چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نی نی کوچولوی گریه رو


نی نی کوچولوی گریه رو

اعترافات مادر رونالدو در یک مصاحبه

برای او مدرسه عذاب‌آور بود. همیشه با توپ پشت خانه مشغول بازی بود. او در تمام مناطق حومه خانه به توپ بازی می‌پرداخت. اصلا درسخوان نبود و همیشه به فوتبال بازی کردن فکر می‌کرد. وقتی از مدرسه برمی‌گشت، بلافاصله می‌رفت و فوتبال بازی می‌کرد و اصلا اهل ماشین بازی یا بازی‌های دیگر نبود. فقط فوتبال!

دلورس آویه رو، مادر کریستیانو رونالدو جزییاتی را درباره روزهای بچگی پسرش مطرح کرده. او گفته وقتی کریس بچه بود، او را «نی‌نی کوچولو» می‌نامیدند: «کریس را نی‌نی کوچولو می‌نامیدند چون خیلی زود اشک‌هایش جاری و خیلی سریع عصبانی می‌شد. کافی بود که یکی از هم‌تیمی‌هایش توپ را به او پاس ندهد یا خودش یا یکی دیگر یک موقعیت گل یا یک پاس خوب را خراب کند یا تیمش آن طوری که او دلش می‌خواهد بازی نکرده باشد تا کریس شروع به گریه کند.»

علاوه بر این صحبت‌ها، در کتاب «کریستیانو رونالدو، داستان جاه طلبی بی‌مرز» نوشته لوکا کایولی، مادر رونالدو در صحبت‌هایی گفته: «وقتی کریس بچه بود او را زنبور صدا می‌کردند. دلیل این لقب این بود که زنبور حتی یک لحظه هم متوقف نمی‌شود و یه دقیقه هم نمی‌ایستد. کریس هم همیشه با توپ در زمین مشغول بود.»

کانال پلوس هم در گزارشی به بازتاب بخشی از صحبت‌های مادر رونالدو درباره روزهای نوزادی و کودکی این ستاره پرتغالی پرداخته و در گزارشی ویدیویی از زبان مادر کریس می‌شنویم: «من حامله بودم و نمی‌دانستم که بچه‌ام پسر است؛ خواهرم که در استرالیا بود، اسم کریستیانو را برای پسرم انتخاب کرد و من هم رونالدو را انتخاب کردم. به خاطر رییس‌جمهورامریکا (رونالد ریگان) اسم رونالدو را برای پسرم انتخاب کردم چون از اسم او خوشم می‌آمد و به همین خاطر هم اسم پسرم را گذاشتیم: کریستیانو رونالدو»

روی سانتوس، سرمربی تیم دوران کودکی رونالدو در آندورینیا هم در صحبت‌هایی گفت: «رونالدو نمی‌خواست هیچ رقابتی را از دست بدهد. وقتی می‌باختیم او خیلی عصبانی می‌شد و خیلی هم شیطان بود.»

آنتونیو مندوزا، سرمربی رونالدو در تیم ناسیونال هم درباره او گفته: «وقتی رونالدو در تیم بود و تیم می‌باخت، او خیلی عصبانی می‌شد. خیلی وقت‌ها هم هنگامی که هم تیمی‌هایش آن ریتم خوب بازی را به نمایش نمی‌گذاشتند یا او را درک نمی‌کردند، کریس از دست آنها به‌شدت عصبانی می‌شد.» مادر رونالدو ادامه داد: «کریس اصلا توپ را پاس نمی‌داد. اصلا... و هروقت هم که توپ را به هم‌تیمی‌هایش می‌رساند وآنها توپ را از دست می‌دادند، کریس گریه می‌کرد.»

یکی از همسایه‌های کریس و همسرش درباره شخصیت او در دوران کودکی می‌گوید: «برای او مدرسه عذاب‌آور بود. همیشه با توپ پشت خانه مشغول بازی بود. او در تمام مناطق حومه خانه به توپ بازی می‌پرداخت. اصلا درسخوان نبود و همیشه به فوتبال بازی کردن فکر می‌کرد. وقتی از مدرسه برمی‌گشت، بلافاصله می‌رفت و فوتبال بازی می‌کرد و اصلا اهل ماشین بازی یا بازی‌های دیگر نبود. فقط فوتبال!» مادر رونالدو ادامه داد: «وقتی کریس از مدرسه به خانه می‌آمد، او را تنبیه می‌کردم و در اتاقش انداخته و در را رویش قفل می‌کردم ولی او از پنجره فرار می‌کرد تا برود و فوتبالش را بازی کند.» یکی ازمسوولان نخستین تیم‌های حرفه‌یی رونالدو هم درباره او گفته: «سرمربی تیم پایه‌یی تیم ما به من گفته که پسری را پیدا کرده که درتیم آندورینیا بازی می‌کند وپر از مهارت است و تواناست و آینده روشنی دارد. من برای تماشای بازی او به تیم آندورینیا رفتم و دیدم واقعا هم اطلاعات خوب و درستی به من داده شده بود.»