سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
جایگاه زن در نظام آفرینش از دیدگاه قرآن
زن به عنوان نیمی از پیكره اجتماع و نقش تعیینكنندهاش در بقا و گسترش نسل انسانی و پرورش و تربیت فرزندان و مانند آن، همیشه مورد توجه اندیشمندان بوده است. نمیتوان در تاریخ از انسان سخن گفت، ولی از زن سخن نگفت. در طول تاریخ، زن پا به پای مرد در فراز و نشیبهای زندگی و سازندگی مطرح است. گاه به طور مستقیم و گاه با ترغیب مردان و ایجاد انگیزههای لازم در آنان، نقش سازنده خود را در تاریخ انسانی نشان داده است.
با اینكه زن همیشه در كنار مرد، در تمدنسازی و رشد و شكوفایی جوامع انسانی ـ مستقیم یا غیر مستقیم ـ نقش آفرین بوده است، ولی از دیر زمان، مورد داوریهای غیرمنصفانه نیز قرار گرفته است. بسیاری از اندیشمندان و كارشناسان علوم انسانی و اجتماعی یا نخواستند و یا نتوانستند، نقش حقیقی و جایگاه واقعی زن را در پیكره انسانی بشناسند.
بررسی دیدگاه قرآن كریم درباره جایگاه زن در نظام خلقت و روشن ساختن مقام و منزلت انسانی او هدفی است كه در این مقاله دنبال میشود.
قرآن كریم در نخستین آیه از سوره نساء میفرماید: (یَاَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍٔ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَآءً وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِ وَالاْءَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَیْكُمْ رَقِیبًا)
در این آیه كه روی سخن با تمام انسانهاست، خداوند همگان را به تقوای الهی و ترس از مخالفت با پروردگار سفارش میكند. آنگاه در توصیف خداوند به یكی از صفات، اشاره به صفت خالقیّت او كرده و میفرماید: همان پروردگاری كه شما را از نفس واحدی آفرید. و همسرش را نیز از همان نفس و ماهیت خلق كرده و از این دو صنف، مردان و زنان فراوانی پدید آمدند.
بار دیگر، تقوای الهی را مطرح میكند و به ارتباط با ارحام و خویشاوندان سفارش كرده و از قطع رحم پرهیز میدهد و برای تأكید بر سفارشات خود، و ترغیب به انجام آنها و اجتناب از ترك این امور، بر مراقبت خداوند از اعمال و رفتار انسان، تأكید میورزد.
این آیه كه به خلقت انسان و ریشه آفرینش و گسترش نسل انسانی اشاره دارد، تصریح میكند كه همه انسانها از «یك نفس» آفریده شدند و به گفته مرحوم طبرسی: «مراد از نفس در این آیه، به اجماع همه مفسران، آدم علیه السلام است».(۱)
ادامه آیه نیز قرینه خوبی بر این حقیقت است؛ چرا كه فرمود: «همسر آن «نفس» را از جنس او قرارداد و از آن دو (مرد و زن) مردان و زنان فراوانی را منتشر ساخت» این بیان میرساند كه «نفس واحده» همان آدم علیه السلام است كه خداوند به وسیله او و همسرش حوّا نسل انسانی را گسترش داد.
پرسشی كه در اینجا مطرح است، این است كه از برخی روایات استفاده میشود: همسر آدم از دندهای از دندههای او آفریده شده است. و بر همین اساس، جمعی مفسران نیز همین نظریه را تقویت كردهاند.
علامه طبرسی میگوید: «بیشتر مفسران معتقدند، حوا از ضلعی از ضلعهای آدم علیه السلام آفریده شده است و از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم روایت كردهاند كه فرمود: «خُلِقَتِ الْمَرْأَهُٔ مِنْ ضِلْعِ آدمَ، إنْ أَقَمْتَها كَسَرْتَها و إِنْ تَرَكْتَها ـ و فیها عِوَجٌ ـ إِسْتَمْتَعْتَ بِها»؛ زن آدم علیه السلام از یك قسمت از دندههای وی آفریده شد (و از اینرو، كمی كج خلق و ناسازگار است؛ لذا) اگر بخواهی وی را راست كنی، میشكند (و زندگی مشترك به تباهی میانجامد) ولی اگر به همان صورت رهایش سازی (و با كاستیها و كج خُلقیهای وی بسازی) از او بهرهمند خواهی شد.»(۲) روایات دیگری به همین مضمون نیز نقل شده است.(۳)
شاید آیه محل بحث كه میگوید:(وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) ناظر به همین معنا باشد (اگر من در «مِنْها»، تبعیض را برساند) هر چند این روایات ماهیت انسانی زن را نفی نمیكند، ولی آیا از آنها، طفیلی بودن و فرع بودن زن در خلقت بدست نمیآید؟
در پاسخ به این پرسش و بیان چگونگی خلقت حوّا علیها السلام باید گفت:
اولاً: هر چند مصداق «نفس واحده» در این آیه آدم علیه السلام است، ولی به كار بردن واژه «نفس» و انتساب خلقت همه انسانها به آن «نفس» در واقع نكته مهم دیگری را در بر دارد؛ و آن این كه همه افراد بشر اعم از زن و مرد از یك ریشه و اصل، سرچشمه میگیرند و گوهر آفرینش آنها به یك گوهر و یك نفس بر میگردد.
واژه «نفس» به گفته علامه طباطبایی: «آن چیزی است كه انسانیت انسان به اوست و مقصود از آن، همان مجموعه روح و جسم آدمی است (در دنیا) و در حیات برزخی روح تنهاست.»(۴)
به هر حال، همه افراد بشر، از حضرت آدم سرچشمه میگیرند و از همان طینتی كه خداوند آدم را آفرید بقیّه ابنای بشر را خلق كرد و چه زن و چه مرد، همگی از سرشت واحد آفریده شدند و همه را «بنی آدم» میگویند.
ادامه آیه كه فرمود: (وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) میرساند همسر آدم از ماهیّت و جنس خود اوست و هر دو از یك حقیقت برخوردارند. بنابراین، جفت آن پدر (آدم) از سرشت و طینت خود او بوده است.
مرحوم علامه طباطبایی میفرماید: « «مِنْ» در این آیه «نشویه» است (یعنی منشاء چیزی را بیان میكند؛ نه برای تبعیض) یعنی جفت این مرد، از نوع او بوده است و همانند اوست. این آیه، به مانند برخی دیگر از آیات قرآن است كه فرمود: (وَ مِنْ ءَایَـتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَ جًا لِّتَسْكُنُوآاْ إِلَیْهَا...) «از نشانههای الهی آن است كه از سرشت، و نوع خودتان، برای شما همسرانی آفرید تا به سوی آنان و در كنار آنها، آرامش یابید.»(۵)
بنابراین، آنچه در بعضی از تفسیرها آمده است كه مراد این آیه آن است كه، این جفت، از آن نفس (آدم) مشتق شده و از برخی از اجزای او گرفته شده است، دلیلی ندارد.»(۶)
در ادامه آیه فرمود: (وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَآءً)؛ «خداوند از آدم و همسرش، مردان و زنان فراوانی را به وجود آورد.»
این آیه به روشنی میگوید، نسل انسانی و ریشه همه آدمیان به آدم و همسرش بر میگردد و آدمیان از یك زن و مرد، پدید آمدهاند و در تكوّن و رشد و گسترش نسل انسانی، هر دو صنف (زن و مرد) نقش دارند؛ در نتیجه، مرد هر چند بزرگ و با عظمت باشد، باید بداند، ریشه او به یك مرد و زن بر میگردد. پس اگر مرد از ماهیت انسانی برخوردار است، از ازدواج مرد و زنی، پدید آمده است كه آن دو ـ هر دو با همـ ماهیّت واحدی داشتهاند. و از ماهیت انسانی آن دو، انسانهای فراوانی ـ از مرد و زن ـ خلق شدهاند.
در واقع قرآن خلقت همسر آدم را، از همان گوهر و حقیتی میداند كه آدم علیه السلام از آن آفریده شد.
ثانیا: در روایات دیگر، شكل خلقت حوّا به گونهای دیگر بازگو شده است، كه با روایات گذشته معارض است:
امام باقر علیه السلام فرمود: «إِنَّ اللّهَ تعالی خَلَق حَوّاء مِن فَضْلِ الطِّینَهِٔ الّتی خَلَقَ مِنْها آدَم؛ خداوند متعال، حوّا را از باقیمانده گِل آدم، آفرید.»(۷)
و در روایت دیگری آمده است كه راوی میگوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: «خداوند حوّاء را از چه چیزی آفرید؟» فرمود: «مردم چه میگویند؟» گفتم: «آنها میگویند خداوند او را از ضلعی از ضلعهای آدم آفرید» فرمود: «دروغ میگویند! آیا خداوند نمیتوانست از غیر آن بیافریند؟» پرسیدم: «پس از چه چیزی آفرید؟» فرمود: «پدرم به من خبر داد، او نیز از پدرانش كه پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «خداوند مقداری از گل را گرفت و آنها را مخلوط كرد، و از وی آدم را آفرید، و از باقیمانده همان گل، حوّا را آفرید.»(۸)
در روایتی كه مرحوم شیخ صدوق، در «علل الشرایع» و «من لا یحضره الفقیه» نقل كرده است، آمده است كه زرارهٔ بن اعین، از امام صادق علیه السلام سؤال كرد، نزد ما مردمی هستند كه میگویند: «خداوند حوّا را از بخش نهایی ضلع چپ آدم آفرید» امام علیه السلام فرمود: «خداوند از چنین نسبتی منزه است و برتر از آن است... آیا كسی میتواند بگوید كه خداوند توان آن را نداشت كه همسر آدم را از غیر دنده او خلق كند، تا بهانه بدست عیبجویان دهد كه بگویند، بعضی از اجزای آدم، با بعضی دیگر نكاح نمود» سپس فرمود: «خداوند بعد از آفرینش آدم، حوّا را به صورت تازه و نو پدید آورد... .»(۹)
همانگونه كه ملاحظه میكنید، در برابر روایاتی كه میگفت: «حوّا از دنده آدم و یا دنده چپ وی آفریده شد» روایاتی است كه برخی از آنها میگویند: «حوّا از باقیمانده گل آدم آفریده شد» و برخی نیز میگوید: «به صورت نو ظهور آفریده شد.»
در دو روایت، عقیده خلقت حوّا از قسمتی از اعضای بدن آدم، ردّ شده و صریحا مورد تكذیب قرار گرفته است.
بنابراین، به لحاظ هماهنگی با آیات و این دسته از روایات، نتیجه میگیریم كه حوّاء از دنده چپ آدم و از بخشی از اندام او آفریده نشد. بلكه خدایی كه آدم ابوالبشر را آفرید، برای تكمیل و تكثیر نسل انسانی، از همان نوع و گوهر، انسانی دیگر به عنوان همسر و جفت برای وی آفرید كه هر یك برای دیگری آرامش روحی به ارمغان میآورد.
علاوه بر اینكه روایات «آفرینش حوّاء از دنده آدم» هماهنگ با توراتِ تحریف شده است و بوی «اسرائیلی» بودن از آنها كاملاً احساس میشود.(۱۰)
از مجموع مباحث مطرح شده درباره خلقت زن و مرد، دو نكته اساسی روشن شد:
۱) زن و مرد هر دو از ماهیّت واحد انسانی برخوردارند و سرشت و طینت آنان یكی است.
۲) زن از جزء و عضوی از اعضای مرد آفریده نشده است؛ بلكه از همان طینت و سرشتی كه مرد (آدم) آفریده شد، او را نیز خدا خلق كرده است.
سعید داودی
پینوشتها:
۱. مجمع البیان، ج ۳، ص ۸، فخررازی نیز میگوید: «اجمع المسلمون علی انّ المراد بالنفس الواحدهٔ هیهنا هو آدمعلیه السلام إلاّ انّه أنّث الوصف علی لفظ النفس»(تفسیركبیر، ج ۹، ص ۱۶۰)
۲. مجمع البیان، ج ۳، ص ۸.
۳. نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۴، حدیث ۱۶ و ۱۷ (به نقل از كافی). و البرهان، ج ۲، ص ۱۰.
۴. المیزان، ج ۴، ص ۱۳۵.
۵. سوره روم، آیه ۲۱ (آیات ۷۲ سوره نحل و ۱۱ سوره شوری نیز، همین حقیقت را میرساند.)
۶. المیزان، ج ۴، ص ۱۳۶. ابومسلم اصفهانی از مفسران پیشین میگوید: «مراد از «خلق منها زوجها» یعنی از جنس همان «نفس» همسرش را آفرید. شبیه به این آیات كه «نفس» در آنها به معنای «جنس» استعمال شده است: «واللّه جَعَلَ لَكُمْ مِن انفسِكُمْ اَزْواجا»(نحل/ ۷۲) و مثل: «إذ بَعَثَ فیهم رَسُولاً مِنْ اَنْفسِهِم»(آلعمران/ ۱۶۴) و مثل: «لَقَد جَاءَكُم رَسُولٌ مِنْ اَنْفسِكُم»(توبه/ ۱۲۸) (تفسیر كبیر، ج ۹، ص ۱۶۱)
۷. مجمع البیان، ج ۳، ص ۸.
۸. المیزان، ج ۴، ص ۱۴۶ (به نقل از نهج البیان شیبانی).
۹. علل الشرایع، ص ۱۷، باب ۱۷، ح ۱؛ الفقیه، ج ۳، ص ۲۳۹، حدیث ۱۱۳۳.
۱۰. ر.ك: تورات، «سفر تكوین» فصل دوم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست