یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

ثروت عمومی نیازمند مشاركت عمومی


ثروت عمومی نیازمند مشاركت عمومی

دنیای لایتناهی خاكی در پی اكتشافات و نظریه پردازی ها خیلی زود تبدیل به دهكده جهانی شد

دهكده‌یی‌ كه‌ هنوز هم‌ در حال‌ كوچكتر شدن‌ است‌. آنچنان‌ كه‌ هر روز بیشتر می‌بینیم‌ كه‌ هر حركت‌ ما می‌تواند چگونه‌ بر همسایه‌ها یا حتی‌ نقاط‌ آن‌ سوی‌ كره‌ خاكی‌ اثر بگذارد و شاید در این‌ میان‌ هیچ‌ مقوله‌یی‌ همه‌گیرتر و جهانشمول‌تر از محیط‌ زیست‌ نباشد. كره‌ خاكی‌ كوچكی‌ كه‌ سهم‌ بشر است‌ در تمامی‌ آفرینش‌. كره‌یی‌ كوچك‌ كه‌ هر روز جای‌ كمتری‌ برای‌ این‌ مخلوق‌ هوشمند خداوند دارد.پیشرفت‌های‌ علمی‌ و تكنولوژیكی‌ بشری‌ هر روز شرایط‌ بهتری‌ را برای‌ زیست‌ او فراهم‌ آورده‌ غافل‌ از اینكه‌ همین‌ پیشرفت‌ها كه‌ تاثیر بسزایی‌ نیز بر افزایش‌ تعداد این‌ نوع‌ داشته‌ هر روز محیط‌ زیست‌ را آلوده‌تر، شكننده‌تر و غیرقابل‌ زیست‌تر كرده‌ است‌.محیط‌ زیست‌ كم‌كم‌ چنان‌ اهمیتی‌ یافت‌ كه‌ به‌ یكی‌ از عوامل‌ موثر در معادلات‌ سیاسی‌ تبدیل‌ شد. به‌ گونه‌یی‌ كه‌ كارشناسان‌ سیاسی‌ معتقدند جنگ‌های‌ آینده‌، جنگ‌های‌ محیط‌ زیستی‌ خواهند بود.پس‌ دیگر زمان‌ آن‌ رسیده‌ بود كه‌ محیط‌ زیست‌ به‌ درجه‌ اهمیت‌ واقعی‌ خود در تصمیم‌گیری‌های‌ كلان‌ دولتی‌ برسد.دولتمردان‌ بتدریج‌ به‌ میزان‌ اهمیت‌ و شكنندگی‌ محیط‌ زیست‌ قلمروهای‌ خود پی‌ بردند و در میان‌ برخی‌ زودتر و برخی‌ دیر شروع‌ به‌ حفاظت‌ و گاه‌ بازسازی‌ این‌ ثروت‌ بزرگ‌ كردند.اما زمان‌ زیادی‌ نیاز نبود تا همه‌ بفهمند این‌ دهكده‌ جهانی‌ آن‌ قدر كوچك‌ است‌ كه‌ هر حركت‌ كوچك‌ زیست‌ محیطی‌ در یك‌ سوی‌ آن‌ می‌تواند مراتب‌ و آثار معتنابهی‌ در سراسر دهكده‌ و حتی‌ نقاط‌ بسیار دور آن‌ بگذارد. بنابراین‌ محیط‌ زیست‌ و حفاظت‌ از آن‌ تبدیل‌ به‌ موضوعی‌ بین‌المللی‌ شد.كنفرانس‌ها و همایش‌ها و كنوانسیون‌های‌ مختلف‌ برای‌ برقراری‌ تعادل‌ در آن‌ برقرار شد. چرا كه‌ دیگر همه‌ می‌دانستند هر اتفاقی‌ كه‌ در این‌ حوزه‌ رخ‌ دهد به‌ همه‌ مربوط‌ است‌ و هیچ‌ كس‌ نمی‌تواند تصور كند كه‌ مصون‌ خواهد ماند. در دهكده‌ كوچك‌ جهانی‌ اگر بنشینیم‌ و نظاره‌ كنیم‌ كه‌ چگونه‌ در نقطه‌ دیگر از این‌ كره‌ خاكی‌ آلودگی‌ ایجاد می‌كنند یا در صدد تخریبند باید خود را آماده‌ كنیم‌ كه‌ خیلی‌ زود نتایج‌ را در این‌ سوی‌ كره‌ خاكی‌ و بر زندگی‌ خود و فرزندانمان‌ ببینیم‌.چنین‌ شرایطی‌ بود كه‌ كشورها را خواسته‌ و ناخواسته‌ وارد بازی‌ بزرگ‌ و بین‌المللی‌ محیط‌ زیست‌ كرد. بازی‌یی‌ كه‌ باید قواعد قوانین‌ آن‌ را می‌پذیرفتی‌ و رعایت‌ می‌كردی‌.در ایران‌ نیز برای‌ نخستین‌ بار در اوایل‌ دهه‌ چهل‌ بود كه‌ محیط‌زیست‌ به‌ عنوان‌ امری‌ جدی‌ قلمداد شده‌ و «كانون‌ شعار» تحت‌ نظر خاندان‌ سلطنتی‌ شكل‌ گرفت‌ و مدتی‌ بعد این‌ كانون‌ كم‌كم‌ تبدیل‌ به‌ «سازمان‌ حفاظت‌ محیط‌ زیست‌» شد.اما كار این‌ سازمان‌ و امور مربوط‌ به‌ آن‌ نیز مانند بسیاری‌ از ابعاد دیگر زندگی‌ ایرانی‌ها تحت‌ تاثیر انقلاب‌ و بلافاصله‌ پس‌ از آن‌ ۸ سال‌ جنگ‌ تحمیلی‌ با اختلالات‌ و مشكلات‌ جدی‌ مواجه‌ شد.اما بعد از پایان‌ سال‌های‌ جنگ‌ نیز به‌ گفته‌ حمید ذاكری‌ كارشناس‌ محیط‌ زیست‌، ساختار سنتی‌ سازمان‌ مانع‌ از آن‌ بود كه‌ این‌ سازمان‌ بتواند با سرعت‌ خود را با قوانین‌ و بروكراسی‌ جدید و سیستم‌های‌ نوین‌ بین‌المللی‌ هماهنگ‌ كند.ذاكری‌ در این‌ زمینه‌ می‌گوید: به‌ عنوان‌ مثال‌ ما در بحث‌ خصوصی‌سازی‌ در بسیاری‌ از ارگان‌ها و سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها توانستیم‌ بسرعت‌ و براحتی‌ وارد مقوله‌ خصوصی‌ سازی‌ شده‌ و مشاركت‌ بخش‌ خصوصی‌ را جلب‌ كنیم‌ اما در زمینه‌ محیط‌ زیست‌ هنوز نتوانسته‌ایم‌ به‌ یك‌ اجماع‌ در زمینه‌ خصوصی‌سازی‌ در باب‌ محیط‌ زیست‌ برسیم‌. در نتیجه‌ شاهد نگرش‌های‌ از مد افتاده‌ و عملكرد منفعلانه‌ سازمان‌ حفاظت‌ محیط‌ زیست‌ هستیم‌.و در حالی‌ كه‌ هر روز فراز و فرودهای‌ بزرگی‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ در این‌ زمینه‌ داریم‌ چگونه‌ از گردونه‌ دور افتاده‌ایم‌.

مدیر محیط‌ زیست‌ كه‌ باید باشد؟

محیط‌ زیست‌ ایران‌ سالانه‌ متحمل‌ ۸۴ میلیارد دلار خسارت‌ می‌شود. یعنی‌ رقمی‌ معادل‌ ۴\۷ درصد از تولید ناخالا ملی‌.و نباید فراموش‌ كرد بسیاری‌ از این‌ خسارت‌ها شاید هرگز قابل‌ جبران‌ نباشد. نسل‌ شیر و ببر ایرانی‌ خیلی‌ زود منقرض‌ شد و شاهدیم‌ كه‌ چگونه‌ در حال‌ از دست‌ دادن‌ یوز ایران‌ نیز هستیم‌. چه‌ بسا اگر بموقع‌ و سریع‌ عمل‌ نكنیم‌ تعداد بسیار زیاد دیگری‌ از گونه‌های‌ مختلف‌جانوری‌ و گیاهی‌ را نیز از دست‌ بدهیم‌.این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ فلات‌ ایران‌ یكی‌ از بهترین‌ و غنی‌ترین‌ و پرتنوع‌ترین‌ مناطق‌ زیست‌ كره‌ محسوب‌ می‌شود. ثروتی‌ كلان‌ كه‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ قابل‌ ارزیابی‌ نیست‌ و نابودی‌اش‌ نه‌ تنها خسران‌ جدی‌ برای‌ ایرانیان‌ محسوب‌ خواهد شد بلكه‌ بی‌تردید اثری‌ غیرقابل‌ باور بر زیست‌ كره‌ زمین‌ خواهد گذاشت‌.ذاكری‌ معتقد است‌ اداره‌ كردن‌ سازمان‌ حافظ‌ این‌ ثروت‌ یعنی‌ اداره‌ كردن‌ طبیعت‌ عظیم‌ و متنوع‌ این‌ مملكت‌ طبیعتی‌ كه‌ گنجینه‌یی‌ خداداد و عجیب‌ است‌ با بیش‌ از ۶۰ درجه‌ تفاوت‌ دما. طبیعتی‌ كه‌ بسیاری‌ به‌ حق‌ آن‌ را جهانی‌ در یك‌ مرز می‌نامند.از سوی‌ دیگر به‌ جرات‌ می‌توان‌ گفت‌ یك‌ عمل‌ موثر زیست‌ محیطی‌ اثری‌ به‌ مراتب‌ بیشتر از حركت‌ سیاسی‌ در بعد جهانی‌ و معادلات‌ بین‌المللی‌ خواهد گذاشت‌. بنابراین‌ انتخاب‌ مدیران‌ سازمان‌ اكنون‌ كه‌ در آستانه‌ تغییر دولت‌ هستیم‌ می‌تواند از جهات‌ بسیاری‌ موثر باشد و رییس‌ جمهور منتخب‌ باید توجه‌ جدی‌ را معطوف‌ به‌ انتخاب‌ این‌ فرد كند.ذاكری‌ معتقد است‌ رییس‌ آینده‌ این‌ سازمان‌ علاوه‌ بر اینكه‌ در گذشته‌ توانایی‌ خود را در سمت‌های‌ مختلف‌ به‌ عنوان‌ مدیری‌ مدبر و قدرتمند به‌ اثبات‌ رسانده‌ باشد، باید عاشق‌ طبیعت‌ بوده‌ و طبیعت‌ ایران‌ را كاملا بشناسد.

او می‌گوید: رییس‌ جمهور منتخب‌ باید بداند كه‌ یكی‌ از میراث‌های‌ مهم‌ این‌ مرز و بوم‌ را كه‌ در شرایطی‌ بسیار حساس‌ و شكننده‌ است‌ به‌ دست‌ چه‌ كسی‌ می‌سپرد. میراثی‌ كه‌ با مشكلات‌ عدیده‌ و جدی‌ روبرو است‌. ما طی‌ سال‌های‌ اخیر گونه‌های‌ بسیاری‌ مانند شیر و ببر را از دست‌ داده‌ایم‌. در حال‌ از دست‌ دادن‌ یوز هستیم‌. محیط‌ زیست‌ دریای‌ خزر با پیدا شدن‌ گونه‌های‌ بیگانه‌ با خطر جدی‌ روبرو است‌ و جنگل‌های‌ شمالی‌ كشور كه‌ زمانی‌ بیش‌ از ۳۰ میلیون‌ هكتار بود اكنون‌ به‌ یك‌ میلیون‌ و هفتصد هزار هكتار تقلیل‌ یافته‌ است‌.مدیریت‌ این‌ میراث‌ و ثروت‌ عظیم‌ تنها از عهده‌ عاشقی‌ توانمند بر می‌آید. كسی‌ كه‌ خود ر ا آرشی‌ بداند كه‌ حراست‌ از حیات‌ این‌ سرزمین‌ ر ا به‌ او سپرده‌اند.

مشاركت‌ مردمی‌ تنها راه‌حل‌

هزاران‌ هزار كیلومتر ثروت‌ ملی‌ را حتی‌ با یك‌ لشكر چند صد هزار نفری‌ و با هزینه‌ كردن‌ میلیون‌ها دلار درآمد نفتی‌ نمی‌توان‌ حراست‌ كرد. چه‌ برسد به‌ اینكه‌ بخواهیم‌ با كمتر از چند هزار شكاربان‌ و مامور حفاظت‌ محیط‌ زیست‌ و بودجه‌ اندك‌ سازمان‌ حفاظت‌ محیط‌ زیست‌ این‌ كار را بكنیم‌.كارشناسان‌ معتقدند برای‌ حفاظت‌ از این‌ ثروت‌ عظیم‌ و میراث‌ ملی‌ باید ارتش‌ چندین‌ میلیونی‌ ایرانی‌ها را راه‌اندازی‌ كرد. همه‌ باید بدانند این‌ سرمایه‌ آنها است‌ و سود نگهداری‌ و حرارت‌ از آن‌ مستقیم‌ به‌ خود آنها خواهد رسید.ذاكری‌ در این‌ زمینه‌ می‌گوید: ما متخصص و سرمایه‌ كم‌ نداریم‌ از نظر تئوری‌، دانش‌ و تكنولوژی‌ هم‌ با كمبود جدی‌ مواجه‌ نیستیم‌ و اگر كمبود هم‌ باشد آنقدر سرمایه‌ داریم‌ كه‌ بتوانیم‌ تهیه‌ كنیم‌. اما چرا موفق‌ نمی‌شویم‌؟ چون‌ همیشه‌ برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های‌ ما جدای‌ از مردم‌ و دور از آنها صورت‌ گرفته‌ است‌. ما در برنامه‌ریزی‌های‌ خود توجهی‌ به‌ مردم‌ نداشته‌ایم‌ و در نتیجه‌ آنها نیز ما و برنامه‌هایمان‌ را قبول‌ نكرده‌اند. در حالی‌ كه‌ اگر همراه‌ آنها و با مشاركت‌ آنها دست‌ به‌ برنامه‌ریزی‌ و اجرا بزنیم‌ خواهیم‌ توانست‌ مشاركت‌ آنها را نیز در عمل‌ جلب‌ كنیم‌.قبل‌ از هر چیز نیز باید به‌ حل‌ تعارضات‌ و سوءتفاهم‌های‌ میان‌ مردم‌ و مسوولان‌ بپردازیم‌. هنوز بسیار از مفاهیم‌ بین‌ مردم‌ و مسوولان‌ مشترك‌ نیست‌ و همین‌ تعارضات‌ موجود را دامن‌ می‌زند. از سوی‌ دیگر مسوولان‌ نیز باید به‌ این‌ نكته‌ برسند كه‌ محیط‌زیست‌ یك‌ محیط‌ نظارتی‌ نیست‌ بلكه‌ محل‌ تامین‌ معیشت‌ و تفریح‌ مردم‌ است‌ و تاثیر جدی‌ بر ابعاد مختلف‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ زندگی‌ مردم‌ دارد.مسوولان‌ باید با توجه‌ به‌ این‌ نكات‌ این‌ نگاه‌ را كه‌ تنها مسوولیت‌ نظارت‌ و حراست‌ بر محیط‌ زیست‌ را دارند تصحیح‌ كنند و بدانند با مشاركت‌ مردمی‌، استفاده‌ از بخش‌ خصوصی‌ و تمام‌ كسانی‌ كه‌ با انگیزه‌ آمده‌اند و می‌خواهند در ابعاد مختلف‌ پژوهشی‌، برنامه‌ریزی‌ و اجرایی‌ همكاری‌ كنند می‌توانند این‌ سرمایه‌ عظیم‌ را به‌ بهترین‌ وجه‌ اداره‌ و حراست‌ كنند و آن‌ را تبدیل‌ به‌ مهمترین‌ منبع‌ كسب‌ درآمد، ارزآوری‌ و اشتغال‌زایی‌ در كشور كنند. سرمایه‌ یی‌ كه‌ نه‌ تنها در بعد اقتصادی‌ بلكه‌ در بعد فرهنگی‌ و اجتماعی‌ می‌تواند مانع‌ بروز و گسترش‌ بسیاری‌ از نابسامانی‌ها و آسیب‌های‌ اجتماعی‌ شده‌ و با تاثیرگذاری‌ مثبتی‌ بر روحیه‌ و روان‌ جامعه‌ آنها را به‌ سوی‌ تعالی‌ و پیشرفت‌ هدایت‌ كند.

رویا كاكاوند