یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مزیت انرژی یا یارانه انرژی
بحث انرژی که اخیرا به عنوان یک تهدید در صنایع و بورس ایران مطرح است و به معنای حذف یارانه انرژی خودنمایی میکند در یک دهه پیش به عنوان مزیت انرژی شناخته شده بود. مزیت انرژی یا یارانه؟
انرژی مساله این است که با حجم عظیمیاز نیروهای آماده به کار و تحصیلکرده مواجه هستیم که در کنج خانه نشستهاند و به کمک مالی خانواده روزگار میگذرانند. با حجم عظیمی از سرمایه مواجه هستیم که در کالاهایی که نمیتوانند ارزش افزوده ایجاد کنند در ظاهر سرمایهگذاری شدهاند ولی در باطن تلف شدهاند. این دوحادثه با خود عواقب اجتماعی ناگواری را به همراه دارد که در روزهای خوش نفتی دیده نمیشود بلکه موجی را با تاخیر، تا زمانی کهاندوخته نفتی تمام شود، سرازیر جامعه میکند. این گوشهای از پیش بینی رخداد است. ناگوار است، اما گوشه دیگر آن، ورشکستگی صنایعی است که با عقل و همت و سرمایه داخلی ایرانیان به بار نشسته است اما همه بر باد خواهد رفت. آنگاه سیل بیکاران متخصص و کارگران را خواهیم دید که روزی ارزش افزوده ایجاد میکردند و از طرفی سود بر سرمایه تولید میافزودند و نان خود و خانواده و بخشهای خدماتی کشور را تامین میکردند. منظور آسیبی است به وسعت تمام بخشهای اجتماعی و اقتصادی. پیشبینی تلخی است اما مهمتر از آن، پیشگیری از این رویداد است.
وقوع این حوادث یا راهکاری برای جلوگیری از آن حداقل در بخش مهمیاز معضلات اجتماعی و اقتصادی در این باور نهفته است که صنعت ما، یارانه انرژی دریافت میکند یا هزینه انرژی؟ زمانی میتوان گفت که صنعت یارانه انرژی دریافت میکند که قیمت حاملهای انرژی که به آنها داده میشود زیر قیمت واقعی باشد، درغیر این صورت یارانهای دریافت نمیکند. برق و گاز دو حامل عمده انرژی هستند که صنایع استفاده میکنند. البته صنایع از نفت کوره و گازوئیل هم به مقدار کمیمصرف میکنند اما دلیل این مصرف، عدم لوله کشی گاز در این مناطق یا عدم ارسال گاز به این مناطق است که شرکت گاز مقصر است نه صنایع کشور و در صورت دادن این خدمات، شرکتها مایلند از گاز استفاده کنند. حال باید قیمت واقعی گاز را بهدست آورد. مشکل این جاست که هر کسی نظر شخصی دارد و حتی بین تحلیل گران اختلاف نظر وجود دارد و گاهی کسانی هستند که منطق تحلیلهای اقتصادی را قبول ندارند ولی بر تصمیمات اقتصادی تاثیرگذارند. در مقاله قبل نشان داده شد که قیمت گاز برای کارخانههای داخلی از کسر هزینههای متعدد زیادی از قیمت گاز صادراتی بهدست میآید که میتوان این رقم را مزیت انرژی شرکتهای داخلی دانست که به اشتباه، یارانه انرژی نامیده شده است. در مقاله قبل نشان داده شد که A-X-K-Z-Y-L X+K+Z < M , وM < +L+Y+Z+K+X که S قیمت گاز در داخل کشور است و M مزیت انرژی است و به طور دقیق اختلاف ارزش، بین قیمت صادراتی و قیمت داخلی است یعنی M=A-S و A قیمت گاز صادراتی است.
ـ X=هزینه تاسیس خط لوله از مرز ایران تا کشور خریدار گاز
ـ K = هزینه جاری انتقال گاز از مرز ایران تا کشور خریدار گاز
ـ Z= هزینه عواقب خام فروشی
ـ Y= هزینه تاسیس خط لوله از عسلویه تا نقطه مرزی صادرات گاز که بیشترین هزینه را دارد
ـ L= هزینه جاری انتقال گاز از عسلویه تا نقطه مرزی صادرات گاز که بیشترین هزینه را دارد
حال ممکن است همانطورکه گفته شد کسانی منطق اقتصادی را قبول نداشته باشند و قیمت گاز داخلی را با قیمتهای صادراتی برابر بدانند در این صورت آیا هزینههای اقدام به افزایش قیمت گاز را میپذیرند ؟ با افزایش قیمت گاز برای شرکتهای تولیدی، بدون اینکه درآمد تغییر خاصی بکند، هزینهها شدیدا افزایش مییابد، حاشیه سود کاهش یافته و با فاصله زیادی زیر عدد تورم قرار میگیرد. بنابراین مقرون به صرفه نیست که سرمایهها به سمت تولید رود چرا که در طول زمان ارزش خود را به خاطر تورم از دست میدهد، بنابراین سرمایهها به سمت خرید کالاهای ساخته شده و مصرفی که هیچ ارزش افزودهای ایجاد نمیکنند، خواهد رفت. در نتیجه اشتغال افزایش نمییابد، تورم بیشتر شده و ارزش افزوده روی مواد خام ایجاد نمیشود و اخراج کارگران و متخصصین افزایش مییابد و دهها عواقب اجتماعی و اقتصادی دیگر خواهد داشت. بنابراین هزینه افزایش قیمت گاز در داخل وعواقب خام فروشی گاز بسیار بیشتر از درآمدی است که نصیب دولت میشود.
از طرفی ممکن است شخصی استدلال کسر هزینههای انتقال گاز را قبول داشته باشد اما با کسر این هزینهها به این نتیجه برسد که قیمت داخلی S از قیمت فعلی که به صنایع میدهیم بیشتر است. به طور مثال در برآوردی ممکن است عدد Z را کمتر تخمین زده باشد چون پارامترهای پیچیدهای در عدد Z دخیل هستند و کارشناسان اقتصادی به رقمهای متفاوت میرسند. در جواب این نظر باید گفت که میدانیم ایران دارنده دومین ذخایر گاز در دنیا است و ۱۵درصد گاز دنیا را در اختیار دارد اما منطقه پارس جنوبی بین ایران و قطر مشترک است. این مخزن گازی، بزرگترین مخزن گازی در دنیا است که بین ۱۵ تا ۲۰ درصد ذخیره گازی دنیا را در اختیار دارد و بنابراین هر کدام از این کشورها، بهره برداری بیشتری از این منبع کنند در واقع از سهم گاز کشور دیگر هم استفاده کردهاند. بنابراین این دو، رقیب سرسختی برای هم هستند. همچنین قطر در یک برآورد اقتصادی متوجه شده است که تشویق سرمایهگذاری خارجی و انتقال کارخانههای انرژی بر دنیا به این کشور صرفه اقتصادی بیشتری دارد چرا که حجم بیشتری از گاز مشترک را استفاده میکند. در واقع شرکتهای انرژیبر بزرگ دنیا با استفاده از گاز ارزان قطر هزینههای خود را کاهش میدهند و برای آنها کارخانههای خود را به قطر بیاورند و از طرف دیگر قطر میتواند با استفاده از گاز مشترک اشتغال ایجاد کند؟ گاز خام را دارای ارزش افزوده بالاتری کند، صنعت را توسعه دهد، رفاه را به جامعه آورد، کشور را به یک کشور پیشرفته برساند و....
مشخص است که مدیران صنعتی قطر قیمت گازی را که به کارخانجات داخلی میدهند، حقوق واقعی صنعت را به آنها داده که تاثیر بسزایی در اجتماع و اقتصاد دارند و جالب اینکه مزیت انرژی را به یارانه ترجمه نکردند. بنابراین برای اینکه ما بتوانیم سرمایهگذاری خارجی را از کشورهای همسایه به سمت خود بکشانیم، لازم است که قیمت گاز مخزن مشترک پارس جنوبی را برای کارخانههای داخلی و سرمایهگذاریهای خارجی خود کمتر از قیمت رقیب خود بدهیم تا انگیزه بیشتری برای تولید و سرمایه ایجاد کنیم. علاوه بر این چون قطر مشکل بیکاری ندارد بنابراین اهمیت سرمایهگذاری خارجی برای ما بیشتر است. پس قیمت ما باید از قیمتی که قطر به شرکتهای داخلی خود میدهد، کمتر باشد. بنابراین فرمول تعیین قیمت گاز با این نکته اصلاح میشود و قیمت گاز در عسلویه باید کمینه قیمت گاز در قطر و قیمتی که از روش کسر هزینههای انتقال لوله بهدست میآید، باشد.
یعنی (D=min(A-X-K-Z-Y-L,H که D= حداکثر قیمت گاز در عسلویه H= قیمت گازی که قطر به کارخانههای خود در داخل میدهد.و min= کمترین عدد است.
بدین ترتیب وقتی H عددی بسیار پایین است، لزومیندارد که قیمت گاز برای صنعت ما افزایش پیدا کند چرا که قیمت گاز در داخل قطر کمتر از ۳۰ دلار در هر یک هزار مکعب است.
قیمت گاز در سایر نقاط کشور بر پایه قیمت D تعیین میشود و این قیمت بین دو عدد زیر قرار میگیرد.
min(A-X-K-Z-Y-L,H) >S , S بعضی کارشناسان صنعتی ممکن است به این فرمول ایراد بگیرند که هزینه انتقال گاز با هزینه حمل کالای ساخته شده یکدیگر را خنثی میکنند. به دو دلیل این نظر، نادرست است. اول اینکه هزینه حمل یک کالای ساخته شده ( جامد یا مایع ) نسبت به گاز خیلی کمتر است. از طرفی دیگر جدا از حالت ماده، چون ارزش افزوده کالای ساخته شده بسیار بیشتر از گاز خام است یعنی هزینه حمل نسبت به ارزش کالای ساخته شده بسیار کمتر از هزینه حمل گاز نسبت به قیمت گاز انتقالی است، هزینه حمل نسبت به واحد حجم خیلی کمتر میشود و تولید کننده سود بیشتری برای خود و جامعه ایجاد میکند.
حال که قیمت گاز مشخص شد با توجه به اینکه اکثر نیروگاههای برق کشور از گاز استفاده میکنند و بیشتر هزینه تولید برق از قیمت گاز نشات میگیرد، پس قیمت برق هم تعدیل میشود. در مورد برق هم گفته میشود که قیمت تمام شده برق ۷۷ تومان است در حالیکه بیشترین هزینه تولید برق در گازی است که به آن داده میشود. میدانیم که هر متر مکعب گاز سه کیلووات ساعت برق تولید میکند و هزینه تولید در نیروگاه برای هر کیلو وات ساعت بیش از ۱۵ تومان نیست یعنی اگر قیمت گاز را ۱۸۵ تومان در نظر بگیریم فقط ۶۲ تومان هزینه گاز در هر کیلووات ساعت است و ۱۵ تومان هزینه تولید که مجموعا ۷۷ تومان میشود یعنی با فرض گاز ۱۸۵ تومانی در هر متر مکعب به برق ۷۷ تومانی در هر کیلووات ساعت میرسیم پس باید قیمت برق را تابعی از قیمت گاز بدانیم یعنی اگر گاز در داخل کشور بنا به دلایلی که گفته شد همین قیمت فعلی باشد، قیمت تمام شده برق در هر کیلو وات ساعت بیش از ۲۰ تومان درنمیآید.
این مقاله نشان میدهد که در واقع صنعت ما یارانه انرژی ندارد بلکه مزیت انرژی دارد یعنی صنعت اگر قیمت انرژی را با قیمت متفاوتی استفاده میکند، حق طبیعی صنعت تلقی میشود و نمیتوان به واسطه آن افزایش قیمت انرژی داد یا حقوق صنایع را در فروش کالا زیر پا گذاشت و صنایع را مجبور کرد که محصولات را به نرخ مصوب بفروشند یا صادرات آن باید با پرداخت عوارض صورت گیرد . اگر میخواهیم بورس و صنعت را نجات دهیم، لازم است به طور مستقیم تاکید کنیم که افزایش قیمتی در انرژی صنایع نداریم و این تاکید و تایید و تشدید به صورتی باشد که دریک برنامه ۱۰ یا ۲۰ساله قیمت گاز و برق را دقیقا تعیین کنیم و به گونهای باشد که قابل تغییر توسط دولتهای بعدی نباشد تا سرمایهگذاران اطمینان لازم را پیدا کنند که سرمایههای آنها تلف نخواهد شد. تا این اطمینان نباشد صنعت و بورس رونق نخواهد گرفت.
آرین پاک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست