دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
قبل و بعد از یک استعفا
جابجاییهای ناگهانی مدیریتی در دولت نهم، که تقریباً از نخستین سالگرد تشکیل این دولت با تغییر یکی از نزدیکترین یاران احمدینژاد در دولت - فرهاد رهبر - آغاز شد، هماکنون به حدی رسیده است که دیگر کسی از شنیدن خبری در این مورد تعجب نمیکند. اما <تعجب نکردن> الزاماً به معنای <تأمل نکردن> و عدم هشدار نسبت به پیامدهای داخلی و خارجی ناشی از برخی تغییرات مدیریتی نمیباشد. خبر ظاهراً ناگهانی اما نه چندان <غیرمترقبه> استعفای دکتر علی لاریجانی و پذیرش آن توسط رئیس جمهور، یکی از نمونههایی است که باید با حساسیت مورد توجه قرار گیرد.
دکتر علی لاریجانی که از منتقدان جدی روش مورد عمل تیم قبلی مذاکرات هستهای بود، در نخستین روزهای ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد پس از انتصاب به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، مسئولیت پروندههستهای را به عهده گرفت و تلاشهای فراوانی برای کاهش اقدامات ضد ایرانی در این پرونده انجام داد. او از معدود مقامهای عالیرتبه دولت نهم بود که نه تنها در دوره انتخابات، در تیم یاران نزدیک احمدی نژاد حضور نداشت بلکه به عنوان اصلیترین کاندیدای جناح اصولگرا با احمدینژاد رقابت کرد. البته لاریجانی در همان دوره تبلیغات انتخاباتی نیز تفاوت گفتاری و رفتاری خود را، هم با دکتر احمدینژاد هم با برخی از کاندیداهای اصلاحطلب به نمایش گذارد. لاریجانی نه تمایل داشت که مانند تیم تبلیغاتی دکتر احمدینژاد، تصویری ناموفق و غیرقابل قبول از سالهای پیشین ارائه نماید و به این طریق بخشی از آرای ناراضیان را به سوی خود جلب نماید و نه خاستگاه او، اجازه به چالش کشیدن برخی ساختارها و عملکردها را به او میداد تا بتواند مانند یکی از کاندیداهای اصلاحطلب با تبلیغات چالشی سنگین، رای گروه دیگری از ناراضیان یا منتقدان را در سبد آرای خویش قرار دهد و احتمالاً خود او نیز امیدی به موفقیت در رقابت با دو گروه فوق را نداشت.
شاید همین روش لاریجانی بود که باعث گردید با توافق عالیترین مقامهای نظام، مسئولیت مهمترین پروژه کشور یعنی پرونده هستهای به او سپرده شود. البته او در کنار مسئولیت مشخص در پرونده هستهای، عنوان <دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور> را نیز از آن خود ساخت تا در حل و فصل سایر چالشهای امنیتی داخلی و خارجی نیز نقشآفرینی کند. اما از همان اوایل کار، نشانههایی آشکار شد که ثابت میکرد مسائل مرتبط با این حوزه نیز مانند سایر حوزهها، بیش از آنکه در چارچوب شورای عالی امنیت ملی پیگیری شود توسط حلقه نزدیک مشاوران و یاران رئیس جمهور تعقیب میگردد. این در حالی بود که در کنار تلاش برای آرام سازی فضاهای ایجاد شده ضد ایرانی - از جمله فضاهای متاثر از برخی اظهارنظرهای داخلی - لاریجانی وظیفه سنگینی برای خنثیسازی برخی دشمنیها و دشمنسازیها نیز به عهده داشت.
نخستین نمونه علنی که نشان میداد برای حضور رئیسجمهور در یک نشست حساس داخلی بهرغم بازتابها و تاثیرات امنیتی آن در عرصه بین المللی، با شورای عالی امنیت ملی و دبیر آن هیچگونه مشورتی صورت نمیگیرد، حضور دکتر احمدینژاد در همایش <جهان بدون صهیونیسم> و سخنان وی در آن همایش بود که بازتابهای گستردهای داشت. اما عدم مشورت برنامهریزان دفتر رئیسجمهور، باعث معافیت لاریجانی از پاسخگویی به سوالهای متعدد خبرنگاران خارجی در این مورد نبود. از جمله بخشهای مهمی از مصاحبه دبیر شورای عالی امنیت ملی با مجله آمریکایی تایم به همین موضوع اختصاص یافت. خبرنگار این مجله با اشاره به سخنان دکتر احمدینژاد از لاریجانی پرسید:<آیا طبیعی است که رئیس جمهور - ایران - محو شدن کـشوری دیگر را از روی نقشه خواستار شود؟> لاریجانی در پاسخ اظهار داشت: <احمدی نژاد آن حرف را در یک سخنرانی گفت، آن را تعدیل کرد و توضیح داد که ما حل دموکراتیک این مشکل را خواستاریم. من به عنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران میگویم که این، سیاست ایران است.>
این سخنان نشان میداد که علیرغم شأن و جایگاه شورایعالی امنیت ملی ایران و دبیر آن در تحولات بینالمللی و ارتباطهای خارجی کشور -یا شأنی که لاریجانی برای شورا قائل بود - طراحان برنامههای رئیس جمهور، علاقهای به هماهنگی برنامهها با این نهاد و دبیر آن ندارند. چند ماه بعد از این مصاحبه و در آستانه مذاکرات ایران و امریکا در بغداد، برخی خبرگزاریهای خارجی به نقل از لاریجانی- که در عراق بود - اعلام کردند که شرط حضور ایران در این مذاکرات، آزادی دیپلماتهای ربوده شده ایران در اربیل است، در حالی که همزمان با این اظهارات، رئیس جمهور ایران در مصاحبهای دیگر از قطعیت حضور کشورمان در مذاکرات خبر میداد.
در آخرین نمونه، علاوه بر عدم حضور لاریجانی در مذاکرات هستهای ایران و روسیه - که همزمان با سفر پوتین به تهران انجام شد و غلامرضا آقازاده هم در آن حضور داشت - تفاوت اظهارنظر لاریجانی در خصوص پیام خاص پوتین با آنچه توسط رئیس جمهور اعلام شد، نشان داد که حتی در اصلیترین مأموریت و مسئولیت لاریجانی نیز هماهنگی لازم با او به عمل نمیآید ولذا میتوان حدس زد که استعفای لاریجانی، نه به دلیل بیماری است و نه آنطور که دکتر الهام گفته است تنها به این دلیل میباشد که<لاریجانی به دنبال انجام وظیفه در عرصهای دیگر است.> زیرا اگر چنین بود این امکان وجود داشت که اعلام پذیرش استعفا به بعد از جلسه مهم روز سهشنبه موکول شود.
بسیاری از نمایندگان مجلس از جمله تعدادی از چهرههای شاخص از جناح اصولگرا، با موفق ارزیابی کردن عملکرد لاریجانی ، از استعفای او ابراز تأسف نمودهاند. اما به هر حال، امروز استعفای دکتر لاریجانی پذیرفته شده و باید برای <بعد از استعفا> اندیشه کرد. این اندیشه از یکسو بایستی شامل ایجاد اطمینان از تداوم روشهای منطقی دکتر لاریجانی شود که تا حدود زیادی مخالفان ایران را خلع سلاح کرده است و هم نگرانیهایی را که موجب استعفا و پذیرش آن در آستانه یکی از مهمترین مذاکرات ایران با سولانا شد، برطرف نماید. البته سیاستمداران و رسانهها نیز وظیفه دارند با مراقبت در اظهارنظرهای خود- پیرامون علت استعفای لاریجانی- هم از نادیده گرفته شدن زحمات وی جلوگیری کنند و هم از تضعیف موضع ایران در مذاکرات آتی هستهای!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست