شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ترفندهای شیطانی در حوزه عمل اجتماعی


ترفندهای شیطانی در حوزه عمل اجتماعی

درتفکر عمومی, نوعی ترادف و هم معنایی میان دو واژه شیطان و ابلیس وجود دارد از این رو برخی که کم تر به مباحث فرا مادی و یا فراحسی علاقه مند هستندگرایش چندانی به طرح این مباحث نداشته و حاضر به مطالعه و بررسی آن نمی باشند

از هنگام آفرینش آدم (ع)، ابلیس که از طایفه جن بود،نسبت به آن حضرت حسادت ورزید و به همین جهت به حضرت آدم سجده نکرد و به مخالفت با خداوند متعال پرداخت.

او توانست با ترفند خویش حضرت آدم(ع) را به ترک اولی بکشاند و در ادامه نیز تاکنون، شیطان و شیاطین دشمنان شماره یک بشر بوده اند.در این مقاله نویسنده کوشیده است به ترفندهای شیطانی نگاهی اجمالی داشته باشد.

مطلب را با هم از نظر می گذرانیم.

● تفاوت میان ابلیس و شیطان

درتفکر عمومی، نوعی ترادف و هم معنایی میان دو واژه شیطان و ابلیس وجود دارد. از این رو برخی که کم تر به مباحث فرا مادی و یا فراحسی علاقه مند هستندگرایش چندانی به طرح این مباحث نداشته و حاضر به مطالعه و بررسی آن نمی باشند. این دسته همان گونه که روح را به معنای روان و نفس می شناسند و تفاوت میان جان و روان نمی یابند در نگرش حسی گرایانه خود می کوشند تا مساله را به شکلی به امورحسی ارتباط دهند.البته در بینش اسلامی و وحیانی نفس به معنای روان روحی دردرون کالبد مادی است. به این معنا که عنصری فرامادی و از عالم امر و الوهیت به نام روح وجان در هنگامی که در کالبد مادی قرار گیرد به نوعی با عنصر مادی ارتباط می یابد که می توان گفت که ماهیت متحول و دگرگونه ای یافته که از آن در آیات وحیانی قرآن به نفس و در زبان پارسی به روان تعبیر می شود.

در بینش اسلامی تفاوت معناداری میان ابلیس و شیطان است. ابلیس نام موجودی از نوع خاصی به نام جن است. جن درتفکر و بینش موجودی مادی از ماده آتش است که می تواند در کاربردهای امروزی از آن به انرژی یاد کرد چنان که دخان درکاربردهای امروزی به عنوان گاز شناخته می شود. ابلیس همانند حضرت آدم از ماده است با این تفاوت که ابلیس از عناصر لطیف تر مادی یعنی عنصر آتش خالص (انرژی) و آدم از ماده و عنصر سخت تر به نام گل (ترکیب آب و خاک) ساخته شده است.

اما شیطان نام خاص برای شخص و یا موجودی معین نمی باشد بلکه در بینش قرآنی به هر موجود سرکش و متمردی از انسان و جن و حیوان اطلاق می شود. (المصباح ج ۱و ۲ ص ۳۱۳ و مفردات راغب ص ۴۵۴ ذیل ماده شطن) ولی از آن جایی که مصداق کامل و تمام شیطنت ابلیس است در بیش تر اوقات او را اداره می کنند.

بنابر این سخن گفتن از وسوسه های شیطان و یا شیاطین به معنای هر کسی و یا هر چیزی است که می کوشند تا به روش های گوناگونی آدمی را از مسیر تکاملی و رشدی بیرون رانده و به سمت و سوی شقاوت و بدبختی بکشاند. از این رو بیش از آن که به ابلیس توجه شود به انسان ها و بلکه به نفس و گرایش های مادی و هواهای آن ها توجه می شود که نزدیک تر به آدمی هستند و می کوشند تا او را ه گمراهی سوق دهند. شناخت دوست از دشمن و راه از چاه نخستین گام برای دست یابی به کمال است؛ از این رو لازم است که دشمن و راه ها و ابزارها و وسوسه های او را شناخت تا در مسیر زندگی به درستی حرکت و گام برداشت.

● ابزارهای شیطانی

بی گمان دشمن هر کس که باشد نخستین هدف خود را کاهش قدرت و توانمندی طرف مقابل خویش قرار می دهد؛ زیرا با بقای قدرت و توانمندی کم اصلا نمی تواند به هدف خویش دست یابد که در نتیجه نابودی و یا دست کم تحت ولایت و فرمانبری شیطان قرار می گیرد. از این روست که می کوشد راه های نفوذ خود را شناسایی و با ضربه زدن به علل و عوامل قدرتی او را به سوی سستی و ناتوانی سوق دهد. شیطان به عنوان هر دشمن نهان و آشکار آدمی از جن و انسان هدف خویش را تحلیل توش و توان آدمی و یا جامعه بشری قرار می دهد. از این رو تلاش می کند که تا قوای درونی متحد شخص و یا جامعه را از هم تفکیک و جدا ساخته و زمینه های اختلاف را افزایش دهد.

خداوند در آیه ۲۰۸ سوره بقره به این سازوکار و تاکتیک شیاطین انسانی و جنی اشاره می کند و می فرماید: یا ایهاالذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافه و لاتتبعوا خطوات الشیطان انه عدو مبین؛ ای کسانی که ایمان آورده اید همگی در صلح و آرامش و صفا وارد شوید و گام های شیطان را پیروی نکنید که او دشمن آشکار است.

در این آیه به نکاتی چند توجه داده شده است. نخست این که مخاطب در این آیه جامعه ایمانی است که براساس اصول امتی شهروندان هم هدفی را تشکیل می دهند و می خواهند به اهداف ایجادی جامعه خود دست یابند. نکته دیگر آن که اختلافات جزیی را نادیده بگیرند و با کنار گذاشتن آن سلامت جامعه و صلح و صفا را حفظ کنند و اختلافات را دامن نزنند. مهم ترین نکته ای که در این آیه بر آن تأکید شده است آن که هرگونه اختلاف و یا گرایش به آن گام شیطانی دانسته و دامن زدن به آن و در مسیر آن قرار گرفتن به عنوان گام های شیطانی تلقی شده است. از این رو از مردمان خواسته شده تا این گونه مسایل را دیده و تحلیل کنند که هر گونه گرایش به اختلاف و دامن زدن به آن، چیزی جز پیروی گام های شیطانی نیست. به سخن دیگر برای شناخت گام های ایمانی از شیطانی تنها کافی است که به وجود اختلاف و یا ایجاد آن توجه شود. هرگاه امری موجب اختلاف شود و یا به آن دامن بزند گامی شیطانی است که می بایست از آن پرهیز کرد. چنان که هر کسی که به اختلاف دامن می زند و یا موجبات آن را فراهم می آورد را می بایست به عنوان دشمن و یا کسی دانست که در مسیر دشمن و اهداف او حرکت می کند. دشمن آشکار کسی است که اختلاف را به جای صلح و صفا به جامعه می آورد و امنیت و آرامش را از آن سلب می کند. بنابراین بهترین معیار شناخت دوست از دشمن و یا مسیر کمالی از شیطانی، اختلاف و کسانی هستند که در این مسیر حرکت می کنند و یا بدان دامن می زنند.

● یاوران شیطان

ناگفته نماند که در این آیه مراد از شیطان که اسم عام و جنس است فرد خاصی از آن یعنی ابلیس می باشد؛ زیرا ابلیس از آغاز خلقت و آفرینش حضرت آدم(ع) به عنوان نخستین فرد از نوع جنی با وی دشمنی کرد و سوگند یاد کرد که نسل آدم(ع) را به دوزخ می برد و کاری می کند که از زمان پیدایش تا دم آخر از آرامش و آسایش بهره ای نبرند و همواره در رنج و مشقت قرار گیرند. از آن جایی که ابلیس دشمن سوگند خورده و جاویدان تا روز قیامت و یا یوم وقت معلوم است به عنوان مصداق کامل از آن یاد شده است ولی این بدان معنا نیست که او خود به تنهایی از ابزارهایی چون اختلاف بهره می برد، بلکه دوستان و یاران هم فکر و همسوی وی از جن و انسان نیز این گونه عمل می کنند و تحت ولایت ابلیس فعالیت می نمایند.

● ایجاد دشمنی و اختلاف

در آیه ۹۱ سوره مائده به ایجاد دشمنی و کینه توزی به عنوان ابزار اساسی دیگر شیطانی اشاره شده و آمده است: انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العدواه و البغضاء؛ شیطان می کوشد تا میان شما دشمنی و کینه توزی ایجاد کند.

بنابراین ایجاد بغض وکینه و دشمنی میان افراد جامعه و برادران ایمانی از مهم ترین روش هایی است که گروه های شیطانی و هم پیمانان با ابلیس از آن برای دست یابی به اهداف پلید خویش سود می برند.

آنان اموری ساده و غیر مهم را به گونه ای جلوه می دهند که امری مهم و ارزشی است و با تلقینات خویش می کوشند تا کدورت و تیرگی میان برادران ایمانی ایجاد شود و آنان نتوانند مسایل ریز و خرد خویش را دوستانه حل و فصل کنند و هر روز بر عمق اختلاف و ژرفای آن می افزایند به گونه ای که گره ای که با دست باز می شد با دندان و جنگ نیز غیرقابل حل می شود و هر دو شخص و یا گروه و یا جامعه در مسیر سقوط و هبوط قرار می گیرند.

● فساد و اخلال

ابزار دیگری که در آیه ۱۶۹ سوره بقره بدان اشاره شده است ابزار افساد و اخلال است. شیطان با بهره گیری از ابزارهای زشت می کوشد تا بر برخی از افراد جامعه مسلط شود و با یاری و کمک آنان به اهداف خود دست یابد. از این روست که به کارهای زشت و ناپسند و نابهنجارهای اجتماعی فرمان می دهد و به اصطلاح با تابو شکستن زمینه های روانی را برای مهار مردمان فراهم می آورد. زیر پا گذاشتن قوانین و تابوهای هنجارهای اجتماع برای آن انجام می شود تا جامعه غیر قابل مهار براساس قوانین عقلانی و عقلایی شود و هرکسی هرکاری که بخواهد به نام آزادی انجام دهد و این گونه است که فحشا و منکرات در جامعه افزایش می یابد و افترا و اتهام در آن تشدید می گردد.

ایجاد اختلال در روابط سالم میان افراد جامعه روشی است که شیطان جنی و انسی از آن سود می برند چنان که شیطان با بهره گیری از این روش توانست میان برادران یوسف(ع) این گونه نفوذ کند و آنان را به جان هم اندازد به گونه ای که تصمیم گرفتند که برادر خویش را بکشند و یا دست کم در چاه اندازند و سپس به برده فروشان به بهای اندک و ناچیز بفروشند. (یوسف آیه ۱۰۰)

● بدعت

افترا بستن به خدا و رسول و یا تغییر در قوانین جامعه برای دست یابی به اهداف شیطانی خویش از دیگر کارهایی است که شیاطین جن و انس انجام می دهند. بدعت و نوآوری ها برخلاف اصول ارزشی و ایمانی و هنجاری جامعه راهی است که دشمنان از آن سود می برند. از این روست که جامعه می بایست همواره هوشیار باشد که اشخاص یا گروه ها به عنوان نوآوری آنان را به سمت و سوی مقابله و مخالفت با ارزش ها و اصول بنیادین جامعه سوق ندهند.

خداوند در آیه ۱۶۸ و ۱۶۹ سوره اعراف و نیز ۱۱۲ سوره انعام به این روش دشمنان و شیاطین اشاره می کند و میفرماید که دشمنان با شیوه های افترا و بدعت و نوآوری می کوشند تا اشخاص یا جوامع بشری را از مسیر کمالی خود دور سازند. در این میان نقش دشمنان داخلی (هواهای نفسانی و منافقان بیرونی) از همه مهم تر و حساس تر است؛ زیرا آنان با حضور در لایه های زیرین و درونی دل و جامعه می کوشند همه سخنان باطل و نادرست شیطان های جنی و انسی را به شکل زیبا و موردپسند جامعه درآورده و مردمان را فریب دهند.

● سخنان فریبنده بی محتوا

قرآن در آیه ۱۱۲ سوره انعام سخن از زخرف القول به قصد غرور و فریب به میان می آورد؛ زخرف القول به معنای سخنان زیبا و لعاب دیده است که یا باطن آن چیزی جز زهر جوامع بشری نیست. از آن جایی که دشمن درونی و منافقان با خلق و خوی جامعه خویش آشنا هستند و گرایش های آنان را می شناسند و علایق و دلبستگی های آنان را می دانند با بومی سازی مفاهیم و نظریات دشمنان به شکل زیبا و موردپسند جامعه می کوشند تا جامعه را فریب داده و آنان را به سمت و سویی که دشمنان خواسته اند هدایت کنند. در این روش آنان با غرقه سازی جامعه با مفاهیم و اصطلاحات زیبایی که دشمنان پرداخته اند می کوشند جامعه را در حالتی از گفتمان غالب قرار دهند که گریزی برای افراد جامعه نیست و جز همان سخنان را نگویند و یا نشنوند.

به سخن دیگر روش دشمنان در این حوزه برخاسته از علوم و دانش هایی چند به ویژه جامعه شناسی و مردم شناسی و روان شناسی اجتماعی است. روان شناسی تبلیغ به آنان آموخته است که بهترین شیوه نفوذ در روان اجتماعی جامعه غرقه سازی با مفاهیم زیبا و مورد پسند جامعه است که جامعه را در گفتمان دروغین غالبی فرو می برد که رهایی از آن شدنی نیست. این مطلب به صراحت در این آیه به شکل زخرف القول و وحی و غرور و فریب و وحی بعضهم الی بعض بیان شده است.

کاربرد وحی در این جا نشان می دهد که دشمنان به گونه ای به درون دل های دوستان داخلی خویش اطلاعات و سخنان باطل خویش را ارسال می کنند که دیگران از آن آگاه نیستند.

اطلاعات به شکل رمزی و محرمانه ارسال و از سوی دوستان ایشان یعنی منافقان در جامعه و هواهای نفس در انسان شخصی رمزگشایی می شود و به شکل موردپسند شخص و یا جامعه بازسازی می شود. بسیاری از دشمنان جامعه اسلامی در گذشته و کنون از راه دانشمندان بلعم باعورا خویش که چه به ایشان توجه شود و یا نادیده گرفته شود مانند سگ زبان بیرون می اندازند عمل می کنند و کلمات و سخنان شیرین و زیبا بی محتوای خویش را زخرف القول می کنند تا جامعه ایمانی را بفریبند.

ایجاد آرزوهای واهی و فریبکارانه از دیگر ترفندها و روش هایی است که شیاطین برای نفوذ در جامعه ایمانی و دست یابی به اهداف خود از آن سود می برند. خداوند در آیه ۱۱۷ تا ۱۲۰ سوره نساء و هم چنین ۲۵ سوره محمد(ص) به این ترفند دشمنان اشاره می کند و می گوید: دشمنان با تسویل و زیبانمایی می کوشند آن چه را که زشت و نابهنجار است به عنوان هنجار و زیبا جلوه دهند و مردمان را به سوی آن بکشانند.

● شبهه افکنی

روشی که دشمنان در این ترفند به کار می گیرند برای آن است که حقایقی که از سوی پیامبران و وحی ارسال و به جامعه القا می شود اموری واقعا هنجاری و پسندیده و مورد علاقه فطرت پاک انسانی است. از آن جایی که باطل و زشتی ها از اموری نیست که مردمان به طور طبیعی بدان گرایش یابند لازم است تا آن را به شکل زیبا بسته بندی کنند و در بازار بفروشند. این گونه است که باطل را به شکل حقایق زیبا جلوه می دهند و متاع ناچیز خویش را به بهای گران عزت و شرافت آدمی می فروشند. مردمان در آغاز به سبب وجود بخشی زیبا و یا حقایق آن بدان گرایش یافته و کم کم از فطرت خویش دور می شوند و به دام ولایت شیطان می افتند به گونه ای که فرهنگ و ارزش های شیطانی برای آنان اصالت می یابد. مولوی داستان این تغییر ذائقه مردمان را که از طریق شبهات انجام می شود (شبهه یعنی شبیه حق شده) در داستان مرد دباغ آورده است که چگونه در بازار عطرفروشان از بوی خوش عطر غش می کند و بیهوش می شود و هرچه عطاران بر او عطر می پاشند فایده و سودی نمی بخشد تا این که شخصی او را شناخته از بازار دباغان چرمی بدبو را در کنار بینی او می گیرد و او هوش می آید. کسانی که گرفتار شبهات و در نهایت در ولایت شیطان می روند این گونه فطرت سالم خود را از دست می دهند و عطر کلام وحی و حقایق آسمانی و هنجارهای زیبای اجتماعی و اخلاقی حال ایشان را به هم می زند.

از دیگر روش هایی که شیاطین به کار می برند ترفند ترس و خوف است. به این معنا که می کوشند با ایجاد جنگ روانی مردمان را بترسانند تا از مواضع به حق خود عقب نشینی کنند. این گونه است که ایجاد ترس از مهم ترین شگردهای شیطان جنی و انسی برای جلوگیری مردمان از حضور در میادین سیاسی نظامی و اجتماعی است. قرآن در آیه ۱۷۳ و ۱۷۵ سوره آل عمران به این مساله اشاره می کند.

البته ناگفته نماند که ایجاد ترس در جامعه ایمانی تنها در منافقان که دوستان و اهل ولایت شیطان هستند تاثیرگذار می باشد و در خود مومنان تاثیری ندارد. از این روست که خداوند در این آیه از ایجاد ترس از سوی شیطان در دوستان خود که تحت ولایت اویند توجه می دهد؛ زیرا ترس در منافقان از سوی شیطان موجب می شود که آنان تحت تاثیر قرار گرفته و جامعه ایمانی را در حالت بحرانی روحی و روانی قرار دهند و این ترس خود را به دیگر افراد جامعه که سست ایمان تر هستند القا کنند. از این روست که در مجمع البیان ج ۱و ۲ ص ۸۸۸ و نیز کشاف ج ۱ ص ۴۴۳ در شان نزول این آیه گفته اند که آیات یادشده درباره عمل نفاق گونه نعیم بن مسعود است که از سوی ابوسفیان مامور شد تا در دل مسلمانان ترس ایجاد کرده و آنان را از شرکت در جهاد با مشرکان باز دارند.

از دیگر شگردهای شیطان می توان به ایجاد شبهه و شک و تردید در امور اعتقادی و بنیادین دینی و اصول ارزشی جامعه (زخرف آیه ۶۱و ۶۲) افزایش نابهنجاری های اجتماعی و تشییع فحشا و منکرات (بقره آیات ۱۶۸ و ۱۶۹ و ۲۶۸ و نور آیه ۲۱) همانند قمار (مائده آیه ۹۰و ۹۱) گفتارهای زشت و ناپسند (اسراء آیه ۵۳) و نجواهای و انجمن های زیرزمینی (مجادله آیه ۱۰) و خمر و شراب نوشی و میگساری (مائده آیه ۹۰و ۹۱) و افزایش خرافات و امور دور از عقل و عمل عقلایی (نساء آیات ۱۱۷و ۱۱۹) و نیز تبذیر و ریخت و پاش و کاهش بهره وری و افزایش اسراف (اسراء آیه ۲۷) تا جامعه دچار بحران اقتصادی شود و نیز اموری از این دست اشاره کرد.

حسین مرادی



همچنین مشاهده کنید