یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

داشته هایمان را پاس بداریم


داشته هایمان را پاس بداریم

سالها پیش, امیرمؤ منان ع بر سست عنصری و ناتوانی خواص در دفاع از حق شورید و جسارت و پافشاری دشمن را بر انگاره های پوچ و باطل ستود خلق و خوی مذمومی كه در نهایت به عقب نشینی سپاه حق, پیشروی دشمن و چیرگی آنها بر سرزمین های اسلامی و یغمای حیثیت, ناموس و اموال مسلمانان انجامید

سالها پیش، امیرمؤ‌منان(ع) بر سست‌ عنصری‌ و ناتوانی‌ خواص‌ در دفاع‌ از حق‌ شورید و جسارت‌ و پافشاری‌ دشمن‌ را بر انگاره‌های‌ پوچ‌ و باطل‌ ستود. خلق‌ و خوی‌ مذمومی‌ كه‌ در نهایت‌ به‌ عقب‌ نشینی‌ سپاه‌ حق، پیشروی‌ دشمن‌ و چیرگی‌ آنها بر سرزمین‌های‌ اسلامی‌ و یغمای‌ حیثیت، ناموس‌ و اموال‌ مسلمانان‌ انجامید:

وَ انّی‌ لَاَظُنُّ ان‌ هؤ‌لاء القوم‌ سُیدالون‌ منكم‌ باجتماعهم‌ علی‌ باطلهم‌ و تفّرقكم‌ عن‌ حقّكم» صبحی‌ صالح‌، نهج‌‏البلاغه‌، خطبه‌ ۲۵ بی‌جهت‌ نیست‌ كه‌ آن‌حضرت‌ یاران‌ مرعوب‌ و سست‌ اراده‌ را مكرراً سرزنش‌ و نفرین‌ كرد:

«فیا عجباً! عجباً!، واللّه‌ یمیت‌ القلب‌ و یجلب‌ الهمّ من‌ اجتماع‌ هؤ‌لاء القوم‌ علی‌ باطلهم‌ و تفرقكم‌ عن‌ حقكم! فقبحاً لكم‌ و ترحاً... قاتلكم‌ الله، لقد مَلاءتم‌ قلبی‌ قیحاً... اللهم‌ انّی‌ مللتهم‌ و ملّونی‌ و سئمتهم‌ و سئمونی‌ فابدلنی‌ بهم‌ خیراً منهم‌ و ابدلهم‌ بی‌ شرّاً منّی» صبحی‌ صالح‌، نهج‌ البلاغه، ۲۷

امروز نیز همان‌ زخم‌ كهنه‌ و تلخ، سر باز كرده‌ است. جوامع‌ غربی‌ به‌ رغم‌ فروپاشی‌ كانون‌ خانواده، سقط‌ جنین، كودكان‌ سر راهی، انحرافات‌ جنسی، ناهنجاریهای‌ اخلاقی، روسپی‌گری‌ و تجارت‌ فحشأ، رشد منفی‌ جمعیت‌ و بحران‌ نسل‌ كه‌ همه‌ روزه‌ اخبار آن‌ در جهان‌ منتشر می‌شود امّا با غرور و جسارت‌ كامل‌ به‌ دفاع‌ از این‌ پیامدها و برون‌ دادها، پرداخته‌ و حتّی‌ آن‌ را لازمه‌ آزادی‌ زنان‌ و شادمانه‌ زیستن‌ آنها می‌دانند.میشل، آندره، پیام‌ یونسكو، شماره‌، ۲۳ جالب‌تر آن‌ كه‌ با برپایی‌ كنفرانس‌ها، تدوین‌ كنوانسیون‌ها و تبلیغات‌ گسترده‌ به‌ تحمیل‌ آن‌ بر دیگر ملل‌ و نحل‌ همت‌ گمارده‌اند.

در این‌ روی‌ سكه، امّا جوامع‌ اسلامی‌ با تكیه‌ بر منبع‌ لایزال‌ وحی‌ و آموزه‌های‌ وحیانی، زمین‌ گیر شده‌ و با پیوستن‌ به‌ موج‌ فرهنگی‌ غرب، سنگرهای‌ ارزشی‌ خود را ـ از جمله‌ در مسائل‌ زنان‌ ـ یك‌ به‌ یك‌ به‌ فرهنگ‌ بیگانه‌ واگذار می‌كنند. البته‌ از بسیاری‌ از كشورهای‌ اسلامی‌ انتظاری‌ بیش‌ از این‌ نیست‌ چراكه‌ فقر شدید فرهنگی‌ و ظلم‌ و ستم‌هایی‌ كه‌ حتّی‌ هم‌ اینك‌ بر جامعه‌ زنان‌ روا می‌دارند، آنها را در موضع‌ ضعف‌ قرار داده‌ است. امّا این‌ رویكرد حتی‌ در ضعیف‌ترین‌ شكل‌ آن، از ایران‌ اسلامی‌ پسندیده‌ نیست.

ما در جهان‌ امروز، مدعی‌ غرب، فرهنگ‌ غربی‌ والگوها و مدل‌های‌ آنها هستیم‌ و در درون‌ مرزهای‌ فرهنگی‌ خود، به‌ یمن‌ اسلام‌ و انقلاب، به‌ الگوها و گزینه‌هایی‌ دست‌ یافته‌ایم‌ كه‌ آثار و نتایج‌ حقیقی‌ و واقعی‌ آن،‌ جوامع‌ غربی‌ را به‌ حسرت‌ و سردرگمی‌ دچاركرده‌ است.

به‌ یمن‌ همین‌ الگوها و گزینه‌های‌ نوین‌ است‌ كه:

۱) زنان‌ مسلمان‌ با رعایت‌ همه‌ شوون‌ و حریم‌های‌ اخلاقی، مؤ‌قرانه، در كنار همسر و خانواده‌ نقش‌های‌ بی‌ بدیلی‌ را در عرصه‌های‌ علمی، آموزشی، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ به‌ خود اختصاص‌ داده‌اند. حضور موثر و تعیین‌ كننده‌ زنان‌ مسلمان‌ بویژه‌ در عرصه‌های‌ علمی‌ و پژوهشی‌ و نهضت‌ نرم‌افزاری‌ با هیچ‌ یك‌ از برهه‌های‌ تاریخی‌ ایران‌ زمین‌ قابل‌ مقایسه‌ نیست‌ به‌ گونه‌ای‌ كه‌ امروز حتی‌ زنان‌ غربی‌ به‌ الگوی‌ زن‌ مسلمان‌ گرایش‌ پیدا كرده‌اند.

۲) جامعه دینی ما به ظهور خیل عظیمی از زنان سلحشور و فداكار مفتخر است كه برای آرمان‌های مقدس دینی و انسانی همچون معنویت، عدالت، امنیت و آرامش جامعه، همسران و فرزندان خود را بی‌هیچ توقع و انتظاری، در راه خدا به مسلخ فرستادند. در سایه استواری و حمایت چنین همسران و مادرانی بود كه مسؤولا‌ن نظام و فرماندهان نظامی، توفیق یافتند در آرامش تمام به مدیریت بحران و جنگ بپردازند. فرشته‌های زمینی كه امروز جوامع فردگرای غرب بویژه آمریكا در روِیای داشتن آن‌ها همه‌گونه تدابیرتشویقی اتخاذ كرده‌اند اما با مرگ یك سرباز آمریكایی، نظم اجتماعی از سوی خانواده‌های سربازان متشنج و مختل می‌شود.

۳) قلب‌ خانواده‌ هنوز در پیكره‌ ایران‌ اسلامی‌ می‌تپد و یگانه‌ شكل‌ مقبول‌ روابط‌ مشترك‌ است.

۴) روابط‌ صمیمانه‌ خویشاوندی‌ به‌ سردی‌ و نابودی‌ نگراییده‌ است‌ و عامل‌ مهمی‌ در كاهش‌ بحران‌های‌ روانی‌ و عاطفی‌ است.

جامعه‌ دینی‌ و مسلمان‌ ما با بحران‌های‌ بزرگ‌ جنسی‌ و اخلاقی‌ غرب‌ ـ همچون‌ سقط‌ جنین، كودكان‌ سرراهی، فروپاشی‌ خانواده، انحرافات‌ جنسی‌ و مهم‌تر رشد منفی‌ جمعیت‌ و نابودی‌ نسل‌ مواجه‌ نیست.

با وجود این‌ دستاوردهای‌ سترگ، معنا ندارد كه‌ در مقابل‌ مدل‌های‌ رنگ‌باخته‌ غربی،‌ كوچك‌ترین‌ كرنشی‌ صورت گیرد، چه‌ رسد به‌ این‌كه‌ همه‌ساله‌ در گزارش‌های‌ رسمی، تقید به‌ الگوها و برنامه‌های‌ كشورهای‌ غربی‌ را اعلام‌ نماییم.

ناگفته‌ نگذاریم‌ كه‌ این‌ نوع‌ نگاه، دچار خوش‌بینی‌ مفرط‌ و ایده‌آلیستی‌ نیست‌ و بر نابسامانی‌ها و كاستی‌های‌ موجود اذعان‌ دارد امّا معتقد است‌ كه‌ حجم‌ وسیع‌ تبلیغات‌ و جنگ‌ روانی‌ علیه‌ اسلام‌ و انقلاب‌ كه‌ از طریق‌ برجسته‌سازی‌ و بزرگ‌ نمایی‌ مشكلات‌ پی‌گیری‌ می‌شود، موجب‌ نوعی‌ یك‌ سویه‌نگری، بدبینی، دلسردی‌ و نومیدی‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ویژه‌ در رسانه‌های‌ مكتوب‌ و مطبوعات‌ به‌ چشم‌ می‌خورد و همین‌ سرخوردگی‌ و نومیدی‌ زمینه‌ را برای‌ پذیرش‌ تدریجی‌ الگوها و مدل‌های‌ غربی‌ فراهم‌ آورده‌ است. بروز درد و ظهور علایم‌ بیماری‌ برای‌ هر تن‌ سالمی‌ قابل‌ پیش‌بینی‌ است‌ امّا توجه‌ افراطی‌ به‌ آنها نباید موجب‌ دلسردی‌ و نامیدی‌ از كل‌ پیكره‌ شود بلكه‌ باید با خویشتن‌ داری، تأمل‌ و برنامه‌ ریزی‌ به‌ درمان‌ و پیشگیری‌ آنها پرداخت. بهرحال‌ جامعه‌ دینی‌ ما "دوران‌ گذار فرهنگی" و جایگزینی‌ و تثبیت‌ فرهنگ‌ دینی‌ را می‌پیماید و دوران‌ گذار و انتقال‌ در هرجامعه‌ای‌ كه‌ رخ‌ دهد، طبیعتاً با یكسری‌ كنش‌ها و تنش‌ها روبه‌رو است. هدف‌ جنگ‌ وسیع‌ تبلیغاتی‌ و روانی‌ نظام‌ نوین‌ جهانی‌ علیه انقلا‌ب آن‌ است‌ كه‌ با تكرار، بزرگ‌ نمایی‌ و غیرطبیعی‌ جلوه‌ دادن‌ این‌ اختلالات‌ و معضلات، رقیب‌ جدی‌ جدید را از صحنه‌ خارج‌ كند و از این‌ طریق‌ و در مغالطه‌ای‌ آشكار، حقانیت‌ خود را اثبات‌ كند.

ظاهراً و مع‌ الاسف، در این‌ مسیر كم‌ هم‌ موفق‌ نبوده‌ است‌ و این‌ همان‌ درد و خطری‌ است‌ كه‌ نگارنده‌ را بر نگارش‌ این‌ چند سطر هشدار، تحریك‌ و تحریض‌ نمود. این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ مشكلات‌ و معضلات‌ موجود در مقابل‌ آفتاب‌ دستاوردهای‌ بزرگ‌ اسلام‌ و انقلاب‌ مانند شاپرك‌هایی‌ هستند كه‌ نمی‌تواند و نباید فرصت‌ خودنمایی‌ پیدا كنند چه‌ رسد به‌ اینكه‌ موجبات‌ شك‌ و تردید در وجود آفتاب‌ را فراهم‌ آورد.

بیائید در شرائط‌ حساسی‌ كه‌ جهان‌ معاصر آبستن‌ رویارویی‌ تمام‌ كفر در برابر اسلام‌ و انقلاب‌ اسلامی‌ است، از تكرار دوباره‌ تاریخ‌ جلوگیری‌ كنیم‌ و سستی‌ و مداهنه‌ در دفاع‌ از حق‌ را بار دیگر تجربه‌ نكنیم، به‌ داشته‌ هایمان‌ ایمان‌ آوریم‌ و آنها را آگاهانه‌ و مؤ‌منانه‌ پاس‌ داریم‌ و با اعتقاد و جسارت‌ كامل‌ به‌ معرفی‌ و دفاع‌ از آن‌ در مقابل‌ گزینه‌های‌ رو به‌ افول‌ غرب‌ بپردازیم.

بی‌ شك‌ برای‌ تحقق‌ این‌ مهم، توجه‌ به‌ چند نكته‌ اساسی، ضروری‌ است:

۱ ) اطلاع‌ رسانی‌ امید بخش‌

جایگاه‌ ممتاز زنان‌ در آموزه‌های‌ دینی‌ و نقش‌ موثر آنان‌ در پیروزی‌ و استمرار انقلاب‌ اسلا‌می‌ موجب‌ شده‌ است‌ كه‌ در طول دو دهه‌ گذشته، تلاش‌های‌ ارزشمندی‌ برای‌ بهبود وضعیت‌ زنان‌ در جمهوری‌ اسلامی‌ صورت‌ گیرد. این‌ تلاش‌ها در عرصه‌های‌ مختلف‌ (اقتصادی، سیاسی، علمی، آموزشی، فرهنگی، هنری‌ و ورزشی) دستاوردهای‌ بزرگی‌ را به‌ همراه‌ داشته‌ است‌ كه‌ قابل‌ قیاس‌ با هیچ‌ یك‌ از دوره‌های‌ تاریخی‌ نیست. بازگویی، بازخوانی‌ و اعلام‌ مكرر این‌ گونه‌ موفقیت‌ها، ضمن‌ این‌ كه‌ شكر نعمت‌ و تعظیم‌ شعائر الهی‌ محسوب‌ می‌شود، نوعی‌ تقدیر و قدردانی‌ از مجاهدت‌های‌ خاموش‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و موجبات‌ امیدواری‌ افكار عمومی‌ به‌ آینده‌ای‌ روشن‌ را فراهم‌ می‌كند. اشخاص‌ حقیقی‌ و حقوقی‌ فعّال‌ در موضوع‌ زنان، به‌ بهانه‌ اختلاف‌ سلیقه‌ و نقد و انتقاد، نمی‌توانند و نباید به‌ تخریب‌ یكدیگر، نادیده‌انگاری‌ موفقیت‌ها و بزرگ‌ نمایی‌ اشكالات‌ و معایب‌ همدیگر بپردازند. این‌ رویه‌ ناصواب‌، كه‌ با عنوان‌ "تشییع‌ فاحشه" مورد مذمت‌ شدید قرآن‌ قرار گرفته‌ است، اطلاع‌ رسانی‌ را از مسیر مثبت‌ و امیدبخش‌ به‌ میدانی‌ برای‌ تاخت‌ و تاز بدبینی‌ها و بدگویی‌ها تبدیل‌ می‌كند. نتیجه‌ای‌ كه‌ از ورای‌ این‌ مباحث‌ و اطلاع‌رسانی‌ منفی‌ عاید افكار عمومی‌ می‌شود، سرخوردگی‌ و ناامیدی‌ از آینده‌ است. بنابر آن‌چه‌ گذشت‌ رویه‌ اطلاع‌ رسانی‌ در رسانه‌های‌ مكتوب‌ و غیر مكتوب‌ باید مورد بازشناسی‌ و تغییر قرار گرفته‌ و موسسات‌ و نهادهای‌ فعّال‌ در موضوع‌ زنان‌ از هم‌ اكنون، متعهد شوند كه‌ در جهت‌ تبدیل‌ اطلاع‌ رسانی‌ منفی‌ به‌ اخبار مثبت، واقعی‌ و امید بخش‌ گام‌ بردارند.

۲) بازگشت‌ به‌ خویشتن‌

با گذشت‌ بیست‌ و ن سال‌ از انقلاب‌ اسلامی، هنوز متون‌ اسلامی‌ ـ و هم‌ فرهنگ‌ و خرده‌ فرهنگ‌های‌ ایرانی‌ ـ مورد كاوش‌ تخصصی‌ دقیق، عمیق‌ و جامع‌ در همهِ‌ زمینه‌ها ـ و از جمله‌ مباحث‌ زنان‌ ـ قرار نگرفته‌ است‌ و از ارایه‌ الگویی‌ عینی‌ و راهبردی‌ محروم‌ بوده‌ایم. اظهار نظرهای‌ رسمی‌ و غیر رسمی‌ هم‌ كه‌ در مباحث‌ زنان‌ صورت‌ می‌گیرد، اصولاً مستند به‌ دین‌ ژوهی و بررسی‌ روشمند منابع‌ و متون‌ دینی‌ نیست‌. برداشت‌ها و استحسانات‌ سطحی‌ و عامیانهِ‌ دینی‌ و مسامحه‌ در ارایه‌ الگویی‌ مستند از زن‌ مسلمان، موج‌ گسترش‌ اظهار نظرهای‌ غیر كارشناسی، سلیقه‌ای‌ و كاملاً متعارض‌ به‌ نام‌ اسلام‌ در فضای‌ فرهنگی‌ جامعهِ‌ ما شده‌ است.

عبدالرسول هاجری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.