سه شنبه, ۲۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 18 March, 2025
مجله ویستا

سومین روشنفكری


سومین روشنفكری

شاه اسماعیل صفوی با طرح شعارهای مذهبی شیعی, كه بین مردم ایران مقبولیت بسیار داشت, نه تنها قوم خود, یعنی قزلباش ها را جذب نمود, بلكه بخشهای مختلف جامعه را نیز زیر نفوذ خود قرار داد وی با بهره گیری از تشیع, رنگ قبیله ای حركت سیاسی خود را ضعیف كرد و به آن شكلی مذهبی داد درنتیجه, زمینه فرهنگی و سیاسی مناسبی برای رشد هرچه بیشتر نهاد تعلیم و تربیت شیعی و سازمان روحانیت در ایران پدید آمد

یكی از عمیقترین عرصه‌های انقلاب فرهنگی، بحث تعامل حوزه و دانشگاه و به تعبیری رابطه علم و دین است. به دو دلیل بحث حوزه و دانشگاه برای جمهوری اسلامی یك بحث مهم و درجه اول محسوب می‌شود؛ یكی‌اینكه انقلاب ایران، با صبغه اسلامی و به‌رهبری علمای اسلام به‌وقوع پیوست و اساس آن بر احیای دیانت در شكلی تازه و روزآمد بود. بدین‌معنی كه ایجاد یك نظام سیاسی مدرن و مبتنی بر آموزه‌های دینی خودبه‌خود بحث چگونگی تعامل دو مقوله سنت و مدرنیسم را به میان می‌كشید و آن را به یكی از بنیادهای اولیه نظام جمهوری اسلامی مبدل می‌ساخت. دوم‌آنكه دین و علوم دینی همواره خود را در مواجهه، ارتباط یا همسازی با دستاوردهای جدید علمی می‌داند و پاسخ‌گویی به مسائل روز از وظایف نهادهای دینی است. برهمین‌اساس بود كه مقوله‌ای تحت عنوان روشنفكری دینی در جامعه مطرح گردید و هرگروه، نحله و شخصی از ظن خود به ایفای نقش روشنفكر دینی همت گمارد. اما نكته مورد غفلت اكثر افراد و جریانهای روشنفكری دینی در آن بود كه آنها از منظر مدرنیسم و علوم جدید به دین می‌نگریستند و در حقیقت به‌نوعی شناخت یا مطالعه علمی از دین روی آوردند.

این روش گرچه مورد نیاز و توجیه بود اما حكم حركت‌كردن برخلاف جریان آب را داشت. انقلاب اسلامی به‌وقوع پیوسته بود تا همه دنیا و مسائلش را به مورد نقادی دین‌ورزانه بگذارد و فرهنگ و تمدن بشری را با معیارهای جاودانه و حكیمانه دین بسنجد و كاستیها و كژیهای مدنیت بشری را به مدد تعالیم آسمانی سامان ببخشد. برهمین‌اساس بود كه متفكر شهید علامه مرتضی مطهری با بهره‌گیری از احاطه كم‌نظیر بر علوم اسلامی و انسانی نیروی سومی را در جریان روشنفكری دینی به‌وجود آورد تا سایه تعالی بر اندیشه علمی و انگیزه‌های عملی جامعه بیافكند. براساس مبانی نیروی سوم روشنفكری، حیات طیبه و حیات معقول ما را از تن‌دادن به دستاوردهای ناقص، ناشكیب و گاهی ناهماهنگ مدرنیته بازمی‌دارد. استاد مطهری برآن است تا از گرایشهای شرقی و غربی یا التقاطی در روشنفكران دینی جلوگیری نماید و خط استواری را به‌عنوان روشنفكری متدین، كه دین، ذره‌بین اوست، به‌وجود آورد تا مسائل جامعه و مباحث علوم را با آن بكاود. در مقاله زیر با روشنفكری اصیل دینی و مجاهدات علمی استاد مطهری در شكل‌گیری این جریان آشنا می‌شوید.

با مطالعهٔ جامعه‌شناسانهٔ‌ گروهها و نیروهای‌ اجتماعی، می‌توان‌ منشا پیدایش‌ اندیشه‌ها و مسیر روند جریانهای‌ اجتماعی‌ را شناخت‌ و منظرهای‌ تازه‌ای‌ را در تحولات‌ اجتماعی‌ كشف‌ كرد.

تعلیم و تربیت بستر تحولات، اصلاحات و انقلابها را در جامعه فراهم می‌كند و زایش فرهنگی بسیار و البته دیریاب دارد. ‌‌با سیر شكوفایی‌ تاریخی‌ نهاد تعلیم‌ و تربیت‌ به‌ دست‌ روحانیت، پس‌ از چهارده‌ قرن، انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ بر نهال‌ مكتب‌ امامان‌ به‌ ثمر نشست‌ و ازسوی‌دیگر ‌‌در دو سدهٔ‌ اخیر، كه‌ شاخه‌های‌ نهاد تعلیم‌ و تربیت‌ از غرب‌ به‌ ایران‌ رسید و عده‌ای‌ از میوهٔ‌ آن‌ چشیدند، خط‌ سیر جدیدی‌ در تعلیم‌ و تربیت‌ و تفكر پیدا شد كه‌ ــ به‌‌اصطلاح‌ ــ جریان روشنفكری‌ را پدید آورد. بنابراین، باید گفت دو پایگاه‌ اجتماعی‌ روحانیت‌ و روشنفكری‌ با كاركردهای‌ بعضا همانند، مسئولیتهای‌ خطیری‌ بر عهده‌ دارند. مطالعهٔ‌ نسبت میان‌ این‌ دو،[i] و به‌ویژه‌ بررسی اندیشه‌ كسانی‌ كه تواما‌ مصداق‌ هر دو جریان هستند، كسانی‌كه اندیشه‌‌ حوزه‌ و دانش‌ دانشگاه‌ را بر طرحی‌ اسلامی‌ بارور كردند و با تفكر دینی،‌ احیای جامعه‌ را رقم‌ زدند ــ كه در این مقاله از آنها با عنوان نیروی سوم روشنفكری یاد می‌شود و نگارنده بنیانگذار این جریان را استاد شهید مطهری معرفی می‌كند ــ حائز اهمیت بسیار است.

نیروی‌ سوم‌ روشنفكری‌ كه‌ از هم‌نهادی‌ اندیشهٔ‌ دینی‌ و دانش‌ بشری‌ با مبناگروی‌ در حوزه‌ تفكر دینی‌ در دو نهاد حوزه‌ و دانشگاه‌ برمی‌آید، در زمینهٔ‌ تولید دانش‌ و نظریه‌پردازی‌ می‌تواند نقش‌ اصلاح‌گری‌ و هدایت‌ نظام‌ اسلامی‌ را در تحقق‌ اهداف‌ والای‌ آن‌ به‌ شایستگی‌ ایفا كند.

● روحانیت‌ در ایران عصر جدید

شاه‌ اسماعیل‌ صفوی‌ با طرح‌ شعارهای‌ مذهبی‌ شیعی، كه‌ بین‌ مردم‌ ایران‌ مقبولیت‌ بسیار داشت، نه‌‌تنها قوم‌ خود، یعنی‌ قزلباش‌ها را جذب‌ نمود، بلكه‌ بخشهای‌ مختلف‌ جامعه‌ را نیز زیر نفوذ خود قرار داد.[ii] ‌‌وی‌ با بهره‌گیری‌ از تشیع، رنگ‌ قبیله‌ای‌ حركت‌ سیاسی‌ خود را ضعیف‌ كرد و به‌ آن‌ شكلی‌ مذهبی‌ داد؛ درنتیجه، زمینهٔ‌ فرهنگی‌ و سیاسی‌ مناسبی‌ برای‌ رشد هرچه‌‌بیشتر نهاد تعلیم‌ و تربیت‌ شیعی‌ و سازمان‌ روحانیت‌ در ایران‌ پدید آمد.

‌‌به‌ تناسب‌ بهره‌ای‌ كه‌ شاه صفوی‌ از شعارهای‌ دینی‌ می‌برد، توقعات‌ اجتماعی‌ نیز بر سلوك‌ دینی‌ او در چارچوب‌ فقه‌ سیاسی‌ شیعه‌ افزایش‌ می‌یافت‌ و این‌ امر حضور عالمان‌ شیعی‌ را در حوزهٔ‌ اقتدار او به‌ یك‌ واقعیت‌ اجتماعی مبدل ساخت؛ این‌درحالی بود كه همزمان، دولت‌ عثمانی‌ اختناق‌ سیاسی‌ گسترده‌ای‌ را بر شیعیان‌ تحمیل‌ می‌كرد. در نتیجه، عالمان‌ و روحانیان‌ شیعه‌ با لحاظ شرایط و نیز مشاهده‌ ضعف‌ موجود در دستگاه‌ صفوی، دعوت‌ شاهان صفوی‌ را پذیرفتند‌ و برای‌ نفوذ و گسترش‌ تعالیم‌ دین‌ دست به كار شدند. درك این وضعیت زمانی آسانتر خواهد بود كه توجه شود تا پیش‌ از صفویه،‌ شیعیان‌ حتی‌ در ایران‌ به‌سختی می‌توانستند هویت‌ خود را حفظ‌ كنند. ‌از‌این‌رو، بااینكه‌ روحانیت‌ شیعه به‌ غاصب‌‌بودن‌ حكومتها قائل بود، اما برای‌ حفظ مصالح‌ شیعیان‌ و ترویج‌ تعالیم‌ مذهب شیعی،‌ با پادشاهان صفوی تاحدودی همكاری می‌كرد.[iii]

علیرغم همهٔ‌ كشمكشهای‌ فراوانی‌ كه‌ میان‌ دو نیروی‌ روحانیت‌ و دربار صفوی‌ حاكم بود، حوزهٔ‌ بزرگ‌ علمی‌ اصفهان در این دوره‌ شكل‌ گرفت. دشمنی‌ بنیادین‌ علما و دربار صفوی‌، گاه نمودهای‌ آشكار نیز‌ می‌یافت؛ چنانكه محقق‌ كركی،‌ معروف‌ به‌ محقق‌ ثانی، كه‌ در زمان‌ خود از نفوذ بسیاری‌ میان‌ مردم‌ برخوردار بود، در این دوره مسموم شد.[iv] بااین‌همه، در مقطع تاریخی تحت سلطه صفویان، حوزه‌های‌ علمیه از‌ رونق‌ بسیاری برخوردار شدند و روحانیت‌ شیعه سامان‌ بسزایی‌ یافت؛ به‌گونه‌ای كه پس‌ از سقوط‌ صفویه‌ و انتقال‌ قدرت‌ به‌ افشاریه، زندیه، قاجاریه‌ و حتی‌ پهلوی‌، هركس‌ به‌ قدرت‌ می‌رسید، ناگزیر بود حریم‌ مذهب‌ و علما را حفظ‌ كند. بااینكه‌ حوزهٔ‌ علمیه‌ پس‌ از صفویه‌ رونق‌ خود را تاحدودزیادی از دست‌ داد و استوانه‌های‌ نستوه‌ روحانیت‌ در خارج‌ از ایران‌ حضور داشتند، اما جهتگیری‌ مردم‌ و حكومتها همچنان از نجف و سامرا نظارت‌ و رهبری‌ می‌شد و روحانیون در این شرایط نیز به‌ رسالت‌ تبلیغی‌ و تربیتی‌ خود عمل‌ می‌كردند. نهضت‌ تنباكو و قیام‌ مشروطه‌ نمونه‌های‌ برجستهٔ‌ این تلاشها هستند.[v]


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.