جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

مضامین فلسفه سیاسی روسو


مضامین فلسفه سیاسی روسو

کتاب پیمان اجتماعی ژان ژاک روسو با این جمله آغاز می شود که «انسان آزاد زاده می شود ولی همه جا در بند است» این جمله بر اساس دیدگاه اولیه و تحول یافته بعدی روسو مفاهیم مختلفی دارد

کتاب پیمان اجتماعی ژان ژاک روسو با این جمله آغاز می شود که «انسان آزاد زاده می شود ولی همه جا در بند است» این جمله بر اساس دیدگاه اولیه و تحول یافته بعدی روسو مفاهیم مختلفی دارد بر اساس دیدگاه اولیه آزادی انسان و زندگی آزاد وی در وضع طبیعی اصالت دارد و نهادهای اجتماعی بند بر پای انسان زده و وی را اسیر ساخته اند ولی بر مبنای نظریات بعدی روسو به این صورت در می آید که:

۱) انسان باید آزاد باشد (البته نه به این معنا که هر کاری به میل خویش انجام د هد وباید پیرو اراده عام برای رسیدن به خیر مشترک باشد)

۲) انسان مشکل بتواند واقعا آزاد باشد.

مفهومی که روسو از آزادی بیان می کند با آزادی طبیعی هابز وآزادی اخلاقی لاک متفاوت است یک نوع آزادی‌ را مطرح می کند که به وسیله اراده عام محدود می شود ولی این محدودیت معنای آزادی را نفی نمی کند. چون محدودیتی است در جهت خواسته ها و سعادت انسان و اراده عام قانونی است که گرچه انطباق با آن محدودیت ایجاد می کند ولی در نهایت متضمن آزادی انسان می باشد.

مفهوم (فرد آزادی که در یک اراده عام شرکت دارد) به طور کلی با مفهوم پیمان اجتماعی تناقض دارد مفهوم اراده عام یک نوع جبریت بر اراده و استقلال انسان تحمیل می کند که آن خود مختاری را نقض می کند ولی هر دو مفهوم اراده عام روسو و پیمان اجتماعی لاک به دنبال اثبات و توجیه اخلاقی اعمال زور می باشند و در پی این هستند که به طریقی دولت را توجیه کرده وبه آن مشروعیت اخلاقی ببخشند.

«پس باید بپذیریم که زور موجه هیچ گونه حقی نیست، و ما وظیفه داریم که فقط از قدرتهای مشروع اطاعت کنیم» از نگاه روسو میان آنچه هست و آنچه باید باشد تفاوت وجود دارد مثلا شرایط بردگی بعضی آدمیان را نمونه می گیرد که یک واقعیتی است که وجود دارد ولی این واقعیت نمی تواند بردگی آنان را توجیه کند و وضع آنان باید غیر از آنچه هست باشد.

از آنجا که هیچ یک از افراد به طور طبیعی حق حاکمیتی بر دیگران ندارد و چون زور هم به هیچ وجه موجه حقی نیست بنابراین، رضایت وتوافق افراد، اساس همه حکومت های مشروع است.

برداشت روسو از اراده عام در واقع یک قرارداد اخلاقی است که میان افراد آزاد مستقل ایجاد شده و به صورت توافقی یک نیرو و مجمع برتر را برای بهینه سازی زندگی آنها (دفاع در برابر خطرات زندگی طبیعی) بر آنها حاکم می سازد. و به مفهومی که در ورای این نظم اخلاقی وجود دارد وناقض آن پیمان اجتماعی لاک می باشد توجه ندارد.

به نظر روسو نمایندگی یعنی اینکه مردم بزرگترین حق و مهم ترین وظیفه خود را وا می گذارند. ودر این زمان است که دیگر خدمات عمومی و مملکتی اهمیت خود را برای شهروندان از دست می دهند و مردم ترجیح می دهند پول ویا نماینده خود را جایگزین «نقش برجسته خود» سازند و در اینجاست که انگار مملکت خویش را می فروشند دقیقا به همان دلیل که حاکمیت را نمی توان از خود جدا ساخت و به دیگری واگذاشت، نمی توان آن را به دست نمایندگان سپرد حاکمیت چیزی جز اراده عام نیست و برای اراده عام نمی توان نماینده تعیین کرد او اندیشه نمایندگی را منبعث از حکومت های فئودال می داند یعنی جایی که انسان هیچ و خوار است. حکومتی که انسانها را به اسارت می کشاند.

بنا به نظر روسو وقتی اراده عام نابود می شود و منافع عمومی و دولت از نگاه مردم ارزشی ندارد زمان مرگ دولت فرا‌ رسیده است؛ به نظر روسو راههای فساد حکومت ها بر دو قسم می باشد.

۱) تمرکز گرایی

۲) انحلال دولت

تمرکز گرایی زمانی است که حکومت کوچک می شود (تبدیل دموکراسی به آریستو‌کراسی یا مونارشی) وانحلال دولت هم زمانی است که حکومت بر طبق قانون نابود شود. و حکومت قدرت حاکمیت را غصب کند که در این صورت پیمان اجتماعی گسسته شده و مردم به حقوق اولیه و طبیعی خود بر می‌گردند.

و در کل مطابق دیدگاه روسو دولت و حکومت ساخته و پرداخته آدمی می باشند؛ روزی هم نابود خواهند شد و ابدی نیستند و مطابق با شرایط زمان تغییر خواهند کرد. پیکر سیاسی درست مثل پیکر آدمی از بدو تولد به مرگ می گراید و بذر نابودی خود را در دل خویش می پرورد. روسو قوه مقننه را به قلب آدمی وقوه مجریه را به مغز آدمی تشبیه می کند و می گوید همان طور زمانی که قلب آدمی از کار افتد حیات آدمی پایان می یابد با نابودی قوه مقننه نیز حیات دولت ها پایان می پذیرد ودر اینجا اهمیت اساسی تر و حیاتی تری برای قوه‌ مقننه قائل می شود.

مسعود فولادفر