یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

صدای طبل جنگی دیگر در خاورمیانه


صدای طبل جنگی دیگر در خاورمیانه

منطقه خاورمیانه را باید کانون مهم اقتصاد بین المللی و مرکز ثقل انرژی جهان و در کنار اینها بحرانی ترین نقطه موجود در دنیا نامید

منطقه خاورمیانه را باید کانون مهم اقتصاد بین المللی و مرکز ثقل انرژی جهان و در کنار اینها بحرانی ترین نقطه موجود در دنیا نامید. این منطقه ی استراتژِیک در قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم به یکی از بحرانی ترین کانونهای تنش در جهان تبدیل شده است. نفوذ جنگهای اول و دوم جهانی ، درگیرهای فرسایشی و ویرانگر در بین کشورهای منطقه ، تشکیل دولت صهیونیستی ،حرکت ملت ایران در انقلاب اسلامی علیه نظام پهلوی و سقوط ژاندارم آمریکا در خلیج فارس، جنگ هشت ساله عراق و حامیان رژیم بعثی علیه ایران ، تصرف کویت توسط صدام حسین و عقب راندن این مهره دست پرورد آمریکاییها توسط بوش پدر ،حوادث ۱۱ سپتامبر و متعاقب آن حمله کشورهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق و افغانستان و سرنگونی رزیم متجاوز بعثی و حکومت واپسگرای طالبان و در نهایت ناآرامی هایی که از سال ۲۰۱۱ تا کنون را میتوان از مهمترین حوادثی نامید که خاورمیانه را متشنج و سراسر دنیا را به چالش کشیده است.

از میان این مسائل ذکر شده ، حوادث سال ۲۰۱۱ با در قالب بهار عربی و خیزشی برای رسیدن به دموکراسی اما با امواجی سهمگین آرامش این نقطه استراتژیک دنیا را برهم زد و آتش انقلابی که از تونس شروع شد در اندک زمانی کشورهایی همچون مصر ، لیبی، بحرین ، یمن و در نهایت سوریه را به کام خویش کشید . علاقه دیکتاتوران به حکومت و مقاومت ملتها ، فضا را برای دخالت بیگانگان مهیا نمود . بهار عربی به خون و خشونت و بیرحمی آغشته و به زمستانی نفرین شده تبدیل گردید. انسانهای بی گناهی در این گیر و دار به خاک و خون کشیده شدند و به بهانه دموکراسی و آزادی خواهی ، گروه های افراطی و تکفیری فجایعی را رقم زدند که در نوع خود تا کنون در هیچ حرکت انقلابیی دیده نشده بود . تونس و لیبی ، یمن و بحرین و مصر اوضاع ناگواری را تجربه کردند . حکومتگران که به هیچ وجهی حکومت را امانتی از جانب مردم نمیدانستند سیاست چماق و سرکوب را انتخاب کردند و در نهایت دود این آتش به صورت قهر ملی به چشم آنها رفت.

بهار عربی برای مردم آزادی و دموکراسی را به ارمغان نیاورد ، انتقام جویی و رقابت جای دوستی و رفاقت را گرفت. همه چیز به کلافی سر در گم تبدیل شد و سیاستمداران از پیچیدن نسخه درمان کننده بومی برای کنترل اوضاع عاجز ماندند. نوبت به دخالت نظامی رسید آمریکا در راس کانون جنگ طلبان زیر ساخت های کشورهای درگیر بهار عربی را با بمب هایی که بعد از جنگ پولشان از جیب همین مردم تادیه میشد نابود نمودند و کشوری ویران شده را تحویل انقلابیون! دادند ،اگر چه دیکتاتوران سرنگون یا فراری شدند اما انتظاراتی را که مردم داشتند تا کنون برآورده نشده است و به این زودی هم آرامش بر این کشورها حکمفرما نخواهد شد. اگر در یمن و بحرین حداقل آرامشی ایجاد شده ، بسیار شکننده است و همانند آتش زیر خاکستر روزی خود را نشان خواهد داد.

در میان بحرانی های چند سال اخیر پس از سال ۲۰۱۱ ،آتش بحران در کشور خاورمیانه ای سوریه پس از ۱۴ ماه در حــال شعله ورتر شدن است و عن قریب خاورمیانه و دنیا را به کام خویش خواهد کشید . بحرانی که در آغاز میشد با اصلاحات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی توسط حکومت بشار اسد از گسترش دامنه نا آرامی های آن جلوگیری کرد اما به دلیل دخالت های غیر قانونی بیگانگان و در راس آن آمریکا و رژیم صهیونیستی و سود آوری بحران برای کارتل های بزرگ اسلحه و البته عدم دوراندیشی و عقلانیت در حاکمان سوریه اینگونه نشد .

حال پس از کشته شدن و آوارگی هزاران نفر و ویرانی شهرهای مختلف گویی راه حل های سیاسی به بن بست رسیده است و جنگ و ویرانی کشور مسلمان دیگری در راه است. در این شرایط حساس و خطرناک حکومت بشار اسد و مخالفان تغییر و گروهای تکفیری و تندرو که توسط دولتهای وابسته به آمریکا خصوصا اتحادیه عرب وهابی حمایت میشوند ،برای پیروزی خویش هر روز به تاکتیک جدید تری دست می یازند. که آخرین فصل این شیوه های غیر انسانی ، فجایع وحشتناک ضد بشری بمباران شیمیایی به مردم بیگناه و مظلوم حومه دمشق بود. بمباران شیمیایی که جامعه جهانی را به تفکر واداشت و شورای امنیت سازمان ملل با فرستادن بازرسان خود سعی در روشن شدن زوایای تاریک این فاجعه را داشت . فارغ از اینکه چه کسانی چنین عمل وحشتناک را رقم زده باشند ، از جانب جهانیان حرکتی محکوم و مردود است و مسببان این فاجعه ضد انسانی باید مجازات گردند. نظری به سیاست جنگ افروزانه آمریکا در منطقه و نقش لابی های صهیونیستی در تصمیم حکومتگران آمریکایی ، ظن احتمال دخالت داشتن آنها در بمباران شیمیایی حومه دمشق را تقویت خواهد نمود

بمباران شیمیایی در سوریه ، ناآرامی های این کشور را وارد مرحله جدیدی نموده است. آمریکا قبل از روشن شدن نتیجه بازرسی بازرسان سازمان ملل و تعیین طرف استفاده کننده از بمب های شیمیایی ، یک جانبه دولت سوریه و بشار اسد را عامل اصلی معرفی و خود را به عنوان مسئول نظم جهانی مطرح کرد اوباما هر چند فرمان جنگ را تا کنون صادر نکرده است اما بررسی صحبت های وی مبنی بر این که ، حمله احتمالی آمریکا به صورت محدود بوده و هدف بازدارندگی در برابر تکرار استفاده از بمب شیمیایی توسط حکومت سوریه را دنبال می نماید. صدای طبل جنگ را بیشتر از هر زمان دیگری به گوش میرساند. آمریکا که در دو جنگ عراق و افغانستان متضمن خسارتهای فراوان شده به سختی توانسته است بخشی از گرفتاریهای خود را حل کند حال در فکر باز کردن جبهه دیگری است. بر اساس منشور ملل متحد ، در بند چهارم ، ماده دوم هر گونه استفاده از زور توسط یک کشور علیه کشور دیگر به صراحت ممنوع اعلام شده است. در منشور ملل متحد نه تنها توسل به نیروهای مسلح بلکه توسل به زور به هر شیوه ای که اهداف ملل متحد ناسازگار باشد ممنوع است. واقعیت این است که جهان آمادگی پذیرش جنگ دیگری را ندارد تلاش های خودجوش کانونهای ضد جنگ در سراسر دنیا موید این مسئله است . مرکز جنگ شاید سوریه باشد اما محدوده و دامنه زمانی آن قابل تعیین نیست.

سرنوشت کشور عراق بحران زده بعد از صدام ، باید تجربه بسیار خوبی برای جنگ افروزان باشد . شاید در آغاز ، جنگ توسط کشوری شروع شود اما در قرن بیست و یکم دسترسی اکثر کشور ها به فناوریهای جنگ افزاری روز دنیا و شرایط تنیده شدن منافع کشورها در هم اجازه پایان دادن جنگ به طرف شروع کننده را نخواهد داد. جنگ های امروزی برخلاف جنگهای قرن نوزدهم و حتی بیستم قابل کنترل ، مهار و مدیریت نیستند و عواقب آن برای دو طرف درگیر به صورت اخص و حتی کشورهای دیگر وخامت بار خواهد بود.

اوباما باید نیک بداند که نوع حاکمیت سیاسی در جهان تغییرنموده است در گذشته میتوانستند برای تنبیه یک کشور از زور استفاده کنند حتی در برخی موارد حکومتهایی که چهارچوب قانونی عرف بین الملل را نپذیرفته بودند تنبیه و سرکوب میشدند. اما با بررسی منشور ملل متحد متوجه میشویم که استفاده از زور در معادلات سیاسی امروز جایگاه قانونی و بین المللی ندارد و اگر چنین اتفاق صورت عملی به خود بگیرد کشور جنگ زده به باتلاق نیروهای کشور جنگ افروز تبدیل خواهد شده است . آمریکا به عنوان کشوری که ردپایش در اکثر جنگهای یکصد سال اخیر دیده میشود گویا اهل استفاده از تجریه تلخ تاریخ خود در ویتنام ، عراق و افغانستان نیست و از لحاظ سیاست خارجی به جای تبعیت از عقلانیت و حرکت در راستای منشور ملل متحد و ایجاد روابط حسنه با سایر کشورها ، متاسفانه چشم بسته سیاست گروه های افراطی و صهیونیستی مسلط بر دولت را به اجرا می آورد. هر چند مردم آمریکا در اکثر نظرسنجی ها مخالفت خود را با جنگ و دخالت سربازان آمریکایی در دیگر کشورها را اعلام نموده اند. اما کارتل های بزرگ اسلحه سازی برای رسیدن به فروش بیشتر و در نهایت سود بیشتر و و لابی های پرنفوذ صهیونیستی برای حمایت از رژیم اشغالگر و شکستن خط مقاومت به بحرانهای موجود در خاورمیانه دامن میزنند البته حامیان صهیونیستها در یک تطبیق غلط سوریه را با رژیم صدام یکسان فرض نموده اند که چه بسا این برآورد آنها غلط از آب درآید و موشک های بشار اسد در یک اقدام متقابل رژیم صهیونیستی را با مشکل مواجه سازند.

بی ثباتی خاورمیانه با حمله به سوریه بسیار بیشتر از آن است که محاسبه شده است. اگر این گستره ی استراتژیک ، خصوصا عربستان بزرگترین تولید کننده نفت در جهان و تامین کننده اسلحه گروهای مخالف بشار اسد دچار التهاب شدیدی گردد دود آن به چشم اقتصادهای وابسته به نفت دنیا و متحدین اقتصادی آمریکا خواهد رفت. ترکیه هم به عنوان یکی از حامیان مخالفان بشار اسد هم از تیر رس موشک های سوری دور نخواهد ماند. این حمله اگر آغاز گردد به گفته آمریکایی ها کوتاه مدت نخواهد بود بلکه فرسایشی و برای اقتصاد دنیا شکننده خواهد بود. نباید این اشتباه محاسباتی را مرتکب شد و سوریه را عراق فرض کرد. حکومت اسد اگر دچار حملات گروه ائتلاف به رهبری آمریکا قرار گیرد منافع کشورهایی همچون روسیه و چین و حتی ایران را هدف قرار داده است . سوریه به عنوان مرکز نفوذ سنتی روسی ها از اهمیت ویژه ای برای منافع دولت پوتین برخوردار است.این درگیری در سیاستهای همکاری دو ابرقدرت نظامی جهان یعنی آمریکا و روسیه تجدید نظر جدی به عمل خواهد آورد. کشور ما هم به دلیل منافع مشترک عقیدتی و سیاسی غیر قابل انکار با سوریه باید با دیپلماسی فعال گروه ضد جنگ علیه سوریه را تقویت و فشار بر آمریکا را بیشتر نماید.تا شاید بتواند پایگاه ترکیه را که قبل از ناآرامی های داخلی ، در خاورمیانه به عنوان یک کشور استراتژیک مطرح بود به دست آورد.

به هر روی باید نشست و صبر کرد و منتظر ماند.اگر جنگی رخ دهد پیامدهای سنگین این حمله نظامی غیر قانونی برای آمریکا و حامیان جنگ طلب خصوصا عربستان ، ترکیه و دیگر کشورها سخت خواهد بود. البته امیدواریم ریس جمهور آمریکا عقلانیت را انتخاب و در برابر زورگویی لابی های جنگ طلب صهیونیستی مقاومت کند و جنگ را از میان گزینه های موجود برای حل بحران سوریه کنار بزند.

علیرضا گودرزی