یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

بدأ


بدأ

تقدیر محتوم و قطعی که به هیچ وجه قابل تغییر نیست

● مقدمه :

آیا تقدیر الهی در مورد بندگانش قابل تغییر است‏ یا نه ؟ ما مسلمان ها به بداء عقیده داریم بداء یعنی تغییر پیدا کردن تقدیر الهی

مقاله حاضر به بررسی این مطلب پرداخته است.

تقدیر الهی درباره انسان بر دو نوع است :

۱) تقدیر محتوم و قطعی که به هیچ وجه قابل تغییر نیست.

۲) تقدیر معلق و مشروط که با فقدان برخی شرایط ، دگرگون می ‏شود و تقدیر دیگر جایگزین آن می ‏گردد.

با توجه به اصل مسلم فوق ، یادآور می ‏شویم که اعتقاد به «بداء» یکی از عقاید اصیل اسلامی است که همه فرق اسلامی اجمالا به آن اعتقاد دارند ، هر چند برخی از آنان از به کار بردن لفظ «بداء» خودداری می‏ کنند. و این استیحاش از استعمال لفظ بداء نیز ضرری به قضیه نمی ‏زند ، چه مقصود، تبیین محتوی است نه اسم.

▪ حقیقت بداء بر دو اصل استوار است :

الف) خداوند دارای قدرت و سلطه مطلقه بر هستی است و هر زمان خواست می ‏تواند تقدیری را جایگزین تقدیر دیگر سازد ، در حالی که به هر دو نوع تقدیر، علم قبلی داشته، و هیچگونه تغییری نیز در علم وی راه نخواهد یافت. زیرا تقدیر نخست چنان نیست که قدرت خدا را محدود ساخته و توانایی دگرگون کردن آن را از او سلب کند. خداوند متعال بر خلاف عقیده یهود که می ‏گفتند : (ید الله مغلولة) قــدرت گسترده دارد و به تعبیر قرآن دست او باز است. (بل یداه مبسوطتان)

به دیگر سخن ، خلاقیت و آفرینش گری و اعمال قدرت از جانب خداوند، استمرار داشته و به حکم (کل یوم هو فی شان) وی از امر آفرینش فارغ نگشته و کار آفرینشگری همچنین ادامه دارد.

امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «قالت الیهود ید الله مغلولة ...» می‏ فرماید :

یهود می ‏گویند خدا از امر آفرینش فارغ شده ، کم و زیاد (در رزق و عمر و غیره) راه ندارد. خداوند در تکذیب آنان چنین فرمود : «غلت ایدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء» دستشان بسته باد و به گفتار ناهنجار خود از رحمت‏ خدا دور باشند ! بلکه قدرت او گسترده است ، هر گونه بخواهد انفاق می‏کند. سپس می ‏افزاید :

الم تسمع قول الله عز وجل «یمحوا لله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب» آیا سخن خدا را نشنیده ‏ای که می‏ فرماید:

خدا آنچه را بخواهد محو کرده و ثابت می ‏دارد و نزد خداست ام الکتاب (لوح محفوظ)

نتیجه اینکه : عقیده اسلامی بر اساس قدرت گسترده ، سلطه مطلقه و دوام و استمرار خلاقیت ‏خداوند استوار است و خداوند می ‏تواند هر زمان بخواهد در مقدرات انسان ، از عمر و روزی و غیره ، تحول ایجاد کرده و مقدری را جایگزین مقدر قبلی نماید و هر دو تقدیر قبلا در ام الکتاب به ثبت رسیده است.

ب) اعمال قدرت و سلطه از سوی خداوند و اقدام وی به جایگزین کردن تقدیری جای تقدیر دیگر ، بدون حکمت و مصلحت انجام نمی ‏گیرد و بخشی از قضیه، در گرو اعمال خود انسان است که از طریق اختیار و برگزیدن و زندگی شایسته یا ناشایسته ، زمینه دگرگونی سرنوشت‏ خویش را فراهم سازد.

فرض کنیم انسانی، خدای ناکرده، حقوق والدین و بستگان خود را مراعات نمی ‏کند. طبعا این عمل ناشایست او در سرنوشت او تاثیر ناخوشایندی خواهد داشت. حال اگر در نیمه زندگی از کرده خود نادم گشته و از آن پس به وظایف خود در این باره اهتمام ورزد ، در این صورت زمینه دگرگونی سرنوشت ‏خود را فراهم کرده و مشمول آیه «یمحوا الله ما یشاء و یثبت» خواهد گشت.

این مطلب در عکس قضیه نیز حاکم است.

آیات و روایات در این مورد بسیار است که برخی را یادآور می ‏شویم :

۱) «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» (رعد / ۱۱)

خدا وضع هیچ قومی را (از آسایش به سختی) دگرگون نمی ‏سازد مگر اینکه آنان خود وضع خویش را دگرگون سازند.

۲) «و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذنا هم بما کانوا یکسبون» (اعراف / ۹۶)

اگر ساکنان آبادی ها ایمان آورده و پرهیزگار می ‏شدند ما برکات آسمانها و زمین را به روی آنان می ‏گشودیم، ولی (چه سود ؟ که) آنان دین خدا را تکذیب کردند و ما هم آنان را به کیفر اعمالشان عذاب کردیم.

۳) سیوطی در تفسیر خود آورده است که :

امیر مؤمنان علی علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره تفسیر آیه (یمحوا الله ما یشاء) سؤال کرد ، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ چنین فرمود : من دیدگان تو و امتم را با تفسیر این آیه روشن می ‏کنم. صدقه در راه خدا، نیکی به پدر و مادر و انجام کارهای نیک ، بدبختی را به خوشبختی دگرگون ساخته، مایه افزایش عمر می ‏گردد و از مرگ های بد جلوگیری می ‏کند.

۴) امام باقر علیه السلام می ‏فرماید :

صله رحم ، اعمال را پاکیزه و اموال را با برکت می ‏سازد. همچنین بلا را دفع و حساب را آسان می ‏گرداند و اجل (معلق) را عقب می ‏اندازد.

با توجه به این دو اصل روشن می ‏شود که اعتقاد به بداء یک عقیده مسلم اسلامی است که صرفنظر از تعبیر و اصطلاح خاص بداء، تمامی مذاهب و فرق اسلامی به مفهوم آن اعتقاد دارند.

در خاتمه، برای آگاهی از اینکه چرا از این عقیده اسلامی با جمله «بدا الله‏» تعبیر شده است ، دو نکته را متذکر می ‏شویم :

الف) در به کارگیری این کلمه ، از پیامبر گرامی پیروی شده است.

بخاری در صحیح خود نقل می ‏کند که آن حضرت درباره سه نفر که مبتلا به بیماری پیسی ، کری و نابینایی شده بودند ، فرمود :

«بدالله عز وجل ان یبتلیهم‏» آنگاه سرگذشت آنان را از آنــجا تا پایان مشروحاً بیان داشت و نشان داد که چگونه خداوند بر اثر کفران نعمت دو نفر از آنان سلامتی اولیه را از ایشان گرفته و گرفتار امراض پیشینیانشان ساخت

ب) این نوع اســتعمالات از بــاب مشاکله و سخن گفتن به لسان قوم است. در عرف معمول است که وقتی فردی تصمیمش تغییر می‏ کند می‏ گویند : «بدالی‏» برای من بدا رخ داد.

پیشوایان دین نیز ، از باب تکلم به لسان قوم و تفهیم مطلب به مخاطبین ، این تعبیر را درباره خدای متعال به کار برده ‏اند.

در همین زمینه در خور ذکر است که در قرآن، کرارا به ذات اقدس الهی صفاتی چون مکر و کید و خدعه و نسیان نسبت داده شده است. در حالی که مسلماً ساحت الهی از ارتکاب این گونه امور (به مفهوم و شکل رایج آنها در میان انسان ها) منزه است. با این وصف در قرآن به ذات اقدس الهی صفت مکر و کید و خدعه و نسیان نسبت داده شده است :

▪ «یکیدون کیدا و اکید کیدا» (طارق / ۱۵-۱۶)

▪ «و مکروا مکرا و مکرنا مکرا» (نمل / ۵۰)

▪ «ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم» (نساء / ۱۴۲)

▪ «نسوا الله فنسیهم» (توبه / ۶۷)

به هر روی ، محققین شیعه درباره استعمال لفظ بداء، با توجه به امتناع دگرگونی در علم خدا تحقیقات بلندی دارند که مجال ذکر آنها در این مختصر نیست و ما طالبان تفصیل را به کتب یاد شده در زیر ارجاع می ‏دهیم.

منشور عقاید امامیه صفحه ۲۳۵ ، استاد جعفر سبحانی