سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا

اولین فاجعه


اولین فاجعه

نیروهای پیشرو و اصلاح طلب در راس رژیم كمونیستی, از مدت ها قبل از فاجعه چرنوبیل متوجه وجود بحران در سیستم اتحاد شوروی شده بودند و بدین ترتیب بود كه در مارس ۱۹۸۵ مردی به نسبت جوان تر با وعده هایی طلایی را به عنوان صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیر شوروی برگزیدند, مردی به نام «میخائیل گورباچف»

در آن شب گرم بهاری، برخی از ساكنان شهر كوچك «پریپژات» بر روی بالكن خانه هایشان آمده بودند و با بی خیالی شاهد آن نمایش غیرمعمول یعنی آن رآكتور مشتعل در فاصله سه كیلومتری این شهر بودند. مسابقه فوتبالی كه در نزدیكی آن ویرانه مشتعل جریان داشت، به پایان رسیده بود. بچه ها بازمی گشتند و مردها هركدام با چند ماهی به قلاب های ماهیگیری در راه خانه های خود بودند. آن بت اتحاد شوروی سابق همچون گلوله ای عظیم و گدازان در افق فرومی رفت، درست به مانند غروب خورشید در نوری رمانتیك. در آن زمان كسی تصور نمی كرد كه این گوی آتشین می تواند حكم یك نور روشنگر را داشته باشد. اما به هر شكل «چرنوبیل» مترادف آغاز پایان اتحاد جماهیر شوروی شد. تا ۲۶ آوریل ،۱۹۸۶ توسعه و تكمیل نیروی هسته ای به عنوان نشانه ای از قدرتمندی و توانمندی های اتحاد شوروی به شمار می آمد. اما جرقه های انفجاری و مرگبار آن رآكتور ساقط شده، نوری روشنگرانه بر دروغ ها و اعمال غیرانسانی و فساد حاكم بر رژیم شوروی تاباند. فاجعه چرنوبیل به غم انگیزترین صورتی نشان داد كه راه و روش سوسیالیستی چیزی جز تلاشی و نابودی در پی ندارد.

نیروهای پیشرو و اصلاح طلب در راس رژیم كمونیستی، از مدت ها قبل از فاجعه چرنوبیل متوجه وجود بحران در سیستم اتحاد شوروی شده بودند و بدین ترتیب بود كه در مارس ۱۹۸۵ مردی به نسبت جوان تر با وعده هایی طلایی را به عنوان صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیر شوروی برگزیدند، مردی به نام «میخائیل گورباچف». ماموریت اصلی گورباچف این بود كه اتحاد شوروی را از آن سكون مرگبار خارج كرده و حركت و پویایی به سیستم تزریق كند. حزب كمونیست شوروی در بیست و هفتمین كنگره سراسری خود در پایان فوریه ۱۹۸۶ برنامه اقتصادی گورباچف را كه بر پایه شعار «شتاب» تنظیم شده بود، به تصویب رساند. بر پایه این برنامه اقتصادی قرار شد تا بنگاه های تولیدی و اقتصادی سوسیالیستی كار آمدتر شده و علاوه بر آن برای تامین انرژی لازم تا سال ۲۰۰۵ تعداد بیست و هفت رآكتور اتمی جدید احداث شود. برنامه پنج ساله اول گورباچف درست بر پایه سنتی بود كه زمانی لنین پایه آن را گذاشت یعنی تولید انرژی مساوی است با قدرت هر چه بیشتر شوروی. در آن زمان چرنوبیل بهترین نیروگاه اتمی اتحاد جماهیر شوروی به شمار می آمد. نیروگاه چرنوبیل در ۳۱ دسامبر ۱۹۸۳ و كمی زودتر از موعد پیش بینی شده به بهره برداری رسید. كارشناسان اتمی بسیاری از آزمایش های ایمنی را كه قاعدتاً باید پیش از راه اندازی رسمی انجام شود، درست در خلال كار نیروگاه انجام می دادند. گروه سازنده این نیروگاه، سه ماه پیش از آن فاجعه از سوی دولت شوروی به خاطر ركورد شكنی شان در راه اندازی نیروگاه، مورد تشویق قرار گرفتند. روزنامه دولتی «ایزوستیا» در آن زمان نوشت: «بار دیگر توانمندی ها و موفقیت های كارشناسان و دانشمندان شوروی بر همگان ثابت شد.»

اما چرنوبیل از همان آغاز راه اندازی دچار مشكلاتی در طراحی و ساختمان و همین طور دچار مشكلات تكنیكی بود. جالب آنكه وزارت برق و انرژی شوروی هم ارائه هرگونه اخبار منفی در مورد پیامدهای منفی این گونه نیروگاه ها بر انسان و محیط زیست را ممنوع اعلام كرده بود. و مصیبت بارتر اینكه كاركنان نیروگاه چرنوبیل هم از كمترین آگاهی و اطلاعات در مورد حوادث كوچكی كه در نیروگاه هایی از نوع چرنوبیل اتفاق افتاده بود، محروم بودند. هیچ گونه بحث آزاد و علنی هم در مورد مكان استاندارد برای ساخت نیروگاه اتمی و اقدامات امنیتی برای چنین نیروگاهی وجود نداشت. تنها بحثی كه در این موارد جریان داشت به سال های دهه هفتاد برمی گشت یعنی زمانی كه دو گروه از دانشمندان اتمی شوروی آن هم نه به دلایل علمی و امنیتی بلكه بیشتر از روی تعلقات جناحی و منطقه ای در محافل داخلی و غیر علنی به این موضوع می پرداختند. یك گروه از این دانشمندان عقیده داشتند كه این نیروگاه های اتمی هیچ خطری ندارد و طرح ساخت آنها را برای بخش اروپایی نشین روسیه می ریختند و گروه مقابل عقیده داشتند كه برای جلوگیری از هرگونه خطر احتمالی، این نیروگاه ها باید در منطقه تقریباً خالی از سكنه سیبری احداث شود. این بحث و جدل ها بالاخره در سال ۱۹۸۰ پایان گرفت یعنی زمانی كه رهبری شوروی دستور ساخت سریع نیروگاه های اتمی آن هم درست در نزدیكی مناطق پرجمعیت را صادر كرد.

پس از فاجعه چرنوبیل هم دولتمردان شوروی از هیچ تلاشی برای جلوگیری از نشر اخبار دقیق در این مورد فروگذار نكردند. اما پس از آنكه ایستگاه های هواشناسی كشور سوئد وجود ذرات رادیواكتیو در شرق این كشور را ثبت كردند، دولت شوروی نیز در ۲۹ آوریل همان سال لازم دید تا خبری كوتاه و هشت سطری در مورد «حادثه در نیروگاه چرنوبیل» را منتشر كند. جالب آنكه این نیروگاه تا پیش از آن فاجعه نیروگاه «لنین» نام داشت اما پس از آن این نام حذف شد. تلویزیون شوروی هم در شب ۲۹ آوریل به عنوان ششمین خبر پس از اخبار كشت بهاره كشاورزی و آخرین مد كت و مانتو، خبری كوتاه تحت عنوان «نشت مختصر مواد رادیواكتیو» منتشر كرد.

اما هنگامی كه دولت شوروی دیگر نتوانست ابعاد این فاجعه را مخفی كند، سیل گزارش ها از «منطقه جنگی» به «فرماندهی مادر» سرازیر شد، گزارش هایی كه همگی حاوی خبرهایی از تلاش بی وقفه كمونیست های حزبی و كمیته منطقه ای حزب كمونیست بود. كاملاً مشخص بود كه به اصطلاح آن مه اتمی حاصل از سوختن رآكتور چرنوبیل چیزی نیست كه قابل پنهان كردن باشد اما آنچه در هیچ یك از این گزارش های دولتی به آن اشاره ای نمی شد همان علت حادثه و مسئولیت آن بود. این گزارش های دولتی چنان تنظیم شده بود كه گویی اشخاصی برای مقابله با یك فاجعه طبیعی شب و روز مشغول فعالیت هستند!

جالب آنجا است كه تنها دو ماه پیش از فاجعه چرنوبیل، میخائیل گورباچف در كنگره سراسری حزب كمونیست بر این نكته تاكید كرد كه كمونیست ها تحت هر شرایطی باید به اطلاعات واقعی و صحیح دسترسی داشته باشند. اما این وعده ها زمانی پوچ از آب درآمد كه تازه ۱۹ روز پس از فاجعه، گورباچف سكوتش را در مورد آن شكست و در یك برنامه تلویزیونی اطلاعاتی گزینش شده و خلاصه شده در مورد كیفیت حادثه و قربانیان آن ارائه داد. رهبر وقت شوروی سابق در آن برنامه تلویزیونی تا توانست شعار داد و رسانه های غربی را به انتشار اخبار خصمانه و تحریك آمیز بر علیه شوروی متهم كرد. گورباچف تازه سه سال پس از آن فاجعه از چرنوبیل دیدن كرد. این دیدار به شدت وجهه رهبر شوروی سابق را خدشه دار كرد زیرا همه بر این عقیده بودند كه گورباچف نه تنها هیچ اظهار تاسفی نكرد بلكه كاملاً معلوم بود كه نمی تواند ابعاد این فاجعه را حتی پس از سه سال درك كند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.