‌خواهد در آسمان اصولگرایی پرفروغ‌تر از روزهایی باشد که او تنها یک کاندیدای ریاست‌‌جمهوری بود؛ آن روزها که شهردار تهران در اندیشه تکیه بر اریکه ریاست‌جمهوری بود و قصد داشت از بهشت به پاستور برود، احمدی‌نژاد تلاش‌های فراوانی برای احیای جریان اصولگرایی و بازگشت آنها به کرسی‌های قدرت داشت اما اصولگرایان او را تنها گذاشتند و رو به جانب رئیس فلسفه‌خوانده پیشین رادیو و تلویزیون و فرمانده خوش‌پوش نیروی انتظامی کردند. احمدی‌نژاد آن روزها تنها ماند و حتی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی- تشکلی که خود در بنیان آن دخیل بود- حاضر نشد که دستان او را برای بیعت بفشارد. از آن پس احمدی‌نژاد در هر جمعی که حاضر شد و از هر دری که سخن گفت کنایه‌ای هم به احزاب زد و عدم حمایت احزاب از خود را همچون مدال افتخاری به همگان نشان داد.

آن روزها گذشت اما احمدی‌نژاد فراموش نکرد که حتی رقبای درون‌جبهه‌ای او در دور دوم انتخابات نیز نه‌تنها پاشنه کفشی برای حمایت از او بالا ندادند که در ستاد انتخابات رقیب نشستند و از <انتخاب اصلح> سخن راندند. در رقابت سوم تیر بسیاری از ایرانی‌ها رمان شاهزاده و گدا را خواندند و گمنامی را بر شهرت ترجیح دادند. سه سال از سوم تیر گذشت و جمهوری اسلامی در دهه سوم عمر خود پیراهن تازه‌ای بر قامت خود دید و دوران مدیریتی متفاوتی را همگان به نظاره نشستند، چندان عجیب نبود که اگر طیف گروه‌های اصلاح‌طلب- به مثابه رقیب سنتی گروه‌های اصولگرا- نحوه مدیریتی و برخورد <کابینه مهرورزی> را در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی، و حتی لحن خاص و عوامانه رئیس‌جمهور به بوته نقد بکشند اما کاسه صبر اصولگرایان هم خیلی زودتر از پیش‌بینی‌ها به سر آمد و اول از همه محمد خوش‌چهره که در شب‌های داغ انتخابات با حضور بر صفحه تلویزیون از مظلومیت و کارآمدی احمدی‌نژاد گفت، منتقد دولت شد. بهمن انتقاد و جدایی از دولت در کوهستان پربرف اصولگرایی به راه افتاد و در این مدت بسیاری را با خود همراه کرد، نام عماد افروغ، علی لاریجانی، فرهاد رهبر، دانش‌جعفری، مصطفی پورمحمدی و... را بگذارید در کنار نام‌هایی چون محمدباقر قالیباف و محسن رضایی و البته برخی از مراجع معظم که چند باری تصمیم‌های احمدی‌نژاد آنها را وادار به واکنش کرد. گویا ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد نه‌تنها نتوانست گروه از کار فروبسته اصولگرایان بگشاید که گره‌های دیگری بر آن افزود، تورم افسارگریخته، ناکارآمدی و بی‌برنامگی در حوزه اقتصاد، سر دادن شعارهای هزینه‌ساز و وعده‌های توخالی، صدور قطعنامه‌های پیاپی از سوی شورای امنیت و مشکلاتی چون قطع گاز در سردترین روزهای زمستان و... که شماره کردن آن از حوصله خارج است، کار را به جایی رساند که <علی‌اکبر ناطق‌نوری> رقیب خاتمی و جنبش اصلاحی در دوم خرداد غزل <کابینه وحدت ملی> سر داد و گلایه کرد که <زیان حیف‌ها از میل‌ها بیشتر شده است.> سخن ناطق‌نوری به بیان دیگر چیزی جز این نبود که اصولگرایان و اصلاح‌طلبان باید در برابر جریان حامی دولت متحد و موتلف شوند، یا تفسیر خوشبینانه‌تر آن این است که دولت <ملی> نیست و نتوانسته است آن <کابینه ۷۰ میلیونی>ای باشد که رئیس‌جمهور دم از آن می‌زد. با این حال بسیاری از یاران احمدی‌نژاد بر این اندیشه بودند که در آستانه انتخابات دهم ریاست‌جمهوری فضا متفاوت است و احمدی‌نژاد نه شهردار که رئیس‌جمهور است و وظیفه اصولگرایان حمایت از او است اما چند روز پیش و درست ۸ ماه مانده به انتخابات افتاد مشکل‌ها و آب پاکی را <عسگراولادی مسلمان> چهره شاخص موتلفه و دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و واکنش‌ها به بیانیه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بر دستان رئیس‌جمهور اصولگرا ریختند، عسگراولادی بی‌پرده و غیرمنتظره صبر و سکوت اصولگرایان در تحمل دولت احمدی‌نژاد را ستود و از لزوم نوآوری برای انتخاب کاندیدایی دیگر- غیر از احمدی‌نژاد - در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ سخن گفت. بیانیه‌ای هم که شورای هماهنگی نیروهای انقلاب صادر کرده بود و در آن محمود احمدی‌نژاد را به عنوان کاندیدای مطلوب خود مبعوث کرده بود، هنوز در افکار عمومی ساری و جاری نشده بود که برخی ازجمله کمال سجادی سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری بیانیه را زودهنگام و به نفع کشور ندانستند. رئوفیان دیگر عضو این تشکل نیز صدور بیانیه را جداکننده راه این تشکل از جریان بزرگ اصولگرایی عنوان کرد.

در پشت پرده این سخن این نکته نهفته است که جریان اصلی اصولگرا دیگر نمی‌خواهد چوب اقدامات دولت احمدی‌نژاد را بخورد و به دنبال گزینه دیگری است. به این ترتیب اولین بیانیه رسمی حمایت از احمدی‌نژاد با چالشی عمیق روبه‌رو شد تا بر همگان و بیش از همه بر شخص رئیس‌جمهور روشن شود که راه دشواری در پیش دارد. اگر برگ برنده احمدی‌نژاد در دور قبل انتخابات گمنامی او و وعده‌های شیرین اقتصادی‌اش بود اما امروز هم نام‌آشنا است و هم نتایج عملکردش هویدا شده است. آیا احمدی‌نژاد می‌تواند بدون حمایت اصولگرایان و با تکیه بر سفرهای استانی، تریبون صدا و سیما و ادامه دادن به وعده‌های بزرگ ۴ سال دیگر هم عنوان ریاست‌جمهوری ایران را با خود یدک بکشد؟ باید سرمای خزان و زمستان را پشت سر گذاشت و در انتظار روزهای آفتابی خرداد ۸۸ نشست تا بذرهایی که احمدی‌نژاد در دوران ۴ ساله ریاست‌جمهوری خود فکنده است را از دل صندوق‌های رای درو کند.

فرهمند علیپور