یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ظلم اجتماعی و آثار آن


ظلم اجتماعی و آثار آن

از آن جایی که پرداخت به همه اقسام و اشکال مختلف ظلم در این نوشتار کوتاه شدنی نیست در این جا تنها به مسئله ظلم و ستم اجتماعی اشاره می شود و دیگر اقسام آن به زمانی دیگر واگذار می شود مطلب را با هم از نظر می گذرانیم

ظلم که به معنای قراردادن چیزی در غیر جایگاه اختصاصی و مناسب خود به کم یا زیاده است به سه شکل در آموزه های قرآنی ترسیم و تصویر شده است که عبارت از ظلم انسان به خود و یا به خدا و یا به مردم می باشد. شخص در هر یک از سه حالت پیش گفته از حق که نقطه مرکزی دایره وجود است تجاوز و تعدی کرده و با تغییر در زمان مکان موجبات عدم تعادل در امری را سبب می شود.

از آن جایی که پرداخت به همه اقسام و اشکال مختلف ظلم در این نوشتار کوتاه شدنی نیست در این جا تنها به مسئله ظلم و ستم اجتماعی اشاره می شود و دیگر اقسام آن به زمانی دیگر واگذار می شود. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم.

● ظلم و ستم نابهنجاری اجتماعی

یکی از نابهنجاری های اجتماعی که البته ریشه در ظلم به خدا و خود دارد، ظلم و ستم اجتماعی است. انسان هرگاه موقعیت خود و خدا رابه درستی نشناسد و تحلیل نکند و موقعیت خویش را فراتر از آن چه هست قرار دهد از حد تجاوز کرده و نتیجه بینش و نگرش وی در رفتارهای وی به شکل ظلم و ستم به دیگری نمودار می شود. از این روست که آموزه های قرآنی ظلم به دیگری را در چارچوب ظلم به خود تحلیل می کند.

ظلم به خدا اشکال و اقسام مختلف و متنوعی دارد که از جمله آن ها شریک قایل شدن برای خدا است که در آیه ۱۴ سوره کهف از آن به ظلم به خدا و بیرون رفتن از راه راست شمرده شده است. امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرماید که منظور از آن قایل شدن شریک به خداست که آن را به عنوان ظلم برشمرده است. (تفسیر قمی ج ۲ ص ۳۴ و نیزتفسیر نورالثقلین ج ۳ ص ۲۵۱ ح ۳۴)

ظلم به خویش آن است که شخص جایگاه خویش را نشناسد و خود را برتر از آن چیزی که هست قرار دهد و به تبع این خودبرتربینی تن به اطاعت خدا نسپرد و این گونه است که گرفتار غم و اندوه (انبیاء آیه ۸۷ و ۸۸) و ذلت و خواری (نحل آیات ۲۷ و ۲۸) و دیگر عذاب های دنیوی (اعراف آیات ۱۶۰ تا ۱۶۲) چون عذاب استیصال (هود آیات ۱۰۰ و ۱۰۲) نابودی اقوام و جوامع و به ارث ماندن سرزمین و مساکن آنان برای دیگران (ابراهیم آیه ۴۵) و خودکشی (بقره آیه ۵۱ تا ۵۴) و فروپاشی جامعه (سبا آیه ۱۷ و ۱۹) می شوند.

اگر به آثار و پیامدهایی که قرآن برای ظلم به نفس و خدا بیان کرده است توجه و تامل کافی شود دانسته می شود که پیامدهای اجتماعی آن بیش تر و نمودارتر است. از این رو گفته شده است که ریشه و خاستگاه ظلم و ستم اجتماعی را می بایست در ظلم به خدا و خود دانست که به شکل اجتماعی و رفتاری بروز و ظهور می کند.

در آیات قرآنی وقتی به مصادیق ظلم به نفس توجه می شود به خوبی روشن می شود که ظلم به نفس دارای بازتاب اجتماعی است و به شکل ظلم به دیگری نیز تجلی می یابد. از این روست که در آیه ۲۳۱ سوره بقره ظلم و اذیت و آزار همسر را به عنوان ظلم به نفس قلمداد می کند و می فرماید کسانی که با رجوع خویش به زن مطلقه می کوشند تا به وی آزار رسانده و اذیت کنند مصداق کسانی اند که به خود ظلم روا داشته اند.

در آیه ۳۹ و ۴۰ سوره عنکبوت نیز مقاومت در برابر حق و برهان های روشن پیامبران به عنوان ظلم به نفس دانسته شده است که پیامدهای اجتماعی آن به شکل مقاومت منفی ومبارزه با آموزه های عدالت گستر پیامبران و قوانین آسمانی خود را نشان می دهد. در حقیقت بازتاب اجتماعی ستم به خود که به شکل مقاومت و مقابله با آموزه های وحیانی و عدالت گستر بروز و ظهور می کند بهترین گواه برای پذیرش ارتباط تنگاتنگ میان ظلم به خود و ظلم به دیگری و اجتماع می باشد. (توبه آیه ۷۰ و نیز یونس آیه ۴۱ و ۴۲ و روم آیه ۹ و آیات دیگر)

خداوند در آیه ۲۳۰ و ۲۳۱ سوره بقره تجاوز از حدود وقوانین الهی و مرزها و خطوط قرمز را از جمله مصادیق ظلم به نفس برمی شمارد و ارتکاب جرم (توبه آیه ۶۶ و ۷۰ و زخرف آیات ۷۴ تا ۷۶) و ترک اطاعت خدا و پیامبر(ص) به عنوان حاکم دولت اسلامی (نساء آیه ۶۴) را از دیگر مصادیق ظلم به نفس برمی شمارد.

از مجموعه این آیات و آیات دیگری که به مصادیق ظلم به نفس و خویشتن پرداخته به روشنی معلوم می شود که بازتاب اجتماعی ظلم به نفس بیش از بازتاب های دیگر آن است. به این معنا که اگر از مصادیق و بازتاب های ظلم به خویشتن عجب (کهف آیه ۳۴ و ۳۵) و خوشگذرانی (انبیاء آیه ۱۳ و ۱۴) و خورشید پرستی (نمل آیه ۲۴ و ۴۴) و جهل و نادانی (نساء آیات ۹۷ و ۹۸) و مانند آن برشماریم نسبت به بازتاب های اجتماعی آن بسیار اندک و محدود است.

همین مسئله نسبت به ظلم به خدا نیز معنا و مفهوم می یابد؛ زیرا استکبار نسبت به خدا (عنکبوت آیه ۳۹ و ۴۰) انکار پیامبران (توبه آیه ۷۰) و شرک (یونس آیه ۱۰۶) و تکذیب به آیات خداوند (اعراف آیه ۱۷۷) به شکل تجاوز از قوانین (بقره آیات ۲۳۰ و ۲۳۱) قتل (قصص آیات ۱۵ و ۱۶) جرم و جنایت (توبه آیه ۶۶ و ۷۰) نقض احکام (انبیاء آیه ۴۵ و ۴۶) و مراجعه به دولت و حاکمیت طاغوت (نساء آیه ۶۰ و ۶۴) و هتک ماه های حرام و ایجاد جنگ و خونریزی (توبه آیه ۳۶) و دیگر اشکال اجتماعی بروز و ظهور می کند.

به سخن دیگر هرگونه بینش و نگرش شخصی و تقویت رذایل اخلاقی فردی بازتاب های اجتماعی دارد که بیش از بازتاب های شخصی است. از این روست که نگرش اسلام و قرآن به مسایل به گونه ای است که مسایل شخصی و فردی از مسایل اجتماعی جدا و منفک نمی شود و در تحلیل قرآنی دین امری شخصی قلمداد نمی گردد بلکه مسئله اجتماعی است؛ زیرا پیامدها و آثار اجتماعی آن فراتر و بیش تر از آثار و پیامدهای فردی و شخصی است. با نگاهی کوتاه و گذرا به آن چه تا این جا از آثار ظلم به خدا و ظلم به خویشتن و مصادیق آن گفته شد به خوبی روشن شده است که این ادعا تا چه اندازه به حق و حقیقت نزدیک و بلکه عین حقیقت است و می توان مدعی شد که اسلام هیچ امری را به شکل فردی محض و یا اجتماعی محض نمی نگرد و تحلیل نمی کند و بر همین اساس و پایه است که همواره در بیان آثار و پیامدهای مسایل به نظر فردی و عبادی به پیامدها و آثار و کارکردهای اجتماعی آن نیز توجه می دهد. چنان که در تحلیل قرآنی هماره میان پیامدهای دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی ارتباط تنگاتنگ و معناداری است که نمی توان از آن چشم پوشید.

بنابراین دین در مفهوم قرآنی آن امری پیچیده ای است که ابعاد و زوایای مختلف زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و نظامی و دیگر حوزه های آن را مورد توجه قرار داده است.

● آثار ظلم اجتماعی

ظلم و ستم اجتماعی به آن دسته از ظلم ها و تجاوز از حدود و قوانینی را می گویند که دارای تأثیر در سرنوشت جمعی همگان باشد. از این روست که در آیه ۴۷ و نیز ۱۵۰ سوره اعراف رواج ظلم و ستم در جامعه را دارای تأثیر مخرب بر زندگی و سرنوشت جمعی جامعه برمی شمارد و در آیه ۹۴ سوره مومنون به شکل دعا و نیایش و در آیه ۲۵ سوره انفال ظلم و ستم را به شکلی تحلیلی می کنند که آثار آن حتی کسانی که مخالف ظلم جمعی را در بر می گیرد. به سخن دیگر آثار ظلم اجتماعی و ظلم جمعی به فرد و جامعه تعدی می کند. افرادی که در جامعه زندگی می کنند نمی توانند از ظلم اشخاص در امان باشند و اشخاص نیز نمی توانند خود را از ظلم جمعی جامعه در امان نگه دارند. از این روست که پیامبر(ص) خواهان رهایی از ظلم جمعی جامعه می شود که آثار مخرب آن شخص وی را نیز تهدید می کند.

البته ظلم گاه به شکل جمعی و اجتماعی اتفاق می افتند و آن زمانی است که جامعه راه تباهی در پیش گرفته است و بیش تر افراد آن از راه اعتدال و عدالت بیرون رفته و راه ستم و تجاوزگری را راه خویش قرار داده اند در این زمان است که جامعه دیگر نمی تواند خود را از شر و آثار زیانبار خروج از حدود و قوانین حفظ کند و اشخاص نیز به تبع اکثریت آسیب جدی می بینند.

قرآن در آیات ۱۵ تا ۲۰ سوره سبا و نیز ۷۶ و ۷۷ سوره زخرف و ۴۵ و ۱۳۱ سوره انعام و بسیاری از آیات دیگر به مسئله هلاکت جوامع در نتیجه ظلم آنان به خود و جامعه اشاره می کند و در آیات ۱۵ تا ۲۰ سوره سبا ظلم اکثریت افراد جامعه را زمینه ساز هلاکت و عذاب الهی می شمارد.

● اختلاف و تفرقه

از مهم ترین آثار و کارکردهایی که قرآن برای ظلم در حوزه عمل اجتماعی برمی شمارد ایجاد و یا افزایش اختلاف و تفرقه است. خداوند در آیه ۲۱۳ سوره بقره و نیز آیه ۱۹ آل عمران بیان می دارد که چگونه تجاوز و بغی انسان در جامعه موجب شد تا اختلافات در میان امت ها پدیدار شود و همبستگی و همگرایی به واگرایی تبدیل شده و جامعه دچار فروپاشی و سستی گردد. در آیه ۶۵ سوره زخرف و آیات ۳۷ و ۳۸ سوره مریم به مسئله احزاب اشاره می کند و می فرماید که چگونه تقدم خواسته های گروهی بر خواسته های جمعی و اجتماعی جامعه موجب شده است تا این گروه ها و احزاب از قانون و مسیر عدالت بیرون رفته و جامعه را دچار چنددستگی نمایند.

خیانت در امانت های الهی و مردمی (احزاب آیه ۷۲) نابهنجاری و اعمال زشت و بد (نحل آیه ۲۸ و ۳۳ و ۳۴) قتل بی گناهان (بقره آیه ۶۱ و آل عمران آیه ۱۱۲) از دیگر آثاری است که به تفصیل در آیات مختلف از جمله آیات بیان شده توضیح داده شده است.

خداوند در آیه ۸۱ و ۸۲ سوره انعام از مردم و جامعه می خواهد برای دست یابی به امنیت اجتماعی از هرگونه ظلم پرهیز کنند. هر چند که برخی با توجه به قرینه سیاق آیات گذشته آن بر این باورند که مراد از ظلم در آیه همان شرک به خداست ولی با توجه به عمومیت مفاد ظلم منافاتی ندارد که مراد هرگونه ظلم از جمله ظلم اجتماعی باشد. بنابراین اگر جامعه ای بخواهد به امنیت فراگیر دست یابد می بایست از هرگونه ظلم به خدا و خود و دیگری اجتناب ورزد.

از آن جایی که در آیه ضمایر به شکل جمع به کار رفته است می توان این مطلب را از آن استنباط کرد که برای دست یابی به امنیت اجتماعی لازم است که همه افراد از هرگونه ظلم و ستم پرهیز کنند و در حقیقت اکثریت جامعه اهل دوری و اجتناب از ظلم و ستم باشند. به سخن دیگر هویت جمعی جامعه است که مردم و اجتماع را در حوزه امنیتی قرار می دهد. از آثار مخرب ظلم و ستم که در آیه ۱۲۹ سوره انعام بدان اشاره شده است تسلط و چیرگی ظالمان بر جامعه است. به این معنا که افزایش ظلم و ستم در جامعه موجبات دودستگی و تفرقه در جامعه را فراهم می آورد و در نتیجه آن ظالمان و ستمگران بر قدرت و مدیریت جامعه تسلط می یابند و این گونه است که حتی ولایت پذیری ظالمان از سوی افراد جامعه فراهم و زمینه و بستر آن ایجاد می شود.

● مصادیقی از ظلم به دیگری

قرآن در مسئله ظلم به تفصیل سخن گفته است؛ زیرا هر آن چه که از حدود و قوانین و سنت های الهی بیرون رود و به افراط و تفریط بگراید در حکم ظلم و ستم می باشد. از این رو مصادیق بسیاری را می توان برای آن بیان کرد.

از جمله مصادیقی که قرآن برای ظلم اجتماعی برمی شمارد، آواره سازی و اخراج ناروای مردم از میهن و موطن مالوف خویش است چنان که بنی اسرائیل در طول تاریخ این گونه عمل می کردند و حتی نسبت به خود نیز رحم نداشته و با جنگ و خون ریزی هم وطنان خویش را اسیر و برده می کردند و یا از وطن خویش بی هیچ بهانه ای و گناهی بیرون می راندند. به هر حال یکی از مصادیق آشکار ظلم و ستم به دیگری بیرون راندن مردم از وطن و میهن خویش است که در آیه ۳۹ و ۴۰ سوره حج به آن اشاره کرده است.

اختلاف افکنی (بقره آیه ۲۱۳ و نیز آل عمران آیه ۱۹ و شورا آیه ۱۴) و هم چنین اخلالگری و فتنه انگیزی به ویژه در میان قوای مسلح و نیروهای دفاعی کشور که از مرزها و امنیت آن دفاع می کنند (توبه آیه ۲۷) و بهره کشی ظالمانه و برتری جویی و گردن کشی (دخان آیات ۱۸ و ۱۹) و استکبار و به استضعاف کشیدن دیگران (سبا آیه ۳۱ و انعام آیه ۹۳) و استهزا و تمسخر دیگران (حجرات آیه ۱۱ و انبیاء آیه ۴۱ و ۴۶) دوری و اعراض از اجرای قوانین و حدود الهی (مائده آیه ۴۵) خواندن دیگران به القاب زشت (حجرات آیه ۱۱) افراط در انتقام (حج آیه ۶۰ و نیز شورا آیه ۴۰) پذیرایی ناشایست از مهمانان (نساء آیه ۱۴۸) بدعت و تحریف حقایق دینی و قانونی (بقره آیه ۵۹ و اعراف آیه ۱۶۲) بی عدالتی و تجاوزگری (بقره آیه ۱۷۸) تخلفات اقتصادی (هود آیات ۸۴ تا ۹۴) و تضییع حقوق دیگران (بقره آیه ۲۲۹ و ۲۳۱) تهمت (اسراء آیه ۴۷) و توطئه (نمل آیه ۴۵ تا ۵۲) و جنگ (آل عمران آیات ۱۲۳ تا ۱۲۸) از جمله این مصادیق است.

بیان همه مصادیق تجاوز از حدود و قوانین برای تبیین ظلم و ستم به معنا و مفهوم هر حرکت و عمل و تفکر بیرون ازحقانیت و اعتدال و گرایش به افراط و تفریط است و این بدان معنا خواهد بود که همه نابهنجاری های اجتماعی ذکر شود که در آیات قرآنی بدان اشاره شده است ولی برای تبیین مسئله ظلم به همین مقدار بسنده می شود.

حبیب الله عسکری



همچنین مشاهده کنید