چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

جایگاه و ویژگی های صنعت برق در صنایع خدمات عمومی


جایگاه و ویژگی های صنعت برق در صنایع خدمات عمومی

از نظر مشترکان برق, پیوستگی و تداوم عرضه خدمت برق رسانی با استاندارهای بین المللی, رعایت اصول ایمنی و کامل بودن خدمت, از ضروریاتی است که منتهی به تامین رضایت آنها می شود

خدمات عمومی ترجمه Public Utilities است که به آن خدمات عام‌المنفعه یا خدمات سودمند برای همه اطلاق می شود. صنایع یا سازمانهای خدمات عمومی عبارتند از: آب، برق، گاز، ارتباطات و مخابرات، حمل ونقل و ترابری، خطوط هوایی و دریایی و … . برای شناخت، تشخیص و تمیز چنین خدماتی، دو ویژگی و حالت باید وجود داشته باشند که جزء خدمات عمومی و سودمند برای هم شناخته و محسوب شوند:

۱- فعالیت مزبور مورد توجه و نیاز مبرم عموم مردم باشد، به نحوی که فقدان آن موجب بروز مشکلات جدی برای مردم شود.این خدمات با نیازهای مهم مردم ارتباط مستقیم دارند و نبود آنها زندگی روزمره مردم را دچار اختلال و مشکل می‌سازد.

۲- قانون، فعالیتی را به عنوان خدمت عام‌المنفعه بشناسد و تصریح و معرفی کند و برای نحوه ارایه خدمت مزبور ضوابطی را وضع کند.

بنابراین در تشخیص این گونه خدمات از سایر فعالیتها، برای رعایت حال و رفاه مردم باید ضوابط خاصی رعایت شود. در اکثر کشورها این گونه خدمات عمدتاً دولتی هستند یعنی برای ارایه این خدمات، صنایع یا سازمانهایی را ایجاد و اداره می‌کنند یا تحت نظارت مستقیم دولت اداره می‌شوند.

هر قدر سازمانهای خدمات عمومی بهتر عمل کنند و رضایت مردم را بیشتر فراهم آورند و درصد بیشتری از جمعیت یک کشور از خدمات آنها بهره‌مند شوند، حکایت از آن دارد که آن ملت مرفه‌تر است ورشد و توسعه اقتصادی بیشتری یافته است.

خدمات عمومی دارای آنچنان اهمیتی هستند که افزایش قیمت یا محدود کردن عرضه آنها ممکن است آسیبهای جبران‌ناپذیری بر پیکر جامعه وارد سازد و مشکلات جدی به دنبال داشته باشد. لذا یک استنباط کلی از سازمانهای عرضه‌کننده این خدمات آن است که در برابر مردم مسوول و متعهد هستند و مسوولیتها و تعهدات آنها بر دو محور اساسی زیر استوار است:

۱- خدمات را به کسانی که نیاز دارند بخوبی ارایه کنند.

۲- در مقابل عرضه خدمات، بهای عادلانه و مناسبی دریافت دارند.

دو اصل فوق از تعهدات اساسی و اولیه هر سازمان ارایه‌کننده خدمات عمومی است و یک تصویر کلی از صنایع عام‌المنفعه را در اختیار ما قرار می‌دهد. امروزه بهره‌برداری از این صنایع با زندگی مردم در ارتباط است و به محض مختل شدن جریان ارتباطی یکی از آنها (آب، برق،گاز، تلفن و …)، آثار سوء بر زندگی مردم ظاهر می‌شود. لذا این سازمانها باید طوری اداره شوند که از یک سو احتیاجات اقشار مختلف مصرف‌کنندگان را تامین کنند و در مقابل هر اتفاق و وضعیت اضطراری و غیرمترقبه «آمادگی لحظه‌ای» داشته باشند و از سوی دیگر، قابلیت انعطاف آنها در حدی باشد که با تغییرات سریع زمان بتوانند خود را هماهنگ و حتی پیشرو نگه دارند.

۱- وضعیت اقتصادی سازمانهای خدمات عمومی

تاسیس، نگهداری، تعمیر و بهره‌برداری از تاسیسات و تجهیزات صنایع خدمات عمومی نیاز به سرمایه‌گذاری کلان پولی، دانش فنی و نیروی انسانی دارد. به دلیل مبلغ کلان مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری در بخش خدمات عمومی، در بیشتر کشورها دولت متولی چنین سرمایه‌گذاری‌هایی است. این مبالغ عمدتاً از درآمد ملی کشورها و با مشارکت سرمایه‌های مردمی تامین می‌شوند. در کشورهایی که دارای بخش خصوصی توانمند و غنی هستند، فعالیت‌های خدمات عمومی توسط بخش خصوصی انجام می‌شود و دولت عهده‌دار وظیفه قانونگذاری و نظارت بر حسن فعالیت آنهاست. در هر حال به منظور رعایت رفاه اقتصادی و تامین حداکثر رفاه عمومی، نباید اهداف سودآوری مادی در اولویت اهداف تولید و عرضه اینگونه فعالیت‌ها باشد. مهم نیست خدمات عمومی توسط بخش دولتی یا بخش خصوصی اداره و ارایه شود. مهم این است که کیفیت مورد انتظار مردم و قیمت پایین با حاشیه سودآوری عادلانه رعایت شود.

در صنایع خدمات عمومی استفاده گسترده از مکانیزاسیون و اتوماسیون رایج است. این صنایع «سرمایه‌بر» هستند و احتیاج به سرمایه‌گذاری اولیه کلان دارند وزمان درازی هم به طول می‌انجامد که به بهره‌برداری برسند تا سودآوری سرمایه مصروفه عمدتاً بصورت بهره‌رسانی به عموم مردم متجلی شود.

ظرفیت یک سیستم عام‌المنفعه (به ویژه در صنعت‌برق) باید طوری تعیین شود که در مواقع نیاز، توانایی تامین حداکثر میزان تقاضا (پیک) را داشته باشد. این سرمایه‌گذاری مادی و زمان‌بر اولیه، هزینه‌های عملیات را افزایش داده و کل سرمایه‌گذاری راتحت تاثیر قرار می‌دهد. بسیاری صنایع دیگر (و غیر عمومی) چنین ویژگی را ندارند.

به علاوه ماهیت صنایع خدمات عمومی ایجاب می‌دارد که افراد شاغل در آن متخصص و متبحر باشند و برای تربیت این نیرو احتیاج به آموزشهای تخصصی و سرمایه‌گذاری است. کارگران ساده که عرضه آنها در بازار کار فراوان است، عمدتاً نمی‌‌توانند جذب این صنایع شوند. در واقع این صنایع «کاربر» نیستند و در آنها نمی‌توان نیروی کار را جایگزین ماشین‌آلات و تجهیزات کرد. نیروی انسانی گرداننده این صنایع باید دارای تحصیلات روز‌آمد و مرتبط، متخصص و متبحر درانجام وظایف باشند و تربیت و تجهیز آنها هزینه هنگفتی در بردارد که این نیز خود دلیل دیگری است بر این که سرمایه‌گذاری در صنایع عمومی از سرمایه‌گذاری در صنایع دیگر، بیشتر و عواید مادی آن نسبت به سرمایه مصروفه کمتر است و دیرتر به بازدهی و سودآوری می رسد. از این رو سرمایه‌گذاری در صنایع خدمات عمومی برای بخش خصوصی می‌تواند کشش لازم را نداشته باشد.

۲- مدیریت صنایع خدمات عمومی

مدیریت سازمانها و صنایع خدمات عمومی از حساسیت و ویژگیهای خاص برخوردار است. این صنایع به سبب ضرورت و اهمیت نقششان در تامین رفاه مردم و نیز توسعه اقتصادی وسرمایه‌گذاری کلانی که لازم دارند، مستلزم مدیریتی بسیار حساس، دشوار، آگاه، هوشیار و متعهد هستند. از یک سو، به صورت شرکت بازرگانی اداره می‌شوند، یعنی باید هزینه خود را از راه درآمد تامین کنند. از سوی دیگر، یک سازمان مردمی و خدمتگزار و در خدمت مردم هستند و نیازهای حیاتی مردم را تامین می‌کنند، در نرخ‌گذاری خدمات خود محدودیت دارند و باید خدمات خود را به نحو مطلوب و با کمترین هزینه ارایه کنند. بدین گونه، هم بایداصول اقتصادی را رعایت کنند و هم تابع ضوابط خدمات دولتی باشند. آنها در مقابل مشترکان خود که از طبقات مختلف مردم هستند و نیز صاحبان آن صنایع (مردم، سهامداران و سرمایه‌گذاران دولتی) باید مسوول و یا پاسخگو باشند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.