پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مشروح جریان جنگ حمراء الأسد
هر کس به سرنوشت پیشینیان با نگاه ویژه خویش مینگرد و یافتههای تاریخی گذشتگان را بر آیندگان گزارش میکند. ارزش آگاهی از راه رفتة آنان آنگاه سودبخش است که تابلوی راهنمای فرزندان دورههای بعد باشد، الگو دهد، توان تصمیم سازی بخشد، حیرت زدایی نماید.
غزوه حمراءالأسد هر چند بدون خون ریزی و کشتار بود و با نمونههای غزوات دیگر بسیار فرق میکرد، ولی شرایط خاص زمانی به گونهای بود که کمترین زمان نباید از دست میرفت. هر کسی نباید در این مرحله وارد میشد، نه آنان که به بهانهای در مسیر احد راه خود را از پیامبر (صلّی الله علیه وآله) جدا کردند و نه آنان که در دامنه احد فریاد یاری خواهی حضرتش را نادیده گرفتند و یا از فراز "رمات" برق غنایم به زیرشان آورد. مردان مرد باید همراه خاتم رسولان مدال دار اسوة آیندگان گردند.
خواننده این سطور زمانی از پیام فداکاری جانبازان احد، الهام میگیرد که لختی درنگ کند و بنگرد امروز کجای میدان ایستاده تا بفهمد اگر دیروز بود کجا میبود.
عصر روز شنبه، هفتم شوال سال سوم هجری(۱) پیامبر اعظم (صلّی الله علیه وآله) همراه با رزمندگان اسلام از رزمگاه احد به سوی مدینه بازگشتند. یاران آن حضرت، غم از دست دادن عزیزانشان را با زنده ماندن پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در آن صحنة سخت، فراموش کردند و برخی از آنان با چهرهای گشاده، شکرگزاری خود را از زنده بودن پیامبر (صلّی الله علیه وآله) ابراز میداشتند. فردای آن روز، هشتم ماه شوال، پیامبر (صلّی الله علیه وآله) پس از نماز صبح با الهامات الهی مأمور شد به تعقیب دشمن در منطقة حمراءالأسد و جنوب مدینه بپردازد.اعلام غزوهای دیگر
بلال مأمور شد تا دستور پیامبر (صلّی الله علیه وآله) را ابلاغ کند:
مصادف با ششم فروردین سال چهارم شمسی و ۲۳ مارس سال ۶۲۵ میلادی.
کسانی که در غزوه احد مجروح شدند، آماده حرکت برای تعقیب دشمن در حمراءالأسد باشند.(۱) مسلمانان مجروح که با سختی خود را برای برپایی نماز صبح رسانده بودند، مطلع شدند که باید همین امروز حرکت کنند. جای درنگ نبود، دشمن در منطقه روحا (هشت کیلومتری جنوب حمراءالأسد)، پس از تحلیل جنگ احد، در اندیشه حمله به مدینه و به زعم خود کشتن پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و غارت اموال مسلمانان بود.
عبدالله بن امّ مکتوم مأموریت یافت در مدینه، به جای رسولالله (صلّی الله علیه وآله) امام جماعت باشد. مجروحان و جانبازان احد، همراه پیامبر (صلّی الله علیه وآله) به سوی حمراءالأسد حرکت کردند، در حالی که پرچمدار این لشکر علی (علیه السلام) (۲)، خود دهها زخم بر تن داشت و خم به ابرو نمیآورد! با این حال باید به پیش میرفتند تا دشمن را به عقبنشینی وادارند و آنان را از حملة به مدینه مأیوس کنند. در این سفر جهادی، جانبازان غیرتمند به جای استراحت، داوطلبانه خدمتگزاری جانبازان مصدومتر را به عهده گرفتند تا کاروان جان بر کف، دستور پیامبر (صلّی الله علیه وآله) را به انجام رسانند.
در بین رزمندگان، تنها جابر بن عبدالله انصاری بود که در اُحد (به دلیل درخواست پدرش برای ماندن نزد هفت خواهرش) شرکت نداشت و از پیامبر (صلّی الله علیه وآله) درخواست کرد اکنون که پدرم «عبدالله بن عمرو بن حرام» در اُحد شرکت کرد و به شهادت رسید، اجازه دهید من توفیق همراهی شما را در حمراءالأسد داشته باشم و پیامبر (صلّی الله علیه وآله) تنها با حضور وی موافقت فرمود. (۳)
در روز (هنگام ظهر) یکشنبه، هشتم شوال، لشکر اسلام در حمراءالأسد (هشت میلی جنوب مدینه) اردو زد و رزمندگان مأمور شدند جهت فراوان نشان دادن یاران پیامبر (صلّی الله علیه وآله) ، شبها هر کدام در چند نقطه آتش روشن کنند، بنابراین روزها به جمعآوری هیزم و چوب و شبها به روشن کردن منطقه با شعلههای آتش میپرداختند.
نیروهای اطلاعاتی قریش، سران کفر را از حضور نیروهای اسلام، مطلع ساختند. صفوان بن امیه، به پیروزی نسبی لشکر مکه قانع بود ولی ابوسفیان خواهان خاموش کردن خورشید محمدی (صلّی الله علیه وآله) بود. او به خیال خام خود میگفت: «قد قتلنا صنادید القوم فلو رجعنا استأصلناهم.»(۴)
حارث ابن هشام، عمرو بن العاص، خالد بن ولید و عکرمة بن ابی جهل که پدرش در جنگ بدر کشته شده بود نیز در اندیشة هجوم به مدینه و غارت اموال مسلمانان و کشتن پیامبر (صلّی الله علیه وآله) بودند. (۵)
هنگامی که آفتاب روز دوشنبه، نهم شوال، منطقه را روشن ساخت، معبد خزاعی، رئیس قبیلة خزاعه، پس از دیدار با پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و ابراز همدردی نسبت به شهادت حضرت سیدالشهداء حمزة بن عبدالمطلب (علیه السلام) ، در گذر از منطقة روحا، ابوسفیان را دید.
ابوسفیان از او پرسید: از محمد [ (صلّی الله علیه وآله) ] چه خبری داری؟ او بیدرنگ پاسخ داد: او با لشکری بزرگ که مانند آن را ندیدهام، به سوی شما در حرکت است. مردم مدینه ـ اوس و خزرج ـ همه آمدهاند و طولی نمیکشد که پیشانی اسبان آنان، از پشت تپهها آشکار خواهد شد.
ابوسفیان که گمان میکرد با ضربات خود، پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و یاران آن حضرت را به ستوه آورده، انتظار شنیدن چنین سخنانی را نداشت و به یاد شجاعت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در جنگ بدر افتاد و از این که سرسختی او موجب شکست دیگری بر مشرکین گردد، از تصمیم خود منصرف شد و نظر صفوان بن امیه را قبول کرد.
● دشمن به دنبال گریز
کاروان قریش که در روحا اردو زده بود، برای حرکت نیازمند به زمان بود تا خود را تجهیز و به راه افتد. از طرفی طبق گزارش معبد خزاعی، لشکر پیامبر (صلّی الله علیه وآله) به نزدیکی روحا رسیده بود. بنابراین ابوسفیان چاره را در این دید تا جهت کسب فرصت، به پیامبر (صلّی الله علیه وآله) اطلاع دهد به زودی به سوی شما حمله خواهیم کرد.
ابوسفیان از گروهی از افراد عبدالقیس ـ که قصد داشتند به مدینه بروند ـ خواست در مسیر حرکت خود در حمراءالأسد، پیغام او را به پیامبر (صلّی الله علیه وآله) برسانند که نیروهای کمکی قریش رسیدهاند و آنان به زودی به شما حمله خواهند کرد. (۶) پیامبر توصیههای لازم را فرموده بود و از این خبر، هراسی به خود راه نداده، فرمودند: (حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ)
روز بعد لشکر قریش هیچ اقدامی نکرد، لذا پیامبر (صلّی الله علیه وآله) از اصحاب خود خواست کسی از وضعیت مشرکان گزارش دهد. علی (علیه السلام) اعلام آمادگی کرد و طبق دستور پیامبر (صلّی الله علیه وآله) ، به اردوگاه دشمن نزدیک شد و حرکات و رفتار آنان را بررسی و خدمت پیامبر گزارش داد که: دشمن اسبها را رها کرده و در حال تجهیز شتران است. این عمل، نشانة قصد بازگشت مشرکان به مکه بود. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) پس از توقف اطمینانبخش، روز بعد به همراه اصحاب و یاران به مدینه بازگشت و هفتهای را پشتسر گذاشت که دو غزوة مهم در آن واقع شده بود.
در این که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) جمعة آن هفته، در مسجدالنبی (صلّی الله علیه وآله) خطبة جمعه ایراد کرده، اختلافی نیست؛ به ویژه آن که عبدالله بن اُبی بن سلول، با شرمندگی میخواست مانند گذشته (بعد از جنگ بدر) سخنی بگوید، ولی مسلمانان مانع او شدند و به خاطر اقدامش در ایجاد اختلاف بین یاران پیامبر (صلّی الله علیه وآله) ، او را نکوهش کردند؛ ولی طبرسی از کتاب ابان بن عثمان نقل میکند : «رجع رسولالله (صلّی الله علیه وآله) الی المدینة یوم الجمعة.(۷)
● برخی رخدادها در حمراءالأسد
۱) یکی از حوادث آن، اسارت عمرو بن عبدالله ابوعزة جُمَحی است. او در جنگ بدر، به اسارت نیروهای اسلام درآمد و پیامبر (صلّی الله علیه وآله) به خاطر عائلهمندی وی، بدون گرفتن فدا آزادش کرد. او به پیامبر (صلّی الله علیه وآله) تعهد داد که با مشرکان همکاری نخواهد کرد ولی با وسوسههای صفوان بن امیه، بار دیگر در جنگ احد، مقابل نیروهای اسلام قرار گرفت و در حمراءالأسد توسط عاصم بن ثابت اسیر گردید و نزد پیامبر (صلّی الله علیه وآله) آورده شد. پیامبر دستور داد وی را در همان محل کشتند، چون به تعهدی که داده بود، عمل نکرد. حضرت فرمود: «لا یلدغ المؤمن من جحر مرتین؛ مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود».(۸)
۲) پناه گرفتن معاویة بن مغیرة ابن ابی العاص، پسر عموی عثمان بن عَفّان بن ابی العاص در منزل عثمان؛ او که با لشکر قریش به احد آمده بود، به عثمان پناهنده شد و عثمان برای او ۳ روز از پیامبر (صلّی الله علیه وآله) مهلت گرفت و وسیلة سفرش را فراهم کرد تا آن که از مدینه خارج شد. (۹)
● پیامبر (صلّی الله علیه وآله) پس از بازگشت
پیامبر (صلّی الله علیه وآله) پس از بازگشت از حمراءالأسد، به دیدار خانوادة شهدا و مجروحان احد رفتند.
یکی از مجروحان جنگ احد، نُسیْبَه بنت کعب بود که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) عبدالله بن کعب المازنی را به عیادت وی فرستادند تا از سلامتی وی آگاهی یابند و پس از خبر سلامتی او خوشحال شدند. نسیبه، از ناحیة شانه مجروح شده بود و درمانش یک سال به طول انجامید. تنها خواستهاش این بود که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در حق وی دعا کند تا در بهشت، همراه آن حضرت باشد. پیامبر (صلّی الله علیه وآله) هم در حق وی دعا کرد و فرمود:« لمقام نسیبة بنت کعب الیوم خیر من فلان و فلان؛ جایگاه نُسَیبه دختر کعب، امروز (در غزوه) درخشندهتر و بهتر است از فلان و فلان. (اشاره به بعضی از اصحاب خود).
سرکشی به خانوادة سعد بن ربیع، به همراه جمعی از یاران و اصحاب آن حضرت، یکی دیگر از برنامههای پیامبر (صلّی الله علیه وآله) پس از بازگشت از حمراءالأسد بود. در این دیدار با کرامت آن حضرت، همة حاضران از غذایی که برای تعداد کمی تهیه شده بود، سیر شدند.
در این دیدار که چند ساعت به طول انجامید، پیامبر (صلّی الله علیه وآله) از فداکاریهای سعد و دفاع او از اسلام و شهادتش در راه خدا سخن گفت و همگی اشک ریختند. در پایان جلسه همسر سعد از این که برادر سعد بعد از شهادت او اموال وی را تصاحب کرد و همسر و فرزندانش را از اموال سعد محروم ساخت، گلایه کرد. پیامبر (صلّی الله علیه وآله) متأثر شد و ساعتی بعد دستور الهی ـ آیات ارث ـ نازل گردید.(۱۰)
● نگاهی به آیات احد و حمراءالأسد
شهد شیرین اطاعت و همراهی یاران پیامبر (صلّی الله علیه وآله) ، بیشتر در آیات مربوط به حمراءالأسد مشاهده میشود تا آیات مربوط به غزوة احد.
در آیة ۱۵۵ آل عمران، دربارة جنگ احد میخوانیم: (إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ) روزی که دو گروه [ در اُحد ]با هم رویاروی شدند، کسانی که از میان شما [ به دشمن ]پشت کردند، در حقیقت جز این نبود که به سبب پارهای از آنچه [ از گناه ]حاصل کرده بودند، شیطان آنان را بلغزانید. و قطعاً خدا از ایشان درگذشت; زیرا خدا آمرزگار بردبار است.
ولی در آیة ۱۷۲ آل عمران پیرامون رزمندگان حمراءالأسد میخوانیم: الَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ) کسانی که [ در نبرد اُحد ]پس از آنکه زخم برداشته بودند، دعوت خدا و پیامبر [ او ]را اجابت کردند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری کردند پاداشی بزرگ است.
یا در آیة ۱۵۳ پیرامون احد میخوانیم: (إِذْ تُصْعِدُونَ وَلا تَلْوُونَ عَلی أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْراکُمْ فَأَثابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلا تَحْزَنُوا عَلی ما فاتَکُمْ وَلا ما أَصابَکُمْ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ) [یاد کنید ] هنگامی را که در حال گریز [ از کوه ]بالا می رفتید و به هیچ کس توجه نمی کردید; و پیامبر، شما را از پشت سرتان فرا میخواند. پس [ خداوند ] به سزای [ این بی انضباطی ]غمی بر غمتان [ افزود ] تا سرانجام بر آنچه از کف داده اید و برای آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید، و خداوند از آنچه می کنید آگاه است.
ولی در آیة ۱۷۳ آل عمران میخوانیم: (الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَقالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ) همان کسانی که [ برخی از ]مردم به ایشان گفتند: «مردمان برای [ جنگ با ]شما گرد آمدهاند; پس، از آن بترسید.» و [ لی این سخن ]بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است».
نوشته استاد سید عبد الفتاح نواب
تنظیم شده توسط موسوی - دین و اندیشه تبیان
پاورقی :
(۱) بحارالأنوار ۲۰ / ۹۹ / ح ۲۸؛ سفینةالبحار ۱ / ۷۷۰ و ۳ / ۷۸۴؛ مجمعالبیان ۱ / ۵۳۹؛ تفسیر قمی ۱ / ۱۲۵.
(۲) اعلام الوری، امینالاسلام الطبرسی / ۸۵؛ بحارالأنوار ۲۰ / ۱۰۹ / ۳۴.
(۳) سیرة ابن هشام ۳ / ۱۰۷؛ مغازی ۱ / ۳۳۶. جنازة عبدالله بن عمرو بن حرام و شوهر خواهرش عمرو بن الجموح و خلاد بن عمرو بن الجموح توسط هند بنت عمرو (خواهر عبدالله) به سوی مدینه حمل میشد؛ از وی سؤال کردند: فما وراک؟ قالت خیراً امّا رسولالله فصالح و کل مصیبة بعده جلّل و اتخذالله من المؤمنین شهداء قالت من هولاء؟ قالت اخی و ابنی خلاد و زوجی عمرو بن الجموح. به امر پیامبر (صلّی الله علیه وآله) جنازه عبدالله بن عمرو و عمرو ابن الجموح در احد داخل یک قبر گذارده شد. مغازی واقدی ۱ / ۲۶۵.
(۴) اعلام الوری / ۸۶ .
(۵) تفسیر نورالثقلین ۱ /۴۱۰، به نقل از تفسیر علیابن ابراهیم.
(۶) مغازی واقدی ۱ / ۳۴۰؛ الکامل ۱ / ۲۹۹.
(۷) اعلام الوری / ۸۶؛ بحارالأنوار ۲۰ / ۹۹، مغازی واقدی ۱ / ۳۳۴؛ و( (برخی مدت اقامت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در حمراءالأسد را سه روز میدانند. "ثم انصرف رسولالله المدینة بعد الثالثه"، مجمع البیان ۱ / ۵۴۰؛ سیرة ابن اسحاق ۳ / ۱۰۸.
(۸) مغازی واقدی ۱ / ۳۰۹.
(۹) مغازی واقدی ۱ / ۳۳۳ و سیرة ابن هشام ۳ / ۱۱۱. واقدی و ابن( (اسحاق نقل میکنند که وی روز چهارم به دست زید بن حارثه و عمار بن یاسر در نزدیکی مدینه کشته شد. سیرة ابن اسحاق ۳ / ۱۱۰.
(۱۰) مغازی ۱ / ۳۲۹ و مجمع البیان ۳ / ۲۴. در احوالات سعد بن ربیع آمده است: پس از آن که ۱۲ زخم برداشت، نقش زمین شد. کسی به او گفت: میگویند پیامبر (صلّی الله علیه وآله) کشته شده، گفت: خدای او که زنده است، ما در راه خدا جهاد میکنیم. همچنین وقتی زید بن ثابت مأموریت یافت از او برای پیامبر (صلّی الله علیه وآله) خبری ببرد، سعد در آخرین پیام خود گفت: سلام مرا به پیامبر (صلّی الله علیه وآله) برسان و بگو خداوند به شما بهترین پاداش که سزاوار پیامبر (صلّی الله علیه وآله) است عطا فرماید و به انصار سلام برسان و بگو اگر پیامبر (صلّی الله علیه وآله) آسیب ببیند و شما زنده باشید، نزد خدا معذور نخواهید بود. سیرة ابن هشام ۲ / ۹۵.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست