سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

رویایی با من یا بدون من


رویایی با من یا بدون من

اینجا بدون من ساخته بهرام توکلی اقتباسی آزاد از نمایشنامه باغ وحش شیشه ای نوشته تنسی ویلیامز است که به صورت پسندیده ای در تیتراژ فیلم به آن اشاره می شود

اقتباس واژگانی است که ریشه عربی دارد قَبَس به معنای روشنایی کوچکی در شب های بیابان است که کاروانی را به آبادی راهنمایی می کرده و یا پاره آتشی که از همسایه ای عاریت گرفته شده تا با آن، آتش خانه خود را برافروخته و از آن استفاده نمایند. شاید بتوان بینامتنیت (intertextuality) با ریشه text (بافته) را معادل اقتباس قرار داد. و به آن معنی است که بافنده ای از تار و پود بافته های دیگران در بافته های خود استفاده نماید. بدین ترتیب هیچ آتش جدیدی بر افروخته نخواهد شد مگر آن که پاره آتشی به عاریت گرفته شود و هیچ بافته ای بافته نخواهد شد مگر آن که تار و پودی از قبل فراهم نیامده باشد. در هر صورت آن پاره آتش یا آن تار و پود، دیگر جزیی جدایی ناپذیر از اثر جدید است.

"اینجا بدون من" ساخته بهرام توکلی اقتباسی آزاد از نمایشنامه "باغ وحش شیشه ای "نوشته تنسی ویلیامز است که به صورت پسندیده ای در تیتراژ فیلم به آن اشاره می شود.

اقتباس کننده با انگیزه هایی مانند علاقه و دغدغه های شخصی، زمینه های مشابه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی فرهنگی با زمینه های اصل اثر یا فقدان آثار قابل ملاحظه ی داخلی، به اقتباس از آثار خارجی روی آورده و اثر جدیدی می آفریند.

اگر چه این فیلم از لحاظ موضوع، شخصیت پردازی و بسیاری از دیالو گ ها و فضاها، اقتباسی از اثر اصلی است اما در اهداف و نتیجه گیری، فیلم کاملا در سویه مخالف نمایشنامه قرار دارد.

فیلمساز در تبدیل فضای رویدادها از یک مکان امریکایی به ایرانی مانند معماری خانه و همچنین دیالوگ ها و پردازش سه شخصیت مادر (فاطمه معتمد آریا)،احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) موفق عمل می کند. بسیاری از کلمات و جملات که یا معادل معنایی یا در جامعه ما موضوعیت ندارد و یا قابل عبور از ممیزی نیست، حذف شده که قابل درک است اما در مورد شخصیت کلیدی رضا (پارسا پیروز فر) آگاهانه تغییراتی به وجود آورده که فیلم و نمایشنامه را رو در روی هم قرار می دهد.

با نگاهی به زندگینامه تنسی ویلیامز در خواهیم یافت شخصیت های حاضر و غایب در نمایشنامه، بازتاب زندگی واقعی وی می باشد زندگی پر درد و رنج و فقر او، خانواده اش و بسیاری از امریکایی های هم عصر وی (سالهای جنگ جهانی اول و دوم ورکود بزرگ اقتصادی امریکا) باعث شده تئاتر او از جمله "باغ وحش شیشه ای" تئاتر یاس و نا امیدی نام گیرد و با نوعی خشونت و تراژدی پایان پذیرد.

"اینجا بدون من" را می توان به دو بخش تقسیم نمود در بخش اول توکلی حتی از ویلیامز پیشی می گیرد، احسان شخصیت اصلی که راوی فیلم است، علاوه بر فرار از واقعیت مطرح شده در نمایشنامه، پیشنهاد مرگ خود خواسته را نیز عنوان می کند که حاصل یاس و نا امیدی مطلق است اما در بخش دوم به کمک رضا چه در خیال و رویا و چه در واقعیت مسیری مخالف را پیش گرفته و امید را به درون فیلم دمیده است.

فیلم تمام شده و سالن سینما روشن می شود تماشاگران سالن را ترک می کنند احسان اکنون تنها بر صندلی نشسته است /.../ او تنها بر صندلی کهنه چوبی در گوشه ای از حیاط نشسته است آرزوهای کوچک اما دست نیافتنی مادر و خواهر برآورده شده است. برش این دو بخش از سیاهی و نا امیدی به آرزوهای برآورده شده غیر منطقی به نظر می رسد.اما چند نما و جملاتی کوتاه در میان این برش قرار گرفته که معنای زیبای گذر از تاریکی به روشنایی را در بر دارد و این ارتباط را برقرار می کند معنایی به بزرگی اندیشه، هنر و سینما.

سالن تاریک است، احسان که آرزوی نویسنده شدن را دارد در سالن سینما تنهاست،بخش اول فیلم تمام شده، پروژکتور سینما پرده را روشن نگاه داشته دوربین چشم احسان به پرده سفید روشن زوم می شود اکنون او فیلم خود را می سازد، بخش دوم فیلم شروع می شود و احسان تنها بر صندلی کهنه در گوشه ای از حیاط نشسته است.

زهره نبی زاده

کارشناس ارشد سینما