دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مدارا با مخالف و مبارزه با معاند در سیره نبوی

افراد هر جامعه دارای اندیشهها، تفكرات و تمایلات متفاوتی هستند. در ارتباط بین افراد جامعه با حكومت، گروههای موافق و مخالفی وجود دارند كه با برخوردهای متفاوت حكومت روبهرو میشوند. صرفنظر از انگیزه مخالفتها و چرایی آنها، نحوه برخورد حكومت با گروههای مخالف در جوامع قابل بررسی است و از برخوردهای ساده و همراه با ملایمت تا برخورد خشن، ضرب و جرح و به دار كشیدن مخالفان را در طول تاریخ شاهد بودهایم. سؤالی كه مطرح است اینكه مخالفان در نظام سیاسی اسلام، از چه جایگاهی برخوردارند؟ و برخورد حاكمان با مخالفان چگونه باید باشد؟ پاسخ به این سؤالات و این سؤال كه برخورد پیامبر با مخالفان خود چگونه بوده است نوشتار حاضر را موجب گشتهاند.
البته پاسخ مكفی بحث مفصّلی میطلبد، آنچه این مقاله در صدد بررسی آن است تبیین نظری این مسئله در اسلام و نحوه برخورد پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله با مخالفان خود است؛ پیامبری كه آخرین هدایتكننده بشر به سوی سعادت و حامل آخرین پیام رهایی انسان از تاریكیها به سوی روشنایی مطلق است. به مصداق «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌٔ حَسَنَهٌٔ» (احزاب: ۲۱)، با بررسی رفتار پیامبر، درصدد الگوگرفتن از ایشان در رفتارهای اجتماعی و سیاسی در جامعه هستیم.
مدارا: از ریشه «دری ـ درایهٔ»، در لغت، به معنای مجامله و ملاطفت، برخورد مؤدبانه یا چاپلوسانه آمده است.(۱) منظور از «مدارا» در این نوشتار، نوعی برخورد همراه با سعه صدر، گذشت و تحمّل است؛ معادل آنچه امروز از آن به تساهل تعبیر میشود. بعضی به اشتباه، مدارا را با واژه «تولرانس» (Tolerance) غربی یكی میدانند؛ زیرا تولرانس نوعی برخورد همراه با تساهل و كوتاه آمدن از حق خود است كه مورد قبول اسلام نیست.(۲)
البته این تعریف به معنای بیتفاوتی نسبت به عقاید مخالف نیست. به تعبیر دیگر، «مدارا با اعتقادورزان است، نه با اعتقادات.»(۳)
مخالف: در لغت، از ریشه «خَلَفَ»، اسم فاعل باب مفاعله، به معنای ضد و ناسازگار بودن و مغایر بودن با چیزی است،(۴) و در جامعه، به گروهی اطلاق میشود كه با قدرت حاكم و مردم جامعه، هم اعتقاد نیستند و البته اقدامی برخلاف ندارند، مخالفت آنها در مرحله اعتقاد است و به مرحله عمل در اجتماع نمیرسد. به عبارت دیگر، در زندگی اجتماعی موافقت داشته و همه در یك جامعه با قوانین حاكم بر آن، زندگی مسالمتآمیز دارند، اما در نوع تفكر، اندیشه و اعتقادات با هم دارای اختلاف هستند.
معاند: در لغت، از ریشه «عَنَد ـ عنود» اسم فاعل باب مفاعله به معنای سماجت كردن، خیره سری كردن، منحرف گشتن و برگشتن است.(۵) در كنار مخالفان، گروه دیگری هستند كه به مبارزه و اقدامات عملی علیه قدرت حاكم و مردم جامعه روی میآورند و درصدد سست كردن پایههای حكومت اسلامی میباشند. از این عده، به «معاند» تعبیر میشود.
● مدارا با مخالف
جایگاه اصل مدارا در اسلام و سنّت معصومان علیهمالسلام
اسلام مدارا با توده مردم، اعم از مخالف و موافق، را ضروری دانسته، احكام و سیاست اسلامی را بدون تبعیض بین آنان اجرا میكند. تاریخ اسلام هم از صدر و نیز در دوران ۲۵۰ ساله عصر امامت، گواه رحمت و ملایمت اوصیای پیامبر علیهمالسلام ، حتی نسبت به دشمنان و بدخواهان آنان، است. پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله به عنوان سرسلسله این الگو، در مدیریت خود، همواره بر این اصل تأكید میورزید؛(۶) همچنانكه میفرماید: «اَعقلُ الناسِ اَشَدُّهم مداراهًٔ لِلناسِ، وَ اَذلُّ الناسِ مَن اَهانَ النَّاسَ»؛(۷) عاقلترین مردم كسی است كه بیشتر با دیگران مدارا كند، و خوارترین مردم كسی است كه آنان را مورد تحقیر و توهین قرار دهد.
به كارگیری این شیوه موفقیت بیشتری به همراه خواهد داشت، بخصوص برای حاكمان و مدیران جامعه. بدینروی، پیامبر در راستای تحقق اهداف اصلی خود در امر هدایت جامعه، این شیوه را برگزید و اصل رحمت و محبت اساس دعوت ایشان بود و راز موفقیت او در تألیف قلبها، محبت و ملایمت او كه از صد لشكر قویتر است،(۸) تا جایی كه سیرهنویسان در توصیف آن حضرت نگاشتهاند: «پیامبر صلیاللهعلیهوآله دارای قلبی رقیق بود و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود.»(۹)
زراره از امام باقر علیهالسلام نقل كرده كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرمود: «بیگمان، رفق بر چیزی قرار نگرفت، مگر آنكه زینتش بخشید.»(۱۰)
با تكیه بر روایات متعدد از پیامبر، میتوان گفت: از جمله اصول مهم دین اسلام، اصل سمحه و سهله بودن دین اسلام و مخالفت با هرگونه سختگیریهای بیمورد است؛ همچنانكه از پیامبر نقل شده كه فرمود: «من با دین یكتاگرای با گذشت ـ یا آسان ـ مبعوث شدهام و هركس با سنّت من مخالفت ورزد، از من نیست.»(۱۱)
اگرچه در محدوده سمحه و سهله بودن دین، بحثهای فراوانی مطرح است، كه آیا این به معنای گذشتن از اصول دین و كوتاه آمدن در مقابل اقدامات مخالفان است یا نه؟ در پاسخ میتوان گفت: هیچگاه منظور از مدارا نسبت به مخالفان زیر پا گذاشتن اصول دین و تعالیم ضروری آن نیست، بلكه آسانگیری اولاً، در اصل پذیرش دین است كه هیچگونه اجبار و اكراهی در آن نیست؛ ثانیا، در عمل به احكام دین، تا جایی كه اصول آن حفظ شود.
● اقسام مخالفان پیامبر صلیاللهعلیهوآله
در یك تقسیمبندی كلی، میتوان مخالفان پیامبر صلیاللهعلیهوآله را به سه دسته تقسیم نمود:(۱۲)
. كسانی كه منكر خداوند بودند؛ همانند بتپرستان، كفّار و مشركان كه با تكذیب و استهزا مخالفت مینمودند.
. اهل كتاب (یهودیان و مسیحیان) كه با محاجّه و خیانت مخالفت میكردند و قرآن كریم این عده را در كنار مشركان، دشمنترین دشمنان نسبت به مسلمانان معرفی نموده است: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَهًٔ لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَكُواْ.» (مائده: ۸۲)
. منافقانِ به ظاهر مسلمان كه با فتنهانگیزی و سرپیچی از پیامبر، جبهه داخلی علیه ایشان تشكیل داده بودند. برخورد با هردسته ازمخالفان،بستهبهنوعومیزانمخالفت آنان متفاوت بود.
● اصول حاكم بر رفتار پبامبر صلیاللهعلیهوآله در برخورد با مخالفان
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مقابل بتپرستان، كفار و مشركان قریش چارهای جز مدارا نداشت؛ زیرا در ابتدای راه بود و میبایست با مدارا و به آرامی آنها را به سمت دین اسلام بكشاند. اما در برخورد با اهل كتاب و پس از تشكیل حكومت اسلامی در مدینه، هر دو نوع برخورد را داشت؛ یعنی تا آنجا كه ممكن بود با گفتوگو و با عهد و پیمان سعی در زندگی مسالمتآمیز در كنار هم داشت، اما وقتی آنها پا را فراتر نهاده، خیانت میكردند یا نقض پیمانی صورت میگرفت، پیامبر به شدت برخورد مینمود؛ همانند برخورد عملی با قبایل یهودی مدینه.
در برخورد با منافقان، كه با فتنهانگیزی، جبهه داخلی علیه پیامبر را تشكیل داده بودند، سعی پیامبر بر مدارا بود. آن حضرت به دلایل گوناگون سیاسی و اجتماعی با مخالفان با ملایمت و رفق برخورد مینمود، آنگونه كه با عبداللّه بن اُبی برخورد كرد و در جریان فتنهانگیزی وی پس از غزوه «بنیالمصطلق» حاضر به كشتن او، كه سركرده منافقان بود، نشد و در پاسخ به فرزند عبداللّه، كه اجازه قتل پدرش را از پیامبر طلب نمود، فرمودند: «تا هنگامی كه زنده است، مانند یك دوست و رفیق با او به نیكی رفتار میكنیم.»(۱۳) به قول ابنهشام، همین رفتار آن حضرت باعث شد كه عبداللّه بن ابی از آن پس مورد سرزنش و ملامت قوم و قبیله خود قرار گیرد.(۱۴)
اما اگر مخالفت آنها درباره اصول تغییرناپذیر دین یا فتنه انگیزی در میان مسلمانان در مقابله با اساس دین اسلام بود، پیامبر شیوه مدارا را كنار گذاشته، به شدت با آنها برخورد مینمود؛ همانند به آتش كشیدن مسجد «ضرار» كه منافقان به سركردگی ابوعامر به بهانه بیماری و عدم توانایی حضور در مسجد «قبا» و با حربه «مذهب علیه مذهب» تصمیم داشتند به جامعه نوپای مسلمانان ضرر بزنند كه پیامبر به دلایل ذیل آن را به آتش كشید: زیان رساندن به مسلمانان، تقویتكفر،ایجادتفرقهمیانمؤمنانوپایگاهیبرایمحاربان.(۱۵)
پس از بررسی سیره نبوی، میتوان اصول ذیل را در رفتارهای آن حضرت یافت:
. رفتار عادلانه با مخالفان در فرمانها (دستورات)، برخورد با دشمن در جنگ و قتال و مانند آن؛
. گفتوگو با مخالفان از راههای گوناگون صورت میگرفت، یا با تماس فردی پیامبر با مردم، یا با حضور در میان قبایل، گاه با پذیرفتن وفدها و هیأتهای اعزامی از قبایل و یا با اعزام مبلّغ به قبایل و نیز مكاتبه و ارسال نامه به حكومتهای دیگر این گفتوگو و ارتباط صورت میپذیرفت.
. قانونمداری در برخورد با مخالفان (و موافقان) و پایبندی به عهدها و پیمانها؛
. برخورداری از شیوه سمحه و سهله (مدارا) كه برخورداری از این شیوه مزایای بیشماری برای حاكم اسلامی (و جامعه اسلامی) در پی خواهدداشت؛ ازجمله ایجاد فضای مناسب برای برخورد اندیشهها و ترقّی و تكامل آنها، جلوگیری از توسّل به زور و سختگیری و تحمیل عقیده و مهمتر از همه، حفظ وحدتجامعهكهموجبات رشد جامعه را فراهم میسازد.(۱۶)
برتراند راسل در مورد تساهل در میان مسلمانان، اظهار میدارد: «بعضی از صفات برگزیده كه امروز بر حسب عادت، آنها را جزو عادات حسنه بخصوص عیسویان میشماریم، پیش از این، در مشرق زمین بیشتر مستحسن شمرده میشدند و به آنها عمل میكردند تا در مغرب زمین. تساهل و تسامح در اوایل ظهور اسلام، به ویژه حكومت اسلامی در مدینه و برخورد مسلمانان با مسیحیان كه كافر و مرتد تلقّی میشدند، بسیار جوانمردانهتر از رفتار امپراطوران بیزانس نسبت به عیسویان بود؛ زیرا پیامبر اسلام نه تشكیلات انگیزاسیون (تفتیش عقاید) اروپا را به وجود آوردند و نه سیاهچالههای آن را كه در قرون وسطا رایج بودند.(۱۷)
● نمونههای مدارا در سیره نبوی
عصر نبوی عصر تأسیس نظام اسلامی و تكوین اعتقادات اسلامی در میان مردم بود. به همین دلیل، رفتارهای پیامبر بیشتر همراه با مدارا بودند تا مردم بتوانند اصل دین را در جامعه بپذیرند. بدین روی، مخالفتها، استهزاها و تمسخرها و حتی مخالفتهای عملی بعضا با گذشت پیامبر همراه بودند. اما چون اقدامات عملی مخالفان از حد میگذشت و پیامبر چارهای جز مبارزه عملی نداشت، از مدارا دست میكشید. بیشترین تحمّل و مدارای پیامبر با منافقان مدینه بود؛ چرا كه برخورد شدید با آنها خطری علیه اصل اسلام به شمار میآمد.
● نمونههایی از دریای بیكران رفتار همراه با مدارای پیامبر:
. عبداللّه بن ابیّ، رئیس منافقان مدینه بود كه علیرغم اقدامات و خیانتهایش در مراحل گوناگون، پیامبر علیه او اقدامی نكرد. او در مدینه از جایگاهی بالا برخوردار بود و پیامبر با او مدارا میكرد. پس از غروه «بنیالمصطلق»، به دنبال برخی مسائل، او گفت: «لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَهِٔ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ» (منافقین: ۸) كنایه از اینكه پس از برگشت به مدینه، پیامبر را از آنجا بیرون میكند. این خبر به پیامبر رسید و اصحاب خواستار برخورد شدید با او شدند، تا جایی كه مسئله قتل او شایع گردید. پسرش از پیامبر خواست: اگر چنین است، او خود عامل این حكم باشد تا مبادا او بخواهد قاتل پدرش را بكشد و دستش به خون مسلمانی آغشته شود. اما پیامبر در پاسخ او فرمود: چنین حكمی مطرح نیست.(۱۸)
پینوشتها
ـ آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۹، ص ۱۹۶.
ـ حسین عبدالمحمدی، تساهل و تسامح از دیدگاه قرآن و عترت علیهمالسلام ، قم، ظفر، ۱۳۸۱، ص ۱۵.
ـ عبدالكریم سروش، مدارا و مدیریت، تهران، صراط، ۱۳۷۶، ص ۳۱۰.
و۵ـ آذرتاش آذرنوش، پیشین ص ۱۷۹ / ص ۴۶۳.
ـ غلامرضا نوعی، مدارا با مخالفان در قرآن و سنّت، رشت، كتاب مبین، ۱۳۷۹، ص ۹۸.
ـ همان، ص ۹۸ به نقل از: شیخ عباس قمی، سفینهٔالبحار، ج ۱۰، ص ۴۴۱.
ـ مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۶۹.
۷ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۹۴ / دیلمی، ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۱۱۵.
ـ محمد بن یعقوب كلینی، اصول كافی، چ چهارم، تهران، الاسلامیه، ۱۳۶۴، ج ۲، ص ۱۱۹.
ـ خیب بغدادی، تاریخ بغداد، مصر، مكتبهٔالخانجی، ج ۷، ص ۲۰۹.
۰ـ غلامرضا نوعی، پیشین، ص ۲۳.
۱ـ ان هشام، زندگانی محمد صلیاللهعلیهوآله پیامبر اسلام، ترجمه سید هاشم رسولی، تهران، كتابچی، ج دوم، ص ۱۹۸.
۲ـ همان، ص ۱۹۹.
۳ـ غلامرضا نوعی، پیشین، ص ۱۰۱.
۴ـ همان، ص ۵۴ / حسین عبدالمحمدی، پیشین، ص ۱۵۳.
۵ـ غلامرضا نوعی، پیشین، ص ۸۳.
۶ـ ابن هشام، سیره، تحقیق مصطفی سقا و دیگران، چ دوم، مصر، حلبی، ۱۳۷۵ ق، ج ۲، ص ۳۷۲ / عباس محمود العقاد، عبقریه محمّد، بیروت، المطبعهٔ العصریه، ۱۴۲۱ ق، ص ۸۵ / سیدعلی كمالی، خاتمالنبیین، تهران، اسوه، ۱۳۷۲، ص ۹۴، به نقل از: ابن اثیر، اسدالغابه، ص ۱۹۷.
۷ـ محمد قوام وشنوی، حیاهٔالنبی و سیرته، قم، مؤلف، ۱۴۱۲ ق، ص ۳۲۱.
۰ـ۲۲ـ محمد قوام وشنوی، پیشین، ص ۳۲۶.
۳و۲۴ـ همان، ص ۳۲۷ / ص ۳۲۸.
۵ـ سیدعلی كمالی، پیشین، ص ۱۰۷ / شرفالدین محمدبن عبدالله بن عمر، خلاصه سیرت رسولاللّه، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸، ص ۱۶۱.
۶الی ۳۴ـ سید علی كمالی، پیشین، ص ۹۵ / همان/ ص ۹۶/ ص ۹۶/ ص ۹۸/ ص ۹۹/ ص ۹۹/ ص ۱۱۰/ ص ۱۰۵.
۵و۳۶ـ جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، چ چهارم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴، ص ۲۶۳ / ص ۳۱۷.
۷ـ سیدعلی كمال، پیشین، ص ۱۰۴.
۸ـ غلامرضا نوعی، پیشین، ص ۱۰۰ به نقل از: میرزا حسین نوری، مستدركالوسائل، قم،اسماعیلیان،۱۳۸۲ق، ج۳، ص ۲۱۶.
۹ـ حسین عبدالمحمدی، پیشین، ص ۴۷.
۰ـ همان، ص ۸۶، به نقل از: محمدبن یعقوب كلینی، فروع كافی، ج ۱، ص ۳۴۲.
۱و۴۲ـ حسین عبدالمحمدی، پیشین، ص ۸۰ / ص ۱۱۳.
۳ـ حسین عبدالمحمدی، پیشین، ص ۲۸، به نقل از: شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج ۲۸، باب ۱، ص ۳۰۱، روایت ۳۴۸۳۵.
۴ـ ابن هشام، پیشین، ج ۲، ص ۶۳۵ / واقدی، المغازی، قم، مكتبالاعلام الاسلامی، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۱۷۴.
۵ـ ابهشام، پیشین، ج۲، ص ۶۳۶/ واقدی،پیشین،ج۱،ص۱۷۴.
۶ـ مصطفی صادقی، پیامبر و یهود حجاز، قم، بوستان كتاب، ۱۳۸۲، ص ۲۴۰ به نقل از: الروض الانف، ج ۷، ص ۵۳۲.
۷ـ ابن هشام، پیشین، ج ۲، ۳۶۲.
۸ـ جعفر مرتضی، الصحیح من سیرهٔالنبی، چ چهارم، بیروت، دارالسیره، ۱۴۱۹ ق، ج ۶، ص ۳۵ / ابن هشام، پیشین، ج ۲، ص ۵۱ / واقدی، پیشین، ج۱،ص ۱۸۴/ جعفرسبحانی،پیشین،ص۲۸.
۹ـ ابن هشام، پیشین، ج ۲، ص ۲۷۴ و ۲۷۵ / واقدی، پیشین، ج ۱، ص ۳۹۲ / جعفر سبحانی، پیشین، ج ۲، ص ۱۵۹.
۰ـ مصطفی صادقی، پیشین، ص ۲۶۰.
۱ـ همان، ص ۲۶۱ / واقدی، پیشین، ج ۲، ص ۶۷۷.
۲ـ برگرفته از: مصطفی صادقی، پیشین، ص ۲۶۳.
۳ـ۵۷ـ محمدتقی لسانالملك سپهر، ناسخالتواریخ، تهران، اساطیر،۱۳۸۰، ص۸۰۲/ ص۹۴۱/ ص۹۴۴/ ص ۹۵۶/ ص ۱۰۸۵.
۸و۵۹ـ جعفر سبحانی، پیشین، ج ۲، ص ۳۳۱ / ص ۲۸۷.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست