شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
جنبش سخت افزار آزاد

پس از گذشت چند دهه از جنبشهای آزادی طلبانه نرمافزاری، تأثیرات شگرف این فرهنگ، یكی از مهمترین دگرگونیهای تاریخ كامپیوتر را رقم زده است. فعالشدن انجمنها و اجتماعاتی بزرگ متشكل از هزاران برنامهنویس و متخصص در سراسر دنیا، روی آوردن شركتهای معظم IT به توسعه یا حمایت نرمافزارهای منبعباز، استقبال دولتها از این حركت، و موارد بیشمار دیگر، متحولشدن آینده نرمافزار را به واقعیتی انكارناپذیر تبدیل كردهاست. گرچه هیاهوی شیفتگان، مخالفان، و منتقدان منبعباز و منبع بسته همچنان ادامه دارد، اما همین تقابلات و نقطه نظرات منجر به رسیدن به سطحی از تعامل شده كه اكنون با قاطعیت میتوان این فرهنگ را جزء جدایی ناپذیر این صنعت دانست. در عین حال، پی بردن به اهمیت جایگاه آزادی در حوزه نرمافزار، تأثیرات پیرامونی دیگری را نیز به همراه داشته است. یكی از مهمترین این اثرات، درك و پذیرش واقع بینانهتر فرهنگهای مشابهی است كه در حوزههای دیگر IT پدیدار شده و یا خواهند شد. این است كه وقتی سخن از جنبش آزادی خواهانه دیگری، اینبار در حوزه سختافزار به میان میآید، پرسشها و ابهامات اولیه بیش از آنكه حول انكار یا عدم انكار اصل وجود آن باشد، به اینگونه مضامین نزدیك است كه: چه تشابهات و تضادهایی میان نرمافزار آزاد و سختافزار آزاد وجود خواهد داشت؟ مجوزهای نرمافزاری و سختافزاری چه تفاوتهایی با یكدیگر خواهند داشت؟ و ... . اما جنبش سختافزار آزاد، علیرغم سابقه طولانی خود، نسبتاً مهجور مانده است. صرفنظر از دلایل این موضوع، آگاهی از تحولات به وجودآمده در حوزه سختافزار از این منظر، میتواند فصل جدیدی را در مباحث فرهنگی، اجتماعی و فنی IT رقم بزند. نوشتار حاضر به بررسی علل تاریخی شكلگیری این جنبش، و وضعیت آن تا به امروز میپردازد.
● تاریخچه
در دهه ۱۹۶۰ میلادی، جنبشهای دانشجویی با هدف ایجاد جوامع آزاد، در تكاپو و فعالیت بودند و تقریباً در اوایل دهه هفتاد میلادی، مسجل شده بود كه شبكههای كامپیوتری میتوانند اساس گونه جدیدی از ارتباطات باشند كه باعث تقویت و گسترش جوامع شوند و میتوانند جایگزینی برای انتشار رسانهای متمركز (حتی مطبوعات زیرزمینی) باشند؛ رسانهای برای شركتكنندگان فعال.
با این حال، فناوریهای كامپیوتری موجود نمیتوانست به سادگی برای چنین هدفی مورد استفاده قرار گیرد. نخستین بولتنهای خبری چنین جنبشهایی به مین فرایمهای اهدایی وابسته بودند. منبع كمیاب و پیچیدهای كه از خارج انجمن به آنجا آورده شده بود. جایی كه تقریباً هیچ مهارتی برای اجرا، نگهداری، تعمیر، و توسعه آن وجود نداشت.
در چنین زمانی كمكم ادوات یكپارچه ۱TTL در مقیاسهای كوچك، متوسط، و بزرگ در حال رایجشدن بودند. قطعات ساده و ارزانی كه به آسانی و با استفاده از ابزارهایی نظیر سیمپیچ، كیتهای آماده و تخته مدارهای چاپی دستساز سرهم میشدند. این ادوات كاملاً مناسب افرادی بودند كه با این گونه چیزها سرگرم میشدند. به این ترتیب، سمجها به جان سیمها افتادند و در نهایت، گروه بزرگی از طراحان خودساخته پدیدار شدند. یكی از كسانی كه در آن روزگار با هر دو گروه مرتبط بود، <لی فلسناشتاین> نام داشت. یك طراح الكترونیك و یكی از اعضای جنبش آزادی بیان بركلی، مسئول اولین سیستم بولتن خبری این جنبش بود.
او در آن زمان تحتتأثیر كتابی به نام <ابزارهای یك جامعه> ۲Convivial قرار گرفته بود: <هر شخص از طریق ابزارهایی كه خود، آنها را هدایت میكند و یا ابزارهایی كه ناخواسته او را هدایت میكنند، خود را به جامعه خویش مربوطمیكند. زمانی كه این ابزارها تحت تسلط وی هستند، این خود اوست كه میتواند افكارش را به دنیا القا كند. اما زمانی كه او تحت تسلط این ابزارها قرارگیرد، آنها شكلدهنده انگارههای ذهنی او خواهند شد. ابزارهایConvivial ابزارهایی هستند كه برای كاربران آنها بزرگترین فرصت غنی ساختن محیط را با استفاده از ثمرات ذهن خود فراهم میكنند.>
حركت نبوغآمیز فلسناشتاین این بود كه دریابد چگونه این ایدههای محض میتوانند حلال مشكلات سیستمهای بولتن خبری انجمن باشند؛ كامپیوترهای جدید (در اصل همان ترمینالها) میبایست به صورت گروهی و با استفاده از تواناییهای مشتاقان سمج و خوشذوقی كه در سراسر كشور پراكنده شده بودند، طراحی و ساخته شوند و در هر انجمنی عدهای، از همه جزئیات سیستمهای مورد استفاده آگاهی داشته باشند.
بدینگونه مسئله نگهداری و تعمیر نیز حل میشد. به عبارت دیگر، استفاده از <ابزارهای> Convivial مستلزم این بود كه پروسه طراحی رایانهها بهطور كلی وارونه گردد تا از درون به یك پروسه Convivial تبدیل شود. نخستین تلاش فلسناشتاین برای تحقق این هدف، طراحی ترمینال Tom Swift بود. وی برای این منظور، تا جایی كه میتوانست به توزیع طرحها و الگوهای نموداری این ترمینال پرداخت.
او میگوید: <قابلیت اعتماد سختافزاری یك مسئله بدیهی بود... روش من صرفنظر از این مسئله طراحی یك <وسیله سایبرنتیك> Convivial چندمنظوره به عنوان یك ترمینال /متمركز كننده/ پردازنده بود. به نحوی كه آماتورها به كاركردن با آن تشویق شوند. از نظر تئوری، هرجا كه یكی از ترمینالهای Tom Swift استقرار مییافت، اسباب تأسیس یك باشگاه كامپیوتری را فراهم میكرد. سپس هرگاه یك ترمینال از كار میافتاد، ترمیم یك مسئله محلی محسوب میشد و افراد مجبور نبودند عقاید خود را بر روی یك سیستم مینفریم راهدور قرار دهند.>
دومین تلاش فلسناشتاین نه یك طراحی، كه تأسیس یك سازمان بود؛ باشگاه كامپیوتری Homebrew . این باشگاه كار خود را با پنج نفر آغاز كرد. در اولین گردهمایی، این تعداد به ۳۰ نفر و ظرف یكسال به ۶۰۰ نفر افزایش یافت. هدف باشگاه، ترویج طراحی مشاركتی رایانه Homebrew بود.
طرحها، حتی آنهایی كه به محصولاتی تجاری، مانند اولین رایانه اپل، تبدیل میشدند، با یكدیگر به اشتراك گذاشته شده و تلفیق میشدند و در مورد آنها بحث و تبادلنظر میشد. تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این باشگاه، به خارج از مرزهای ایالات متحده نیز سرایت كرد.
در واقع، صنعت نوپای رایانههای خانگی متشكل از مجموعهای نامنسجم از شركتهای تولیدی كوچك و گروههای مشتاقی (غالباً یك عده خاص) بود كه خالق فرهنگ آزادی در این حوزه بودند.
در این شرایط، شركتهای معظم و قدیمی كامپیوتری زمانی دریافتند كه میتوانند از بازار بالقوه موجود در این حوزه استفاده كنند كه رای تحمیل سیستم موردنظر آنها بسیار دیر شده بود. علیرغم این موضوع، IBM از تلاش برای حضور در این عرصه صرفنظر نكرد. یكی از مدیران وقت IBM در این مورد گفته بود: <بهتر است معماری IBM به یك معماری باز تبدیل شود؛ فراهمكردن اطلاعات و مشخصاتی كه باعث تشویق دیگران به توسعه ویژگیها و برنامههای قابلاجرا بر روی سیستمهای ما گردد.
این رویكرد، صدها فرد و شركت را قادر به توسعه صدها وسیله جانبی سختافزاری میسازد و مردم میتوانند آنها را برای كامپیوتر شخصی IBM خود انتخاب كنند.>
با این حال، كاملاً بدیهی بود كه اعضای باشگاه Homebrew درصدد تحمیل خط مشی خود هستند. فلسناشتاین میگوید: < در سال ۱۹۷۸، IBM پا را از گلیم خود درازتر كرد و با معرفی ۵۱۰۰، محصول عجیب و ناسازگاری كه بیانگر رویكرد IBM بود، ادعا كرد این به من تعلق دارد>. البته آنها مایل نیستند در مورد آنچه كه اتفاق افتاد، توضیح دهند. ولی در سال ۱۹۸۱ آنها با ۵۱۵۰ (یك PC ) بازگشتند و از قوانین ما تبعیت كردند. طبق این قوانین، همه میتوانند به ایفای نقش بپردازند. اما شما باید معماری و كد اجرایی خود را تا آنجا كه ممكن است، همگانی كنید. در عین حال باید افرادی را به نوشتن برنامه و ساختن الحاقات آن تشویق كنید. شما میتوانید بازی كنید. اما باید دیگران را هم در انجامدادن بازی یاری كنید.>
▪ موج دوم
موج اول جنبش سختافزارآزاد در خارج از دانشگاهها به وقوع پیوسته بود. اما موج دوم این جنبش را دانشگاهها برپاكردند كه شامل عدهای از افراد مستقل نیز میشد. در موج اول، موضوع به اشتراك گذاشتن طراحی برمبنای IC های موجود مطرح بود. مستندات اجزای داخلی این ICها، موجود بود. بنابراین مشكلی وجود نداشت. طراحیها همانند طرحهای موجود، عمدتاً دستی بودند. طراحی چیپها از لحاظ منطقی چندان پیچیده نبود، اما تولید آنها به دانش بالا از فیزیك نیمه هادیها نیازداشت كه محدود به مهندسان شركتهای معدود تولیدكننده آنها بود. زیرا آنها دارای تجهیزات تولید اختصاصی خود بودند.
در اواخر دهه هفتاد، این شفافیت به تدریج از میان رفت. ابعاد و پیچیدگی چیپها به شدت افزایش یافت. تولید چیپهای سفارشی از سوی طراحان، نیاز به دانش در تمام سطوح این قطعات داشت كه این امر به طور فزایندهای وضعیت را مشكلتر میكرد.
▪ اكنون به دو چیز نیاز بود: اول متمایز ساختن طراحی فیزیكی چیپ از طراحی منطقی و معماری آن و دوم، استنتاج یكی از دیگری. این صرفاً نه یك مسئله فنی، بلكه یك مشكل اجتماعی بود. این موضوع مستلزم تربیت مهندسانی بود كه بتوانند با شیوه جدید كاركنند. در همین اثنا، انگیزه چارهجویی میان دو نفر كه این مشكل را به وضوح مشاهده میكردند، به وجود آمد.
Carver Mead و Lynne Conway روشی را اختراع كرده بودند كه از دو بخش تشكیل میشد. یك بخش فنی كه شامل كاهش طراحیهای منطقی به منظور سادهسازی نمودارهای ارائه شده همراه با پیادهسازی مستقیم و قابل ارتقای نیمه هادیها بود و یك بخش اجتماعی این بخش بخش اجتماعی. شامل اختراع همان چیزی بود كه اریك ریموند سالها بعد آن را <بازار> نامید. لین كانوی در رسالهای به نام <سرگذشت> MPC در باب چگونگی ایجاد جامعهای بازارگونه، شرایط را مطرح میكرد:
▪ شمول عده زیادی از مردم
▪ اشكال زدایی همزمان
▪ طراحان سیستم باید كاربران آن نیز باشند
▪ پاسخ سریع به نظرات كاربر و عرضه مستمر برطرفكننده اشكالات و بهبودها
▪ اجازه گسترش استانداردها، فراتر از كاربرد معمول
۱- واژه معمولاً به معنای شادكننده و مسرتبخش بهكار میرود كه شاید در اینجا منظور نویسنده كتاب ابزارهایی است كه میتوانند سودمندی خود را از طریق تاثیر عمومی و فراگیر خود در اجتماع نمایان سازند. بهعنوان مثال یك رسانه آزاد میتواند چنین ابزاری تلقی شود.
۲- TTLهاگروه خاصی از مدارهای دیجیتال هستند كه بهطور گسترده در ابزارهای الكترونیكی متنوع مورد استفاده قرار میگیرند.
۳- نرمافزارهای EDA نرمافزارهای خاصی هستند كه برای طراحی قطعات الكترونیكی، مورداستفاده قرارمیگیرند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست