دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

همبستگی در عصر تکثر


همبستگی در عصر تکثر

همبستگی یکی از ضروریات جوامع دموکراتیک امروزین است. در واقع جوامع کنونی بدون میزان مشخصی از اعتماد متقابل یا با حس کنار گذاشتن اعضا توسط یکدیگر نمی توانند عملکرد مطلوبی داشته …

همبستگی یکی از ضروریات جوامع دموکراتیک امروزین است. در واقع جوامع کنونی بدون میزان مشخصی از اعتماد متقابل یا با حس کنار گذاشتن اعضا توسط یکدیگر نمی توانند عملکرد مطلوبی داشته باشند.

بسیاری از صاحب نظران، گسترش دیدگاه فرد گرایانه را بزرگ ترین تهدید برای همبستگی جوامع قلمداد می کنند؛ ولی تهدید مذکور ارتباط نزدیکی با کاهش حس هویت مشترک دارد.

حفظ حس همبستگی عمیق در بین جماعت های گوناگون مهم ترین چالش کنونی به شمار می آید. در کل دو راهکار عمده برای مقابله با این چالش وجود دارد. یکی از این راهها عبارت است از: تمسک شدید به الگو های قدیمی تر همبستگی. هویت فرانسوی بر برچسب منحصر به فرد سکولاریسم جمهوریخواه موسوم به لائیسیته مبتنی شده است. ولی اقدامات فرانسه برای سنگرگیری در پشت لائیسیته و ایجاد سدی در برابر مهاجران مسلمان، ناکارآمد و

نقض غرض محسوب می شود؛ چرا که تلاش می شود افرادی از حس تعلق به این ملت محروم شوند که هم اینک عملا در فرانسه حضور دارند.

باز تعریف هویت، راهکار دوم برای حفظ همبستگی محسوب می شود.

تمامی جوامع دموکراتیک هم اینک با چالش باز تعریف هویت خود در گفتگو با عناصر بیرونی و درونی مواجه شده اند. در واقع وظایف کنونی عبارتند از: آرام کردن هراس از تضعیف سنت هایمان، توجه به افرادی که از کشورهای دیگر وارد کشورمان می شوند و یافتن راهی برای باز تاسیس اخلاق سیاسی بر مبنای حقوق بشر، دموکراسی، برابری و عدم تبعیض.

اگر در این امر موفق شویم خواهیم توانست حس تعلق به همدیگر را ایجاد کنیم، حتی اگر دلایلمان برای این باور متفاوت نیز باشد. با این حال، تشدید فرد گرایی -تمرکز بر جاه طلبی ها و رفاه اقتصادی خود- در بسیاری از کشورها مانع بزرگی را در برابر تحقق این آرمان به وجود می آورد. در واقع فقدان شدید همبستگی میان مردمان گوناگون، شالوده های به اصطلاح جامعه دموکراتیک مدرن را تضعیف می سازد.

حس همبستگی اجتماعی زمانی حاصل می آید که گروههای دینی مختلف نیز حس تعهد به آن را ایجاد کنند. یعنی اینکه مسیحیان آن را جزء مسیحیت خود بدانند، مسلمانان نیز آن را جزء اسلام خود محسوب بدارند و از سوی دیگر گروههای گوناگون فلاسفه نیز آن را بخشی از فلسفه خود قلمداد کنند.

دین مبنای مستحکمی را برای همبستگی جوامع فراهم می سازد و به حاشیه راندن دین اشتباه بزرگی محسوب می شود.

موتورهای گوناگون تعهد به اخلاق جمعی، جوامعِ دارای تنوعات گوناگون را توانمند تر می سازند. از این رو نمی توان انتظار داشت که با خاموش کردن یکی از این موتورها بتوان اجتماع سیاسی را تداوم بخشید.

از نظر تاریخی، اخلاق سیاسی جوامع مسیحی بر بنیان یگانه و خاصی مبتنی شده است. در اروپا، انواع مختلف جوامع لائیک تلاش کردند تا از شالوده های مسیحی دوری گزینند، ولی آنها نیز همان اشتباه اصرار ژاکوبن ها بر دین مدنی روشنگری را مرتکب شدند.

هم اینک با چالشی روبرو هستیم که در تاریخ بشریت بی سابقه بوده است: تدوین اخلاق قوی سیاسی از همبستگی خودآگاهانه براساس حضور و پذیرش دیدگاههای متفاوت. این امر با مشارکت در گفتمان های متعدد با یکدیگر در راستای ایجاد نوع خاصی از احترام متقابل به دیدگاههای متفاوت حاصل می شود.

باید اذعان داشت که دامن زدن به نیروی اسلام هراسی در اروپا و ایالات متحده و تخریب این دین با چندین شعار عوام فریبانه، نوعی حماقت کاملا جاهلانه به شمار می آید.

این مسئله در مورد دیگر انواع دیدگاههای نادیده انگارانه از "دیگران" نیز صدق می کند. در صورتی که بتوانیم با گشاده رویی و صراحت با همدیگر سخن بگوییم و با انجام این کار، حس خاص همبستگی از ریشه های متفاوت را ایجاد کنیم، در این صورت جوامع ما خواهند توانست تا انسجام و همبستگی خود را حفظ کنند.

چارلز تیلور

استاد دانشگاه مک گیل در مونترال کانادا و عضو پیوسته موسسه علوم انسانی در وین.

مترجم: یعقوب نعمتی وروجنی