سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
روابط خارجی ایران در دوره رضاشاه
با پایان گرفتن جنگ نخست جهانی در اطراف ایران عملا چند کشور جدید به وجود آمدند که تمام آنها زائیده این جنگ و تا اندازه با مداخلات انگلیسیها توانستند در جغرافیای خاورمیانه متولد شوند. جنگ جهانی اول که به شکست آلمان و متحدانش منجر شد در خاورمیانه تاثیرات ماندگاری داشت که شاید مهمترین آن فروپاشی امپراتوری پیر عثمانی بود. سلاطین عثمانی در طول ۶ قرن پرفراز و نشیب توانسته بودند بیشتر خاورمیانه عربی را به تصرف خود درآورند و از این رهگذر در گسترهای پهناور به حکمرانی بپردازند.
با شکست عثمانی در جنگ نخست جهانی عملا این امپراتوری به چندین کشور تبدیل شد. عربستان، عراق، سوریه، اردن، لبنان، فلسطین و ترکیه جدید به رهبری آتا تورک از درون عثمانی سربرآوردند. در ادامه مباحث مربوط به روابط خارجی ایران به روابط ایران با ترکیه که تنها سفر خارجی شاه وقت ایران هم به آنجا صورت گرفت و عراق و همچنین افغانستان و سرانجام پیمان سعدآباد خواهیم پرداخت.
● عراق
پس از شکست عثمانی در جنگ اول جهانی و تجزیه قلمرو آن امپراتوری، کشور عراق از قلب آن بیرون آمد که با قیمومت انگلیسیها به سوی یک هویت جدید حرکت میکرد. آنان ملک فیصل از فرزندان شریف حسین را به عنوان اولین شاه آن به رسمیت شناختند. ایران و کشور تازه تأسیس عراق، همان مشکلات دوران قاجار و عثمانی را به ارث بردند. ایران، عراق را به رسمیت نمیشناخت و آن کشور را ساخته و پرداخته انگلیسیها و سیاست استعاری آنان میدانست. البته دولت ایران به چند دلیل دیگر هم حاضر نبود روابط دیپلماتیک با عراق برقرار کند که عبارت بودند از:
۱) ایران اعلام کرد عراق مستقل نیست و تحت قیومیت انگلستان است.
۲) در فروردین ماه ۱۳۰۷ ۲۴۸۷۷) به علت رویه نامطلوبی که با ایرانیان مقیم بینالنهرین پیش گرفته شده بود، مجلس شورای ملی مبلغ یکصدهزارتومان برای کوچاندن ایرانیان مقیم عراق و گسیل آنان به ایران اختصاص داد.
۳) دولت عراق مطابق قرارداد قضایی که با انگلستان داشت امور مربوط به ممالک اروپایی و ژاپن را به محاکم ممتازه که تحت ریاست و اداره قضات انگلیسی بود، مراجعه و امور قضایی اتباع ایران را به محاکم داخلی عراق احاله میکرد.
هرچند دولت ایران حاضر نبود عراق را به رسمیت بشناسد ولی بالاخره ناچار شد واقعیت موجود را پذیرفته و روابط خود با عراق که اماکن متبرکه شیعه هم در آنجا بود را گسترش دهد. <ملک فیصل در سال ۱۳۰۸ هیات حسننیتی به تهران فرستاد و تقاضای برقراری روابط سیاسی کرد. دولت ایران با این تقاضا موافقت نمود و در خرداد آن سال اقدام به اعزام وزیر مختار و تأسیس سفارت در بغداد کرد.> پس از آنکه سفارت طرفین در پایتختها افتتاح شد، ملک فیصل که در اهداف بازسازی عراق و توسعه آن بود به گسترش روابط با همسایگانش هم توجه داشت، در اردیبهشت ۱۳۱۱ سفری به تهران نمود که در آن نوری سعید نخست وزیر و عدهای از وزرا و رجال عراق او را همراهی میکردند. البته ایران منطقه نفتخانه را که در خاک عراق واقع شده بود جزو کشور ایران میدانست و حتی بر سر این موضوع با انگلیسیها هم مذاکراتی داشت تا در قبال تمدید مدت امتیاز قرارداد دارسی بتواند نسبت به اعاده حاکمیت خود برآن اقدام کند.
یکی از مهمترین اختلافات ایران و عراق مساله کشتیرانی در اروند رود بود...، <در سال ۱۳۱۳ دولت عراق به منظور جلوگیری از اعمال حاکمیت ایران در اروند رود با پشتیبانی انگلستان به جامعه ملل شکایت کرد. جامعه ملل طرفین را به مذاکرات مستقیم دعوت نمود و سرانجام براثر فشار و اصرار انگلیسیها که علاقه داشتند پیمان منطقهای هر چه زودتر منعقد شود. سرانجام در ۴ ژوئیه ۱۹۳۷ / ۱۳ تیر ۱۳۱۶ قرارداد مربوط به امضاء رسید، .... در قرارداد تحمیلی ۱۳۱۶ حق کشتیرانی در سراسر اروند رود - به استثنای پنج کیلومتر آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ - به دولت عراق واگذار شد.
پس از آغاز جنگ دوم جهانی و کودتای عبدالقادر گیلانی ـ که توسط انگلیسیها سرکوب شد - و فرار وی از سمت ایران، حضور نیروهای انگلیسی در عراق بیشتر شد، تا آنکه در شهریور ۱۳۲۰ عراق یکی از محورهایی بود که انگلیسیها نیروهایشان را از آنجا وارد ایران کردند و از گردنه پاطاق به سمت مرکز ایران یورش بردند.
● افغانستان
بررسی روابط ایران و افغانستان به عنوان دو همسایه عملا پس از جدایی هرات از ایران در قرن ۱۹ صورت پذیرفت. اما پس از جنگ اول جهانی، در حالی که افغانستان هنوز تحت سیطره انگلیسیها بود، به توسعه و بازسازی روی آورد. مهمترین اختلاف ایران و افغانستان مساله خطوط مرزی و مشخص نبودن آن بوده آنچه که ایران و افغانستان میخواستند تحکیم روابط بود. به همین دلیل هم در <دوم آذر ۱۳۰۶ ۲۴۸۶۶) پیمان امنیت و دوستی با دولت افغانستان منعقد شد که طرفین به مدت سه سال متعهد شدند که از هرگونه اقدامات تجاوزکارانه علیه طرف دیگر خودداری نمایند و در صورتی که یکی از آن دو دولت مورد حمله دولت ثالثی قرار گیرد؛ طرف متعاهد بیطرف خواهد ماند و هرگاه در پایان سه سال از جانب هیچ یک از طرفین یادداشتی برای انعقاد پیمان داده نشود معاهده به خودی خود به مدت سه سال تمدید خواهد گردید.> در ۱۶ خرداد ۱۳۰۷ ۲۴۸۷۷) مصادف با ژوئن ۱۹۲۸، امانا... خان پادشاه وقت افغانستان به همراه همسرش ملکه ثریا، <به هنگام بازگشت از سفر اروپا به مدت ۹ روز در ایران اقامت نمود.> امانا... خان در این مدت که میهمان دولت ایران بود به گرمی پذیرفته شد.
حتی پس از خلع وی از قدرت، دولت ایران به احترام این پادشاه سفیر خود از افغانستان را فراخواند.در اسفندماه ۱۳۱۲ ۲۴۹۲۲) قراردادی بین ایران و افغانستان منعقد شد که طرفین تکلیف مرزهای خود را روشن کنند و این کار را به حکمیت ترکیه واگذار کردند. هر چند رضاشاه از نشانهگذاری مرزی ناراحت بود اما چون حکمیت بود آن را پذیرفت. بر همین اساس در ۱۵ مه ۱۹۳۵ مطابق با اردیبهشت ۱۳۱۴ ۲۴۹۴۴) طرف ترک نظر خود را به انضمام نقشه و محل نشانههای مرز جدید به اطلاع دولتین ذینفع رسانید. بهطور کلی در ایام سلطنت رضاشاه، افغانستان همان طور که فقط یک سرزمین حایل میان متصرفات انگلیس در شبه قاره و قلمرو اتحاد شوروی بود، برای آن کشور اهمیت داشت و نه برای ایران. بنابراین انزوای تاریخی افغانستان ـ با وجود تلاشهای امانا... خان - ادامه یافت و فقط افغانستان حضوری در پیمان منطقهای سعدآباد داشت که به آن اشاره خواهد شد.
● ترکیه
ترکیه میراثدار اصلی خلافت چند صدساله عثمانی بود که پس از جنگ جهانی اول با تلاش کمال مصطفی پاشا موسوم به آتاتورک به وحدت سرزمینی خود رسید. اختلافات ایران و ترکیه بیشتر جنبه مرزی داشت از دوره قاجار باقیمانده بود. یک دوره بیاعتمادی بین دو کشور وجود داشت، که باعث تحریک سیعیتقو مشورتی کرد گردید تا در ایران به تاخت و تاز دست یازده پس از کشتهشدن ولی توسط قوای دولتی، دو کشور ایران و ترکیه تصمیم گرفتند مشکلات خود را حل کنند. <در اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ ۲۴۸۵۵ـ۲۲ آوریل ۱۹۲۶) عهدنامه ودادیه تأمینیه بین ایران و ترکیه منعقد گردید.> اما این باعث نشد تا سطح روابط به حالت عادی خودش بازگردد. حوادث مرزی و اقدامات دولت ایران در سرکوب کردها موجب شک دولت ترکیه نسبت به نیات ایران گردید. در سال ۱۹۲۷ / ۱۳۰۶ اختلافات به اوج خود رسید بهطوری که ترکیه ممدوح شوکت سفیر کبیر خود در ایران را فراخواند. پس از آرام شدن دوباره اوضاع، طرفین تصمیم گرفتند روابط خود را مجدد از سر بگیرند. <در ژوئن ۱۹۳۰ موافقتنامه گمرکی و در دوم بهمن ۱۳۱۰ ۲۴۹۰۰ - ۲۳ ژانویه ۱۹۳۱) قرارداد سرحدی بین دو کشور منعقد گردید.
در ۴ آبان ماه ۱۳۱۱ ۲۴۹۱۱ - ۵ نوامبر ۱۹۳۱) عهدنامه مودت نیز براساس مواد عهدنامه ودادیه و تأمینیه ۱۹۲۶ بین دو کشور به امضا رسید.> رضاشاه همواره از ستایشگران و دوستداران آتاتورک بود. بنابراین میخواست با کشور ترکیه به عنوان یک همسایه روابط خوبی داشته باشد به همین دلیل او در سفر دوماههاش - که تنها سفر خارجیاش بود - به ترکیه از تمام امکانات و فعالیتهای ترکیه بازدید کرد. این سفر تأثیرات فراوان و انکارناپذیری بر رضاشاه داشت. در این سفر که در خردادماه ۱۳۱۳ صورت گرفت قراردادهای مختلفی به امضا رسید مانند:
۱) عهدنامه امنیت منطقه سرحدی و تسویه حوادث و اختلاف که در منطقه مذبور به ظهور میرسید.
۲) عهدنامه تجاری و دریانوردی
۳) عهدنامه تعاون قضایی در مسائل مدنی و تجاری
۴) عهدنامه استرداد مقصرین و تعاون قضایی در امور جزایی
۵) عهدنامه موقت
۶) موافقتنامه برای تنظیم طرز عمل دفاتر گمرک سرحدی ایران و ترکیه
۷ ) موافقتنامه مخصوص راجع به دایرکردن پارهای خطوط تلگرافی و تلفنی
۸) موافقتنامه پزشکی
۹) موافقتنامه اصلاح خط سرحدی.
کریم جعفری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست