چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

گام نخست برای نوشتن رمان


گام نخست برای نوشتن رمان

نویسنده کسی است که می نویسد شما وقتی به فکر نوشتن می افتید که طرحی در سر داشته باشید نوشتن فکر کردن است چون چیدن و آرایش کلام است و کلام تنها رسانه فکر است

نویسنده کسی است که می نویسد. شما وقتی به فکر نوشتن می افتید که طرحی در سر داشته باشید. نوشتن فکر کردن است چون چیدن و آرایش کلام است و کلام تنها رسانه فکر است.

هر رمان با طرح موضوعی شروع می شود، در واقع طرح گام نخستی است که برای نوشتن داستان۱ برداشته می شود. هر کس ممکن است طرحی برای نوشتن رمان داشته باشد اما برای خلق رمان باید عناصر سازنده آن را شناخت. بدون این شناخت طرح فقط ماده خامی است و اگر روی کاغذ بیاید از ارزشی برخوردار نیست. از این رو با ارائه طرح، داستانی به وجود نمی آید. طرح در حکم جرقه یی است که موجب زایش داستان می شود وگرنه به خودی خود نشانه یی از داستان ندارد. ممکن است دیگران هم چنین طرحی در ذهن داشته باشند. آنچه به این طرح شناسنامه می دهد و از طرح های دیگر متمایز می کند بهره گیری نویسنده از عناصر داستان طبق ذوق و سلیقه خود و بینش و مهارت او در ارائه آن است.

ماجرایی در تنگستان جنوب اتفاق می افتد که عنوان درشت روزنامه ها را به خود اختصاص می دهد و در اذهان مردم محل می ماند. مردی که به او ظلم شده و مالش را چند نفر خوردند، درصدد انتقام گرفتن از آنها برمی آید. همین ماجرا در ذهن دو نویسنده طرح داستانی را جرقه می زند؛ یکی بر اساس آن، داستان کوتاه «شیرمحمد» را می نویسد و دیگری طرح را در قالب رمان «تنگسیر» ارائه می دهد. نحوه برخورد نویسنده اول رسول پرویزی با نحوه برداشت نویسنده دوم صادق چوبک از طرح متفاوت است گرچه گرته برداری از طرح یگانه و واحدی است؛ اولی فقط به نقل ماجرا در داستان کوتاهی اکتفا می کند و دومی می کوشد از آن حماسه یی در قالب رمان بیافریند. بهره گیری دو نویسنده از عناصر داستان و جهان بینی و گرانیگاه دو نویسنده موجب تمایز داستان ها می شود.

از نمونه های غربی آن می توان از داستان «یک گل سرخ برای امیلی» اثر ویلیام فاکنر و «روح» نوشته رابرت بلوک که بر اساس آن هیچکاک فیلمی ساخت، نام برد. در اولی زنی در کنار جنازه شوهر خود ۴۰ سال خوابیده و در دومی پسری با جنازه مادرش طی ۱۰ سال دمخور است. طرح ماجرای آنها عنوان روزنامه ها را به خود اختصاص داده بود و اما دو نویسنده به گونه یی از طرح تقریباً مشابهی به نحوی بهره گرفته بودند که داستان های آنها را به کلی از هم متمایز می کرد. از این رو از طرح واحدی می توان داستان های بسیاری بیرون کشید که هر کدام انگ و نشانه نویسنده خود را داشته باشد و از داستان های دیگر متمایز باشد.

برای آفریدن داستان ارائه طرح لازم است اما کافی نیست. «ایلیاد» اثر هومر تنها ارائه طرح حماسی داستان نیست بلکه چگونگی گسترش موضوع و نحوه تحول شخصیت ها و تحقق و کارکرد عناصر دیگر داستان است که اثر را به وجود می آورد و ساختار هنری به آن می دهد که آن را ماندگار کرده است.

امروز برخلاف آثار خلاقه یونان و روم باستان و قصه های کوتاه و بلند سنتی، طرح باید بر قواره و قالب زندگی واقعی شخصیت های امروزی ریخته شود و با ویژگی های روحی و زیستی و بینشی آنها همخوانی داشته باشد و اعمال و رفتار و گفت وگوهای آنها را به نمایش بگذارد و جهان درون و بیرون آنها را بازتاب دهد، درگیری شخصیت ها با هم و تقابل و برخوردشان را با محیط و اجتماع شان و در نتیجه تحول و دگرگونی آنها را بر اثر این تقابل و چالش نشان دهد. در آثار خلاقه یونان و روم باستان و قصه های کوتاه و بلند سنتی شخصیت ها نیمه خدایی و آرمانی بودند. امروز زخم برمی داشتند و فردا زخم شان التیام می پذیرفت و اعمال و رفتار آنها مافوق انسانی بود و کارهایی از آنها سر می زد که از انسان معمولی و عادی برنمی آمد.

خواننده های امروزی می خواهند دلیل هر اتفاقی را که می افتد بدانند و تحقق آن را باور کنند. از این رو هر فصلی از رمان باید با فصل دیگر ارتباط منطقی داشته باشد و در تمامیت و تحول عمل داستانی رمان دخالت داشته باشد و سرنوشت یک یک شخصیت ها در پایان داستان برای خواننده آشکار شود. هومر بعد از خلق حماسه «ایلیاد» ، «ادیسه» را نوشت و سرنوشت شخصیت های ایلیاد را رها نکرد و از آنها برای آفریدن حماسه دیگری بهره گرفت. ویلیام فاکنر ایالت خیالی و مجاری برای داستان هایش قائل شد و شخصیت هایش را از داستانی به داستان دیگر برد و سرنوشت زندگی آنها را بازنمایی کرد. ارنست همینگوی نیز چنین توجه و رویکردی به شخصیت های داستانش داشت و در بعضی از داستان هایش شخصیت هایش تکرار می شد. چنین توجهی به نویسنده کمک می کند که همیشه طرحی برای نوشتن داشته باشد. رمان سه گانه «همسایه ها»، «داستان یک شهر» و «بازگشت» وقایع زندگی شخصیتی به نام خاله را از دوران کودکی تا رشد و کمال و مرگ او طی وقایع جنگ ایران و عراق در رمان «زمین سوخته » تصویر می کند.

● نمونه طرح

طرحی را به عنوان نمونه می آورم؛ کسی به جای کس دیگری خود را جا می زند یا کسی را به اشتباه به جای کس دیگری می گیرد. در قصه های سنتی بسیار از این طرح بهره گرفته شده. در داستان نویسی مدرن شاید اولین بار گوگول از این طرح در نمایشنامه یی به نام «بازرس کل» استفاده کرده است. طرح آن این است؛ مردی به شهری وارد می شود و او را به جای بازرسی که قرار است به آن شهر بیاید، می گیرند. از این طرح داستان ها و نمایشنامه ها و فیلمنامه های بسیاری به وجود آمده است و هر کدام نیز تازگی و طراوت و ویژگی خود را داشته است. من در رمان «دندان گرگ» از چنین طرحی بهره گرفته ام؛ معلمی را به اشتباه به جای چریکی هم اسم او می گیرند و با وضعیت و موقعیت هایی که بعد از این دستگیری پیش می آید ماجراهای رمان خلق می شود.

● برقراری وضعیت و موقعیت

«وضعیت و موقعیت» محل پیوند حادثه ها در لحظه خاصی از داستان، نمایشنامه و فیلمنامه است که کشمکش را به وجود می آورد، به عبارت دیگر وضعیت یا موقعیت نمایشگر دسته یی از حادثه های ضمنی است که در آنها شخصیت یا شخصیت ها در شرایطی قرار می گیرند که نسبت به خود آگاهی بیشتری می یابند و بر اثر آن خصوصیت هایی را در خود کشف می کنند. همچنین وضعیت و موقعیت بیانگر حال و هواها و حالاتی است که تحت تاثیر آن، عمل داستانی در اثر آغاز می شود، به همین دلیل بعضی از داستان شناسان و ادیبان، وضعیت و موقعیت را جزیی از ساختار پیرنگ به حساب می آورند. داستان کوتاه ممکن است تنها بر حادثه یی ضمنی بنا شود اما در رمان، حادثه های ضمنی بسیاری وجود دارد که هر کدام اجزای ترکیب کننده پیرنگ را تدارک می بیند. اغلب داستان های گی دو موپاسان نویسنده فرانسوی (۱۸۹۳- ۱۸۵۰) و اï هنری نویسنده امریکایی (۱۹۱۰- ۱۸۶۲) بر حادثه یی ضمنی بنا شده است، مثل داستان کوتاه «گردنبند» از موپاسان و «هدیه مغان» از اï هنری.

در طرح رمان «دندان گرگ» شخصیتی انتخاب شده است و این شخصیت در وضعیت و موقعیتی از اجتماع قرار می گیرد. بعد در نتیجه درگیری شخصیت ها با هم و بر اثر اصطکاک و برخوردشان با هم در محیط این اجتماع و بازتاب آن بر هر کدام از آنها حادثه های رمان بازآفرینی می شود. در واقع در طرح رمان «دندان گرگ» گرفتاری شخصیت اصلی و بازتابش در میان کسانی که او را می شناسند یا با او مرتبطند حادثه های ضمنی بسیاری را می آفریند که این حادثه ضمنی بعد از آزادی او، انقلاب روحی و معنوی عمیقی در او به وجود می آورد و تحول بینشی و شخصیتی دیگر را در او سبب می شود.

بعد از طرح وضعیت و موقعیت تازه آغاز می شود و هنوز اثر باید مرحله های بسیاری را پشت سر بگذارد تا به پایان محتمل خود برسد. این مرحله ها را عناصر ساختاری داستان فراهم می آورد، عناصری چون شخصیت پردازی یا حقیقت مانندی، پیرنگ، صحنه پردازی و عناصر ساختاری که معنا و مفهوم داستان عرضه می کند به این معنا که وقتی پرویز ساسانی، شخصیت اصلی رمان «دندان گرگ» در وضعیت و موقعیتی تازه قرار می گیرد شخصیت او متحول می شود و این تحول را خواننده باید دریابد و بپذیرد. توجه او باید به آن جلب شود و سیر داستان در او هول و ولایی به وجود آورد که بخواهد بداند بعد چه اتفاقی خواهد افتاد و سرنوشت شخصیت اصلی به کجا می انجامد. شخصیت در برابر انتظارهایی که از او دارند و او را به عنوان قهرمان گرفته اند، چه عکس العملی از خود نشان می دهد؟ آیا وامی دهد و آنها را به اشتباه خودآگاه می کند یا همان طور که در رمان آمده، می کوشد همان طور عمل کند و خود را نشان بدهد که از او انتظار دارند و برای تحقق بخشیدن به این امر به تلاش عمیقانه یی دست می زند. این تلاش برای دگرگونی بینشی و شخصیتی خودش، هم درونی است و هم بیرونی.

درونی مطالعه و کاوش تمایلات و خواست هایش است و شناخت ماهیت هراس ها و واهمه ها و دلهره های انسانی و روایی و تحکیم بخشیدن به قدرت ها و کارآمدی های تجربی و احساسی و اندیشگی خودش است و بیرونی نیز رویارویی یا هماهنگی با نیروها و قید و بندها و قانون ها و ضابطه های مدنی حاکم بر جامعه است. در نهایت آنچه بیشتر از هر چیزی در نوشتن رمان مهم است، «طرح نو» آن است. اگر شما موفق شوید از طرح ساده و متعارفی، داستان تازه و بدیعی بیافرینید، در کار خود به عنوان داستان نویسی نوجو و پیشرو موفق شده اید.

● تهیه کارت

بعد از ارائه طرح و وضعیت و موقعیت های داستان، باید کارت هایی درباره خصوصیت های شخصیت ها، زمان و مکان، فضا و رنگ و نوع داستان فراهم آورید.

۱) کارت شخصیت شامل نام، سن، شغل، تحصیلات و همه آنچه داستان به آن نیازمند است در نوشتن آن به شما یاری می دهد و به باورپذیری اش کمک می کند.

۲) کارت زمان و مکان نیز شامل تاریخ و دوره و برهه یی از زمانی است که حادثه های داستان در آن وقوع می یابد و مکان یا مکان هایی که محل وقوع حادثه ها است و چند و چونی آنها و زمان خطی یا غیرخطی آنها مثلاً در رمان «دندان گرگ» برهه زمانی خطی است و حادثه ها در پیش از انقلاب اتفاق می افتد و در رمان «بوف کور» برهه زمانی دایره یی است. زمان در حال شروع می شود و به گذشته می رود و باز به همین زمان حال برمی گردد و حادثه در زمان نامشخصی روی می دهد و در زمانی «شازده احتجاب» برهه زمانی عمودی است. داستان در شب با سرفه کردن شازده شروع می شود و صبح با مرگ او به پایان می رسد.

۳) کارت فضا و رنگ؛ فصل ها، ماه ها و روزها و چند و چونی آنها، بن مایه هایی که می تواند به این فضا و رنگ قوام ببخشد و تکرار آنها، اثر را در جهت هماهنگی و یکپارچگی پیش ببرد و تاثیری را که مورد نظر نویسنده است، به وجود آورد.

۴) کارت نوع داستان؛ نویسنده باید از نوع داستانی که می خواهد بنویسد آگاه باشد و به خصوصیت ها و ویژگی های آن شناخت داشته باشد. بیش از ۴۰ گونه، برای انواع داستان قائل شده اند که می توان آنها را در چهار نوع کلی خلاصه کرد؛ داستان محیط، داستان اندیشه، داستان شخصیت و داستان حادثه. از کارت های دیگری نیز می توان نام برد که نویسنده را در پیشبرد اثرش کمک می کند و به کارش نظم می دهد. البته بعضی از داستان نویسان از هیچ کارتی استفاده نمی کنند، بلکه حین بازنویسی های مکرر اطلاعاتی را که داستان به آن نیازمند است، به آن می افزایند و خود را از تهیه کارت بی نیاز می دانند.

جمال میرصادقی

از کتاب «راهنمای رمان نویسی»

پی نوشت

۱- به هر روایت خلاقه، داستان گفته می شود چه داستان کوتاه و چه رمان و انواع آنها. در این مقاله هر جا از داستان صحبت می شود مورد نظرم رمان است نه داستان کوتاه. مگر آنکه آن را مشخص کنم.