جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

برای نوشتن صادق باش


برای نوشتن صادق باش

نگاهی به کتاب «ذن در هنر نویسندگی» اثر ری برادبری ترجمه پرویز دوایی

سال‌های سال است که در آن‎سوی دنیا، گوشه‎ای دور از وطن زندگی می‎کند اما با این حال نه وطن را فراموش کرده و نه زبان مادری را. به فارسی می‎اندیشد و به فارسی می‎نویسد و با خاطره سال‌هایی که در این دیار زیسته، روزگار می‎گذراند، خاصه یادگارهای عزیز دوران کودکی.

روزگاری پرویز دوایی تنها در میان علاقه‌مندان پیگیر و حرفه‎ای سینما چهره‎ای شناخته شده به حساب می‎آمد. امروز اما به‎واسطه بیش از دو دهه داستان‎نویسی و ترجمه، پرویز دوایی در میان اهل ادبیات داستانی نیز به چهره‎ای نام آشنا بدل شده. هم به دلیل داستان‌هایی که از منبع غنی تجربیات دوران کودکی او- بخصوص در یک بده‎بستان عاشقانه با سینما-سیراب شده‎‎اند و هم نثر زیبا، حال و هوای نوستالژیک این داستان‌ها و در نهایت هم به دلیل انتخاب و ترجمه آثاری که هر یک واجد ویژگی‎هایی منحصر به فردند، چه در حوزه سینما و چه ادبیات اما تازه‎ترین اثری که دوایی به فارسی برگردانده، «ذن در هنر نویسندگی» نام دارد، اثری جذاب و خواندنی از براد رادبری، که پیش‌تر گزیده‎ای از داستان‌های او نیز با عنوان «ماشین کلیمانجارو» توسط دوایی ترجمه شده بود. «ذن در هنر نویسندگی» کتابی ا‎ست درباره داستان‎نویسی و شاید در نگاه نخست ترجمه چنین اثری توسط پرویز دوایی عجیب به نظر برسد اما وقتی که کتاب را به‎دست گرفته و دو، سه فصل نخست آن را می‎خوانی در می‎یابی که از قضا هیچ مترجم دیگری به اندازه پرویز دوایی برای برگرداندن این اثر مناسب به نظر نمی‎سد. چراکه علاوه‎بر حال و هوای کتاب و نثر آن، درونمایه «ذن در هنر نویسندگی» نیز از نزدیکی بسیاری با حال و هوا و دنیای دوایی برخوردار است، چوگویی اگر دوایی قرار بود کتابی درباره نوشتن بنویسد، اثری جز این از او نمی‌شد انتظار داشت. «ذن در هنر نویسندگی»، کتابی ا‎ست درباره وسوسه‎ خواندن و نوشتن، شوق قصه‎گویی و قصه خواندن که نثر هوش‎ربا و شورانگیز دوایی به فراخور مضمون خیال‎انگیز و نوستالژیک این کتاب، ضامن کیفیت نهایی متن مقصد در ترجمه بوده. همچنین باید به این نکته از این منظر نیز توجه داشت که دوایی نیز همچون ردبری نویسنده‎ای ا‎ست دلبسته به سینما و ادبیات، آن هم سینما و ادبیاتی که خاص دورانی‎ است که امروز برای برخی فراموش شده می‎نماید و برای برخی دیگر جذاب و خاطره برانگیز.

هردو زنده‎اند به یادگارهایی که از سنت‎های جذاب داستان‎گویی در دوران کودکی خود در سینما و ادبیات. دوایی در آثار این تجربه‎های را به ساحت داستان می‎آورد و برادبری که نویسنده‎اش پرده از احساسات دیرینه خود برمی‎دارد، به وضوح قابل دیدن است. هردو با گذشته زندگی می‎کنند و به قولی حتی در دوران پیری نیز کودک درون خویش را زنده نگه داشته‎اند، کودکی که همچنان سری پرشور دارد. «ذن و هنر نویسندگی» از بیانی موجز بهره‎می‎برد که در هشت فصل (در حدود صد صفحه) تدارک دیده شده که با افزودن یادداشت کوتاهی از ناشر و مقدمه‎ای از پرویز دوایی در معرفی نویسنده به فارسی ترجمه شده است. بنابراین با توجه به نثر روان ساده‎ای که دارد به سادگی این امکان را فراهم می‌آورد که در یک نشست خوانده شود یا حتی هر فصل را به راحتی در لابه‌لای مشغله‎های روزانه خواند و از آنها لذت برد.

البته دوایی دو فصل از کتاب را به دلیل اینکه از ارتباط درونی چندانی با دیگر فصل‎ها برخوردار نبوده حذف کرده. همه‎ آنچه در بالا گفته شد تنها بخش کوچکی از آن چیزی‎ است که از این کتاب اثری منحصر به فرد و خواندنی می‎سازد، آن هم اثری که داستانی نیست و به هنر نویسندگی‎ می‎پردازد، و از این منظر در میان خیل آثاری که در این سال‌ها چاپ شده‎اند، کاری یگانه به‎حساب می‎آید که نه فقط از نوشتن و از ریزه کاری‎هایش می‎گوید، بلکه چنان تو را سر شوق می‎آورد که می‎خواهی تمام وسوسه‎ها و گرفتاری‎هایت را کنار بگذاری و یک راست بروی سراغ آن چیزی که برادبری درباره‎اش سخن می‎گوید. با این احوال به روشنی پیداست که در این کتاب از عناصر داستان یا قواعد خشک تئوریک خبری نیست، بلکه نویسنده می‎خواهد از جنبه‎های دیگر نوشتن همانند روانشناسی و فلسفه نوشتن بپردازد. همچنین می‎کوشد به تو بگوید که چگونه خود را در شرایط نوشتن قرار بدهی و از شرایطی که داری احوالی مناسب نوشتن بسازی و در حین کار حواست به چه چیزهایی باشد، آنچه که در دیگر کتاب‌هایی داستان‎نویسی معمولا دیده نمی‌شود.

به این ترتیب «ذن در هنرنویسندگی» نه تنها یک کتاب آموزشی برای نوشتن و نه صرفا حدیث نفس نویسنده‎ای که از تجربه‎های خود در داستان‎نویسی می‎گوید، بلکه به واسطه آمیختن این ایده‎ها یا خاطرات و تجربه‎های زندگی برادبری به اثری درباره زندگی و بهتر زیستن نیز تبدیل شده است. یکی از مهم‌ترین وجوه کتاب صداقتی ا‎ست که نویسنده از خود بروز می‎دهد، او برخلاف بسیاری از نویسندگان قصد خودستایی و ادعای روشنفکری و داشتن سلیقه‎های اعلای هنری ندارد و بدون آنکه کسرشأن بداند می‎گوید که هنوز شیفته کتاب‎های سرگرم کننده‎ای‎ است که در کودکی دوست داشته، مثل آثار ژول ورن یا ماجراهای تارزان و هنوز هم این کتاب‌ها را جمع می‎کند. او به ما می‎آموزدکه در نوشتن تنها این صناعت‎های ادبی نیست که باعث تاثیرگذاری و موفقیت یک اثر می‎شود، بلکه برای اینکه روی مخاطب اثر بگذاری، پیش از هرچیز باید با خودت صادق باشی و از سر صداقت بنویسی. سخن آخر اینکه «ذن در هنر نویسندگی» برای علاقه‌مندان به ادبیات اثری ا‎ست جذاب و خواندنی و برای علاقه‌مندان داستان‎‎نویسی علاوه براین، به‎درد بخور و آموزنده نیز هست.

حمیدرضا امیدی سرور



همچنین مشاهده کنید