یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

اردوغان قهرمان


اردوغان قهرمان

اشتیاق برای قهرمان سازی در گره با توهماتی که امروزه جایگزین درک ما از وقایع سیاسی به خصوص در سطح خارجی شده است, ما را به ورطه ای کشانده که به نظر می رساند کوچکترین وقایعی که در راستای این توهمات باشد, می تواند به راحتی دستگاه تبلیغاتی این مملکت را مشغول خود کند و صاحبان قلم هم به جای اینکه ترمزی بر این توهمات باشند در دامن زدن به آن از عامه حتی بی سواد هم گوی سبقت بجویند

اشتیاق برای قهرمان سازی در گره با توهماتی که امروزه جایگزین درک ما از وقایع سیاسی به خصوص در سطح خارجی شده است، ما را به ورطه ای کشانده که به نظر می رساند کوچکترین وقایعی که در راستای این توهمات باشد، می تواند به راحتی دستگاه تبلیغاتی این مملکت را مشغول خود کند و صاحبان قلم هم به جای اینکه ترمزی بر این توهمات باشند در دامن زدن به آن از عامه حتی بی سواد هم گوی سبقت بجویند.

درگیری لفظی رهبر حزب اسلام گرای ترکیه و نخست وزیر این کشور با شیمون پرز رییس جمهور اسراییل و ترک اجلاس در اعتراض به رفتار مجری جلسه که وی را به سکوت در مقابل سخنان بالاترین مقام تل آویو فراخوانده بود موجی از تحسین و تمجدی در ترکیه و جهان اسلام را برانگیخت.

بی گمان اظهارات اردوغان ، غیر منتظره و اگر از فیلتر ارزش داوری و به شکلی محدود به خود آن اجلاس نگاه کنیم، شجاعانه بود. اما این اظهارات که از مجموعه رفتار سیاسی دولت ترکیه منتزع شده است ، به شدت فریبنده و گمراه کننده است.

ترکیه یکی از اعضای پیمان ناتو و از متحدان اصلی آمریکا در منطقه است. این کشور سالهاست مجدانه کوشش می کند تا استاندارد های لازم برای ورود به اتحادیه اروپا را به دست آورد و نکته جالب تر آن است که آنکارا علاوه بر روابط عادی دیپلماتیک یکی از کشورهایی است که روابط بسیار نزدیک نظامی- امنیتی با اسراییل دارد.

برای درک عمیق تر ماجرا مثالی را در نظر بیاورید: فرض کنید شخصی در ایران فقط صحبت پیوستن ایران به ناتو، به رسمیت شناختن اسراییل و عادی سازی روابط با آن و یا تلاش برای ورود به اتحادیه اروپا را مطرح کند. چنین شخصی قبل از آنکه تکفیر شود احتمالا دستمایه مزاح خواهد شد و باید وی را قبل از آن که در زندان مشاهد کنیم، در بیمارسنان روانی بیابیم.

اما در مواجهه با چنین شخصی، کیهان چه خواهد نوشت؟ زنده باد ( چنان که تیتر اول روز شنبه این روزنامه بود)یا مرده باد ؟!

آیا می توان تصور کرد او هم مانند رجب طیب اردوغان این شانس را داشته باشد که "زنده باد" از کیهان بگیرد؟

خوشبینی به اردوغان از کجا نشأت می گیرد؟

برای پایان این خوشبینی اگر به واقعیات جامعه ترکیه نگاه کنیم، بی گمان عوامل فراوانی خواهیم یافت، ذهن توهم پرداز بسیاری از کارشناسان و دست اندرکاران حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل ما و به طور ویژه روزنامه نگاران این حوزه ممکن است بتواند همه آن واقعیت را با این ادعا که اردوغان نیت پاک و صادقانه ای دارد، رنگ و لعاب دیگری بدهد. برای همین مجبوریم که به جای نگاه کردن به این واقعیات به آخرین مصاحبه اردوغان در این زمینه مراجعه کنیم تا شاید توهم ها زدوده شود.

نخست‌وزیر ترکیه در گفت‌وگویی تفصیلی با واشنگتن‌پست ،پس از اجلاس داووس تاکید کرد که روابط اسراییل - ترکیه خاتمه نیافته اما رهبران اسراییلی باید در خود و عملکردشان در قبال فلسطینیان بازنگری کنند.

اردوغان در پاسخ به سوال واشنگتن پست که می پرسد"آیا روابط با اسراییل را تمام شده می‌دانید؟" می گوید: ما روابط جدی با یکدیگر داریم. اما دولت فعلی اسراییل باید خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. آنها نباید از این مساله در انتخابات قریب الوقوع اسراییل سوء استفاده نمایند.

همزمان با سخنان اردوغان که نشان می دهد نباید منتظر باشیم کار ترکیه همچون ونزوئلا به اخراج سفیر تل آویو از آنکارا بکشد، سخنگوی ستاد مشترک ارتش جمهور لائیک ترکیه در جلسه هفتگی خود در پاسخ به سوالی درباره روابط این کشور با اسرائیل می گوید: روابط نظامی ترکیه با همه طرف‌های سیاسی، بر اساس حرکت در راستای منافع ملی است.

ژنرال "متین گوراک"، در پاسخ به سوالی درباره امتناع رژیم صهیونیستی از تحویل هواپیماهای بدون سرنشین "هرون" به ترکیه پس از تنش‌های اخیر بین دو کشور اظهار داشت: در این پروژه هیچگونه مشکلی وجود ندارد.

● خیز ترکیه در خاورمیانه

حرکت های اخیر دولت اسلام گرای ترکیه در خاورمیانه برای کارشناسان روابط بین الملل می تواند محل دقت نظر باشد.

ترک ها مدتهاست که از ظرفیت های خود ناشی از عضویت در ناتو(متحد استراتژیک آمریکا و اروپای غربی بودن) و روابط بسیار نزدیک خود با اسرائیل برای آنچه که میانجیگری میان سوریه و اسراییل خوانده می شود استفاده می کنند.

دولت اسلام گرای ترکیه حتی نسبت به دولتهای لائیک پیش از خود در حرکت برای باز کزدن جای پایی در خاورمیانه هم پیشتاز تر است چرا که از طریق وجهه اسلامی خود می تواند در جلب اعتماد کشورها و گروهای اسلامی موفق تر از احزاب لائیک عمل کند. وقتی به عملکرد ترکیه و اظهارات متعدد مقامهای این کشور نگاه می کنیم آشکار می شود که اردوغان با زیرکی به اجلاس داووس همچون فرصتی برای تامین منافع حزبی و نیز منافع ملی ترکیه نگریسته است.

ترکیه در طول حملات وحشیانه ۲۲ روزه اسارییل به غزه صحنه یکی از گسترده ترین اعتراضات مردمی در محکومیت رژیم اسرائیل بود. دولت اسلام گرای ترکیه به شدت از طرف افکار عمومی این کشور تحت فشار بود تا اقداماتی جدی علیه اسراییل انجام دهد. اردوغان چند بار در مصاحبه های گونا گون خود شدیدا اقدامات اسراییل در حمله به غزه را محکوم کرده و حتی سخن از احتمال توقف روند میانجیگری آنکار میان دمشق و تل آویو و به تعویق افتادن دور پنجم مذاکرات سه جانبه سوریه-اسارییل به میانجیگری انکار رانده بود.

نخست وزیر ترکیه حتی در اواخر جنگ ۲۲ روزه صحبت از لزوم اخراج اسراییل از سازمان ملل به جهت عدم رعایت قطع نامه ۱۸۶۰ شورای امنیت برای توقف فوری حملات به غزه سخن گفته بود. اما آن روزها سیل اخبار دردناک از غزه نمی توانست بار تبلیغاتی این سخنان را به اندازه ای سنگین کند که از فشار افکار عکمومی بکاهد. به همین جهت و با در نظر گرفتن اینکه قطعا برای ترکها مشخص بود در اجلاس داووس مسئله غزه مطرح می شود و برنامه همنشینی اردوغان با پرز رییس جمهور رژیم اسراییل از پیش هماهنگ شده بود، ترکها طرحی را برای بهره برداری لازم تبلیغاتی تدارک دیدند.

اردوغان می توانست تمامی حرفهایی را که در داووس زد طی نامه ای یا مصاحبه ای و یا با فراخواندن سفیر اسراییل رسما به او ابلاغ کند اما اینها نمی توانست مانند بمبی تبلیغاتی منفجر شود.

وقتی سیل تبریکهای داخلی و خارجی و مباحثی که قهرمان سازی از اردوغان محور آن است و همچنین راهپیمائی مردم غزه در حمایت از وی را بنگریم متوجه می شویم که اردوغان چه بهره ی هوشمندانه ای از داووس برده است.

اردوغان با این کار نه تنها از میان موج سهمگین انتقادات داخلی به سلامت گذشت بلکه کاملا بر آن سوار شد. وقتی ماجرای مبارزه با عوامل کودتای "ارکنون" و دستگیری های گسترده اخیر در ترکیه را مد نظر داشته باشیم، متوجه می شویم که دولت اردوغان چه نیازی به این کار به منظور کسب حمایت بیشتر مردمی داشته است. همچنین قطعا افکار عمومی ترکیه اقدام شجاعانه وی در داووس را در انتخابات بعدی فراموش نخواهد کرد.

در سطح خارجی ، ترکیه پیش تر با طرح مسئله میانجیگری در روند صلح خاورمیانه تلاش کرده بود به غرب این علامت را بدهد که بازیگری جدی و با ظرفیتهای بسیار بالا در حل مسایل خاورمیانه به حساب می آید. غرب نیز با پزیرش این نقش و البته با طمانینه و دقت نظر ، تحولات به ظاهر امید بخش مربوط به برگزاری ۴ دوره مذاکرات میان سوریه و اسراییل به واسطه ترکیه را پیگیری می کرد. ترکها پیش از آن هم (به گفته اردوغان در همین مصاحبه اخیر با واشنگتن پست) تجربه موفقی در برگزاری مذاکرات میان پاکستان و اسراییل در کارنامه خود به غرب نشان داده بودند.

آنها نیاز داشتند تا با شوکی این روند متوقف شده را احیا کنند تا بازیگران غربی را دوباره به نمایش مذکور فرابخوانند. این همان شوکی بود که ترکها در داووس به اسراییل و غرب وارد کردند تا نقش حیاتی خود در تضمین امنیت منطقه ای را به آنها یادآوری کنند. این در حالی است که آنها به شدت از کاهش سطح روابط خود با اسراییل واهمه دارند.ترکها نمی خواستند مانند ونزوئلا به افکار عمومی خود پاسخ بگویند. بنابراین همه چیز باید در سطح یک مجادله کلامی خبر ساز به پایان می رسید. نقض این نظریه می تواند قطع روابط ترکیه با اسراییل باشد اما شواهد و قراین و اظهارات مقامات ترک و خبر معذرت خواهی پرز از اردوغان نمی تواند دلایل خوشبینی برای تحقق چنین چیزی باشد.

از سوی دیگر ترکها همیشه یک نگرانی پنهانی از نفوذ ایران در افکار عمومی منطقه داشته اند. گرایش افکار عمومی منطقه به سوی ایران به عنوان حامی واقعی مقاومت فلسطین، لبنان و سوریه همیشه مایه عذاب بسیاری از کشورهای منطقه و از جمله ترکیه بوده است. بی جهت نیست که ترکها مذاکراتی میان سوریه و اسراییل را میانجیگری می کردند که بنا به گفته منابع آگاه، مقامهای اسراییلی طی آن از سوریه به وضوح و مکررا خواسته بودند تا از روابط استراتژیک خود با ایران صرف نظر کند.

البته تمایز مذهبی در شکل گیری این احساس رقابت با ایران یکی از ریشه های این قضیه است و نباید این رقابت تنها به یک رقابت مذهبی فروکاسته و از ریشه های ژئوپلتیک آن غافل شد. توان و ظرفیت ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای در حال تثبیت موقعیت، ترکها و سایر بازیگران منطقه ای را از ابراز آشکار چنین احساس رقابتی باز می دارد.

به هر تقدیر امروز به نظر می رسد اردوغان هر آنچه که می خواست از کشتزار داووس برای خود و کشورش درو کرده است. رفتار او ، بیش از آن که انسان دوستانه و ارزش مدارانه باشد، تلاش برای " موج سواری بر افکار عمومی داخلی" به منظور پیروزی در انتخابات بعدی و

" افزایش توان بازیگری در عرصه ی منطقه ای " به منظور حفظ منافع ملی ترکیه ی لاییک بوده است.برای اثبات این مدعا ، واکنش نهادهای رسمی و غیر رسمی قدرت در ترکیه را مرور کنید.

میکائیل جلالی