پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
فرآیندی گسترده با ابعادی چند گانه
● بررسی نسبت بین توسعه و فرآیند جهانی شدن
امروزه جهانی شدن به عنوان یكی از فراگردهای مهم حیات اجتماعی و تاریخی جوامع انسانی مطرح است و به دلیل تاثیرگذاری فزایندهیی كه در عرصههای گوناگون و مختلف حیات اجتماعی در مقیاسهای خرد، میانی و كلان دارد تبدیل به یكی از موضوعات اساسی علوم اجتماعی شده است. این موضوع در ارتباط با مباحثی چون تغییرات اجتماعی و توسعه اهمیت و مرتبت ویژهیی را كسب كرده است به گونهیی كه كمتر نوشتهیی را میتوان در مباحث مربوط به توسعه یافت كه مباحث مربوط به جهانی شدن را در اشكال متنوع آن، از حیث صوری و محتوایی، مورد توجه قرار نداده باشد.
در دهه ۱۹۶۰ میلادی مطالعه كنندگان جهان به شیوههای گوناگون استدلال میكردند كه بررسی مسائل مربوط به مسیر، مشخصات و پویاییهای جوامع ملی در دنیای مدرن كه تنها در قالب مطالعات تطبیقی صورت میگیرد تاحد زیادی متضمن مغفول گذاشتن الزامات جهانی بوده است. به بیان دیگر موضوعاتی چون نوسازی، توسعه و مانند اینها چنان مورد بررسی قرار میگیرند كه گویی هیچ رابطهیی بین جوامع ملی وجود ندارد چه رسد به لحاظ كردن این احتمال كه در فراسوی پدیده همكنشی بین جوامع یك وضعیت میانی با گوهر خاص خود نیز وجود دارد. لیكن بتدریج نگاه و تبیین درون گرایانه جای خود را به نگاه و تبیین برون گرایانه داد به عقیده رابرتسون اگرچه جامعهشناسان مختلفی در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی نظر خود را متوجه تجزیه و تحلیل جهان به عنوان یك كل كرده بودند اما باید گفت نوشتههای والرشتاین در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی سهم مهمی در سمتگیری نظریه جامعهشناسی به سوی مساله جهان داشت.
منطق تبیین والرشتاین چنان كه منتقدان نشان دادهاند، كاركرد گرایانه است، چراكه برحسب تحلیل او نقش واحدها در سیستم، علت عملكرد آنها است. عوامل تبیینگر در نظریه والرشتاین نیز بیشتر مادی و عینی است حتی هنگامی كه والرشتاین به توضیح بیتعادلی و تنازع و به گوناگونی و پیوستگی فرهنگی میپردازد. كنش واحدهای جمعی در صحنه جهانی نیز غالباً برحسب معرفت این واحدها ازوضعیت جهان و ابزار و منافع آنها و همینطور توان آنها در اغتنام فرصت توضیح داده میشود كه به این ترتیب در واقع رویكردی فایده انگارانه است.
چنین نگاهی زمینه را برای شكلگیری نگاه فراملی در مقیاس جهانی فراهم كرد هرچند كه در نگاه نخست نقطه ثقل توجه معطوف به فرآیندهای اقتصادی در سطح جهان بود كه به نظر والرشتاین فرآیندهای اقتصادی نقش اول را در نظام جهانی بازی میكنند و این نوع نگاه موجب شده كه عنوان شود والرشتاین برای دولت، بویژه برای روابط بین دولتها یا روابط بینالمللی به عنوان امر فینفسه، قایل به استقلال كافی نیست.
شواهد مربوط به فرآیند جهانی شدن در دوره جدید نشان میدهند كه این فرآیند قابل تقلیل به ابعاد اقتصاد صرف نیست بلكه فرآیندی گسترده با ابعادی چندگانه و حتی متناقض است كه عرصههای مختلف اقتصادی و سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را شامل میشود تا جایی كه در دوره جدید فرآیند جهانی شدن با ادغام عمیق و گسترده اقتصادهای ملی از طریق مبادلات تجاری در عرصه جهانی، گسترش بازارهای سرمایه و افزایش فعالیتهای آنها در مقیاس جهانی، سازماندهی جریان تولید در ماورای مرزهای ملی، گسترش بازارهای مالی و بورس جهانی، ظهور اقتصاد بدون مرز و وزن و حركت از تجارت مواد به تجارت اطلاعات، كاهش موانع تعرفهیی در امور تجاری، شكلگیری اتحادیههای تجاری و اقتصادی، وابستگی متقابل جوامع و كشورها و دیگر موارد شناخته میشود.
به اعتقاد «شولت» زمینههای اصلی شكلگیری فرآیند جهانی شدن را باید در چهار زمینه زیر كه به نظر او شرایط اصلی و لازم برای ظهور این فرآیند هستند و با یكدیگر رابطهیی متعامل و مكمل دارند، جستوجو كرد:
۱. گسترش عقلگرایی به عنوان چارچوب دانش غالب.
۲. برخی چرخشها در تحول سرمایهداری.
۳. نوآوریهای تكنولوژیكی در ارتباطات و دادهپردازی.
۴. تشكیل چارچوبهای نظارتی توانمند. به نظر آلبرو عقل هیچ مرزی را نمیشناسد. در نتیجه میتواند به عنوان یك عامل اصلی در ظهور فرآیند جهانی شدن باشد. «عقلگرایان معتقدند كه علم امكان كشف حقایق عینی، قطعی و منفرد درباره پدیدهها را برای انسان فراهم میكند. بنابراین انسانها میتوانند این دانش را برای مهار كردن نیروهای طبیعی و اجتماعی در جهت ترقی بیشتر به كار ببرند بدین ترتیب عقلگرایی تكنولوژیكی و علمی به ما امكان میدهد بر بیماری،گرسنگی، فقر، جنگ و غیره غلبه بیابیم و در نتیجه امكانات زندگی انسان را به حداكثر برسانیم. عقلگرایی پیكربندی كلی دانش است كه گسترش تفكر جهانی و از آن طریق روند وسیعتر جهانی شدن را پیش برده است. این چارچوب دانش چهارویژگی اصلی متمایز دارد: نخست اینكه عقلگرایی جنبه سكولار دارد یعنی واقعیت را كاملاً برحسب دنیای فیزیكی تعریف میكند، دوم عقلگرایی جنبه انسان مدارانه دارد یعنی واقعیت را عمدتاً برحسب علایق وفعالیتهای انسان قرار میدهد.
سوم عقلگرایی مشخصه یك دانشمند را دارد یعنی معتقد است كه پدیدهها را میتوان برحسب واقعیات مسلم قابل كشف به وسیله كاربرد دقیق روشهای پژوهشی عینی درك كرد. چهارم عقلگرایی جنبه ابزاری دارد . یعنی بیشترین ارزش را برای بینش هایی قایل است كه به مردم امكان میدهند تا مشكلات بلافصل را حل كنند.
نوآوریهای تكنولوژیكی با پیشرفتهای حاصل شده در صنعت حمل و نقل، ارتباطات الكترونیكی، دادهپردازی دیجیتالی نقش مهمی در فرآیند جهانی شدن داشتهاند. در نهایت شكلگیری روشها و قوانین مربوط به تجارت خارجی و تضمین حقوق مالكیت و فعالیت سازمانهای فرامرزی نقش مهمی در فرآیند پرشتاب جهانی شدن داشتهاند. به نظر «روز نائو» جهانی شدن یك فرآیند است نه یك وضعیت غایی به گونهیی كه در این فرآیند با یك وضعیت شدن مواجه هستیم آن روندی اجتنابناپذیر، تاریخی و پویا است.
آنتونی گیدنز تاثیرگذاری فرآیند جهانی شدن را از منظر فشارهایی كه این فرآیند در ابعاد گوناگون وارد میكند، مورد توجه قرار داده است. به نظر او جهانی شدن حاوی مجموعهیی از نیروهای متضاد است كه آن را در قالب منشوری سه وجهی مطرح میكند و فشارهای وارد شده از این فرآیند را در قالب فشارهای از بالا به پایین، از پایین به بالا و فشار به اطراف دستهبندی میكند. درخصوص فشار از بالا به پایین از تاثیر و فشار بازارهای جهانی بر روی ملتها و در مورد فشار از پایین به بالا از ظهور تحركات جدیدی كه در درون ملتها و اجتماعات محلی رخ مینماید مانند شكلگیری ناسیونالیسم محلی یاد میكند و در مورد فشار به اطراف از شكلگیری مناطق جدید اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی كه فراتر از مرزهای ملی به فعالیت میپردازند یاد میكند. به نظر «واترز» فرآیند جهانی شدن از ویژگیهای زیر برخوردار است:
جهانی شدن فرآیندی متمایز كننده و همگونساز است و با پذیرش ارزش خرده فرهنگها و تواناییهای محلی، جهان را به سوی كثرتگرایی سوق میدهد.
جهانی شدن پیوندهای عرضی بین ملت و دولت را تضعیف میكند و امكان تشكیل مجدد ملتها در سراسر مرزهای پیشین دولتی را فراهم میآورد.
جهانی شدن مركز را به پیرامون میآورد در حدی كه از نوگرایی غربی تغذیه بشود، امكاناتی برای هویتهای جدید در فرهنگ پیرامون به وجود میآورد. بستر این جریان فرهنگی، مظاهر الكترونیك و وفور جهانگردی است.
جهانی شدن پیرامون را هم به مركز میآورد، محل آشكار این كار، جریان مهاجران اقتصادی از بخشهای نسبتاً كم رونق سیاره به بخشهای نسبتاص پر رونقتر آن است.
در نتیجه فرآیند جهانی شدن فرآیندی با ابعاد متعدد و تاثیرگذاری متنوع در مقیاسهای خرد، میانی و كلان است كه ظهور آن را باید در عرصههای محلی، ملی، منطقهیی و بینالمللی مشاهده كرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست