سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مشکلات نامرئی
انسان از لحظه ی تولد تا زمانی که در این دنیا و بر روی زمین حیات دارد و زندگی می کند، بطور مداوم با چالش ها و تنش های عدیده ای روبه رو می شود. در صد بسیار زیادی از وقت و انرژی های روحی، فکری و جسمی افراد و دولت ها در تمام مقاطع زندگی، صرف هموار کردن و پیدا نمودن راه ها و مسیرهای برای برداشتن موانع و مشکلات در مسیر دستیابی به خواسته ها و رویا ها می شود. علاوه بر این حجم بسیار زیادی نیز از فعالیت های سازمان ها و موسسات دولتی و خصوصی، اعتبارات و هزینه ها نیز صرف آموزش و پرورش نیروها ی برای هموارکردن مسیرپر پیچ وخم و سنگلاخی رشد و شکوفائی افراد جامعه می شود.
بخشی از این موانع و مشکلات مثل مرگ عزیزان، بیماری و.....در کنترل و اختیار افراد نیستند و جزء گریزناپذیر زندگی دنیوی می باشد ولی ۹۰ درصد از مشکلات و موانع قابل پیشگیری و در کنترل افراد و سازمان های می باشند که در به وجود آوردن و از بین بردن انها، نقش زیادی می توانند داشته باشند.
جنس مشکلات و اندازه و مقدار آنها با سطح فرهنگ، بینش و جهان بینی و سبک زندگی افراد ارتباط تنگا تنگ و مستقیمی دارد. مثلا وجود بیماری ها و امراض متعدد و مختلف در افراد خانواده ی که نسبت به نوع تغذیه و ورزش خود بی تفاوت و هیچ برنامه ی خاص و منظمی برای آن ندارند، بسیار بیشتر از خانواده و اجتماعی است که به برنامه های غذایی و ورزشی افراد اهمیت و توجه بیشتری دارند. همچنین فرد واجتماعی که نسبت به آموزه های دینی، اخلاقی و انسانی بی توجه باشد و برنامه ی جدی و مدونی برای آن نداشته باشد طبیعی است که چنین جامعه ی مستعد انواع آسیب های اخلاقی و رفتاری می باشد. یا جامعه ی که نسبت به عواقب اعتیاد و تبعات زیانبار آن بی توجه باشد، مشکلات و آسیب های آن در آینده، گریبان تک تک افراد جامعه را خواهد گرفت.
به خاطر تفاوت در اندازه و جنس موانع و مشکلات، راه های حل کردن آنها نیز متفاوت و متغیر می باشد. بنابراین نمی توان نسخه ی واحد و مشابه ی را برای همه تجویز کرد.
بنابراین با روشن شدن موضوع ما با دو دسته مشکلات و موانع روبه رو هستیم :
موانع عینی
تعریف سنتی و کلاسیک عامه مردم از مشکلات و موانع پیش رو، مشکلاتی از جنس بی پولی، نداشتن شغل، ماشین، خانه و نداشتن تحصیلات عالی و......می باشد که موانعی آشکار و ملموس، عینی و قابل دسترس و شناسائی هستند. راهکارها و راه حل های برداشتن موانع عینی نیز، مشهود، واضح، روشن و با صرف وقت، تلاش و پیگیری قابل رفع و درمان می باشند.. تعریف وتصور افراد از موانع موجود در مسیر موفقیت های شان، محدود و معطوف به نداشتن ماشین، مسکن، پول و تحصیلات و... می باشد و فقط این چند قلم را به عنوان مشکلات و موانع اصلی در زندگی و توجیه همیشگی تنبلی ها، سستی ها، بد اخلاقی و بدرفتاری ها قلمداد می کنند.
تقریبا درصد بسیار زیادی از فعالیت ها، آموزش ها، بودجه و اعتبارات افراد و سازمان ها در حوزه های مختلف صرف شناسائی و حل کردن موانع و مشکلات عینی و آشکارا می شود. البته این به معنی بی اهمیت بودن چنین موانعی نیست و قصد زیرسوال بردن و کم جلوه دادن فعالیت های مدیران و مسئولین محترم نیست.
موانع نامرئی
اما مشکلاتی هم هستند که از دید عموم افراد و حتی سازمان ها و ارگان های تاثیر گذار و دست اندرکار، پنهان، نامرئی و غیر واقعی وکمتر قابل تشخیص هستند، واقعیت ندارند و خیلی مورد توجه قرار نمی گیرند. قضاوت و پیش داوری کردن، تهمت زدن ودروغ گفتن، بدبینی و سوءظن یا ترس از شکست، بیماری و مرگ، باورهای بیمارگونه و افکار غلط، منفی بافی و....از جنس مشکلات و موانع نامرئی هستند که کمتر قابل تشخیص و مورد توجه افراد وسازمان ها قرار می گیرند.
راه درمان چنین موانعی نیز از جنس خود مشکلات نامرئی، یعنی کمتر قابل رویت و نامرئی هستند. متاسفانه در این حوزه با کمترین هزینه ها، فعالیت ها و توجهات روبه رو هستیم. در حالی که ریشه ی بسیاری از معضلات و آسیب ها در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ..... از جنس همین موانع نامرئی و نامشهود هستند. افرادی که به خاطر حرص وطمع یا حسادت دست به دزدی یا جنایت می زنند، مصداق بارز چنین موانعی هستند.
می توان چنین استنباط کرد که ریشه و علت به وجود آمدن بسیاری از مشکلات دسته اول یا عینی ، عدم شناخت و آگاهی از جنس مشکلات دوم و میزان تاثیرگذاری آنها می باشد. این دسته از مشکلات، زیربنای مشکلات دسته اول هستند و برای حل موانع عینی و آشکارا، ابتدا بایستی موانع نامرئی را شناسائی و نسبت به درمان انها اقدام کرد.
امروز در جامعه، آنچه که مشهود و ملموس است و محور و هدف برنامه های کارشناسی، میزگردها و سمینارها قرار می گیرد، شناسائی راهکارهای مختلف جهت رفع آسیب ها و موانعی است که سد راه رشد وپیشرفت افراد وجامعه قرار گرفته است و ظاهرا تصور این است که درصد بسیار زیادی از این موانع از جنس، موانع و مشکلات عینی می باشند. مشکلاتی مثل اعتیاد، ترافیک، معضل طلاق، خشکسالی، آلودگی محیط زیست، تورم، تصادفات جاده ی، تهاجم فرهنگی و.......مهمترین چالش ها و موضوعات همایش ها و سمینار ها، در این مدت بوده است که اگرچه در جای خود خوب و قابل ستایش است و بایستی تداوم هم داشته باشد، اما از این مسئله نباید غافل شد که در کنار این فعالیت های روبنایی و سطحی، ریشه های بروز و شکل گیری آنها را که نامرئی و کمتر قابل دیده شدن هستند را، شناسائی و نسبت به رفع انها اقدام نمود..
بنابراین اگر برنامه های پیشگیری و به خصوص تربیتی و آموزش و پرورش ما نسبت به رفع و شناسائی موانع نامرئی که به میزان درک وشعور، باورها و نگاه و بینش افراد بر می گردد بی توجه باشد، بایستی همچنان منتظر تبعات و آسیب های این بی توجهی در تمام حوزه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و.... باشیم و همچنان برای برداشتن موانع روبنایی و سطحی، متحمل هزینه های سرسام آوری شد.
مثلا ما با صرف هزینه و بودجه های هنگفت و تربیت و پرورش نیروی انسانی و سازمانی در قالب پلیس راهنمایی و رانندگی، راننده ی خاطی و خلاف کار را که از چراغ قرمز رد شده، مورد مواخذه و مشمول جریمه نقدی می دانیم اما کمتر دنبال پرورش نیروهایی بوده ایم که در کنار جریمه کردن، به اصلاح فکر و باورهای که راننده را وادار ویا تحریک می کند دست به کار خلاف بزند، بوده ایم. اگر می بینید در جامعه، با معضل ترافیک روبه رو هستیم و یا زنان و دختران ما بیشترین مصرف کننده لوازم آرایش و مشتری های پرو پا قرص جراحی های زیبایی هستند، یا در برخی رشته های ورزشی موازین اخلاقی و انسانی متزلزل و خدشه دار می شود، بایستی ریشه ی آنها را در میان مشکلات نامرئی و باورهای افراد جستجو کرد.
مشکل نبود شغل و نداشتن منبع درآمد، ماشین، مسکن و.... را دولت ها و سازمانهای پیگیر با احداث و راه اندازی شرکت ها و کارخانجات و.... می توان حل کرد اما موانعی از جنس بی هدفی، تنبلی و بی ارادگی، انگیزه نداشتن، افسردگی و نداشتن شور واشتیاق، بی دقتی و عدم کارائی، تهمت زدن، قضاوت کردن و....را نمی توان با این فرمول ها و راهکارها حل کرد.
به نظر می رسد سیستم آموزشی، تربیتی ما باید حجم زیادی از انرژی ها و نیروهای علمی، اموزشی، فکری و فرهنگی خود را صرف شناسائی، آموزش مولفه ها و فاکتورهای سیستم و فضای خلاقانه ی کنند که در آن انیشتین ها ، ادیسون ها، و دکتر حسابی ها و.....رشد می کنند و به اوج می رسند اما متاسفانه به علت نامرئی بودن و آشکار نبودن این مولفه ها، در سیستم آموزشی ما چندان مورد توجه واقع نشده و نمی شوند.
سخن آخر
سخن آخر اینکه، راه حل ها وراهکارها را باید در میان تفکرات، باورها و عادات غلط و نادرست در درون افراد جستجو کرد نه در آشفته بازار بیرون. هزینه ها، فرصت ها و موقعیت ها را بایستی صرف آموزش و پرورش و سروسامان دادن به وضعیت بغرنج درون و ذهن های آشفته، بسته و تاریک افراد کرد. اگر امروز در جامعه برای حل کردن معضلات و آسیب های مثل طلاق، اعتیاد، خودکشی و... همچنان هزینه می کنیم، علت را باید در عدم شناخت وارتباط و تعامل درست با دنیای درونی افراد جستجو کرد. همیشه معلول ها را از بین می بریم و از پرداختن به ریشه ها و علت ها غافلیم. پیچیدگی و بغرنجی دنیای درون، آموزش ها و هزینه های بیشتری را می طلبد.
منشاء و سرچشمه ی نابسامانی ها و ناهنجاری های بیرون ، نابسامانی ها وناهنجاری های درونی هستند . پس در کنار پرداختن و توجه به موانع و مشکلات بیرونی افراد و جامعه، بایستی با بسیج کردن و استفاده از توان نیروهای علمی، فرهنگی و...در تجهیز تک تک افراد به سلاح دید خلاق و بینشی سالم و انسانی، اقدام کرد.
فخرالدین دوست محمد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست