شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

حسن نظر اهل سنت وشیعه به قرائت حفص از عاصم


حسن نظر اهل سنت وشیعه به قرائت حفص از عاصم

در صفحه پایانی کتاب قرآن به خط عثمان طه چاپ عربستان سعودی سال ۱۴۲۶ ق این دو جمله, چشم را به خود جلب می کند اول «کتب هذا المصحف الکریم, و ضبط علی ما یوافق روایه حفص بن سلیمان بن المغیره الاسدی الکوفی لقراءه عاصم بن ابی النجود الکوفی التابعی عن ابی عبد الرحمن عبدالله ابن حبیب السلمی عن عثمان بن عفان, وعلی بن ابی طالب, وزید بن ثابت, وابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه وسلم »

در صفحه پایانی کتاب قرآن به خط عثمان طه چاپ عربستان سعودی (سال ۱۴۲۶ ق) این دو جمله، چشم را به خود جلب می‌کند: اول؛«کتب هذا المصحف الکریم، و ضبط علی ما یوافق روایه حفص بن سلیمان بن المغیره الاسدی الکوفی لقراءه عاصم بن ابی النجود الکوفی التابعی عن ابی عبد الرحمن عبدالله ابن حبیب السلمی عن عثمان بن عفان، وعلی بن ابی طالب، وزید بن ثابت، وابی بن کعب عن النبی صلی الله علیه وسلم.»

دوم؛«واتبعت فی عد آیاته طریقه الکوفیین عن ابی عبد الرحمن عبدالله بن حبیب السلمی عن علی بن ابی طالب «رضی الله عنه» وعد الای القرآن علی طریقتهم« ۶۲۳۶» آیه.»

این دو جمله ( قرائت حفص از عاصم و ۶۲۳۶ آیه به روایت امام علی علیه السلام) سبب شد مطالبی را برای آگاهی و وحدت بین مسلمانان شیعه و سنی نقل کنم. تا مسلمانان به ضرورت قرائت واحد توجه بیشتری نمایند.

به همین خاطر به معرفی اجمالی یکی از قراء و یکی از راویان او می‌پردازم. امیدوارم دل‌هایی که فقط به خاطر اسلام می‌تپد را بیشتر مانوس بگرداند.

● قرّاء معروف صدر اسلام

عده‌ای از صحابه در قرائت قرآن و مهارت در آن و همچنین حفظ قرآن از شهرت خاصی برخوردار بوده‌اند و در این آگاهی و اطلاع، به مقام استادی و تعلیم نائل شده‌اند. آنان نیز به نوبه خود قرائت را از رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) تعلیم گرفتند و همان طورکه می‌دانید قرائت را از برخی صحابه دیگر اخذ کرده بودند. این عده از قراء، به قرائت‌های مختلفی که مورد تأیید وتصویب پیغمبر بود آشنایی داشتند و آشنایی آن‌ها به قرائت، از حافظه آنان مدد می‌گرفت، به همین جهت قراء زمان پیامبر،حُفّاظ کارآمد قرآن نیز بوده‌اند که به تعلیم قرائت قرآن می‌پرداختند.

قراء زمان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) که مستقیمًا قرائت‌های مختلف را از آن حضرت اخذ کرده بودند سعی می‌کردند معارف واطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهند و در این کوشش نیز موفق بوده‌اند و توانستند گروهی از نسل‌های معاصر را برای تعلیم قرائت آماده سازند، تا آنجا که شخصیت‌های بارز و برجسته‌ای در قرائت قرآن کریم پدید آمد.

گروهی از تابعین، قرائت را از صحابه و یاران رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) اخذ کرده‌اند که بشرح زیر از شهرت خاصی برخوردار بوده‌اند.

▪ در مدینه:

سعید بن مسیب، عروه، سالم، عمر بن عبدالعزیز، سلیمان بن یسار، عطاء بن یسار، معاذبن‌حارث، معروف به معاذ القاری، عبدالرحمن بن هرمز اعرج، ابن شهاب زهری، مسلم بن‌جندب وزیدبن اسلم و امثال آنها.

▪ در مکه:

عبید بن عمیر، عطاء بن ابی رباح، طاوس، مجاهد، و ابن ابی ملکیه را می‌توان از مقرئین عصر تابعین دانست.

▪ در کوفه:

علقمه، اسود، مسروق، عبیده، عمروبن شرحبیل، حارث بن قیس، ربیع بن خثیم، عمروبن میمون، ابو عبدالرحمن سلمی، زربن حبیش، عبید بن نضیله، نخعی و شعبی را می‌توان از مقرئین عصر تابعین شمرد.

▪ در بصره:

ابوعالیه، ابورجائ، ابوالاسود دئلی، نصر بن عاصم، یحیی ابن یعمر، حسن بصری، ابن سیرین و قتاده.

▪ در شام:

مغیره بن ابی شهاب مخزومی «صاحب عثمان» خلیفه بن سعد «صاحب ابی الدرداء» را باید به عنوان مقرئین دوره تابعین دانست.

پس از دوره صحابه و تابعین عده‌ای از مسلمین به موضوع قرائت اهتمام خاصی داشتند و صرفًا به امر قرائت قرآن پرداختند، یعنی تقریبًا عمده فرصت‌های خود را در ضبط دقیق قرائات مصروف می‌داشتند تا جائی که به عنوان استادانی برجسته در مسئله قرائت قرآن کسب شهرت نمودند و مردم برای آموزش این مهم از اطراف و نواحی مختلف بسوی آن‌ها روی می‌آوردند و مسافاتی بعید را به منظور کسب اطلاع و آگاهی بر قرائات دقیق، طی می‌کردند تا از محضر آن‌ها مستفیض گردند.

در این دوره نخسین کسی که درباره قرائت ، کتابی تدوین کرد ابان بن تغلب شاگرد حضرت امام زین العابدین علی بن حسین (ع) است که ابن ندیم از این کتاب یاد کرده و گفته است «ابان بن تغلب، و له من الکتب: «کتاب معانی القرآن» لطیف «کتاب القراءات و کتاب من الاصول فی الروایه علی مذهب الشیعه».

● عاصم بن ابی النجود کوفی

ابوبکر عاصم بن ابی النجود بن بهدله مولی بنی خزیمه یا بنی جذیمه ابن مالک بن نصر بن قعین (م ۱۲۷ یا ۱۲۸ ه ق) از قراء طبقه سوم و از مردم کوفه است و پس از یحیی بن وثاب قرار دارد و قبل از واقعه طاعون (۱۳۱ هـ ق) از دنیا رفت. عاصم از قراء معروف هفتگانه و شیعی است و قرآن را بر ابی عبدالرحمن عبدالله بین حبیب سلمی شیعی که یکی از یاران امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بود و نیز برزربن ثابت قرائت کرده است.

زربن حبیش یکی از اساتید قرائت عاصم بشمار می‌رود. ابوبکربن عیاش دراین باره می‌گوید: عاصم به من گفت: هیچکس جز ابوعبدالرحمن سلمی، هیچ حرفی از قرآن را بر من اقراء ننمود. و من پس از اقراء سلمی، قرائت خود را بر زربن حبیش ( به منظور تأیید او ) عرضه نمودم. و نیز حفص گوید: عاصم برایم بازگو نمود: قرائتی که من بر تو قرائت می‌کنم قرائتی است که آن را از ابی عبدالرحمن سلمی که او از علی (علیه السلام) نقل کرده است اخذ نمودم. و خود ابی عبدالرحمن می‌گفت: تمام قرآن را بر علی (علیه السلام) قرائت کردم. بنابراین عاصم با یک واسطه راوی قرائت امیر المؤمنین علی (علیه السلام) است. به همین جهت گفته‌اند: فصیح‌ترین قرائات، قرائت عاصم می‌باشد، زیرا وی قرائت اصیل را آورده است.

درباره تشیع عاصم می‌نویسند: که استاد وی در امر قرائت ابوعبدالرحمن سلمی است که قطعًا شیعی بوده و قرائت را از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اخذ کرد و قرآن را بر آن حضرت قرائت نمود.

شیخ عبدالجلیل رازی مفسر در کتاب « نَقضُ الفَضایح عَلی تَشَیُّعِ عاصِمٍ وَ اَنهُ کانَ مُقْتَدی الشیعهِ» آورده است: که تشیع، آئین اکثر پیشوایان و استادان قرائت بوده است و اکثر قراء مکی و مدنی و کوفی و بصری، عدلیه و شیعی بوده‌اند نه مشبه و خوارج و جبریه. و روایات آنها نیز منقول از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است و امثال عاصم و دیگران، شیعه هستند و بقیه قراء، عدلیه غیر اشعری می‌باشند.

خوانساری در کتاب روضات الجنات در ترجمه احوال عاصم می‌نویسد: وی پارساترین و پرهیزکارترین قراء، و رأی او درست‌ترین آراء در قرائت به شمار می‌رود. تلاش عاصم در موضوع قرائت، بیش از همه قراء دیگر، جلب نظر می‌کند. علامه حلی در کتاب «المنتهی‌» می‌نویسد: محبوب‌ترین قراآت نزد من ، قرائتی است که عاصم از ابی بکر بن عیاش نقل کرده است.

ابان‌بن تغلب شیعی‌، قرآن را بر عاصم خوانده است، چنانکه خود عاصم بر ابی عبدالرحمن و اخیری صریحًا گفته است : من قرآن را بر علی (علیه السلام) خواندم. قاضی نور الله شوشتری به تشیع عاصم تصریح دارد. به همین جهت، قاطبه دانشمندان شیعی، قرائت عاصم را فصیح‌ترین قراآت دانسته‌اند و می‌گویند که وی قرائت را از آبشخور آن و اساس متینش یعنی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اخذ کرده است.

در کتاب «مقدمتان» پیوند قرائت عاصم با اساس استوار آن یعنی الهام گیری عاصم از قرائت علی (علیه السلام) بطرز جالبی بازگو شده است: در این کتاب می‌بینیم که یحیی بن آدم از ابی بکر بن عیاش (‌یکی از راویان قرائت عاصم) نقل کرده است که عاصم بمن گفت‌: هیچ کس در هیچ حرفی از قرآن مرا اقراء نکرد جز ابوعبدالرحمن سلمی و و نیز قرآن را بر علی (علیه السلام) خواند و من از نزد ابوعبدالرحمن باز می‌گشتم و قرائت خود را بر زربن حبیش عرضه می‌کردم. زر نیز قرآن را بر عبدالله بن مسعود می‌خواند.

سپس ابی بکربن عیاش می‌گوید: به عاصم گفتم: ابو عبدالرحمن قرائت را از علی (علیه السلام) روایت کرده که می‌خواند (والعصر اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ) همان گونه که همه مسلمین قرائت می‌کنند. و عاصم نیز آن را گواهی کرد. و روایت ابی عبدالرحمن از علی (علیه السلام ) در امر قرائت ناسخ هر گونه قرائت دیگری می‌باشد، چون ابی عبدالرحمن دارای مقامی خاص نزد علی (علیه السلام ) بوده و واجد خصلت ضبط می ‌اشد و نیز مقریء و استاد قرائت حسن و حسین فرزندان علی (علیه السلام ) بوده است.

آنچه از مجموع یادداشت‌های مذکور به دست می‌آید این است که عاصم از دیدگاه دانشمندان شیعی و نیز علماء اهل سنت‌، شخصیتی بارز و با تقوی و مورد اعتماد در مسئله قرائت بوده است و روی هم رفته وی را جامع فصاحت و قرائت صحیح و تجوید معرفی کرده و گوینده دارای صوت خوشی نیز در قرائت قرآن بوده است.

آراء مختلف دیگری هم درباره شخصیت علمی ودینی عاصم در کتب مختلف دیده می‌شود که غالبًا نمایانگر وثاقت و ارج و مقدار او در امر قرائت می‌باشد و ما نمونه‌هایی از این آراء را در زیر می‌آوریم:

عبدالله بن احمد حنبل می‌گوید: از پدرم درباره عاصم، سؤال کردم، در پاسخ گفت: شخصیتی شایسته و فردی ثقه و مورد اعتماد است. سپس پرسیدم: کدامیک از قرائات نزد تو محبوب‌تر و دلچسب‌تر است؟ گفت: قرائت اهل مدینه. گفتم: اگر نه؟ گفت: قرائت عاصم.

همان عبدالله بن احمد حنبل از پدرش نقل می‌کند که می‌گفت: عاصم، ثقه و مورد اعتماد بوده ولی اعمش بیش از او حافظ حدیث می‌باشد.

ابن الجزیری می‌نویسد: ابوزرعه و گروهی از محدثان، عاصم را توثیق کرده‌اند. ولی ابن سعد می‌گوید: اگر چه عاصم، ثقه بوده ولی در حدیث غالبا دچار خَلط و اشتباه می‌گشت. حماد بن سلمه، خلط و اشتباه عاصم را مربوط به اواخر عمر او می‌داند.

عجلی می‌گوید: عاصم، صاحب سنت و قرائت (یعنی هم محدث و هم قاری) است و شخصیتی است که رأساً موثق می‌باشد.

با اینکه یعقوب بن سفیان، عاصم را فردی مضطرب در حدیث معرفی کرده است در عین حال او را ثقه می‌داند.

گویند از اهواز ایران بوده و در سماه هنگامی که عازم شام بود از دنیا رفت و در همان جا مدفون گردید. ابوبکر بن عیاش رویدادی از اواخر لحظات زندگی عاصم را نقل کرده و می‌گوید: وارد بر عاصم شدم در حالی که ساعات پایان عمر خویش را طی می‌کرد و می‌شنیدم که آیه‌ای را با تحقیق و به صورتی که گویا آن را در نماز می‌خواند قرائت می کرد و آیه این بود : « وَ رُدُّوا اِلیَ اللهِ مَولاهُمُ الحَقُّ وَ ضَلَ عَنَّهُم ما کانوا یَفْتَرون» و در برخی روایات آمده است که ردوا را طبق لغت هذیل، به کسر راء قرائت می ‌کرد.

باری با توجه به این که هیچ یک از قراء مانند عاصم از تأیید اکثر و بیشترین دانشمندان برخوردار نبوده‌اند، برجستگی شخصیت و والایی مقام او در قرائت بر ما ثابت می‌گردد.

● راویان قرائت عاصم

گروه بی شمااری به واسطه و بی واسطه، قرائات عاصم را روایت کرده‌اند و اینان عبارتند از:

ابان بن تغلب شیعی، ابان بن یزید عطار، حفص بن سلیمان، حماد بن سلمه، حماد بن یزید، سلیمان بن مهران اعمش، ابوبکر بن عیاش، ضحاک بن میمون، ابوعمرو بن علاء، خلیل بن احمد، حمزه بن حبیب زیات و عده دیگری که تمام و یا قسمتی از قراآت عاصم را روایت کرده‌اند. ولی در این جمع، دو نفر بنام: حفص و ابوبکر عیاش از شهرت فزون‌تری برخوردارند که گویند این دو، قرائات عاصم را بلاواسطه از خود وی روایت نموده‌اند.

حفص :

ابوعمر، حفص بن سلیمان بن مغیره بزاز اسدی کوفی (۹۰-۱۸۰ هـ ق ) مشهور به حفص بوده و او را ربیب (فرزند همسر) عاصم می‌دانند. می‌نویسند: حفص، پنج آیه قرائت قرآن را از عاصم اخذ کرده بود همانند کودکی که قرآن را از استاد خود می‌آموزد قرآن را از وی فرا گرفت.

مرحوم زنجانی، حفص را بدینگونه می‌شناسد: مردی عالم و عامل‌، و آگاه‌ترین اصحاب عاصم نسبت به قرائت وی بوده است. چنان که ابن معین می‌گوید: روایت و نقل صحیح قرائت عاصم به وسیله حفص انجام گرفته است. اگر چه آراء و نظریات علماء درباره حفص دچار نوعی اضطراب و تردید می‌باشد ولی در امر قرائت فردی مورد اعتماد و بر حسب شواهد فراوان ، شخصیتی مقبول و پذیرفته است.

ابوبکر خطیب می‌نویسد: پیشینان، حفص را از لحاظ حافظه، قوی‌تر از ابی بکربن عیاش می‌دانند و معتقد بودند که وی تمام وجوه قرائت عاصم را درست ضبط نموده و در خاطر داشته است.

ابن ابی داود از سوید بن غفله روایت کرده است که علی (علیه السلام) فرمود سوگند به خدا که عثمان در باره مصاحف (قرآن) هیچ عملی را انجام نداد مگر این که با مشورت ما بود، او در قرائت‌ها با ما مشورت کرد و گفت: به من گفته‌اند که برخی می گویند قرائت من بهتر از قرائت توست و این چیزی نزدیک به کفر است، به او(عثمان) گفتم که نظرت چیست؟ گفت نظرم این است که فقط یک مصحف در اختیار مردم باشد و در این زمینه تفرقه و اختلاف نداشته باشند . گفتم نظر خوبی است.

هنگامی که امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) به خلافت رسید، مردم را تشویق کرد که به همان مصحف عثمان ملتزم باشند و تغییری در آن ندهند ولو آنکه در آن غلط‌های املائی وجود داشته باشد واین از آن نظر بود که از آن پس هیچ کس، به عنوان اصلاح قرآن، تغییر و تحریفی در آن به وجود نیاورد. و از این رو حضرتش تاکید کرد که از امروز هیچ کس نباید در قرآن دست ببرد.

این مطالب به ما می‌فهماند که حفظ اسلام برای آن حضرت از هر چیزی بیشتر اهمیت داشته است ولی سخنانی نسبت به رسم الخط عثمان طه شنیده می‌شود که جای شگفتی دارد که چگونه این اخبار را درخبرگزاری‌ها و نشریه‌های خبری و سیاسی به گوش اهل و ناهل می‌رسانیم؟چگونه به راحتی بر طبل تفرقه می‌کوبیم ؟

یگانه قرائتی که دارای سند صحیح با پشتوانه جمهور استوار می‌باشد قرائت حفص است که در طی قرون گذشته تا امروز، میان مسلمانان متداول بوده و هست و آن به چند سبب است:

۱) سند طلایی را داراست، زیرا حفص از عاصم، او از عبدالرحمن سلمی و او از مولی امیرالمؤمنین نقل کرده است ورجال آن تماما از بزرگان طائفه و مورد ثقه و اطمینان امت بوده‌اند.

۲) توافق آن با قرائت همگانی و جماهیری مسلمانان است، زیرا عاصم سعی بر آن داشت که محکم‌ترین و استوارترین قرائت‌ها را که از طریق صحیح و اطمینان بخش به دست آورده بود، به حفص تعلیم دهد و راه بدست آوردن قرائت همگانی موروثی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) همان راهی است که عاصم انتخاب کرده بود.

۳) عاصم شخصا دارای ویژگی‌های بخصوصی بود که او را در میان مردم معروف ساخته و مورد اطمینان همگان بود. هر قرائتی را که فرا می‌گرفت، آن را بر عده‌ای صحابه و تابعین جلیل القدر عرضه می‌داشت و تا اطمینان کامل به صحت آن قرائت پیدا نمی‌کرد آن را نمی‌پذیرفت. حتی در تمامی ادوار تاریخ، قرائت عاصم با عنوان قرائت برتر تلقی شده بود لذا در حلقه تعلیم قرائت، ابن مجاهد پانزده نفر را مخصوص قرائت عاصم گماشته بود و استاد قرائت ابراهیم بن محمد معروف به نفطویه(متوفای ۳۲۳) هرگاه برای قرائت جلوس می‌کرد ابتدا به قرائت عاصم می‌نمود. امام احمد حنبل صرفا قرائت عاصم را پذیرفته بود و حفص آگاه‌ترین مردم به قرائت عاصم بود و پیوسته قرائت او مورد ستایش علماء و فقهای امامیه بوده است. ‌

مطلب دوم در مورد تعداد آیات است که در رسم الخط عثمان طه ذکر گردیده که طبق روایت علی‌بن ابی طالب(علیه السلام) ۶۲۳۶ آیه می‌باشد

در باره شمار آیات قرآن نظر‌های مختلفی دیده می‌شود، و علت این اختلاف این بود که رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) به منظور آگاه ساختن مردم به تمام شدن آیه در پایان آیه وقف می‌کرد، وسپس همان آیه را به ‌آیه بعدی (به علت پیوستگی مطلب آن دو) وصل می‌فرمود، در نتیجه این توهم در مردم پدید آمد که این وصل، علامت انقطاع و تمام شدن آیات نیست. به همین خاطر اختلاف روایات در زمینه تعداد آیات باعث اختلاف نظر در شمار آنها گشت. و هر فرقه و گروهی برحسب روایاتی که از نظر آنها بر دیگر روایات، رجحان داشت عدد خاصی را ذکر کرده‌اند و بالاخره همین اختلاف روایات منشاء بوجود آمدن مکتب‌های مختلف در شمار آیات قرآن گردید، که این مکتب‌ها به یک یا چند نفر مربوط می‌شود که معروف به:

۱) عددکوفه یا کوفی

۲) عدد مدنی

۳) عدد مکی

۴) عدد بصری

۵) عدد شامی.

مرحوم طبرسی می‌گوید: صحیح‌ترین اعداد آیات قرآن که از لحاظ اسناد از دیگر روایات عالی‌تر است عدد کوفی است. زیرا این عدد از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ماخوذ است وروایتی که از رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده آن را تایید می‌نماید. مطابق روایتی که علی (علیه‌السلام) ار حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه واله وسلم )نقل می‌کند مجموع آیات قرآن ۶۲۳۶ آیه است و بنا بر این عدد کوفی نسبت به سایر روایات و اعداد دیگر به صواب نزدیک‌تر است.

ابوعمرو عثمان دانی گوید: در اینکه شمار آیات قرآن کمتر ار ۶۲۰۰ آیه نیست تمام محققان و محدثان اتفاق نظر دارند، و اختلاف آنها در مازاد بر ۶۲۰۰ آیه می‌باشد که برخی بر این عددد عددی اضافه نکرده‌اند وعده‌ای دیگر بر آن افزوده‌اند که به ترتیب عبارتند از عدد ۶۲۰۴- ۶۲۱۴- ۶۲۱۶- ۶۲۱۹- ۶۲۲۵-۶۲۳۶ .اما اگر بخواهیم بسم الله الرحمن الرحیم سورهای دیگر قرآن به جز فاتحه الکتاب را آیه‌ای مستقل بدانیم باید ۱۱۲ آیة دیگربه بالاترین عدد (عدد کوفی) اضافه کنیم که با این احتساب تعداد آیات ۶۳۴۸ آیه می‌شود که تابحال کسی چنین عددی را نقل نکرده است در مقابل روایات فراوانی وجود دارد که «بسم الله الرحنن الرحیم» سوره فاتحه الکتاب آیه‌ای مستقل است . اگر گفته شود که«بسمله» باعث مشخص شدن پایان سوره و شروع سوره‌ای دیگر می‌شود تا مشکلی برای قاری پیش نیاد دلیل محکمی نیست چون سوره توبه باآنکه «بسمله» ندارد پایان سوره انفال و ابتداء سوره توبه قابل تشخیص است.

در اینجا نظر خوانندگان محترم را به مطالبی که مرحوم آیه‌الله خویی (ره) در البیان نقل فرموده‌اند جلب می‌کنم:

در میان شیعه امامیه این مطلب مورد اتفاق است که «بسم الله» در هر سوره‌ای که با آن شروع گردیده است جزو همان سوره ویکی از آیات آن است.و«بسم الله» با هر یک از سوره‌های قرآن نازل شده است.

ابن عباس و ابن مبارک واهل مکه مانند ابن کثیر و کوفی‌ها مانند عاصم وکسایی و دیگران به استثنای همزه همه در این عقیده بوده‌اند بیشتر اصحاب شافعی نیز همین عقیده را داشته‌اند وقاریان مکه و کوفه نیز جزء بودن« بسم الله» را قطعی و مسلم دانسته‌اند.

این نظریه از عبدالله بن عمر و ابن زبیر و ابو هریره و عطا و طاوس و سعید بن جبیر ومکحول و زهری و احمد ابن حنبل بنا به نقلی و اسحاق بن راهویه و ابو عبید قاسم بن سلام هم نقل گردیده است و بیهقی این نظریه را از ثوری و محمد بن کعب نیز آورده است.

باز همین نظریه را فخر رازی در تفسیر خود اختیار نموده و به قاریان مکه و کوفه و به اکثریت فقهای حجاز و ابن مبارک و ثوری نسبت داده است. جلال الدین سیوطی هم این نظریه را اختیار نموده واضافه می‌کند که روایات در این مورد به تواتر معنوی رسیده است. ولی حمزه و بعضی از علمای شافعیه گفته‌اند که «بسم الله» فقط در سوره حمد جزو آن است و در سایر سوره‌ها جزئیت ندارد.

این نظریه به احمد حنبل نیز نسبت داده شده، چنانکه بعضی ناقلین، نظریه اول را به وی نسبت داده‌اند. در این مورد نظر سومی هم وجود دارد که گروهی از علماء مانند مالک و ابو عمر و یعقوب معتقدند که «بسم الله» یک آیه مستقلی است و جزء هیچ یک از سوره‌های قرآن حتی جزء سوره حمد نیست واین آیه برای تیمن و تبرک در موقع آغاز نمودن سوره‌های قرآن و اینکه در میان سوره‌ها فاصله باشد و آنها را از همدیگر جدا سازد، خوانده می‌شود وبطور مستقل، بدون اینکه به یک سوره خاصی وابستگی داشته باشد، نازل گردیده است.

این نظریه در بین حنفی‌ها بسیاتر شهرت دارد. ولی اکثر آنها با داشتن این نظریه تلاوت آن را در نماز قبل از سوره حمد واجب می‌دانند. چنانچه زاهدی از مجتبی نقل می‌کند که می‌گفت: بنا به نقل صحیح ابو حنیفه خواندن «بسم الله» را در تمام رکعات نماز واجب می‌دانسته است.

به عقیده مالک خواندن «بسم الله» در نماز فی‌نفسه کراهت دارد ولی به منظور حفظ اتحاد و عدم مخالفت با افکار و آراء مسلمین که اکثر علما خواندن آن را در نماز واجب می‌دانند خواندن آن را خوب و مستحسن دانسته است.

نتیجه آن که روایت حفص از عاصم معتبرترین و کامل‌ترین قرائت در نزد علمای اهل سنت و شیعه می‌باشد. که امتیاز بزرگی در وحدت بین شیعه و سنی است. با این جمع بندی کوته فکری است که هر کشوری برای خود قرآنی به چاپ برساند و در بعضی از امور ملی‌گرایی برگرایش اسلامی رجحان پیدا کند. یا اینکه تعصب‌های عجمیت و عربیت که باعث اختلاف بین مسلمین است حرف اول را بزند.

والسلام

سعید همایون

منابع:

قرآن کریم، خط عثمان طه، چاپ سعودی،سال ۱۴۲۶.

حجتی، سید محمد باقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، چاپ بیستم،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۳ش.

معرفت، محمد هادی، تاریخ قرآن، هشتم، تهران، سمت، ۱۳۸۵ش.

الموسوی الخویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، اول، بیروت، دارالزهراء، ۱۳۶۴ش.