جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
تأملی بر چیستی و چرایی مهریه
یكی از سنتهای بسیار كهن اجتماعی رایج در جوامع بشری كه قدمتی بسیار طولانی دارد، پرداخت مهریه در پیوند ازدواج است؛ به عبارت دیگر از گذشتههای بسیار دور تا امروز، رسم بر آن است كه مرد هنگام ازدواج و بویژه زمانی كه خواستگاری وی با پاسخ مثبت از سوی نامزد مورد نظر همراه میشود، مبلغی را به عنوان مهریه برای زن در نظر میگیرد؛ اگرچه سنت پرداخت مهریه، همانند سایر سنتهای اجتماعی، طی روزگار گذشته، تحولات و دگوگونیهای زیادی را پشت سر گذاشته و با توجه به زمان و مكان، دچار تغییرات مختلفی شده است.
روزگاری، مهریه در جایگاه بهای زن قرار داشت و در واقع همان وجه المعامله عقد نكاح تلقی میشده است و نیز؛ در دورهای خاص به عنوان هدیهای از سوی مرد به پدر زن داده میشد و در دورانی هم این هدیه، به خود زن اختصاص مییافت است.
در حال حاضر نیز كه جوامع بشری از جهات مختلف دگرگون شده و در قرنهای اخیر، تحولات علمی، پیشرفتهای تكنولوژیكی، گسترش آزادیهای بیرویهی فردی و توسعهی حق مشاركت سیاسی برای تمام افراد، موجب پیدایش رویكردها و نگرشهای جدیدی نسبت به انسان و جنسیت او گردیده، در مواردی با افراط گرایی بیش از حد، جامعه انسانی را بدون در نظر داشتن تمایز جنسیتی (و بلكه با نفی چنین تمایزی) صرفاً براساس شاخصهای توسعه یافتگی و عقب ماندگی تقسیم بندی كرده است؛ نتیجه قهری چنین رویكردهایی آن است كه تا زن و مرد نه به عنوان دو صنف از نوع واحد انسانی (و طبعاً هر كدام با شاخصهها و تواناییهای اختصاصی) بلكه به عنوان دو موجود برابر و همطراز، با قابلیتهای همانند و دارای نقشها و كاركردهای جایگزین در نظر گرفته شده و ارزیابی شوند این وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت؛ از همین رو با عنایت به همین نگرشها، زن همپای مرد تصور میشود و سخن گفتن از تكالیف خانوادگی و التزام به وظایف زوجیت، تضییع حقوق زن و نقض آزادیهای مشروع وی به شمار میآید و در واقع، هیجان آزادی خواهی زن، به جریانی تبدیل میشود كه منجر به ایجاد جنبشی زن گرا و زن محور میگردد و این جنبش، آنچنان موجی را در جوامع بشری، بویژه غربی پدید میآورد كه در اثر تلاطم آن، بسیاری از سنتهای پایدار اجتماعی و عرفهای ریشهدار انسانی در هم میشكند و بنیان نظام خانواده و اجتماع دگرگون میشود.
خواسته یا ناخواسته و در اثر تعامل فرهنگها و ارتباط جوامع ـ بویژه در عصر كنونی ـ جوامع شرقی و بویژه اسلامی نیز از گزند این موج در امان نمانده و آسیبها و تهدیدهای آن، دامنگیر این جوامع هم گردیده است كه در اثر آن سؤالات و شبهاتی در این زمینه، در جوامع اسلامی هم، مطرح و ارائه میشود كه ایجاب مینماید برخی از آنها، مورد تحقیق و تأمل واقع شوند.
یكی از شبهات مطرح در مورد وضعیت زن در خانواده، راجع به مهریه است كه با توجه به اینكه زن یكی از طرفهای اصلی عقد نكاح است و همانند مرد از منافع آن بهرهمند میشود، و با در نظر داشتن استقلال مالی زن و توانایی او در تحصیل عواید و كسب و امرار معاش خویش، این سؤال مطرح میشود كه مهریه چه جایگاهی دارد؟ و الزام مرد به پرداخت آن چه توجیهی خواهد داشت؟ به عبارت دیگر وقتی پیوند نكاح معلول توافق زن و مرد است و اراده و رضایت زن همانند اراده و رضایت مرد، در صحت عقد ازدواج تأثیر میگذارد و اهلیت زن، همانند اهلیت مرد از عناصر اساسی صحت آن به شمار میرود و از سوی دیگر، وقتی زن همانند مرد از منافع و لذایذ نكاح بهره میبرد، چه دلیلی برای لزوم پرداخت مهریه و یا تعیین آن به عنوان یك شرط لازم در عقد نكاح وجود دارد؟
نوشتار حاضر در پی آن است كه با توجه به بررسی و ارزیابی مختصری كه صورت داده است، این مسئله را با رویكرد عمدتاً عقلانی مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد؛ لذا مهمترین سؤالی كه مطرح میگردد، این است كه اصلاً مهریه چیست؟ و چرا باید به عنوان یك شرط اساسی در نكاح مد نظر قرار گیرد؟ برای اینكه بتوانیم پاسخهای این پرسشها را به طور مشخص به دست آوریم، مطالب این نوشتار را طی دو بخش تنظیم و ارائه نماییم:
۱) چیستی مهریه
با قطع نظر از واژهشناسی مهریه و بررسی مفاهیم مترادف آن، نكته مهم و قابل بحث این است كه قرآن كریم از مهریه زنان با عنوان «صدُقه» یاد نموده و حكم به وجوب آن مینماید. از این حكم قرآنی چنین فهمیده میشود كه وجوب مهر در عقد نكاح، نه یك حكم تأسیسی و اختصاصی شریعت اسلام، بلكه یك حكم امضایی است كه قرآن مجید با مهر تأیید زدن بر یك سنت پسندیده اجتماعی، آن را تحكیم بخشیده و تقویت نموده است؛ زیرا اولاً تركیب كلمات و ساختار آیه شریفه «وآتوالنساء صدقاتهن نحله » به گونهای است كه وجود مهریه در آن مفروض و مفروغ عنه تلقی شده است؛ به بیان بهتر اضافهی «صدقات» به ضمیر «هنّ» و مقدم داشتن كلمه «النساء» بیان این معنا است كه زنان مهریه داشتهاند و پرداخت مهریه در بین مردم و در سنن ازدواجشان متداول بوده است؛[۱] محمد حسین طباطبایی؛ المیزان؛ ترجمه سید باقر موسوی؛ ج ۴، قم: انتشارات اسلامی، بیتا، ص ۲۶۹. بنابراین، معنای آیه این نیست كه «به زنان مهریه بدهید» بلكه معنای دقیق آن این است كه «مهریه زنان را به خودشان بدهید.» و روشن است كه این معنا، به صراحت از وجود مهریه حكایت دارد؛ از این جهت است كه میگوییم وجوب مهریه یك حكم امضایی نه تأسیسی.
۲) اگر از منظر تاریخی هم به مسئله نظر افكنده شود معلوم میگردد كه پرداخت مهر، علی رغم تحولات و تغییرات چشمگیر، یك سنت پایدار اجتماعی است كه از گذشتههای دور تا امروز در جوامع بشری رایج است.
در مصر باستان، زوج مبلغی را به عنوان جبران خسارت از این جهت كه با ازدواج، یكی از اعضای خانوادهی فردی را از او میگرفت، به پدر دختر میداد؛ یعنی در واقع پرداخت «مهر» بابت تسكین و كاهش دادن درد و رنج ناشی از جدایی دختر از پدرش صورت میگرفت.[۲] غالب غانم؛ القوانین و النظم عبرالتاریخ؛ لبنان: دار المنشورات الحقوقیه ، ۱۹۹۷، ص ۴۷. در بابل، مهر به عنوان وجه المعامله و در واقع بهای زن بود كه به پدر او داده میشد؛ هرچند به مرور زمان، خرید آن به منظور ازدواج، با جایگزینی هدیهای برای پدر زن، حالت نمادین یافته بود[۳] همان؛ ص ۶۰.. جوامع قبیلهای و بادیه نشین حجاز نیز از همین سنت پیروی میكردند و مبلغ پرداختی از سوی مرد، به هر عنوانی كه داده میشد به پدر دختر اختصاص داشت؛ اما پس از تابش اشعه حیات بخش اسلام بر حجاز و طلوع خورشید عدالت در آن سرزمین، تنها تغییر بنیادینی كه در این سنت اجتماعی پدید آمد، اختصاص یافتن مهریه به خود زن بود.
● مهریه در قرآن
قرآن كریم در این زمینه میفرماید: «وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَه ً...»[۴] نساء: ۴.. این بیان، حق صریح و شخصی را برای زن در مهریهاش ایجاد كرد و با اعلام اینكه آنچه در جامعه جاهلی نسبت به آن رواج داشت، باطل است، ازدواج را اجتماع دوتن از روی میل و اختیار خواند و «مهریه» را حق خود زن دانست كه فقط خودش باید آن را بگیرد نه ولی او.[۵] سید قطب؛ فی ظلال القرآن؛ ج ۱، لبنان: دار الشروق، ۱۹۹۵، ص ۵۸۵ (ذیل آیه فوق).
نكته مهم و قابل مطالعه در این آیه شریفه آن است كه قرآن كریم علاوه بر تخصیص مهریه به خود زن، جهت پرداخت آن را هم بیان میكند و در واقع همین نكته است كه ماهیت و چیستی مهریه را تبیین مینماید؛ چه اینكه دقت در آن نشان میدهد كه مهریه چیست و به چه منظوری پرداخت میشود؛ اما پیش از پرداختن به آن، یادآوری دو مسئله به عنوان مقدمه ضروری به نظر میآید:
۱) از نگاه انسان شناختی و ارزشی، زن و مرد هیچگونه تفاوتی ندارند و اصولاً از نظر اسلام، انسانیت انسان به روح او وابسته است كه واحد و تقسیمناپذیر است؛ به بیان دیگر زن و مرد در آفرینش كاملاً یكسان و مساویاند و از این رو راه رسیدن به كمال انسانی و دستیابی به مقام قرب الهی برای هریك از زن و مرد باز است و از این نظر مانعی فراروی هیچ كدام از آنها وجود ندارد؛ بنابراین علی رغم وجود برخی ویژگیها و تفاوتهای فیزیكی و عاطفی كه دست قدرتمند آفرینش، در خلقت انسان زن و مرد به وجود آورده (و همین تمایزها موجب شده است تا زن و مرد از همین نظر مكمل وجودی همدیگر باشند) با وجوداین از نظر ارزشانسانی و كمال معنوی میان زن و مرد به عنوان یك انسان هیچگونه تفاوت و تمایزی وجود ندارد[۶] ر.كبه: قدرت اللَّه خسرو شاهی و مصطفی دانش پژوه؛ فلسفه حقوق؛ قم: مؤسسه امام خمینی، ۱۳۷۹، ص ۱۴۰ ـ ۱۵۰..
۲) قرآن كریم در یك بیانی زیبا كه نشانگر شاهكار خلقت است میفرماید: «هُوَ الَّذِی خَلَقَكُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَه ٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْكُنَ إِلَیْهَا...»[۷] اعراف: ۱۸۹. یا «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَوَدَّه ً وَرَحْمَه ً...»[۸] روم: ۲۱. همچنانكه ملاحظه میشود، قرآن مجید آفرینش زوج یا همسر را برای انسانها، مایه سكون و عامل آرامش معرفی نموده و هدف از آن را دستیابی به آرامش روحی و روانی كه زاییدهی محبت و مودت است میداند؛ در واقع قرآن مجید بر این نكته نظر دارد كه اولاً آرامش و سكون در سایهی محبت و مهربانی امكانپذیر است و ثانیاً نقطهی اوج آن در خلق همسران نهفته و در پرتو زوجیت قابل دسترسی است؛ زیرا قانون خلقت، در یك تدبیر ماهرانه، جمال و زیبایی و غرور و بینیازی را در جانب زن و نیازمندی و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است و در واقع، در متن خلقت، نقش هریك از زن و مرد، در مسئلهی عشق مغایر نقش دیگری است[۹] مرتضی مطهری؛ نظام حقوق زن در اسلام؛ ج ۵، تهران: صدرا، ۱۳۶۵، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۲..
به طور طبیعی تعدد و تفاوت نقش ایجاب میكند تا هر كدام، با حفظ جایگاه و ویژگیهای خویش به ایفای نقش بپردازد و همین ایفای نقش اختصاصی، اقتضاء میكند كه آن كس كه طالب و جوینده است، دنبال مطلوب و گمشدهی خویش به راه افتد و برای دسترسی و یافتن آن از هیچ تلاش و ایثاری فروگذاری نكند.
مرد به صورت طبیعی، در برابر غریزه از زن ناتوانتر است. این خصوصیت، وی را وادار میكند تا به زن اظهار نیاز كند و برای جلب رضایت او اقدام نماید[۱۰] همان: ص ۲۳۳.. یعنی در واقع، گمشدهی مرد همان سكون و آرامش است كه از سرِ ناآرامی و بیقراری در تب و تاب دست یافتن به آن است و برای آنكه به آن دست پیدا كند، از هیچ كوشش و تلاشی دریغ نمیكند. همین مسئله موجب شده است تا مرد، در پی یافتن سكون و جستن آرامش، همواره خواستگار زن باشد و از آنجا كه زن نیز دنبال سكون و در جستجوی آرامش است و سعی میكند بهترین پناهگاه را برای آرامش یافتن خویش بجوید و از این رو كه نقش وی پاسخگویی به محبت و خواستگاری مرد است، در صدد بر میآید به عاشقانهترین محبت پاسخ دهد و به روی پاكترین و با ثباتترین مهر آغوش بگشاید؛ به بیان دیگر مرد به خاطر آرامش یافتن و بهرهمند شدن از سكون، به دنبال زن میرود و زن نیز به خاطر همان مسئله و تأمین همان نیاز طبیعی خویش، میكوشد تا گرمترین خواستهها و شورآفرینترین محبتها را بیابد و از میان انبوه اظهار ارادتها و ابراز عشقها، خالصترین و پاكترین آن را بجوید و با گرمترین پاسخ به شایستهترین تقاضا، سكون و آرامش رؤیایی را به تصویر بكشد تا بدینسان حكمت آفرینش پیوند زن و مرد در عالم واقع، تحقق عینی بیابد؛ بنابراین، با در نظر داشتن اینكه زن ومرد از ارزش انسانی همسانی برخوردارند و به لحاظ مقام معنوی و كمالات هیچگونه تفاوتی میان آنها وجود ندارد و با توجه به اینكه حكمت نهفته در خلقت زوجین و همسران، حصول آرامش، و رسیدن به سكون است و پاسخ زن به تقاضای مرد برای تأمین همین هدف صورت میگیرد، قرآن كریم پس از دستور به پرداخت مهریه زنان، جهت اعطای آن را هم گوشزد مینماید. مفسران عالی مقام در تفسیر كلمه «نحله » كه بیانگر وجه پراخت مهریه است، ضمن اینكه اقوال و دیدگاههای گوناگون را متذكر شدهاند؛ با این حال تقریباً در این مسئله اتفاق نظر دارند كه مراد از نحله، «عطیه» و «هبه» است.
شیخ طوسی(ره): اینكه خداوند مهریه را بر مرد واجب نموده و زن را موظف به پرداخت چیزی نكرده است، از منظر بعضی از مفسران بدین معناست كه در واقع، مهریه عطیهای از سوی خداوند متعال برای زنان است.[۱۱] تفسیر التبیان؛ ج ۳، النجف: المكتب الامین، (بیتا) ص ۱۰۹، ذیل آیه۴ سورهی نساء.
طنطاوی: «نحله»، یعنی عطیه و هدیهی بدون عوض كه با رضایت قلبی به كسی داده میشود.[۱۲] الجواهر؛ ج ۳، مصر، (بینا) ۱۳۵۰، ص ۱۰، ذیل همان آیه.
محمد جواد مغنیه: مراد از نحله عطیهای است كه خداوند پرداخت آن را بر زوج واجب گردانیده و... در حقیقت، خداوند شوهران را موظف نموده تا از جانب خداوند متعال، هدیهای را به همسرانشان بدهند. پس مهریه عوض بهرهبرداری جنسی نیست؛ چون زن و مرد در این نیاز، مشتركند.[۱۳] التفسیر الكاشف؛ ج ۲، لبنان: دار العلم للملایین، الطبعه الثالثه، ۱۹۸۱، ص ۲۵۰، ذیل همان آیه..
● سید قطب:
خداوند متعال به شوهر دستور میدهد تا مهریه را به عنوان هدیهی محض با رضایت قلبی تمام و با آسودگی خیال به همسرش اعطا كند، دقیقاً همانطوری كه یك هدیه و بخشش را به كسی میدهد.[۱۴] فی ظلال القرآن.
▪ احمد مصطفی المراغی:
معنای آیه شریفه این است كه زنانی را كه به عقد ازدواجتان درمیآورید، مهریهشان را به عنوان هدیه و بخشش بدهید.[۱۵] تفسیر المراغی؛ ج ۴، لبنان: دار احیاء التراث العربی، (بیتا) ص ۱۸۴، ذیل همان آیه.
ابو الحسن الماوردی: نحله همان عطیه و هدیهی بدون عوض است. اینكه دین را نحله نامیدهاند به این دلیل است كه عطیهای از سوی خداوند متعال است.[۱۶] النكت و العیون؛ ج ۱، لبنان، مؤسسه الكتب الثقافیه، (بیتا) ص ۴۵۱، ذیل همان آیه.
▪ محمد حسین فضل اللَّه:
«آیه شریفه، مهریه را ثمن و عوض ندانسته؛ بلكه آن را «نحله» میخواند؛ یعنی عطیهای كه انسان به كس دیگری بدون چشم داشت عوض، میدهد...[۱۷] تفسیر من وحی القرآن؛ ج ۷، لبنان: دار الملاك، ۱۹۹۸، ص ۶۹، ذیل همان آیه و ص ۱۸۱، ذیل آیه ۲۴ همان سوره..
نویسنده : عبدالعلی محمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست