دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
زنان, قربانی خشونت رسانهها
اداره سلامت و خدمات انسانی ایالات متحده آمریکا، خشونت را اصلیترین مشکل زنان طی دهه گذشته اعلام نموده و تحقیقات جدید نیز حکایت از سیر صعودی این معضل دارد. آمارهای ارائه شده ذیل، ابعاد این مسئله را بهتر روشن میکند: خشونت درون جامعه آمریکا، بارزترین و اصلیترین عامل آسیبرسانی به زنان آمریکایی است: رشد روزافزون تجاوز به عنف، خشونتهای تبهکاران، قتل و تصادفات، نمونههایی از آنهاست.
· از هر هفت زن آمریکایی، یک نفر در طول حیات مورد تجاوز واقع میشود.
· هر دو دقیقه، یک زن در آمریکا مورد تجاوز قرار میگیرد.
· هر نه ثانیه، یک زن در آمریکا صدمه جسمی و بدنی میبیند.
· بر اساس اطلاعات و گزارشهای موجود، یک سوم زنان آمریکا در مقطعی از زندگی، به دست شوهر یا دوستپسرهایشان آسیب بدنی دیده و یا مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند.
· سی درصد زنان مقتول در ایالات متحده به دست همسر، همسران پیشین و یا دوستپسرهایشان کشته میشوند.
شاید نتوان توصیف ساده و گویایی از تناوب جنایات خشونتآمیز علیه زنان بیان نمود ولی آنچه مطرح است، این است که یکی از عوامل احتمالی تعیینکننده در این زمینه، نحوه حضور زنان در رسانههاست. زنان غالباً به عنوان قربانیان خشونت و آماج تجاوزهای جنسی در رسانهها مطرح شدهاند.
محققان به این نتیجه رسیدهاند که این گونه تصویر نمودن زنان در رسانهها تأثیر [منفی] در طرز تلقی و رفتار جامعه نسبت به زنان خواهد داشت. از آنجا که محتوای فیلمها، تلویزیون، موسیقی، موسیقیهای تلویزیونی و بازیهای کامپیوتری، به لحاظ تصویر نمودن زنان به عنوان یک وسیله ارضای غریزه جنسی، نمایش خشونت و نیز روابط جنسی توأم با خشونت، باعث خفت زنان شده است، همواره مورد انتقاد و سرزنش بودهاند.تحقیقات عملی چهل و چند ساله محققان، آنها را به این نتیجه رسانده است که خشونتهای نمایش داده شده در رسانهها، در شکلگیری واکنشها و رفتارهای خشونتآمیز، دخالت مستقیم داشته است. شواهد بسیاری در دست است که تلقی منفی از زنان در نمایشهای [رسانهای]، بر زندگی روزمره آنها سایه میافکند.تحقیقات صورت گرفته بر روی خشونتهای به نمایش درآمده بر پرده سینما یا صفحه تلویزیون، نشان داده است که بعد از دیدن دو فیلم از فیلمهایی که دارای مضامین خشن و تحقیرآمیز جنسی است، احساسات عاطفی فرد کور میشود. همچنین مطالعات صورت گرفته نشان داده است، مردانی که شاهد صحنههای خشن و توهینآمیز جنبههای جنسی زنان بودهاند، نسبت به این قربانیان خشونت، بسیار کمتر عواطف خود را ظاهر میسازند. برخی مستهجننگاری را چیزی نمیدانند مگر وسیلهای برای رسیدن به یک هدف و آن نمایش تصویر زنان در وضعیت و حالتی توهینآمیز است. مطالعات دامنهدار سال ۱۹۸۸، از استفاده دائمی ۸۶ درصد مرتکبین تجاوز جنسی از مستهجن نگاشتهها و ۵۷ درصد آنها از الگوگیری از صحنههای مستهجن در ارتکاب جرایم جنسی، پرده برداشت.همچنین دسته دیگری از تحقیقات حاکی از آن است که مستهجننگاری خشونت محور، نوعی بیتفاوتی و بیرحمی را در فرد القا میکند؛ چراکه به مردان اجازه میدهد، بدون توجه به تلفات و صدمههای فیزیکی زنان قربانی خشونت، به آنها تجاوز نمایند.گذشته از این موارد، در تحقیقات دیگری که پسران دانشجو مخاطب فیلمهای سکس و مستهجن قرار گرفتند، این دانشجویان نسبت به حقوق ویژه زنان و نیز تلاشهای آنها در راه احیای حقوق زن، نگاهی کینهتوزانه داشتند. از سوی دیگر، نتایج مطالعات انجام شده این بود که عموم فیلمها و مجلات رایج امروزی، بیشتر از مستهجننگاری، به خشونت دامن میزنند. فیالواقع عامه مردم آمریکا بر این باورند که دستاورد بسیاری از فیلمهای سینمایی، تحقیر کردن و پست جلوهدادن زنان است. اخیراً نتایج یک بررسی ثابت کرده است که ۶۸ درصد مردم آمریکا معتقددند ، تصاویر مستهجن زنان در فیلمهای آمریکایی، اغلب باعث استثمار و استفاده ابزاری از آنها میشود. فیلمهای خشن، بیش از هرچیز با ارسال و [القاء] پیامهایی مبنی بر طبیعی بودن و پسندیده جلوه دادن خشونت جنسی، واقعیات را تحریف مینمایند. فیلمهای خشنی مثل «قتل عام با اره زنجیری در تگزاس»، «جمعه روز سیزدهم» یا «تجربه هولناک خیابان ELM» به طور مرتب صحنههای خشونت علیه زنان منفعلی را نشان میدهد که قربانی اینگونه خشونتها شدهاند.مطالعات آکادمیک نشان داده است، مردانی که چند مورد از این فیلمها را تماشا کرده باشند (فقط چند مورد!)، کمتر احساس ترحم و دلسوزی نسبت به زنان قربانی خشونت دارند. آنها میگویند: «این زنان سزاوار این برخورد هستند». علاوه بر آن، این تیپ از مردان، قائل به مجازات تجاوزکنندگان هم نیستند. نسبت سهم زنان از خشونتهای تلویزیونی، نسبت غیرعادلانهای است. در ساعات پربیننده تلویزیون، به ازای هر ۱۰ نفر مردی که صحنههای تلویزیونی مرتکب خشونت میشوند، ۱۱ مرد قربانی خشونت میشوند، ولی به ازای هر ۱۰ نفر زنی که مرتکب خشونت میشوند، ۱۶ زن قربانی خشونت میشوند. تحقیقات انجام شده در این خصوص نشان داده است که آن دسته از بینندگانی که احساس همدردی و همدلی با این قربانیان (زنان) میکنند، در زندگانی خصوصی خود نیز مستعد خشونتپذیری خواهند بود. به دفعات دیده شده است که این بینندگان، قربانیان حقیقی میدان زندگی هستند.
موسیقی و موسیقی تلویزیونی
فیلمهای سینمایی و تلویزیون، به تنهایی قادر به ایجاد تغییر نگرش در افراد نیستند. شاید رسانه دیگری که حاوی موسیقی و به طور خاص موسیقیهای تلویزیونی باشد، بتواند نگرشهای منفی نسبت به زنان را در ذهن بینندگان ایجاد نماید. تحقیق دیگری که روی ۱۴۴ دانشجوی پسر صورت گرفته است، حاکی از آن است که این دانشجویان، بعد از تماشای میزان قابل توجهی از موسیقیهای تلویزیونی با مضامین خشونت و یا توهین علیه زنان، حس عاطفی و همدردی با این زنان را از دست داد و در نهایت، رویکرد [کاملاً] خصمانهای نسبت به زنان پیدا میکنند. ۴۰ درصد از این دانشجویان، در این تحقیق اذعان داشتهاند که اگر از بابت عدم مجازات خود اطمینان حاصل نمایند، تمایل به تجاوز جنسی خواهند داشت. تحقیقات نشان داده است که تم غالب «روابط عاشقانه» در سرودهها، به طور چشمگیری فزونی یافته است. جهت آن نیز خیز برداشتن به سوی مضامین جنسی عریانی است که اغلب توهینآمیز نیز هست. در میان ۱۰ آلبوم رایج و برتر چند سال گذشته، مضامین محتوایی بسیاری از آنها، در مورد تجاوز به عنف و خشونت جنسی است.برنامه تلویزیونی «بیخوابها» که برنامه بسیار قویای بود، به تحلیل تصاویر مجازی و مونتاژ شدهای میپردازد که در بسیاری از موسیقیهای تلویزیونی ارائه میشدهاست. این گونه تصاویر، نشان دهنده نوعی توهم و بیقراری در زنان بوده و آنها را افرادی بوالهوس با تمایلات افراطی جنسی بیپایان نشان میدهد که حاضرند در هر شرایطی و با هر مردی، ارتباط جنسی برقرار نمایند. کارگرادان فیلم (سات جوالی استاد دانشگاه ماساچوست) معتقد است، [کاربرد] تصاویر جنسی در موسیقیهای تلویزیونی متعدد، ابعاد وجودی زنان را در [زیبایی] اندامهای بدن خلاصه میکند. (دستها، پاها، سینهها...) و در واقع باعث تحریف نگرش واقعی و درونی بینندگان نسبت به عنوان انسانهای دارای فکر، اندیشه و احساس میشود. از این رو، نمایش عریان زنان در برنامههای تلویزیونی، مطلوب اکثریت واقع شده و طرفداران زیادی دارد.
بازیهای کامپیوتری و تلویزیونی
بازیهای کامپیوتری نیز میتوانند القاءکننده خشونت یا توهین علیه زنان باشد. در بسیاری از این بازیها، به طور معمول، زنان بیشتر شخصیتهای منفعل بازی هستند تا فعال و در موارد خاصتر نیز قربانیان بعضی صحنهها. براساس تحقیقی که روی ۴۷ بازی و پرطرفدار نینتندو (Nintendo) انجام شده است، در بین ۱۱۵ شخصیت مذکر و ۹ شخصیت مونث، ۲۰ نفر از مردان نقش اصلی و غالب را داشته، در صورتی که هیچ یک از زنها اینگونه نقشی نداشتهاند در این تحقیق، ۲۸% این بازیها صحنههایی داشتهاند كه زنها را عناصری دون، پست و ضعیف نشان داده است. برخی از این بازیها، شخصیت کلیشهای و منفی از زنان را در ذهن مخاطب خود ثبت نموده و مشوق بازیکن در به کارگیری خشونت علیه زنان است. در یکی از بازیها به نام"Duke Nukem" بازیکن با کشتن زنان روسپی به ازای خسته و بیرمق کردن آنها، پول نقد جایزه میگیرد. این بازی زنان را موجودات ضعیف و بیدفاعی نشان داده که به ستونهایی بسته شدهاند و در همان حال التماس کنان میگویند: «مرا بکشید... مرا بکشید».یکی از تصاویر متحرک بازیهای کامپیوتری، شبح متحرک دختری است به نام «لاراکرافت» (Lara Craft) که ستاره نقش اول در بازی کامپیوتری Tomb Raider میباشد. او «سمبل سکسی آزاد» است. جامعهشناسان میگویند، بازیهایی از قبیل Tomb Raider باعث ترویج جنسیتگرایی شده و شرایط را به نحوی بر نوجوانان تحمیل میکند که جهان را از دریچه صفحه مانیتور کامپیوتر و مطابق با آنچه در آنجا به وقوع میپیوندد، مشاهده نمایند: تصور سمبلهای جنس مونث، روبودن دختران و یا نجات آنها و تسلیم فرامین آنها شدن، نمونههایی از این وقایع میباشد. نتایح یک تحقیق حاکی از آن است که والدینی که نگران رفتارهای غیراجتماعی (مانند خشونت و ...) بودهاند، تحت تأثیر این بازیها قرار گرفتهاند.
اینترنت
همزمان با پیشرفت و توسعه امکانات شبکه جهانی اینترنت، بزهکاریهایی از نوع تعقیب و آزار دیگران در شبکه اینترنت آنلاین شده است. براساس تخمینهای موجود، زنان حداقل یکبار در زندگی خود هدف رفتارهای تعقیبی قرار گرفته و شواهد و مدارک موجود نشان میدهد که اکثریت مزاحمان سایبری (در شبکه اینترنت) مردانی هستند که زنان قربانی آنها میشوند. اینترنت، مزاحمت (به طور خاص مزاحمت سایبری) را برای مرتکبین آن بسیار راحتتر و سهلالوصولتر از ارتکاب آن در شرایط عادی میکند. بی نام و نشان بودن نامهای الکترونیکی و اتاقهای گفتوگو (Chat Room) فرصتی را برای این مزاحمان مهیا میکند تا نام و نشان واقعی خود را بروز نداده و از طریق شبکه اینترنت به آسانی به اطلاعات شخصی و خصوصی قربانیان نقشههای شوم خود دسترسی پیدا کنند. بسیاری از سرویسها و دایرکتوریهای آنلاین، آدرس پست الکترونیک، محل سکونت و شماره تماس افراد مورد نظر شیادان را در اختیار آنها قرار میدهند، بدون آن که صاحبان این آدرسها از این مسئله خبر داشته باشند. البته معدود نفراتی هم هستند که پرده از این عمل زشت برداشته و آن را برملا میکنند. مزاحمت مجازی، پدیدهای نسبتاً جدید است، اما شیوع و دامنه فراگیری آن روبه رشد میباشد. در بررسی به عمل آمده از زنان و دختران دانشجو در سال تحصیلی ۹۷-۹۶، سیزده درصد این افراد مورد اذیت و آزار قرار گرفته و بیست و پنج درصد از این مزاحمتها از نوع اینترنتی بوده است. پلیس شبکه [اینترنت] ـ سرویس مبارزه با جرایم بینالمللی ـ نیز برآورد نموده است که حدود سی درصد از ۴۷۰۰۰ شکایت وارده در سال ۱۹۹۸، مربوط به نامههای الکترونیکی مزاحمتآمیز و تهدیدکننده بوده است.
منبع: www.mediascope.org
مرجع : ماهنامه سیاحت غرب/سال دوم/شماره هفدهم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست