چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آشنایی با مفاهیم مالیات ـ بخش اول
● مقدمه
دولت برای تأمین هزینههای خود ازمنابع مختلف، درآمد تحصیل میکند. گرچه بخشی ازدرآمدهای دولت در کشور ما ازطریق استقراض از بانک مرکزی، بخشی از فروش نفت و بخشی دیگر از درآمد حاصل از خدمات مختلف مانند خدمات پستی، حمل و نقل و انحصارات دولتی است، اما مالیات نیز بخش بسیار مهم و اثرگذاری از درآمد دولت را تشکیل میدهد. اهمیت مالیات بیشتر از آن جهت است که ارتباط میان مردم و دولت را حفظ کرده و دولت را ملزم به پاسخگویی دربرابر درآمد بهدست آمده میکند.
صاحبنظران اقتصاد و توسعه معتقدند که درآمدهای مالیاتی در راستای تأمین هزینههای دولت، شرایط نامطلوب اقتصادی آن جامعه را بهبود میبخشد. سهم درآمدهای مالیاتی دولتها ازتولید ناخالص داخلی کشورها معمولاً قابل توجه است. البته دراقتصاد ایران این سهم رقم بسیار ناچیزی است.عدم فاصلهی میان دولت و مردم مهمترین مساله در پرداخت «با رغبت» مالیات است. زمانی که مردم بدانند هرگونه شانه خالی کردن از زیر پرداخت مالیات در نهایت به زیان خود آنهاست و مانع از اجرای برنامههای رفاهی دولت خواهد شد، مطمئنا مالیات را با رغبت خواهند پرداخت. این موضوع الزامات بسیاری دارد که از آن جمله پاسخگویی دقیق دولت به مطالبات مردم و انتقادهاست.
● تعریف مالیات
مالیات (tax) قسمتی ازدرآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاستهای مالی درراستای حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کشوربه موجب قوانین و بهوسیلهی اهرمهای اداری و اجرایی دولت وصول میشود.عدهای از صاحبنظران مالیات را مبلغی میدانند که دولت از اشخاص، شرکتها و مؤسسات برطبق قانون برای تقویت عمومی حکومت و تأمین مخارج عامه میگیرد، پس مالیات برای پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاستگذاری مالی لازم است. البته قانون گذار در متن قانون مالیاتهای کشور ما اشاره ای به هدف توزیع عادلانهی ثروت نکرده است.
● عوامل تعیین میزان مالیات
▪ مبنای مالیات(پایهی مالیاتی):
مبنای مالیات عامل متغیر یا هر مفهوم دیگری همچون درآمد یا دارایی است که طبق قانون بر آن ، مالیات وضع میشود.
▪ نرخ مالیات:
درصدی از مبنای مالیات یا پایهی مالیاتی است که مبنای محاسبات مالیات مورد نظر قرار میگیرد، به عبارت دیگر نرخ مالیات در هر مبنا اندازهی اخذ مالیات را با توجه به قوانین و آییننامههای مالیاتی دولتها درمبنای مورد نظر نشان میدهد. انواع محاسبه نرخ مالیات به شرح ذیل است:
ـ نرخ مالیات تناسبی:
نرخی که بدون توجه به تغییرات مبنای مالیات، همیشه ثابت است.
ـ نرخ مالیات تصاعدی:
برعکس نرخ تناسبی با افزایش مالیات مقدارش افزایش مییابد که لزوماً متناسب با افزایش مبنای مالیات نیست.
ـ نرخ مالیات تنازلی:
هرچه مبنای مالیات وسیعتر میشود، ازنرخ مالیات کاسته میشود.
▪ مبلغ مالیات:
مبلغی که برمبناهای مختلف تعلق میگیرد و از مؤدیان وصول میگردد. بهطورمعمول در هر کشور تعیین میزان مالیاتها با توجه به نیازها و هزینههای بخش عمومی و فواید حاصل از اجرای برنامههای دولت صورت میگیرد.
ازعوامل دیگر تعیین میزان و حد مالیاتها، مقایسه هزینهی آن با هزینههای منابع غیرمالیاتی ازقبیل وامها اعم از داخلی و خارجی است. اغلب کشورهای درحال توسعه با کسری بودجههای سالانه و مشکلات مالی در زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی مواجهند، افزایش درآمدهای مالیاتی یکی از راههای طبیعی و بدیهی مقابله با این مشکل است.
هرگونه افزایش در درآمدهای مالیاتی به یکی از صور زیر قابل حصول است:
ـ افزایش نرخ مالیاتهای موجود و جاری؛
ـ افزایش مبنای مالیاتهای موجود و جاری ازطریق حذف معافیتها و بخشودگیها
ـ برقراری مالیات جدید
● انواع مالیات
معمولاً مالیاتها را به دونوع تقسیم میکنند: مالیاتهای مستقیم و مالیاتهای غیرمستقیم.
گرچه تعریف جامع و مانعی از مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم دردست نیست، با این وجود میتوان گفت که مالیاتهای مستقیم باتوجه به اوضاع و احوال شخص (میزان دارائی و درآمد) وضع میشود، درحالیکه مالیاتهای غیرمستقیم اغلب روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومی کشیده میشود و درهنگام توزیع یا فروش به روشهای مختلف وصول میگردد. مالیاتهای مستقیم به انواع مختلفی تقسیم میشوند که مهمترین آنها مالیات بر دارایی و مالیات بر درآمد است.
البته امروزه مبنای متداول مالیاتی در جهان بر سه اصل «دارایی»، «هزینه» و «مصرف» استوار است. درآمد عوایدی است که به طور مستمر در فواصل معین عاید شخص میگردد در حالیکه دارایی از اموال منقول و غیرمنقولی تشکیل میشود که قبلاً جمعآوری شده و دریک زمان ثابت است.
● مهمترین مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم معمول در اغلب کشورها
▪ مالیات بر درآمد شخصی
این مالیات ممکن است برانواع درآمد شخص یا برمجموع درآمد وی وضع شود. درمالیات برانواع درآمد، هریک از منابع متعدد درآمد شخصی (مانند حقوق، بهره پول، درآمد املاک، اجارهبهای مستغلات، درآمد حاصل از تصدی مشاغل آزاد مانند درآمد پزشکان، وکلای دادگستری و...) معمولاً به طرق و نرخهای مختلف مشمول مالیات قرارمیگیرد.
در مالیات بر مجموع درآمد کلیه عواید شخص ازمنابع مختلف درآمد روی هم محاسبه میشود و معمولاً پس از کسر بخشودگیهای مقرر درقانون با «نرخهای تصاعدی» مشمول مالیات قرارمیگیرد. بهطورکلی وصول مالیات برانواع درآمد سهلتراست ولی مالیات برمجموع درآمد بیشتر منطبق با عدالت مالیاتی است.
ازآن جا که مالیات بردرآمد شخصی به ترتیبی که توضیح داده خواهد شد یک نوع انعطافپذیری دردریافت مالیات بوجود میآورد که یکی از عوامل مهم ثبات اقتصادی محسوب میشود، امروزه دراغلب کشورها مالیات بردرآمد مهمترین منبع عواید دولتی به حساب میآید.
انتقاد وارد بر مالیات بردرآمد شخصی این است که موجب کاهش انگیزهی فعالیت شخصی و سرمایهگذاری مولد میگردد. اما مالیات بردرآمد دو جنبه دارد که ممکن است اثرات یکدیگر را خنثی کنند. ازیک سو چون دولت قسمتی از درآمد حاصل ازکار و فعالیت افراد را به عنوان مالیات اخذ میکند بدین جهت ممکن است افراد فراغت را به کار و فعالیت بیشتر ترجیح دهند و این عمل ازنظر اقتصادی مفید نمیباشد. از سوی دیگر چون مالیات بردرآمد شخصی باعث میشود که پس از کسر مالیات، درآمد خالص (درآمد قابل تصرف) کمتری باقی بماند، ممکن است این امر موجب شود که افراد برای حفظ سطح زندگی و میزان مصرف خود برساعات کار بیافزایند و با کوشش و فعالیت بیشتر کمبود درآمد را جبران کنند. اما بیشک مالیات بردرآمد شخصی باعث کاهش پساندازهای اختیاری افراد میشود و این امر ممکن است موجب تقلیل سرمایهگذاری خصوصی شود که باید با سرمایهگذاری دولتی جبران شود.
▪ مالیات بر درآمد شرکتها
از مجموع عواید شرکت، مخارج و هزینههای مختلف کسر میگردد و درآمد ویژه باقی میماند که به نرخهای تصاعدی مشمول مالیات قرارمیگیرد. لیکن محاسبه درآمد ویژه شرکتها و نوع هزینههایی که باید کسر شود به سادگی امکانپذیر نیست. از طرف دیگر باید میان مالیات و سرمایهی اولیهی تشکیل شرکتها تناسب معقولی برقرار گردد تا عدالت مالیاتی رعایت شود؛ به گونهای که شرکتهای با سرمایهی اولیهی کمتر مالیات کمتری نسبت به شرکتهای با سرمایهی اولیهی بیشتر بپردازند. برای حل این مسائل روشهای مختلف مالی و حسابداری به کار گرفته میشود.
شرکتهای بازرگانی سعی میکنند که قیمت و میزان تولید خود را به نحوی تنظیم کنند که منافع آنها حداکثر شود، پس همیشه این امکان وجود دارد که شرکتهای مذکور از طریق افزایش قیمت کالای خود قسمتی از مالیات متعلقه را به مصرفکنندگان انتقال دهند. چنانچه تقاضا برای کالای مزبور درمقابل افزایش قیمت چندان تغییر نکند (مردم مجبور باشند آن کالا را تهیه کنند و کالا ضروری باشد) امکان انتقال مالیات بیشتراست.
مالیات بردرآمد شرکتها از مقدار وجوهی که درسرمایهگذاری جدید به کارمیافتد میکاهد، زیرا این نوع مالیات باعث میگردد که از سرمایهگذاری مجدد مقدار وجوهی که به عنوان مالیات به دولت پرداخت میشود جلوگیری به عمل آید و سود قابل توزیع بین صاحبان سهام نیز کاسته شود. واضح است که کاهش پسانداز شرکت و همچنین تنزل پسانداز صاحبان سهام به علت تقلیل سود سهام که درنتیجه وضع مالیات حاصل شده است، دربازارپول و سرمایه اثر میگذارد و نتیجتاً درکاهش سرمایهگذاری مؤثر واقع میشود. به همین جهت در بسیاری از کشورها سود توزیع نشده شرکتها از پرداخت مالیات معاف میگردد و درتعیین نرخهای مالیات بردرآمد شرکتها نیز جانب اعتدال رعایت میشود.
▪ مالیات بر دارایی
مالیات بر دارایی به انواع مختلفی مانند مالیات بر ارزش اراضی، مالیات بر ارث و نقل و انتقلات بلاعوض و مالیات نقل و انتقالات قطعی تقسیم میشود. مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض در تعدیل توزیع غیرعادلانه ثروت مؤثر است و از نظر اداری نیز تشخیص و وصول آن نسبتاً آسان است. مالیات براراضی ممکن است بر قیمت اراضی و یا افزایش ارزش اراضی وضع شود. درصورتی که مالیات براضافه ارزش اراضی وضع شود اضافه ارزش مزبور هرساله ارزیابی میشود و مشمول مالیات قرارمیگیرد. گاهی مالیات براضافه ارزش اراضی در موقع انتقال املاک و اراضی وصول میگردد. معمولاً هرقدر فاصله بین خرید و فروش کمتر باشد نرخ مالیات بیشتر است و بدین ترتیب مبلغ مالیات با فاصله زمانی بین خرید و فروش اموال و مقدار منفعتی که درنتیجه معامله حاصل گردیده است ارتباط پیدا میکند. مالیاتهای مزبور وسیله مؤثری برای جلوگیری از سفتهبازی درمعاملات غیرمنقول به شمار میرود و ممکن است درتجهیز پسانداز خصوصی برای سرمایهگذاری مولد مؤثر واقع شود. دربسیاری از کشورها، مالیات بر اراضی و منازل مسکونی مهمترین منبع درآمد برای شهرداریها و حکومتهای محلی بهشمار میرود.
▪ مالیات بر مصرف و فروش
مالیات برمصرف که نوعی مالیات غیر مستقیم است، روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومی کشیده میشود و از تولید کنندهی کالاها و خدمات مزبور وصول میشود. بنابراین مالیات برمصرف جزئی از قیمت کالا را تشکیل میدهد به نحوی که معمولاً مصرف کننده نمیتواند تشخیص دهد چه مقدار از قیمت کالا بابت مالیاتی است که تولید کننده و یا فروشنده به دولت میپردازد. مالیات برمصرف اغلب به کالاها و خدماتی تعلق میگیرد که درمقابل تغییرات قیمت حساسیت کمی دارند و به همین جهت این نوع مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت را تشکیل میدهد. کالاها و خدماتی که دراغلب کشورها مشمول مالیات برمصرف قرارمیگیرند عبارتند از: دخانیات، بنزین، قند و شکر و بعضی دیگر از کالاهای تجملاتی و ضروری، چون اگراین مالیات برکالاهای ضروری وضع شود، سنگینی آن را طبقات کم بضاعت بیشتر احساس میکنند.
مالیات برفروش به کالاهایی تعلق میگیرد که درمرحله خردهفروشی به دست مصرف کننده میرسد. دراین نوع مالیات فروشگاهها موظف هستند که مبلغ مالیات را مجزا از قیمت کالا حساب نموده و در یک رقم جداگانه به نحوی که مصرفکننده از مبلغ آن اطلاع حاصل کند، دریافت دارند. غرض از این نوع محاسبه آن است که مصرف کننده مالیات را بپردازد. در ایران این نوع مالیات وجود ندارد.
▪ مالیات بر ارزش افزوده (VAT)
به طورخلاصه مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیرمستقیم عام بر عموم کالاها و خدمات (مگر موارد معاف) است که بهصورت چند مرحلهای از اضافه ارزش کالاهای تولید شده (ارزشی که درهرمرحله به ارزش کالا افزوده میشود) یا خدمات ارائه شده در مراحل مختلف تولید و توزیع اخذ میشود. به عبارت دیگر مالیاتی است که درطول فرآیند تولید و خدمات ازمحل تولید تا فروش کالا به مشتری نهایی، مرحله به مرحله اخذ میشود. نکته مهم آنکه چون جمع ارزش افزودههای بنگاههای اقتصادی دریک کشور برابر تولید ملی همان کشور است (معاملات واسطهای - کل معاملات = ارزش افزوده) بنابراین مالیات برارزش افزوده، برابر مالیات بر تولید ناخالص ملی است. به عبارت دیگر پایه مالیات برارزش افزوده، تولید ناخالص ملی است.
اکثریت بالایی از کشورهای پذیرندهی مالیات برارزش افزوده، این مالیات را تا حد زیادی جایگزین مالیاتهای دیگر بهخصوص مالیاتهای بر مصرف و فروش ساختهاند. باید توجه داشت که به علت گستردگی پایه مالیاتی در این نوع مالیات میتوان نرخ مالیاتی را در سطح پایین برقرارکرد.
مالیات برارزش افزوده میتواند تا حد زیادی جایگزین مالیاتهای دیگر شود، همچنین امکان دارد این مالیات بخشی از فعالیتهای اقتصادی را که تحت پوشش قراردادن آنها با استفاده از سایر روشها مثل مالیات برفروش دشوار است را پوشش دهد.
مالیات برارزش افزوده سازوکار خود اجرایی دارد، لذا احتمالاً هزینههای جمعآوری درمقایسه با سایر روشهای اخذ مالیات پایینتراست. همچنین استفاده از این روش موجب کاهش مالیات مضاعف، کاهش فرارهای مالیاتی و کاهش وقفه زمانی پرداخت نیز میشود. این نوع مالیات به دلیل افزایش قمیت تمام شدهی فروش درمراحل مختلف ممکن است اثر تورمی داشته باشد، اما چنانچه با گسترش پایهی مالیاتی نرخهای مالیات کاهش یابد، چندان به صراحت نمیتوان دراین خصوص اظهارنظر کرد.
همچنین اثر این مالیات در درآمد گروههای کمدرآمد غیرقابل اجتناب خواهد بود. حتی اگر مالیات فوق به آخرین حلقه که خرده فروشی است برقرار نشود، انتقال مالیات به قیمت خرده فروشی قطعی خواهد بود در نتیجه گروههای با درآمد کم و متوسط نسبت به گروههای با درآمد بالا، سهم بیشتری از درآمدشان را بابت مالیات پرداخت میکنند این مالیات تنازلی است.
تدوین:
مهسا شهسواریان، کارشناس اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی ـ خبرنگار اقتصادی سرویس مسائل راهبردی ایسنا
میثم شعبانی، کارشناس اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی ـ خبرنگار اقتصادی سرویس مسائل راهبردی ایسنا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست