پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
در باب چیستی حکمت
۱) «حکمت» از واژههایی است که دارای معانی بسیار گستردهای است چرا که معنای آن سهل و ممتنع است؛ یعنی معنای آن بدیهی بوده و از شدت بداهت، فهم آن ممتنع است؛ پس باید برای فهم آن به لوازم آن پی برد؛ یعنی برای فهم این گونه واژهها از دلالت التزامی بهره گرفته میشود، نه دلالت مطابقی (مثل واژه وجود).
۲) حکمت از یک طرف به دانشهای بشری و از طرف دیگر به «زندگی روزمره» وصل میشود؛ یعنی زمانی که دانش بشری با زندگی روزمره در تعامل بوده و یک حالت رفت و آمد بین حوزه نظر و عمل ایجاد شود، در این صورت است که به وجود میآید.
۳) زندگی «روزمرهگرایی» فقط تولید حکمت نکرده و دانشهای بشری نیز به خودی خود، حکمت را به وجود نمیآورد، بلکه هر کدام از این دو ضد حکمت خواهد بود. یعنی اگر در یک جامعهای، فقط زندگی روزمره حاکم باشد، یک نوع «عوامزدگی» به وجود خواهد آمد که این عوامزدگی، ضددانش خود بوده، پس یک ستون دیگر حکمت را نابود میکند و اگر دانش صرف حاکم باشد، یک نوع «نخبهگرایی» به وجود میآید که این نیز زندگی روزمره را مورد هجوم قرار داده و یک نوع «اشرافیت معرفتی» به وجود میآورد؛ پس یک بعد دیگر حکمت نیز نابود میشود.
۴) ادوار تاریخی اقوام و کشورها مراحل «حکمت» و «ضد حکمت» را برای ما ترسیم میکند که میتوان آن را در چند مرحله و این گونه ترسیم کرد:
مرحله اول این که در آغاز و اول راه تحول عمومی را انتظار میکشد، که در این صورت «عوامگرایی» و «عامگرایی فرهنگی» را دنبال میکند؛ یعنی همه و همه در تحولات سهیم هستند. پس عرف و انقلابهای عمومی بر ما حاکم میشود و از این جا است که احساسات عمومی بر یک جامعه حاکم میشود و از تأمل در تحول خبری نیست و لذا در این مرحله نیز حکمت به وجود نیامده و فقط مقدمه وجود حکمت یا مواد خام آن آماده میشود و یا ظرفیتهای تولید به وجود میآید و این براساس زندگی روزمره شکل میگیرد.
۵) مرحله بعدی، با ترکیب «احساسات عمومی» به وجود آمده در جامعه با دانش و رفت و آمد بین حوزه عمومی و حوزه دانش، حکمت تولید میشود و سپس عمومی میشود که این تولید و سپس عمومیسازی آن یک نوع زمینه نظام رسانهای خاص را میطلبد که بایستی به آن توجه نمود و در آن تأمل بسیار کرد، که خود این مرحله نیز، دو مرحله در خود دارد: مرحله اول این که، این حکمت چگونه تولید میشود و دوم آن که، چگونه عمومی میشود و ابعاد رسانهای این دو مرحله در این مرحله چگونه است که سیاستگذاری بسیار دقیقی را میطلبد.
۶) مرحله سوم، مرحلهای دانشی است که در این مرحله جامعه به «تصلبهای دانشی و مفهومی» میرسد و علت آن است که دانشهای این جامعه به اوج رسیده و چارچوبهای تولید دانش به تعریف معینی میرسد، پس از تولید نظریههای کلان میگذرند و به تئوریهای خرد میرسند و یا به عبارتی، به علت تعین بخشی تمدنی به دانش، از تولید نظریههای کلان ناتوان خواهد بود و اینجاست که حکمت را از دست میدهند، چرا که از نظریههای مرتبط با زندگی که کلان بوده و تولید حکمت میکنند، محروم میشوند.
۷) کشورهای غربی، در حال حاضر با دوران سوم «فقدان حکمت» روبهرو شدهاند و شاهد آن تولیدات علمی غربی از نظر نوع و کیفیت است.
امروزه از تولید متون در غرب خبری نیست، بلکه آنچه تولید میشود متنهای ویراستاری است که توسط افراد مختلف نوشته شده و انسان را به سرمنزل مقصود نمیرساند و لذا یک نوع جنگ فکری است که بعد اطلاعرسانی از اندیشه را ترسیم میکند تا یک نوع دانش محوری به سوی حکمت.
۸) ایران در حال خارج شدن از دوران زندگی روزمره محوری به سوی حکمت است، یا از دوران اول به سوی دوران دوم در حال گذر است؛ پس بایستی سعی کند تا مفاهیم زندگی روزمره خود را طبقهبندی کرده و سپس رابطه طبقهها را با هم بررسی نماید تا به یک نوع «نظم فکری» برسد که مقدمه حکمتسازی و «تولید حکمت» فراهم آید و این از راه تولیدات دینی، هنری، ادبی، فلسفی و علمی به وجود میآید.
۹) بدون «تحولات تفکر دینی» با توجه به زندگی روزمره و عرف، حکمتسازی به وجود نخواهد آمد و بدون ترسیم تحولات دینی در تحولات هنری نیز تجسم و چارچوب حکمت نیز به ظهور نخواهد رسید و بدون ادبیات این تحولات در چارچوب تفکری متفکران جامعه وارد نخواهد شد و بدون فلسفه این تحولات فکری، برهانی اقامه نمیشود تا وارد فضای گفتوگو و استدلال شود و بدون این فضای فلسفی، علم و نوآوری علمی به وجود نمیآید و بدون علم و نوآوری آن، فناوری نیز خلق نمیشود؛ پس دانش با زندگی روزمره ارتباط پیدا نمیکند؛ چرا که دانش از راه فناوری وارد زندگی روزمره میشود.
۱۰) آنچه که تمامی مراحل مذکور را در بعد انسانی جمع میکند همان «فطرت» است که، حیثیت وجودی ـ هدایتی انسان را شامل میشود؛ یعنی تمامی سطوح دانش مذکور در یک فضای شهودی در انسان جمع میشود و سپس مرتبط با زندگی روزمره میشود؛ چرا که این انسان با این جمعالجمع سازی دانش و ارتباط آن با زندگی روزمره، تولید حکمت خواهد کرد و زندگی روزمره را متعالی خواهد ساخت و از ابتذال آن جلوگیری خواهد کرد چرا که زندگی روزمره بدون حکمت به ابتذال کشیده خواهد شد.
۱۱) آن کسی که بتواند با شهودی که در پناه اخلاص به وجود می آید، علوم بشری را به زندگی روزمره و عرف پیوند دهد، او «حکیم» خواهد بود؛ پس حکما حلقه واسط دانش و زندگی روزمره هستند و تبدیل دانش به زندگی روزمره و برعکس را به عهده دارند که این را از راه فضای شهودی یا فطری که یک فضای جامعه است انجام میدهند، اگرچه این حکیم، شاعر باشد؛ مثل حکیم طوس؛ فردوسی؛ یا حکیم شیرازی؛ سعدی یا فقها؛ مثل شیخ انصاری یا فیلسوفی؛ مثل بوعلی سینا و ...
۱۲) حکمت، «حکومت» و «عقلانیت» آن را میسازد؛ پس حکومت حکمتوار، حکومتی دانشوار و خالص نیست، پس نخبگان محور نیستند و زندگی روزمره محور نیست و لذا عوامگرا و عوامزده نیست، بلکه حکومتی حکمتوار، دانشمحور و یا زندگینگر است و حکما بر آن حکومت میکنند که به آنها «خبرگان» گفته می شود(در مقابل نخبگان و مردم) و زندگی را فدای پیشرفت علمی نمیکنند و برعکس، اعتدال در پیشرفت یا پیشرفت عدالتمحور را پیشه میکنند که همان اصالت جماعت و اصالت فرهنگ است که در مقابل اصالت فرد و اصالت جامعه مطرح میشود و در بعد ساختاری پیشرفت خانواده محور و عقلانیت زندگی محور ترسیم میشود.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست