شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

داستان نویسی و واقع گرایی


داستان نویسی و واقع گرایی

اگر به نوشتن داستان علاقه مندید اما نمی دانید از کجا و چگونه این کار را شروع و چگونه با مخاطب خود ارتباط برقرار کنید یا قالب های مناسب را نمی شناسید, این مقاله می تواند در برداشتن اولین گام ها به شما کمک کند

اگر به نوشتن داستان علاقه‌مندید اما نمی‌دانید از کجا و چگونه این کار را شروع و چگونه با مخاطب خود ارتباط برقرار کنید یا قالب‌های مناسب را نمی‌شناسید، این مقاله می‌تواند در برداشتن اولین گام‌ها به شما کمک کند. نکته اصلی این است: نویسنده واقعی می‌داند چه چیز را چگونه و برای که بنویسد.

گام نخست این است که خود و اندیشه‌هایتان را باور کنید. بزرگ‌ترین سرمایه، شور و اشتیاق شما برای نوشتن است. پس خوب ببینید، خوب گوش کنید و با دقت دریافت‌های حسی خود را با تجربیات و دانش گذشته ترکیب کنید.

هر چه بیشتر بخوانید و بدانید، گنجینه وسیع‌تری از واژگان را در اختیار خواهید داشت که در وقت لزوم، روی کاغذ شما حاضر می‌شوند و شما را در بیان مفاهیم یاری می‌دهند. میزان تسلط شما به موضوعی که قصد عنوان کردنش را دارید، ضامن موفقیت‌تان خواهد بود. بنابراین فهرستی از آگاهی‌هایی که قصد دارید منتقل شوند، تهیه کنید.

در نظر داشته باشید که یکی از دو رکن اصلی در حیطه داستا‌ن‌نویسی، «مخاطب» است. اینکه مخاطب شما در چه گروه سنی و سطح اجتماعی قرار گرفته، چه پیش‌زمینه‌هایی از موضوع شما دارد، دارای چه سطحی از استدلال و تحلیلگری است به شناخت مخاطب کمک می‌کند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که ارتباط شما را امکان‌پذیر می‌سازد و همچنین تا حد زیادی در تعیین شخصیت‌ها، محیط، حتی رنگ و میزان روشنایی تصاویر، نوع گویش و واژه‌هایی که به‌کار می‌برید و پیچیدگی جملات شما را یاری می‌دهد. پس مخاطب خود را معلوم کرده و با توجه به این نکته قالب داستان‌تان را انتخاب کنید.

قالب داستانی طرحی کلی است که خط سیر شما را معین می‌کند و به‌نحوی وابسته به گروه مخاطب و ذوق و سلیقه خود شماست. متداول‌ترین و رایج‌ترین قالب رمان‌نویسی «واقع‌گرایی» است که تحت عنوان مکتب رئالیسم مطرح می‌شود و در آغاز قرن ۱۹میلادی در اعتراض به رمانتیسم، اولین‌بار توسط بالزاک در «کمدی انسانی» و گوستاو فلوبر در شاهکارش «مادام بوواری» مطرح شد. این مکتب ادبی به‌دلیل ویژگی‌های خاص در بین مردم جهان همچنان طرفداران خود را حفظ کرده است.

رئالیسم در هنر و ادبیات، هم یک شیوه و هم یک دیدگاه کلی است. هدفش مشاهده دقیق واقعیت‌های زندگی، تشخیص درست علت رویدادها و تشریح و تجسم آنهاست بنابراین رئالیسم یک مکتب واقع‌گراست و مهم‌ترین ویژگی آن همین واقع‌گرایی است. از این‌رو، رمان‌‌نویسی که در این مکتب قلم می‌زند باید شناخت درستی از محیط اطراف خود داشته باشد. قهرمان خود را – که عموما از اقشار معمولی و پایین اجتماع است- در مسیر وقایع معمول جامعه انتخاب می‌کند و بدون هرگونه اعمال نظری، وقایع روزمره زندگی‌اش را با درج جزئیات و حقایق آن ثبت می‌کند. به این ترتیب،

در واقع به داستان اجازه می‌دهد تا «خود را نقل کند». تصاویر روشن و بیان حقیقی احساسات و عواطف افراد، ارتباط سریع خواننده را امکان‌پذیر می‌سازد و به او اجازه می‌دهد به سهولت در محیط داستان قرار گیرد و وقایع را به‌نوعی تجربه کند. هرچند آثار رئالیستی در اصول با یکدیگر مشترک هستند اما در نحوه به‌کارگیری این واقع‌نمایی با هم تفاوت دارند. از آنجا که هر جامعه‌ای واقعیت‌های مخصوص به خود را دارد، بهترین الگوهای واقع‌گرا را باید در آثار نویسندگان همان جامعه جست‌و‌جو کرد.

خوب است بدانید همزمان با ترجمه آثار ادبی جهان در دوره مشروطه، نویسندگان ما با مکاتب ادبی آشنا شدند و با توجه به شرایط حاکم بر جامعه رئالیسم به‌زودی طرفداران خود را در بین نویسندگان و مخاطبان ایرانی پیدا کرد.

نخستین این آثار واقع‌گرا، رمان اجتماعی «تهران مخوف» (۱۳.۴) نوشته «مرتضی مشفق‌کاظمی» بود. از دیگر رمان‌های واقع‌گرایی که می‌تواند شما را با رئالیسم در ایران آشنا سازد: «حاجی‌آقا» (۱۳۲۷) اثر «صادق هدایت»، «چشم‌هایش» (۱۳۳۱) نوشته «بزرگ علوی»، «مدیر مدرسه» (۱۳۳۷) از «جلال آل‌احمد»، «سووشون» (۱۳۳۸) اثر «سیمین دانشور»، «شوهر آهو خانم» (۱۳۴۰) تالیف «علی‌محمد افغانی»، «توپ» (۱۳۴۸) نوشته «غلامحسین ساعدی»، «غریبه‌ها» (۱۳۵۲) از «احمد محمود»، «دل کور» (۱۳۵۲) اثر «اسماعیل فصیح» رمان‌های «جای خالی سلوچ» و «کلیدر» (۱۳۵۷) نوشته «محمود دولت‌آبادی» را می‌توان نام برد. با این حال فراموش نکنید که شما خالق داستان‌تان هستید و می‌توانید با نگاه خود دریچه‌ای تازه را روی مخاطبان‌تان باز کنید. نویسنده‌ای که با زبان خود سخن می‌گوید و به دور از تقلید، اثرش را با خلاقیت و نوآوری خلق می‌کند به موفقیت نزدیک‌تر خواهد بود.

ایجاد ارتباط، رکن سومی است که با همدلی و همزبانی حاصل می‌شود. انتخاب لغات ساده، قابل‌فهم و رایج، به‌کارگیری لغات در زمان و مکان مناسب، کوتاهی جملات، اجتناب از مبالغه، تعاریف و عناوین کاذب تنوع در نوشتن این ارتباط را به شکل مناسبی برقرار می‌سازد. داستان شما باید مواج و دارای هیجان باشد تا خواننده را به‌دنبال کردن مطالب برانگیزد.

توجه داشته باشید که نوشتن، دشوارتر از حرف زدن است. ویرایش مکرر و تجدیدنظر به‌خصوص در توالی منطقی مطالب باعث شکوفایی و زیبایی بیشتر داستان می‌شود. مهم‌ترین نکته در انتها آن است که بکوشید تا روحیه انتقادپذیری را در خود تقویت کنید. دلبستگی و تعصب به آنچه نوشته‌اید، مانع بهبود کار شما خواهد بود. حتی می‌توانید با ارسال فرم نظرخواهی از مخاطبان‌تان جهت بالا بردن سطح کار مدد بگیرید.

مرضیه خادم‌الرضا