سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
ماهیت واکنشی, هویت دفاعی
آغاز ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد و میزبانی سران این کشورها در ماه گذشته اگرچه ممکن است منجر به پیشرفت چشمگیری در بن بست مذاکرات هسته ای ایران یا حل و فصل فوری بحران سوریه نشود، اما وجهه بین المللی و منطقه ای ایران را ارتقا بخشیده است.
از آن مهمتر این حقیقت است که بیش از یکصد کشور شرکت کننده در اجلاس به اضافه بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، علیه آمریکا و اسراییل موضع تندی گرفته اند که به نوعی پیروزی بر واشنگتن و تل آویو تعبیر شده است.
مشارکت انبوه سران کشورهای جهان در اجلاس تهران نه تنها به سیاست خارجی ایران مشروعیت بخشیده همان طور که جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، به تلخی از آن یاد کرده است - بلکه نشان دهنده درک کاملاً اشتباه غرب و اسراییل از عقلانیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران است.
دعوت های مکرر اوباما از رهبران ایران برای رعایت "الزامات بین المللی" به عنوان پیش شرط "پیوستن مجدد ایران به جامعه جهانی" با شرکت دو سوم کشورهای جهان در اجلاس تهران شکل دیگری به خود گرفته، چرا که جامعه جهانی با شرکت در این اجلاس، تلاش های منزوی کردن ایران را در سطح بین المللی خنثی کرده است. این نکته در سخنان رهبر ایران نیز منعکس شده است، چرا که روش آمریکا و اروپا را در تحمیل خواسته های سلطه گرانه و غیرقانونی خود به نام جامعه جهانی و توسل به دیکتاتوری تحت لوای شورای امنیت سازمان ملل برای پنهان کردن رفتار گردن کشانه شان مورد انتقاد قرار داده است.
باید گفت اصطلاح "گفت وگو" یا تعامل که از سوی محافل بین المللی مورد استفاده قرار می گیرد، در واقع به معنی دیکته کردن خواسته های آنها است، نه رسیدن به توافقی که دو طرف از آن بهره متقابل ببرند. شاهد مثال، سخنان چستر کراکر، دیپلمات سابق آمریکایی است که در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز درباره واژه تعامل نوشته: "تعامل به معنی عادی سازی روابط و هدف آن بهبود روابط نیست. به معنی تشنج زدایی هم نیست. منظور از تعامل، تغییر دادن ادراک کشور دیگر از منافع خود و گزینه های واقع بینانه اش و در نتیجه اصلاح سیاست ها و رفتارهایش است." این تعریف خصوصاً در مورد ایران که هویت و در نتیجه مشروعیت خود را از استقلالش می گیرد، صدق می کند.
لذا کناره گیری ایران از مناقشات فعلی در منطقه، نه تنها به معنی کنار گذاشتن اصول ایدئولوژیک و منافع استراتژیکش است، بلکه تضعیف کننده هویتش نیز خواهد بود. ماهیت جمهوری اسلامی ایران، ماهیتی واکنشی و هویتش دفاعی است. در حقیقت اصول ایدئولوژیکی مانند تمامیت ارضی، عدالت، استقلال و خودکفایی ارزش های انتزاعی نیستند، بلکه اصول پایه ای و ضرورت های استراتژیکی اند که از تجربیات تاریخی ایران در مورد سلطه خارجی نشأت گرفته اند.
● هویت اعراب منطقه
ایران در کشورهای عربی متحد غرب موفقیتی نمی بیند که ارزش تقلید کردن داشته باشد. از دیدگاه تهران، آمریکا از کمک های سیاسی و نظامی که به این کشورها اعطا می کند به مثابه ابزاری برای بهره برداری سیاسی و به زیر منت بردن آنها استفاده می کند. همچنین از دید جمهوری اسلامی، کشورهای عربی به دلیل وابستگی به آمریکا برای حفظ رژیم های خود، تمامیت، استقلال و قدرت منطقه ای و مشروعیت خود را از دست داده اند همان طور که قیام های اخیر در این کشورها این مسأله را به اثبات رسانده اند. ایران معتقد است با حفظ استقلال خود در برابر غرب برخلاف متحدان عرب آمریکا در منطقه، هیچ قدرتی قادر به باج گرفتن از آن نخواهد بود.
لذا هر گونه تغییر اساسی در اهداف سیاست خارجی ایران به معنای تغییر در اصول بنیادین آن خواهد بود و امنیت ماهوی آن را به مخاطره خواهد انداخت. همان طور که محمد رضا شیبانی، سفیر ایران در سوریه، توضیح می دهد: "اگر ما یکی از متحدان آمریکا در منطقه بودیم، دیگر انقلاب اسلامی در ایران معنایی نداشت. اگر از اصولمان دست بکشیم، آمریکا دوباره از ما حمایت خواهد کرد اما دیگر تفاوتی بین ایران اکنون و آنچه قبل از انقلاب بودیم وجود نخواهد داشت."
این امر نه تنها در صورتی که ایران به سیاست خارجی دوران شاه بازگردد یا به یک متحد آمریکا تبدیل شود، صدق می کند بلکه حتی اگر موضع سیاسی خنثایی در منطقه اتخاذ کند - آن طور که به عقیده برخی ناظران واشنگتن واقعاً مایل به آن است - صادق است.
مناقشه منطقه ای جاری بین محور آمریکا، ناتو، اسراییل و شورای همکاری خلیج فارس از یک سو و جبهه مقاومت از دیگر سو، جایی برای بی طرفی باقی نمی گذارد. به همین دلیل است که ایران با وجود تحریم های اقتصادی و سیاسی و تهدیدات نظامی، بر سر موضع هسته ای خود ثابت قدم باقی مانده است. به گفته حمیرا مشیرزاده، کارشناس سیاسی، اولویت دهی ایران به برنامه هسته ای خود به رغم هزینه های سیاسی و اقتصادی آن در این حقیقت نهفته است که سیاست هسته ای ایران به یک موضوع هویتی تبدیل شده و در نتیجه بازنگری در آن غیرممکن است. به خصوص این که سیاست هسته ای ایران در حیطه استقلال و عدالت جای گرفته است.
این سیاست همچنین در سخنان علی اصغر سلطانیه، سفیر ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، هویدا است که تصریح می کند: "ایران هرگز و به هیچ قیمتی از غنی سازی اورانیوم دست نخواهد کشید و حتی حمله نظامی هم ما را متوقف نخواهد کرد." نکته آن که این پافشاری محدود به طبقه حاکمه سیاسی ایران نیست و نزد افکار عمومی نیز مقبولیت دارد.
با در نظر گرفتن موضوع امنیت استراتژیک و ماهوی ایران، تلاش برای تشویق یا وادار کردن ایران به وابستگی به غرب به خاطر نیازهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی یا فناوری اش از اساس بیهوده و غیرسازنده است. از دست دادن غرور و تمامیت ملی، هویت سیاسی این کشور را زیر سؤال می برد و همچنین جایگاهش را به عنوان یک قدرت منطقه ای به خطر خواهد انداخت. حتی سازشی محدود در موضوع هسته ای برای منافع استراتژیک ایران زیان آور خواهد بود، چرا که به عنوان نشانه ضعف و سازش های بیشتر تلقی می شود.
بنابراین مادامی که واشنگتن از ایران بخواهد که از "ایران بودن" خود دست بکشد، ایران به سرپیچی ادامه خواهد داد و به عنوان قدرتی اجتناب ناپذیر در منطقه عرض اندام خواهد کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست