چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
رسانه ملی و فاوا
باید این واقعیت نه چندان خوشایند را اذعان کنم که چنین نقش و جایگاهی در رسانه ملی ما هنوز به دست نیامده است، و حتی دیده میشود که گرایش حاکم بر برخی برنامهها، نه فقط بیگانه با فاوا، بلکه گاه در نقطه مقابل آن است، و تصویری غیرواقعی از آن به دست میدهد.
نسبت صدا و سیمای ما با فناوری اطلاعات و ارتباطات(فاوا)، چگونه است؟ و چگونه باید باشد؟
فناوری اطلاعات و ارتباطات، امروزه در خط نخست حرکت به سوی توسعه ماندگار و متوازن در کشورها، سکان جهتدهی به سمت پیشرفت را در دست دارد و بنابراین دیگر نمیتوان آن را تنها در رده یکی از انواع فراوان فناوریهای موجود دانست.
به دیگر سخن، نقش و جایگاه فاوا آن را به یک عامل ناگزیر برای کشورهایی بدل کرده که در کار خروج از توسعهنیافتگی، و نیل به توسعه و رشد همه جانبه هستند.
با این وصف کوتاه، میتوان اهمیت توجه به سؤال صدر این نوشته را توجیه کرد.
در حقیقت، با موقعیت صدا و سیمای کشورمان در مقام اولین و تنها رسانه فراگیر و قوی در کشور، میتوان به این موضوع پرداخت که ارتباط و نسبت این رسانه ملی، با فناوری ICT چیست؟ هر چه بیشتر به واکاوی این ارتباط و نسبت، و تطبیق آن با وضعیت مطلوب پرداخته شود، نتیجه میتواند در خدمت تسریع مسیر پیشرفت و توسعه باشد.
در ابتدا لازم است اشاره شود که این سؤال میتواند در ۲ سطح طرح و بررسی گردد.
سطح نخست، دیدگاه فنی و تکنیکی است و در حقیقت به این مسئله میپردازد که در مجموعه سازمان بزرگ رادیو و تلویزیون، چه میزان ابزارها و تکنیکهای فاوا به کار میرود. این دیدگاه البته مورد نظر ما نیست. آنچه مدنظر این نوشته است، صرفا نگاه رسانهای متکی بر محتوا است.
فناوری اطلاعات و ارتباطات، به ویژه یکی از مهمترین عناصر آن یعنی اینترنت، امروز صبغه رسانهای بسیار قوی و موثری یافتهاند، و بنابراین تبیین کم و کیف ارتباط رسانه ملی با این رسانه جدید دنیای مدرن، ضروری است.
از نگاه محتوایی نیز رابطه میان رسانه صدا و سیما و اینترنت و فاوا را از ۲ جنبه مختلف باید سنجید. میکوشم این دو جنبه را کمی بشکافم:
۱) دنیای امروز، دنیای اقتدار رسانههاست. بنگاهها و مؤسسات رسانهای، در رقابتی تنگاتنگ میکوشند هر لحظه بر گستره نفوذ و تاثیر خود بیفزایند، هر تکنولوژی و ابزار جدیدی را به سرعت مییابند، رام میکنند و به خدمت میگیرند.
«وب» یکی از جدیدترین و در عین حال مهمترین حوزههایی است که به میدان تکاپو، تلاش و رقابت جدی رسانهها بدل شده است. امروزه رسانهها بستر فعالیت خود را از حوزههای کلاسیک رادیو و تلویزیون (و رسانههای مکتوب) به وب نیز گسترش دادهاند، به گونهای که به جزئی جدا نشدنی از عرصه فعالیت آنها بدل شده است.
بدین ترتیب عدم حضور در وب برای رسانههایی با ابعاد بزرگ چندان قابل توجیه نیست. البته باید به این نکته هم توجه داشت که وب میتواند هم آینهای از فعالیتهای کلاسیک رسانه باشد( مانند بازانتشار مطالب رادیو و تلویزیون در اینترنت به صورت آرشیو و با دستیابی سهل و سریع) و هم میتواند فراتر از آن، چهره رسانهای مستقل را به خود بگیرد و بدین ترتیب رسانه بزرگ، در برنامه تولیدات خود، علاوه بر تولید صدا و تصویر برای رادیو و تلویزیون، مقصد جدیدی را هم در نظر بگیرد که همان وب خواهد بود و به حوزه تاثیر و مخاطبین خود خواهد افزود.
امروز رسانههای بزرگ و مشهور، اساسا برنامههایی تولید میکنند که گاه فقط و فقط، وب را هدف گرفته و تنها از طریق شبکه اینترنت قابل دستیابی است. سرعت و سهولت دستیابی به شبکه وب و جذابیت بینظیر آن به علاوه انتظار کاربران وب برای اطلاع سریع از اخبار و اطلاعات، میتواند هوشمندی نهفته در چنین نگاهی از سوی رسانهها را روشن نماید.
در این سطح، پیداست که فعالیتهای صدا و سیما علیرغم تلاشهای انجام شده، راهی درازتر در رسیدن به نقطه مطلوب را در پیش دارد.
۲) اگر فاوا را در مقام یک «سوژه» در نظر بگیریم، جایگاه این فناوری در برنامهها و تولیدات صدا و سیما کجاست؟
باید توجه داشت که فاوا در اینجا فقط بسان یکی دیگر از موضوعات خوب و جالب نیست، که حضور در آن در تولیدات رادیو و تلویزیون فقط «توصیه» شود. اگر فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک فناوری پیشرو، و در واقع شاهکلیدی برای رهایی از وابستگی و عقبماندگی است -که هست- پرداختن به آن در تولیدات متنوع رسانه ملی باید جایگاهی والا داشته باشد.
چندی پیش در گفتوگوی دیدنی شبکه دوم سیما با ماهاتیر محمد نخست وزیر پیشین و معمار مالزی نوین در رسیدن به مرزهای توسعهیافتگی، تاکید جدی او بر نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه در برنامهریزیهای کلان کشور، و نیز همگانی کردن این دانش/صنعت، نقطه ثقل گفتوگو بود.
با این حال باید این واقعیت نه چندان خوشایند را اذعان کنم که چنین نقش و جایگاهی در رسانه ملی ما هنوز به دست نیامده است، و حتی دیده میشود که گرایش حاکم بر برخی برنامهها، نه فقط بیگانه با فاوا، بلکه گاه در نقطه مقابل آن است، و تصویری غیرواقعی از آن به دست میدهد.
به عنوان یک کارشناسی فناوری اطلاعات، چه واکنشی خواهید داشت زمانی که ببینید در یک برنامه، فیلم یا سریال مهم و پرهزینه، تصویری کاملا ابتدایی، و بیگانه با مفاهیم فناوری اطلاعات موج میزند، و نشان از بیگانگی عوامل تولید آن با چنین مفهوم مهم و مؤثری در زندگی فردی و جمعی مخاطبین دارد؟ آیا با پیچیدهتر شدن موضوعات و فرآیندها و نیاز به استفاده از صاحبنظران در تولید محصولات رسانهای، همانند استفاده از کارشناسان حیطههای گوناگون مانند حقوق و سیاست و انتظامی و... زمان استفاده از نظرات کارشناسان حوزه فاوا نرسیده است؟
پرداختن به جوانب گوناگون این موضوع البته مجالی فراخ میطلبد، اما قصد این نوشته فقط جلب توجه به این موضوع اساسی است که در آن صورت، نوشته به توفیق دست یافته است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست