دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

چالشی به نام فمینیسم


چالشی به نام فمینیسم

طی چند دهه اخیر غرب تلاش دارد به نحوی الگوی زن غربی را یک الگوی فراگیر و مدرن در سطح جهان معرفی کند و این الگو را به عنوان شاخصی برای سنجش میزان آزادی زنان در نظر بگیرد. در الگوی …

طی چند دهه اخیر غرب تلاش دارد به نحوی الگوی زن غربی را یک الگوی فراگیر و مدرن در سطح جهان معرفی کند و این الگو را به عنوان شاخصی برای سنجش میزان آزادی زنان در نظر بگیرد. در الگوی زن غربی که به اصطلاح زن مدرن خوانده می شود اساسا تفاوتی میان مرد و زن وجود ندارد.اما با اندکی کنکاش متوجه خواهیم شد که نه تنها الگوی زن غربی به آزادی و مساوات میان زنان و مردان نمی رسد بلکه زن را به زنجیرهای مدرن اسارت در برابر مرد می کشاند.در الگوی زن مدرن دو ممیزه از شاخصه های

اساسی محسوب می شود.:

الف) گرایش زنان به صفات مردانه، پوشش های مردانه و هر آنچه که مردان می توانند انجام دهند.

ب) آزادی جنسی برای زن و شکستن تمامی محدودیت های که پیش از آن برای زنان متصور بود.

در حقیقت در الگوی زن مدرن زنان از هرگونه محدودیت وحصاری آزاد شده اند . آنان می توانند حتی بدون پوششی خاص و نیمه عریان وارد اجتماع شوند. دیگر تقیدی به ارضای نیاز جنسی در کانون خانواده نیست بلکه جنسیت و شهوانیت به عرصه اجتماع کشیده شده است.اما به راستی برداشته شدن حصار حجاب و عفاف باعث آزادی زنان شده است؟ به راستی چه کسی از الگوی زن مدرن بیشتر استفاده و یا بهتر بگوییم سوء استفاده می کند؟ آیا برهنه سازی زنان در اجتماع جز در راستای میل و شهوت پرستی مردان قرار نمی گیرد؟امروز در غرب نگاه به زنان یک نگاه کاملاابزاری و جنسی است. کافی است نگاهی به آمارهایی که در خصوص آزار و اذیت های جنسی در غرب بروز می کند توجه کنید. زن مدرن حقیقتا انسان نیست بلکه کالایی است که برای شهوت پرستی

مردان ظهور و بروز پیدا کرده است . البته باید دانست که زنان در غرب نیز در برابر این همه بی عدالتی و ظلم در برابر خود کوتاه ننشسته اند و سعی دارند تا این ناعدالتی را با گسترش فمینیسم و طرد مردان به اجرا در بیاورند امری که خود نیز یک خطای استراتژیک محسوب می شود. در تعاریف غربی فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زن و مرد است.

فمینیسم مباحثه‌ای است که از جنبش‌ها، نظریه‌ها و فلسفه‌های گوناگون تشکیل شده است که در ارتباط با تبعیض جنسیتی هستند و از برابری برای زنان دفاع کرده و برای حقوق زنان و مسائل زنان مبارزه می‌کند. درواقع این طور باید گفت که تشکیل جنبش های فمینیستی در غرب به دلیل پاسخ دادن به وضعیت بد زنان در غرب بوده است. فشار و تحقیر زنان در غرب منجر به آن شده است تا زنان رو به جریانات فمینیستی بیاورند حال آنکه همین جریان های فمینیستی نیز در برنامه ای مدون در خدمت مردسالاری غربی قرار می گیرد. فمینیسم سعی می‌کند تا ضمن درک دلایل نابرابری‌های موجود، تمرکز خود را به سیاست‌های جنسیتی، معادلات قدرت و جنسیت معطوف نماید.

بسیاری از زنان در مقابل این الگو از خود رفتار های خشونت آمیز بروز می دهند. آنها سعی می کنند که با خشونت بیشتر خود را بیش از پیش متظاهر به مردان کنند و از این رو جایگاه ابزاری خویش را در نگاه مردان ترک گویند. در واقع در یک عبارت کوتاه فمینیسم مولود ناقص الخلقه الگوی زن غربی است. از این رو موضوع‌های کلّی مورد توجه فمینیسم تبعیض، رفتار قالبی، شی‌انگاری، بیداد و مردسالاری و پدرسالاری هستند. فعّالان فمینیسم به مواردی مانند برابری جنسیتی ، حقوق تولیدمثلی، خشونت خانگی، برابری دستمزد، آزار جنسی و تبعیض جنسیتی می‌پردازند.امروز فمینیست ها بر این باورند که زنان می بایست با هر پوششی وارد اجتماع شوند حال آنکه از بین رفتن حجاب تنها به ضرر زنان است. فمینیسم ها به دنبال روابط آزاد جنسی هستند حال آنکه در صورتی که روابط جنسی آزاد شود و خانواده کانون این ارتباط نباشد بازهم زنان متضرر اصلی هستند چرا که آنان توانایی مالی و اقتصادی محدودی در غرب دارند.لذا در نهایت می توان گفت فمینیسم مولود نقض حقوق بشر در غرب است که هم اکنون به نام حقوق بشر انسانیت زنان را به دیار نسیان می سپارد.