پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
انگاره های كهن الگویی در دو منظومه فولكلوری از احمد شاملو
![انگاره های كهن الگویی در دو منظومه فولكلوری از احمد شاملو](/web/imgs/16/147/1wc711.jpeg)
استفاده از انگارههای فرهنگ مردم،یكی از مهمترین شگردهای غنیسازی ابعاد معنایی زبان ادبی است كه در تمامی دورههای تاریخ به وسیله شاعران و نویسندگان به كار گرفته می شود. پیگیری و تحلیل این انگارهها در آثار شاخص ادبی، چگونگی تأثیر آنها را در شكلدهی فرهنگ مردم در هر دوره نمایش میدهد.
علاوه بر آن در سالهای اخیر توجه دانشمندان علوم انسانی به اساطیر قومی و نقش آنها در معنابخشی به فرهنگ در جوامع،راههای تازهای به سوی شناخت بهتر آثار فرهنگی و درك متون ادبی و هنری گشوده است؛به گونهای كه امروزه پژوهشگران علوم انسانی از كشفیات مردمشناسی برای تفسیر آثار ادبی بر اساس الگوهای نقد اسطورهای به دستاوردهای قابل توجهی دست پیدا كردهاند؛ «به ویژه،برجستهترین عضو مكتب انگلستان سرجیمز فریزر ، كه اثر ماندگارش، شاخ زرین*، تأثیری عظیم بر ادبیات قرن بیستم داشته است.
كتاب فریزر مطالعۀ تطبیقی ریشههای بدوی مذهب و جادو، مناسك و اسطوره را مد نظر دارد و بر شباهت اساسی نیازهای اصلی انسان در همه جا و همه زبانها، و بویژه نحوه انعكاس این نیازها در سرتاسر اساطیر كهن تأكید دارد.(۱)» مهمترین بستر تجلی انگارهها و بنمایههای فرهنگی، در درجه اول ادبیات شفاهی و پس از آن ادبیات نوشتاری اقوام است و در این میان طبق نظر جیمز فریزر ، «شباهتهای اساسی نیازهای اصلی انسان در همه جا و همه زبانها» و همچنین تلاش كلیه انسانها را در تحقق بخشیدن به آرزوها و رؤیاهای مشترك خود،در لابهلای همین گفتارهای ادبی میتوان پیدا كرد.
به طور مثال، یكی از رؤیاهای انسان در همه دورانها، رؤیای «سفر» است كه در هیأت طرح واره «سفر» و كهن الگوی «جست و جو» در ادبیات شفاهی و نوشتاری به طور مكرر مطرح شده است. این كهن الگو، به شكل نوعی نماد رفتاری،در كنش كهن الگوی «قهرمان» و كهن الگوی« تحول و رستگاری» جلوهگر میشود و در بسیاری از موارد، محور اصلی روایت در داستانها و منظومهها را از آن خود میكند. طبق قواعد این كهن الگو،«قهرمان (منجی رهاییبخش)، سفری طولانی را در پیش میگیرد،در این سفر باید به كارهای ناممكن دست بزند، با هیولاها بجنگد، معماهای بیپاسخ را بگشاید و بر موانعی دشوار غلبه كند تا مملكت را نجات دهد و احتمالاً با شاهزاده خانم ازدواج كند.»(۲)
به هر تقدیر، این كهن الگو در فرآیند تكوین خود به یكی از موتیفهای قابل اعتنا در فرهنگ مردمی تبدیل شده،از شكل شفاهی و بدوی خود فاصله گرفته و به چرخه تولید معنا پیوسته است.
این موتیف،در ادبیات و بویژه شعر، یكی از مضامین مكرری است كه بر قاعدهای معنیدار و هدفمند استوار است،چرا كه مضمون «سفر» در گسترش معنایی خود در این اشعار ،بر نوعی سلوك آفاقی و انفسی دلالت دارد و از طرفی در كاركرد خود،شعر را به روایتی داستان واره تبدیل میكند.
روایتی كه به طور معمول،در آن،شخصیت اصلی (سالك)،هیأتی نمادین مییابد و در نتیجه،سفر به نوعی سفر فرافردی،زمانشمول و مكانشمول تبدیل میشود. در این گونه موارد كهن الگوی سفر و جست و جو، به نحوی به كهن الگوی «پاگشایی» قابل تعبیر است كه طی آن قهرمان در گذار از جهل و خامی به نوعی بلوغ فكری و معنوی میرسد،به عبارتی دیگر برای نیل به پختگی و تبدیل شدن به عضو تمام عیاری از گروه اجتماعیاش، آزمونهای بسیار دشواری را از سر میگذراند. پاگشایی در اغلب موارد شامل سه مرحله مجزاست: ۱- جدایی، ۲- تغییر، ۳- بازگشت؛ و مانند جست و جو گونهای است از كهن الگوی مرگ و تولد دوباره».(۳)
به طور كلی میتوان گفت كهن الگوی «سفر و جست و جو» در ساختار دو گونه روایت قرار میگیرد و بار اصلی پی رفت حوادث را از آن خود میكند: یكی روایت افسانهها در ادبیات شفاهی، و دیگر سفر ضابطهمند در ادبیات نوشتاری كه به طور معمول به نوعی «سلوك» قابل تعبیر است. اما آنچه در این میان قابل اهمیت است، این است كه هر دو نوع آن ریشه در پیشینه تباری و فرهنگی ملتها دارند. چرا كه در ساختار هر دو گونه آن میتوان عناصر ثابت و مشتركی را پیدا كرد كه براساس باورهای اساطیری،مذهبی و قومی شكل گرفته و از فرهنگ عامیانه مایهورند. به عنوان مثال میتوان از طرح ثابت مراحل سفر یا ایستگاههای توقف در آن نام برد كه بر اعدادی ثابت (نظیر سه، پنج، هفت و...) دلالت دارد. این اعداد ثابت نیز، در واقع، خود كهن الگوهایی هستند كه از صور ازلی روان جمعی انسان به حساب میآیند و در كلیه فرهنگها،تفاسیر كم و بیش مشابهی دارند.اما نكته قابل تأمل در این میان این است كه این كهن الگوها،در دورههای مختلف در هماهنگی با نیازهای انسان، در بافتهای روایی تازهای قرار میگیرند و بر دامنه معنایی آنها افزوده میشود.برای ملموستر شدن این مسئله در این مقاله به طور اجمالی چگونگی كاركرد این دو كهن الگو در دو منظومه كودكانه «بارون» و «قصه مردی كه لب نداشت» از احمد شاملو، مورد بررسی قرار میگیرد.
منظومه «بارون»(۴) كه در اوج بحرانهای اجتماعی در سال ۱۳۳۲، با زبانی كودكانه، در زندان قصر سروده شده است، براساس كهن الگوی «پاگشایی»، تلاش «قهرمان جستوجوگر» را برای ایجاد تحول و دگرگونی در اجتماع و محیط اطراف خود نمایش میدهد. اما در هماهنگی با فضای بسته جامعه و فروپاشی جنبش اجتماعی،چرخه سفر در آن،در خود گره خورده و به نوعی سفر و جستوجوی ایستا و ناكام تبدیل شده است.
زبان در این منظومه در بافت روایی ویژهای قرار گرفته و با بهرهگیری از فرهنگ فولكلور و عناصر زبان عامیانه و محاوره، در ساختاری هنرمندانه، روایتی«چندصدایی» را سامان داده است: روایت صداهایی مأیوس،خفه و به بنبست رسیده؛ و عنصر «زمان» در آن، مانند «زمان» در ادبیات فلكلور، اساطیری است؛ چرا كه از سویی به ازل، و از سویی دیگر به ابد پیوند زده شده است، و به همین دلیل، كل منظومه در بافت روایی خود، میتواند به زبان حال «انسان»، در زمانهای مختلف تعبیر شود. از طرفی فضاسازی در این منظومه از نوعی ویژگی خاص و ممتاز برخوردار است، چرا كه «واقعه» در فضایی «بارانی» و «مبهم» رخ میدهد، و از این رو روایت در مرز میان تاریكی و روشنی، افسانه و حقیقت، اسطوره و تاریخ، و خواب و بیداری در نوسان است،و در مجموع، این فضا وضعیتی مناسب را برای هنرمند فراهم كرده است تا در هالهای از ابهام هنری، پایههای منظومهای مردمی را پیریزی كند. هدف اصلی «سفر» دراین منظومه، جست و جوی اُبژهای نمادین (زهره درخشان) است كه در زیر«باران جرجر» و در دل «شبی بیكرانه» گم شده است. بدین طریق، سفر «قهرمان جست و جوگر» آغاز میشود، سفری كه هدفمند است و در بیانی استعاری، پیرفتهای روایت را شكل میدهد:
بارون
بارون میاد جرجر
گم شده راهِِ بندر
ساحلِ شب چه دوره
آبش سیاه و شوره
ای خدا كشتی بفرست
آتیشِ بهشتی بفرست
جادهی كهكشون كو؟
زُهره آسمون كو؟
چراغِ زُهره سرده
تو سیاهیا میگرده
ای خدا روشنش كن
فانونسِ راهِ منش كن
گم شده راهِ بندر
بارون میاد جرجر
آن گونه كه از فضای تیره و نابسامانی «زندگی» در آغاز منظومه برمیآید،رنگ سیاه و مرگبار «بیتفاوتی» و سكون بر همه جا سایه افكنده است و تلاش «قهرمان جستوجوگر» برای برطرف كردن این تیرگی، محور اصلی جدال و كشمكش در روایت است، در این میان تكرار ترجیعی خبر «بارون میاد جرجر»، تأكید هنری مورد نیاز را در استمرار این سیاهی تأمین میكند. از طرفی، نماد مكانی «بندر» در این منظومه، نوعی موجودیت فلسفی ویژه پیدا كرده است؛ مكانی سیال، میان اسطوره و تاریخ یك سرزمین (و چه بسا جهان)، تا بتواند محلی برای نجات «سرگردانان دریای بیكشتی» باشد، اما مكانی كه «راه» آن گم شده و خود در میان تاریكی فرو رفته است.
توقفگاه اول«قهرمان»، «لانه لكلك پیر خسته» است. لكلك پیر در این منظومه نماد بخشی از مردم است كه در مباره سیاسی شكست خورده و حال به بیتفاوتی و محافظهكاری روی آوردهاند (توجه به افق تاریخی زمان سرایش شعر دلالت این نماد را روشنتر میكند)، و این است كه "لكلك پیر" حاضر به جستوجوی «زهره درخشان» (حقیقت و ایمان گمشده) نیست، چرا كه تیرگی و سیاهی فضا را پذیرفته و خود را به مراقبت از جوجههایش سرگرم كرده است:
بارون میاد جرجر
رو گنبذ و رو منبر
لكلك پیرِ خسته
بالای منار نشسّه.
« - لكلكِ ناز قندی
یه چیزی بگم نخندی:
تو این هوای تاریك
دالونِ تنگ و باریك
وقتی كه میپریدی
تو زُهره رو ندیدی؟»
پاسخ طنزآمیز «لكلك پیر خسته»، به گونهای تلویحی، علت «تاریكی هوا» و «تنگی دالون» را برملا میكند. این پاسخ، با تحذیری عجیب همراه است، تحذیری كه در دلالتهای ضمنی خود از میزان شدت خفقان و استبداد حاكم بر اجتماع زمانه خود خبر میدهد و به شكلی شیطنتآمیز، با بهانهای بیاساس، «لكلك» را از دخالت در امر جستوجو بركنار میدارد. پاسخ " لكلك پیر " به دلیل بهرهگیری ماهرانه از بیان كنایی مبتنی بر فرهنگ عامیانه از فرازهای درخشان منظومههای فولكلوریك شاملو است، این گفتار متضمن طنزی عمیق و اجتماعی است و هالهای از معانی منتشر بر گرد آن نقش بسته است:
«- عجب بلایی بچه!
از كجا میآئی بچه؟
نمیبینی خوابه جوجهم
حالش خرابه جوجهم
از بس كه خورده غوره
تب داره مثلِ كوره؟
تو این بارونِ شَرشَر
هوا سیا،زمین تر
تو ابرِ پارهپاره
زُهره چی كار داره؟
زُهره خانم خوابیده
هیچ كی اونو ندیده...»
تركیب كنایی «غوره خوردن و تب كردن»، طنزی معنیدار است كه بار معنایی خود را از ادبیات مردمی و قومی تأمین كرده و به طور ضمنی بر شدت خفقان حاكم بر اجتماع دلالت دارد.
هر چند پاسخ لكلك پیر، تلخ و مأیوسكننده است اما (همانگونه كه در قواعد سفرهای جستوجوگرانه رسم است)، در این منظومه نیز، قهرمان جستوجوگر از این پاسخ ناامید نمی شود و به سمت توقفگاه بعدی خود، خانه "هاجر " كه از قضا شب عروسی اوست، رهسپار میشود:
بارون میاد جرجر
رو پُشتِ بونِ هاجر
هاجر عروسی داره
تاجِ خروسی داره
« - هاجركِ نازِ قندی
یه چیزی بگم نخندی
وقتی حنا میذاشتی
ابروتو ور میداشتی
زلفاتو وا میكردی
خالتو سیامیكردی
زُهره نیومد تماشا؟
نكن اگه دیدی حاشا...»
توجه به دلمشغولیهای هاجر كه نماد طبقهای دیگر از مردم جامعه به بنبست رسیده و بیتفاوت است، بسیار قابل تأمل است. زیرا دل مشغولیهای "هاجر " عامیانه است: توجه به خود،«حنا گذاشتن، ابرو برداشتن، خال سیاه كردن» برای زیباتر شدن، آن هم در این فضای «سیاه و بارانی»، هر چند برای شب عروسی هم باشد، نشان از غفلتی دارد كه قهرمان انقلابی و جستوجوگر معاصر آن را برنمیتابد. چرا كه این پیرایه بستنها در برابر حقیقت«گمشدن زهره درخشان»ناچیز و بیمعنی جلوه میكند و بدتر از همه اینكه، پاسخ تحقیرآمیز و دلسردكننده هاجر نیز، دست كمی ازگفتار لكلك پیر خسته ندارد:
« - حوصله داری بچه!
مگه تو بیكاری بچه؟
دومادو الان میارن
پرده رو ورمیدارن
دسّمو میدن به دستش
باید دَرار و بَسّش
نمیبینی كار دارم من؟
دلِ بیقرار دارم من؟
تو این هوای گریون
شرشرِ لوسِ بارون
كه شب سحر نمیشه
زهره به در نمیشه...»
دكتر پروین سلاجقه
۱- مبانی نقد ادبی، ویلفر دگرین، لیمورگان و... ترجمه: فرزانۀ طاهری، نیلوفر، ص۱۶۹.
۲- همان، ص ۱۶۶.
۳- همان.
۴- مجموعه آثار شاملو،دفتر یكم، شعرها، انتشارات زمانه، نگاه.
۵- Machine animism in modern children literature , H.Joseph Schwarcz , A critical approach to children literature,the thirty- first annual conference of the graduate library school , Edited by sara innis fenwick, the university of chicago press London, August ۱۹۶۶, p.۸۳.
۶- مبانی نقد ادبی، ص .۱۶۲
* خوشبختانه این اثر كلاسیك و مرجع مهم ، سرانجام پس از چند دهه ، با ترجمه دكتر كاظم فیروزمند به فارسی برگدانده شد. (ش.الف)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست