چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
دستپخت مخصوص رفقای خوب
در سالهای ابتدایی دهه هفتاد، مجموعه ای به روی آنتن رفت که در ابتدا آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. اما این مجموعه (صندوق پست) از آن هنگام که پای یک عروسک تازه و بامزه به میان آمد چشم های بسیاری را به سوی خود خیره کرد; عروسکی که نه تنها برای کودکان که مخاطب اصلی آن برنامه بودند جذاب بود، بلکه این قدرت را داشت که بزرگترها را نیز پای تلویزیون ها میخکوب کند.
در شرایطی که تا آن زمان غالب عروسک های تلویزیونی، شخصیت هایی تخت و ظاهری به شدت مثبت داشتند تا به عنوان الگویی مناسب برای کودکان و نوجوانان معرفی گردند،کلاه قرمزی با شیطنت ها، خراب کاری ها و البته ندانم کاری هایش به محبوب ترین چهره سینما و تلویزیون ایران تبدیل شد تا چندی بعد تصویرش به همراه "پسرخاله" بر سر در سینماها نقش بندد و صف های طویل در برابر سینماهای نمایش دهنده اش تشکیل شود.
شاید بتوان بزرگترین علت محبوبیت این عروسک را در تناسب میان چهره، حرکات و صدای عروسک جستجو کرد. به این معنا که هنر مرضیه محبوب و دنیا فنی زاده در خلق عروسک و عروسک گردانی وقتی با صدای منحصربفرد و شیطنتآمیز حمید جبلی همراه شد،آنگاه این شخصیت هویتی انسانی پیدا کرد که دیگر کسی با آن احساس غریبگی نمی کرد. همه آن را به چشم بچه بازیگوشی می دیدند که به هیچ صراطی مستقیم نیست و دوست دارد از همه چیز سر در بیاورد. این اتفاق درباره "پسرخاله" هم به گونه ای دیگر رخ داد تا این دو مکمل های خوبی برای یکدیگر باشند.
با این حال نمی توان از نقش پررنگ ایرج طهماسب به عنوان کارگردان و شکل دهنده اصلی این گروه بی تفاوت گذشت. طهماسب که در دو کار موفق سینما و تلویزیون (شهر موشها و گربه آوازه خوان) سابقه همکاری داشت،با شناخت بالا و هوش سرشار خود آنقدر دست جبلی را در ایده پردازی و خلق موقعیت های کمیک باز گذاشت تا آنچنان این همکاری دوجانبه برای ایشان خوشایند باشد که اینک در آستانه خلق رکورد بی نظیر دو دهه همراهی مشترک این دو هستیم.
علاوه بر این طهماسب با چهره مثبت و دوست داشتنی و نفوذ کلام عمیق خود موفق شد نقش دشوار "مجری" را که می توانست به واسطه ماهیتش، به پاشنه آشیل کار تبدیل شود را به بهترین شکل ممکن ایفا کرده تا تبدیل به یکی از نقاط قوت اثر شود.
در نوروز امسال کلاه قرمزی و پسرخاله باز هم مهمان خانه هایمان بوند تا بار دیگر ثابت شود که همچنان ستاره هایی بی رقیب در دنیای کم ستاره سینمای کودک محسوب می شوند. گرچه اضافه شدن عروسک هایی چون "پسر عمه زا" و "فامیل دور" تنوع موضوعات پرداختی را افزایش داده بود اما به واسطه یادآوری تصاویر دلپذیر از خاطرات گذشته، باز هم این کلاه قرمزی و پسرخاله بودند که بیش از همه جلب توجه می کردند. در چنین شرایطی اکثر مخاطبان پر و پاقرص این برنامه نوروزی را همان کودکان دیروز و پدران امروز تشکیل می دادند. پدرانی که گاه از بی اعتنایی کودکان خردسالشان به این برنامه شگفت زده می شدند.
در آستانه دهه جدید،ضرورت بازشناسی مخاطب کودک و نوجوان و ایجاد تحولات ساختاری در روند برنامه سازی برای این نسل ضروری به نظر می رسد. کلاه قرمزی و دوستانش هم اگر می خواهند همچنان در صدر نشینند و قدر ببینند باید خود را با روزگار نو تطبیق دهند و این را باور کنند که توجه به علایق و سلایق کودک امروز است که سینمای کودک را شکل بخشیده و آن را شکوفاتر و پویاتر از هر زمانی جلوه گر می سازد.
نویسنده : فرهاد خالدار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست