یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

بانوی اصفهانی


بانوی اصفهانی

در مقاطع مختلف تاریخ اسلام نیز, زنان فداكار, عالم و متقی فراوانی وجود داشته اند كه در عین كار و تلاش و تربیت صحیح نفس خویش , از رعایت جزیی ترین مسایل اخلاقی, غفلت نورزیده و در عین حال تربیت مردان شایسته روزگار را, به عهده داشته و مربی لایق و ارزشمندی برای جامعه بوده اند

در عالم اسلام همواره زنان شایسته و متعهدی وجود داشته اند كه در عرصه های مختلف فرهنگ و ادب و در جبهه های ایثار و تلاش، منشأ آثار و بركات فراوانی بوده اند.

با تكیه بر قرآن كریم و سنت نبوی(ص) و سیره ی معصومین (ع)، ارج نهادن به زنان و ادای حقوق آنان ،همواره موجب رشد و پیشرفت زنان مسلمان در جامعه ی اسلامی بوده و هست.

نمونه ی والای این زنان شایسته و والا مقام در تاریخ اسلام شخصیت های ارجمندی مانند حضرت خدیجه، حضرت فاطمه زهرا، زینب كبری و سكینه بنت الحسین – كه درود خدا بر همه آنان باد – می باشند.

در مقاطع مختلف تاریخ اسلام نیز، زنان فداكار، عالم و متقی فراوانی وجود داشته اند كه در عین كار و تلاش و تربیت صحیح نفس خویش ، از رعایت جزیی ترین مسایل اخلاقی، غفلت نورزیده و در عین حال تربیت مردان شایسته روزگار را، به عهده داشته و مربی لایق و ارزشمندی برای جامعه بوده اند. در تاریخ اسلام به خصوص در مذهب شیعه، نمونه های بسیاری از این قبیل بانوان به چشم می خورد كه از جمله ی آنها می توان به مادر سیدرضی و سید مرتضی علم الهدی، دختر شیخ طوسی و نیز دختر ملا محمد تقی مجلسی، یعنی آمنه بیگم و ... اشاره نمود.

بزرگداشت و تجلیل از زنان نمونه مكتب اسلامی، وظیفه ای است كه باید همواره در انجام آن كوشید. در این میان به جاست، نگاهی گذرا به شخصیت یكی از اسوه های عالیقدر جامعه، كه از مراتب علمی و عملی والا یی برخورداراست و به حق، از مفاخر نسوان دنیای اسلام است داشته باشیم و خاطره آن استوانه علم و تقوا، را ارج نهیم.

این بانوی مجتهد بزرگوار و متواضع،سیده نصرت امین ،نام دارد.

استاد دانشمند مرحوم آیت الله محمد تقی جعفری مقام علمی این بانو را این چنین توصیف نموده است:

« با توجه به آثار قلمی كه از این خانم در دسترس ما قرار گرفته، به طور قطع می توان ایشان را از علمای برجسته عالم تشیع معرفی نمود، و روش علمی ایشان هم كاملاً قابل مقایسه با سایر دانشمندان بوده ، بلكه با نظر به مقام عالی روحی، باید ایشان را در گروه نخبه ای از دانشمندان به شمار آورد كه به اضافه فرا گرفتن دانش به تولد جدید در زندگی نایل می شوند.»

۲.خانواده و اوضاع و احوال اجتماعی عصر ایشان

درباره آغاز زندگی و شروع به تحصیل این بانو آمده است: «حاجیه خانم سیده نصرت بیگم امین(معروف به بانوی ایرانی) در سال ۱۲۶۵هـ.ش در اصفهان متولد شد. پدر ایشان حاج سید محمد علی امین التجار اصفهانی، فردی مومن و سخاوتمند و مادرشان بانویی بسیار شریف، متعبد و خیرخواه بود كه خداوند پس از سه فرزند پسر، این دختر را به ایشان عطا كرد.

مادر با روشن بینی در چهار سالگی، فرزند را برای آموزش قرآن و فراگیری خواندن ونوشتن به مكتب می فرستد، در حالی كه فضای حاكم بر آن ایام به گونه ای بود كه كمتر خانواده ای به خود اجازه می داد كه دخترش را برای كسب دانش به مكتب یا مدرسه بفرستد و چه بسیار والدینی كه آموزش و آشنایی با خط و نوشتن را برای دختران خود جایز نمی دانستند.

در حقیقت عظمت كار این بانو و تلاش های مستمر وی در آن زمان، بسیار درخور توجه است البته ایشان به دلیل اینكه اوقات زندگی شان به فراگیری درس و علم می گذشت، بیشتر در خانه بودند و كمتر از خانه خارج می شدند. ولی در ایامی كه لازم می دیدند كه باید دفاع صورت بگیرد و كاری انجام شود، از منزل خارج می شدند و به تدریس و راهنمایی بانوان می پرداختند.

از دوران قاجار كه بگذریم، دوره رضاخان تقریبا مقارن با اندیشه تجدد خواهی و تبلیغات وسیع اسلام زدایی، خصوصا در اصفهان بود. در آغاز این دوره ،خانم امین ۳۵ ساله بودند و اصفهان هم در آن ایام حوزه های علمیه ی [بسیار] داشت. این شهر بعد از تهران آماج فعالیت های تجدد خواهی بعضی از بانوان، قرار گرفت.

مجری این فعالیت ها ،خانم [صدیقه] دولت آبادی بود كه می گفتند حتی ۱۵ سال قبل از جریان كشف حجاب، ایشان به طور رسمی، حجاب خود را برداشته بود. دولت آبادی، كانونی هم به نام« كانون بانوان» دایر كرده بود كه بعد از برداشتن حجابش و ظاهر شدن در ملاء عام، مردم این كانون را آتش زدند. البته افرادی مانند خانم دولت آبادی كم نبودند.زنانی هم بودند كه فكر كردند اگر در این گونه مراسم شركت كنند،متجدد خوانده می شوند و عده های هم به دلیل مشاغلی كه داشتند،به داشتن ملاقات و گفت وشنودهایی مجبور بودند.

یكی از دست پروردگان محفل پر فیض بانو امین در باب نظم، تدبیر و عظمت معنوی وی می گفت: «در مورد زندگی خانم امین باید بگویم كه در تنظیم وقت، ابتكاری عجیب داشتند و چنان اوقات خود را تنظیم می كردند كه به تمام كارهایشان می رسیدند، گویا خداوند به وقت ایشان هم، بركت داده بود. هرگز از حوادث نمی ترسیدند ودر كارها به خدا توكل می كردند و از میهمانان با خوشرویی و سادگی پذیرایی می كردند. می خواستند جوانان را بدون اجبار و با منطق جذب اسلام كنند.»

اگر بخواهیم ایشان را وصف كنیم ، شاید كتاب ها شود، اما زبان، یارای بیان و قلم، یارای نوشتن و كاغذ، گنجایش این توصیف را ندارد. باید از آثار بزرگ این بانو استفاده كرد تا بتوان به شخصیت ایشان پی برد.

۳. شاگردان و دانش آموختگان

كلیه شاگردان و پرورش یافتگان محضر بابركتش، به جز جهات علمی و آنچه كه مربوط به علوم قرآنی و دانش های الهی می شد، در درجه اول، درس معرفت می آموختند. رفتار و سلوك این بانوی مجتهد، مهمترین مطلبی بود كه آنان را جذب خود می نمود.

از دیگر درس آموختگان او گفته است: «اولین برخورد من با ایشان مانند یك بیمار بود. در خودم خیلی احساس دردمندی می كردم، و احتیاج به طبیب حاذقی داشتم.»

بیانات و چهره ایشان برای من دارویی بسیار موثر بود. همان طور كه خودشان بیان می فرمودند، دارویی كه طبیب می دهد تلخ است ولی شفایش شیرین است. البته مسایل، خیلی زیاد است. من برایشان از ناراحتی هایم گفتم و ایشان توجه پیدا كردند كه من احتیاج به كمك دارم. ایشان قدرت تشخیص داشتند و با یك نگاه عمیق متوجه می شدند كه طرف چه می خواهد، بعد به من پیشنهاد كردند كه اگر مایلی، كتاب (حقایق) فیض كاشانی را به تو درس بدهم، چون چندین مرتبه خودم این كتاب را مطالعه كرده ام و می دانم كه خیلی برای شما مناسب است. من هم قبول كردم و درس شروع شد.

یك روز خدمت ایشان رسیدم. گفتند برایم حمد بخوان. گفتم : من كه قابل نیستم برای شما حمد بخوانم. فرمودند: بخوان تا قلب من روشن شود. من كنار تختشان نشستم و دستشان را گرفتم و شروع به خواندن هفتاد مرتبه حمد كردم. همین طور كه حمد می خواندم در خود فرو رفته بودم كه من قابلیت ندارم، خودشان منبع عرفانی و شناخت و موحد حقیقی هستند. ناگهان نگاهم به بیرون افتاد. درختان را شاهد گرفتم و گفتم: خدایا تو می دانی، در قیامت ،تمام این درختان شهادت می دهند كه این شخصیت كه اكنون در این بستر افتاده است در شبانه روز چقدر با خدا مناجات داشته است. بعداز این احساس كردم كه همه درختان حمد می گویند. بدنم شروع كرد به لرزیدن.

آنچه را مشاهده كرده بودم به حاج خانم گفتم. آهی كشیدند، دست روی قلبشان گذاشتند و فرمودند كه حالم خوب شد و احساس آرامش می كنم. سپس «انا انزلناه» را خواندند و از جا برخاستند و فرمودند كه:« قلبت تا اندازه ای روشن شده است، مواظب باش آن را كدر نكنی.» ایشان بسیار متواضع و فروتن بودند، و با مهربانی و دلسوزی، دلشان می خواست به همه كمك كنند، كمك فكری، كمك علمی و كمك اخلاقی.

روی تحصیلات بالا تاكید داشتند. می فرمودند: علم با عمل، علم با تهذیب، علم با تزكیه.

اگر علم بدون تزكیه شد، برای انسان غرور و حجاب می آورد، ممكن نیست كه انسان بتواند صعود كند، سقوط، حتمی و صد در صد است. می فرمودند: نفس را تزكیه كنید كه بعثت انبیاء به همین دلیل بوده است.»

نسبت ایشان با سی واسطه به امام علی بن ابی طالب(ع) می رسید.وی در بیان مقام و موقعیت خاندان عصمت و طهارت و منزلت و جایگاه آنان تلاش می كرد، به طوریكه عشق و علاقه اش به مقام والای ولایت در كتاب« مخزن اللئالی فی مناقب مولی الموالی حضرت علی(ع)»، روشنگر این حقیقت است.

۴. بانوامین و انقلاب اسلامی

بانو امین، از شیفتگان و معتقدان به انقلاب اسلامی ایران و رهبری عظیم الشأن آن بود. در این مورد یكی از شاگردان ایشان آورده است: «در سال ۵۹ كه حاجیه خانم امین، اصلاً نمی توانستند از منزل خارج شوند، از طریق تلویزیون در جریان انقلاب قرار داشتند، زمانی كه امام (ره) از تلویزیون سوره حمد را تفسیر كردند، شیفته ی بیان و مطالب امام شده بودند .به همین علت،به مطالعه آثار امام پرداختند.

روزی بعد از مطالعه كتاب های امام، ایشان فرمودند كه: معرفت امام بالاست و عرفان ایشان به حد اعلای خود رسیده است. اگر كسی خواست، خدای ناكرده تهمتی بزند یا توهینی بكند، از قول من بگویید كه بد می بینی. مبادا یك وقت خدای ناكرده توهین كنید. چون معرفت ایشان بالاست كه میتوانند این كارهای محیر العقول را انجام بدهند. حاج خانم خیلی شیفته كتابها و بیانات امام شده بودند:« زیرا كه قدر زر زرگر شناسد قدرگوهر گوهری.»

همین طور امام نیز جویای احوال این بانوی مجتهد می شدند. یكی از روحانیون اصفهان در این خصوص گفته است: «چند مرتبه كه حضور حضرت امام خمینی(ره) مشرف شدم، ایشان جویای حالات و اشتغالات و سلامتی بانو مجتهده امین شدند و در مقابل به منزل حاجیه خانم امین كه می رفتم، بانوی ایرانی مقید بودند، برای سلامتی حضرت امام (ره) و موفق شدن ایشان و پیشرفت در اهداف مقدس اسلام دعا كنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.