سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

معنا و مفهوم زیبایی


معنا و مفهوم زیبایی

کتاب «معنا و مفهوم زیبایی» نوشته حسن بلخاری امسال از سوی انتشارات فرهنگستان هنر به چاپ رسیده است.
از نظرات مطرح شده پیرامون ماهیت هنر و معماری اسلامی چنین برمی‌آید که هنر اسلامی، …

کتاب «معنا و مفهوم زیبایی» نوشته حسن بلخاری امسال از سوی انتشارات فرهنگستان هنر به چاپ رسیده است.

از نظرات مطرح شده پیرامون ماهیت هنر و معماری اسلامی چنین برمی‌آید که هنر اسلامی، در سده‌های اخیر باوجود شکوه و عظمتش فاقد نظریه‌هایی برای تدوین مبانی و بنیادهای نظری خویش بوده است. شاید فقدان منابع و تاثیرپذیری هنر اسلامی از فرهنگ و تمدن‌هایی مانند ایران، یونان، روم و بیزانس از مهم ترین دلایل نقادان هنر اسلامی باشد. این عوامل نیز از واقعیت‌های غیرقابل انکار تاریخ هنر اسلامی هستند؛ اما تحلیل و استنباط در این زمینه بشدت نیازمند تفکر و تامل در همه ابعاد آن است.

شرح و تاویل بنیادهای هنری مانند رنگ، تخیل و معماری تنها در این مصادیق منحصر نمی‌شود، بلکه در زیبایی‌شناسی نیز آثار آن متبلور است. اگرچه در معنا و مفهوم زیبایی حکمای مسلمان از قرآن تاسی گرفته‌اند، لکن در این زمینه ابن هیثم و نظریاتش جایگاه ویژه‌ای دارد. کتاب معنا و مفهوم زیبایی آرایابن هیثم را درباره زیبایی شرح داده است.

این کتاب ۱۰۹ صفحه دارد و به طور کلی از ۲ فصل تشکیل شده است:

فصل اول به زیبایی از منظر المناظر اختصاص یافته است. در این فصل به مطالعه زندگی و آثار ابن هیثم پرداخته شده است.

کتاب «المناظر» به عنوان شاهکار ابن هیثم در کتاب مورد بحث مطرح شده و نویسنده شرح داده است که این اثر برجسته، بزرگانی چون کپلر را تحت تاثیر قرار داده و تا قرن ۱۷ به عنوان مرجع اصلی علم مناظر در اروپا به شمار می‌رفته است.

المناظر کتابی است در زمینه نورشناسی. نویسنده در معرفی این اثر شرح می‌دهد که تحقیق و تفحص نور در کتاب المناظر نه بر اساس بنیان‌های حکمی و فلسفی بلکه بر اساس محاسبات و مسائل دقیق تجربی و ریاضی درباره خواص نور و خصوصا رابطه‌ای آن است. آثار ابن‌هیثم از این لحاظ حائز اهمیت است که وی در آن زمان با وجود سلطه آرای فلسفی با نگاهی علمی و تجربی به شناخت زیبایی دست زده و اندیشه‌های نوینی در این زمینه ارائه کرده است.

نویسنده در معنا و مفهوم زیبایی در المناظر با اشاره به گفتار ابن‌هیثم در این خصوص زیبایی را از جمله ۲۲ عاملی معرفی می‌کند که با حس بینایی قابل درک است. اما آنچه جالب توجه است، این که ابن هیثم تمامی آن ۲۲ معنای جزئیه‌ای را که در ادراک بصری وجود داشتند، غیر از خود حسن در ادراک حسن و زیبایی دخیل می‌داند. از دیدگاه او درک زیبایی مانند احساس و ادراک بینایی مشروط به حضور معانی جزئیه در مبصرات یا اشیاء مرئی است.

در نتیجه زیبایی از نظر او نه یک امر صددرصد ذهنی و نه امری صددرصد عینی است. ابن هیثم قبح را مقابل حسن قرار می‌دهد و چنین تعریف می‌کند: قبح صورتی است که از معانی مستحسن تهی باشد. پس صورت‌هایی که فاقد معانی جزئیه باشند، چه به افتران و چه به تناسب، صورت‌هایی زشت محسوب می‌شوند. حال اگر در صورتی واحد، معانی مستحسن و قبیح جمع شوند، نفس آنچه را زیباست، زیبا و آنچه را زشت است زشت ادراک می‌کند و این به دلیل قدرت تمیزی است که نفس نسبت به ادراک معانی دارد.

فصل دوم کتاب به مفهوم زیبایی در تقبیح‌المناظر کمال‌الدین فارسی اختصاص یافته است. شرح و احیای المناظر به عنوان یکی از عظیم‌ترین منابع نورشناسی و زیبایی‌شناسی در تمدن اسلامی از سوی کمال‌الدین فارسی در کتابی به عنوان «تنقیح المناظر لذوی الابصار و البصائر» به انجام رسیده است.

نویسنده کتاب «معنا و مفهوم زیبایی»، به نکته بسیار جالبی اشاره کرده است و آن این که رویکرد بسیار مهم و مختصر ابن هیثم به تعریف زیبایی و نظر مختصرتر کمال‌الدین فارسی به آن، به این دلیل است که تعریف و تبیین زیبایی در تمدن اسلامی همواره دغدغه متفکران و نیز محوری از محورهای آنان نبوده است، بلکه تنها در بخشی از مباحث حکمی به تاثیر از حکمای یونان و نیز در شرح و تفسیر برخی از آیات قرآن که «حسن» در آنها به کار رفته، مورد توجه قرار می‌گرفته است.

مریم لباف‌زادی