جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مدرسه, نه موشک


مدرسه, نه موشک

غربی ها از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دو روش را برای مبارزه با تروریسم در پاکستان در پیش گرفته اند روش جورج بوش و روش گریگ مورتنسون

غربی‌ها از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دو روش را برای مبارزه با تروریسم در پاکستان در پیش گرفته‌اند: روش جورج بوش و روش گریگ‌مورتنسون.

بوش به زور نظامی تکیه کرده و به این منظور بیش از ۱۰ میلیارد دلار به دولت به شدت نامحبوب پرویز مشرف اختصاص داده که رقمی غیرعادی در دنیای کمک‌های خارجی است. این روش شکست‌خورده است و حاصل آن رادیکال‌شدن نواحی قبیله‌ای پاکستان تا آن اندازه است که آنها حالا چنان از تروریسم حمایت می‌کنند که پیش از ۱۱ سپتامبر هرگز سابقه نداشت.

مورتنسون، مردی از مونتانا، روشی کاملا مخالف بوش را در پیش گرفته و کمتر از یک‌ده‌هزارم بودجه دولت بوش را در پاکستان خرج کرده است. او در بخش‌های دورافتاده پاکستان و افغانستان مدرسه می‌سازد و از نزدیک با روحانیون مسلمان کار و حتی گاهی با آنان نماز می‌خواند.

او در منطقه به افسانه تبدیل شده و در امریکا هم سروصدای فراوانی بپا کرده است. کتاب عالی او درباره مدارسش با نام «سه فنجان چای» سال ۲۰۰۶ منتشر شد که بیشتر روزنامه‌های مهم امریکا در ابتدا آن را تحویل نگرفتند. اما این کتاب دهان به دهان راهش را یافت و طی ۷۴ هفته گذشته درصدر کتاب‌های پرفروش جلد مقوایی امریکا قرار داشته و چند پیشنهاد برای تهیه فیلم از روی آن دریافت کرده است. اما او می‌گوید بیم دارد تهیه فیلم زندگی دانش‌آموزان او را به خطر بیندازد.

ماجرای مورتنسون از سال ۱۹۹۳ آغاز شد. او که در صعود به قله «کاــ۲» در هیمالیا، ناکام مانده بود با ضعف و بیماری از روستایی فقیر و مسلمان‌نشین در پاکستان سر درآورد. روستاییان کمک کردند و سلامتی او را باز گرداندند و وی قول داد با ساختن مدرسه‌ای برای روستا محبت مردم را جبران کند.

تامین پول برای ساخت مدرسه یک کابوس بود: از ۵۸۰ شخص سرشناس که او برای گرفتن کمک به آنان نامه نوشت فقط یک نفر ــ تام بروکاو ــ چکی برای او فرستاد و مورتنسون ناچار وسایل محبوب کوهنوردی و خودروی خود را فروخت. اما وقتی مدرسه ساخته شد او به این کار ادامه داد. حالا گروه کمک او موسوم به موسسه آسیای مرکزی، ۷۴ مدرسه در حال ساخت دارد و هدف اصلی او آموزش دختران است.

برای ساختن مدرسه روستاییان باید زمین و نیروی کار و مشارکت محلی را تامین کنند و تاکنون طالبان هرگز مزاحم مدارس او نشده است. یک بار مردم خشمگین در بهارک افغانستان در تظاهرات ضد امریکایی به گروه‌های کمک‌کننده حمله کردند اما وقتی به مدرسه‌ای رسیدند که مردم محلی بتازگی با کمک مورتنسون ساخته بودند آن را به حال خود گذاشتند چون مردم محلی گفتند این مدرسه مال ماست. مورتنسون هم دشواری‌های خاص خود را داشته از جمله این‌که او را ۸ روز در منطقه وزیرستان پاکستان گروگان گرفتند.

ساده‌لوحانه است اگر فکر کنیم ساخت و فعالیت چند مدرسه باعث تغییر اوضاع در پاکستان و افغانستان خواهد شد. اما وی می‌گوید طالبان از فقر و بی‌سوادی و جهل مردم استفاده می‌کند و اگر زنان تحصیل کنند و آگاه شوند احتمال این‌که پسران خود را درست بار بیاورند، بیشتر است.

۵ نفر از معلمان مدارس او از طالبان سابق هستند و او می‌گوید مادران این معلمان آنان را به ترک طالبان تشویق کردند. این یکی از دلایل علاقه او به تعلیم دختران است.

وی که خود پیشتر عضو ارتش امریکا بوده می‌گوید تصور کنید امریکا به جای استفاده از ارتش و خشونت در مناطق قبیله‌ای پاکستان، از طریق گروه‌های کمک محلی اقدام به ساختن مدرسه می‌کرد و همزمان تعرفه کالاهای صادراتی ساخت پاکستان و افغانستان را کاهش می‌داد، چه اتفاقی رخ می‌داد.

شاید نتیجه آنی نمی‌گرفت، اما پاکستان با سوادتر و از نظر اقتصادی مرفه‌تر احتمالا بیشتر در برابر افراط‌گرایی مقاومت می‌کرد. ساختن مدارس کاری بسیار موثرتر و مفیدتر از پرتاب موشک یا تعقیب بعضی از عناصر طالبان است.

هر موشک تام‌هاک که امریکا به افغانستان شلیک می‌کند، حداقل ۵۰۰ هزار دلار قیمت دارد. این برای ساختن بیش از ۲۰ مدرسه به وسیله گروه‌های کمکی محلی کافی است و این مدارس در طولانی‌مدت احتمالا تاثیر بیشتری در نابودی طالبان خواهند داشت.

پنتاگون ــ وزارت دفاع امریکا ــ که انگار خیلی بیشتر از دولت بوش از محدودیت‌های قدرت نظامی آگاه است، تعداد زیادی از کتاب‌های مورتنسون را خریداری و از او برای سخنرانی دعوت کرده است.

سرهنگ دوم کریستوفر کولندا، که در خطوط مقدم افغانستان کار می‌کند در رابطه با کار مورتنسون گفت: «از نظر من راه‌حل طولانی‌مدت برای تروریسم به طور کلی، و افغانستان به طور خاص، آموزش است. این جنگ را نه با بمب بلکه با کتاب باید برد. عطش آموزش در اینجا سیری نا‌پذیر است.»

نیروی نظامی برای مبارزه با طالبان در افغانستان ضروری است. اما در طولانی‌مدت بهترین راه مبارزه با افراط‌گرایی در پاکستان و افغانستان آموزش و ایجاد امکانات اقتصادی خواهد بود.

به این ترتیب مردی تنها که در ارزان‌ترین مسافرخانه‌ها زندگی می‌کند در خدمت به منافع امریکا در منطقه از کل تشکیلات ارتش و سیاست خارجی دولت جورج بوش مفیدتر و موثرتر بوده است.

از: نیویورک تایمز

مترجم: علی کسمایی