زشتی غیبت

روزی رسول خدا(ص) مردم را امر به روزه کرد و فرمود: احدی بدون اجازه من افطار نکند! چون شام داخل شد یک به یک می آمدند و اجازه می گرفتند و افطار می کردند، مردی آمد و گفت: یا رسول ا...(ص)، ۲ دختر …

روزی رسول خدا(ص) مردم را امر به روزه کرد و فرمود: احدی بدون اجازه من افطار نکند! چون شام داخل شد یک به یک می آمدند و اجازه می گرفتند و افطار می کردند، مردی آمد و گفت: یا رسول ا...(ص)، ۲ دختر من روزه گرفته اند و حیا مانع ایشان است که به خدمت شما برسند، اجازه بفرمایید تا افطار کنند.حضرت روی مبارکش را برگرداند، آن مرد یک بار دیگر گفته اش را تکرار کرد، ولی باز هم حضرت روی خود را برگرداند و در مرتبه سوم فرمود: آن ها روزه نگرفته اند، چگونه روزه بوده اند و حال آن که در تمام روز گوشت مردم را به غیبت می خوردند! برو به ایشان بگو تا قی کنند.

آن مرد بازگشت و به ایشان خبر داد، پس آن ها قی کردند و از هر کدام پاره ای خون بسته دفع شد.چون به پیامبر(ص) خبر دادند، فرمود: «به خدایی که جان محمد، در دست اوست، اگر این در شکم آن ها باقی می ماند، آتش جهنم آن را می خورد.»پیامبر اکرم(ص) در جایی دیگر می فرمایند: «هر که برادر خود را از غیبت رد و آبروی او را محافظت کند، بر خدا حق است که در روز قیامت آبروی او را نگاه دارد.»

۱) محجهٔ البیضاء ج ۵ صفحه ۲۵۲

۲) بحارالانوار جلد ۷۵